تاریخ انتشار: ۵ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۲:۵۸

تهران - ايرنا: انتشار اوراق سپرده با نرخ سود سالانه ٢٠ درصد توسط بانك مركزي براي جلوگيري از افزايش قيمت دلار يكبار ديگر اثبات كرد كه سياستگذاران پولي ما متوجه مشكل اصلي اقتصاد كشور يعني نرخ هاي نجومي سود و بهره نيستند.

اين اقدام تير خلاصي بود به همه اميدها كه شايد اين نرخ هاي نجومي كه سي و اندي سال است گلوي اقتصاد را مي فشارد كاهش يابد و توليد و اشتغال زائي از خفگي و درماندگي نجات پيدا كند.
چرا متوجه نيستيم كه بالا رفتن قيمت دلار نه تنها ضرري براي مملكت ندارد، بلكه باعث افزايش توليد و صادرات و مانع بيرون رفت ارز است. چرا متوجه نيستيم كه اولين قدم در اصلاح اقتصاد واقعي كردن قيمت ارز و سپس كاهش نرخ سود به زير ٥ درصد در سال است.
چرا به مجرد افزايش قيمت دلار دستپاچه مي شويم؟ دولت اعلام مي كند كه اين افزايش ريشه اقتصادي ندارد و بانك مركزي نرخ سود را ٢٥ درصد افزايش مي دهد. آيا افزايش نرخ سود به معني ركود بيشتر اقتصاد نيست؟ و آيا خطري بسيار بزرگتر از افزايش قيمت ارز براي اقتصاد نيست؟
واقعيت اين است كه متأسفانه همه ما به نوعي به بالا بودن نرخ سود عادت كرده و حتي به آن وابسته شده ايم. هر كس پس انداز كوچكي در بانك دارد و روي سودي كه آخر ماه به آن تعلق مي گيرد براي امرار معاشش حساب كرده است. اما غافليم كه اين بالا بودن نرخ سود و جلوگيري از افزايش قيمت ارز دو لبه قيچي اي هستند كه ريشه هاي توليد و اشتغالزايي و رشد پايدار اقتصادي را مي برند.
غافليم كه به كمك اين قيچي ثروت ملي كشور توسط سرمايه داران راكد به يغما مي رود و پاي سرمايه داران فعال در توليد قيچي مي شود.
كافي است در كشورهاي پيشرفته ٠/٢٥ درصد به نرخ بهره افزوده شود موج شكايت و اعتراض همه جا را فرا مي گيرد و هزار و يك هشدار نسبت به آثار ركودزاي آن منتشر مي شود. آنگاه بانك مركزي ما يك شبه نرخ سود را ٥ درصد افزايش مي دهد و از اعتراض خبري نيست و همه دلخوشند كه اين اقدام باعث جلوگيري از افزايش قيمت دلار شده است.
وقتي نرخ بهره ٢٠ درصد است و نرخ تورم دو رقمي است چاره اي جز افزايش قيمت دلار نيست و جلوگيري از اين افزايش مثل جلوگيري از افزايش حجم يك بادكنك در حال باد است كه بناچار زماني خواهد تركيد. چرا متوجه نيستيم كه اين جلوگيري از افزايش حجم بسيار پر هزينه و معالاً بيهوده است. بگذاريم مانند زمان رياست جمهوري مرحوم آيت الله هاشمي رفسنجاني قيمت دلار متناسب با تورم و نرخ بالاي سود افزايش يابد و هيچ هزينه اي براي مقابله با آن نكنيم. مگر آن زمان طي ٨ سال قيمت دلار از ١٥٠ تومان به ٧٥٠ تومان نرسيد و ٥ برابر نشد؟ آيا فاجعه اي اتفاق افتاد؟ يا بر عكس توليد و اشتغالزايي جان گرفت و سرمايه ها را بسمت خود كشيد؟ چرا متوجه نيستيم كه طي ٢١ سال گذشته تا آنجا كه توانسته ايم سعي در مقابله با افزايش قيمت ارز متناسب با نرخ هاي بهره و تورم كرده ايم و با دست خودمان توليد و اشتغالزايي را به چالش هاي جدي كشيده ايم. چرا متوجه نيستيم كه حداقل كاري كه مي توانيم انجام دهيم اين است كه اين چالش زائي ها را متوقف كنيم و بگذاريم اقتصاد مسير طبيعي خود را طي كند.
----------------------------------------------------------------------------------
*فعال اقتصادي بخش خصوصي