هنوز آتش جنگ جهاني دوم در دنيا روشن نشده بود كه كتابهايي با مهر عقاب وارد كتابخانه ملي ايران شدند.
بين همه مجموعهها از كتابخانههاي مختلف، هديه دولت رايش سوم هم ٨هزار جلد كتاب بود؛ به تفكيك زباني فرانسه، آلماني و انگليسي.
دولت آلمان فهرست آنها را هم به صورت كتاب براي ايران چاپ كرد، روي جلد كتاب نوشته: كتابخانه علمي ايران هديه دولت آلمان به كشور ايران.
كتابهاي چاپ قديم، آثار شرقشناسي و ايرانشناسي و كتاب نبرد من با جلدي سورمهاي، چاپ ١٩٣٨.
همه اين مجموعهها و كتابهاي چاپ سربي ديگر سالهاست كه از همه ساختمانهاي كتابخانه ملي آمدهاند به مخزن نفايس كتابخانه ملي، جايي در اراضي عباسآباد كه پر از نامهاي بزرگ و يگانه است.
زماني بوده كه كساني مثل پوراندخت سلطاني، ايرج افشار، عبدالله انوار و كامران فاني و نامهاي ديگر كتابخانه ملي را ساختهاند و خانه كتابهاي ايران را سامان دادهاند.
حالا براي ديدار ٢٣هزار جلد كتاب نفيس بايد كيف و كوله را به امانت سپرد و وارد شد.
مخزن نفايس كتابخانه ملي پر از قصه است. فضايي خنك كه مناسب نگهداري از كتابهاي قديمي است، با كتابهايي كه كنار هم در قفسهها چيده شدهاند و قديميترينها كه در محفظهاي شيشهاي قرار گرفتهاند.
نام نويسنده و تاريخ چاپ كتابها بر برگههاي كوچكي نوشته شده و از سرگذشت كتاب ميگويند.
هشتسال تمام اين كتابها در انبار بودند، ٢٠٠هزار جلد.
جايي روي هم تلنبار شده مثل اينكه يك كاميون آجر خالي شده باشد.
كتابهاي قديمي، ٥٠٠-٤٠٠ ساله، چاپ سربي. قانون ابنسينا چاپ ١٥٩٩، جغرافياي استرابون چاپ ١٥٧١ و كتابهاي مجموعه رايش سوم بخشي از آنهايي بودند كه سال ٩٢ نجات پيدا كردند. امروز جايشان در بخش نفايس كتابخانه ملي امن است.
جايي با امكانات بهروز در كتابخانهاي كه ٨٠سالگياش را جشن ميگيرند.
غلامرضا اميرخاني، معاون كتابخانه ملي ميگويد اين كتاب را خودم پيدا كردم، سال٩٢ كه بعد از عوضشدن دولت به كتابخانه برگشتيم: «سال٨٤، چند ماه پس از افتتاح ساختمان فعلي كتابخانه ملي، دولت جديد آمد.
حجم زيادي از كتابهاي قديمي كه از هشت ساختمان منتقل شده بود ازجمله مجموعه نفايس را به صورت فلهاي در انبارهاي پايين ريخته بودند. روند طبيعي اين بود كه كتابها استخراج شوند و در قفسهها قرار بگيرند، اما در هشتسال بعد از آن اين كار انجام نشد و سال ٩٢ كه آمديم ديديم همه اين كتابهاي نفيس به جز نسخههاي خطي همانطور روي هم مانده بود.»
قديميترين كتاب فارسي كه در ايران چاپ شده، رساله جهاديه ميرزا قائممقام فراهاني است. اميرخاني ميگويد ٢٠٠سال قبل از اين در جلفاي ايران كتاب چاپ ميشد، اما فارسي نبودند.
عجائبالمقدور في نوائب تيمور نوشته شهابالدين ابن عربشاه چاپ ١٨٠٦ كتابي عربي و نقطه مقابل ظفرنامه في اخبار تيمور است: «نويسنده كتاب يك عرب در دمشق بود كه به شدت با تيمور بد بود.
ابن عربشاه در كودكي با كوچ اجباري از دمشق به سمرقند فرستاده ميشود. تاريخ چاپ ١٨٠٦ ميلادي است ولي احساس ميكنم بايد قديميتر باشد. اين كتاب به فارسي هم ترجمه شده است.»
قانون ابنسينا به زبان عربي سال ١٥٩٩ در رم چاپ شده.
طوفان البكا چاپ استانبول، سفرنامه يك سياح ايتاليايي است كه وارد مكه شده.
كتاب ناياب ترجمه گلستان به زبان آلماني كه آدام اولئاريوس سياح معروف آلماني ترجمه كرده و در سال ١٦٦٠ چاپ شده: «كلكسيون سفرنامههاي ما بينظير است، سفرنامه معروف شاردن، سفرنامه اولئاريوس كه متن كاملش به فارسي ترجمه نشده و سفرنامه پيترو دلاواله كه در دوران شاه عباس به ايران آمد.
همه اين كتابها ديجيتال شدهاند.» ميگويد قديميترين كتاب چاپي كتابخانه، كتاب جغرافياي استرابون چاپ ١٥٧١ است، يعني تقريبا ٤٥٠سال قبل. همان وقت يكي از كتابداران بخش نفايس ميگويد البته به تازگي كتاب قديميتري اضافه شده: يك سفرنامه ايتاليايي كه در سال ١٥٣٥ منتشر شده است.
بخش ديگري از مخزن نفايس، نفيسترين و نايابترين چاپ روزنامههاي قديمي است.
نسيم شمال و صوراسرافيل، قانون ميرزا ملكمخان، كاوه كه در برلين منتشر شده و روزنامه شرف و شرافت كه نقاشيهاي صنيعالملك در آن چهره متفاوتي نسبت به روزنامههاي ديگر همعصرش به آن دادهاست.
روزنامه حبلالمتين كه در كلكته منتشر شده و كتابخانه ملي آن را در ٢٨ جلد به صورت افست هم چاپ كرده است. تربيت و ايران هم تجديد چاپ شدهاند.
اطلاعات بخش تاريخچه سايت كتابخانه ملي ميگويد تاريخ اين كتابخانه به آغاز دهه ١٢٤٠ برميگردد.
زماني كه كتابخانه كوچكي در مدرسه دارالفنون تهران راهاندازي شد. مجموعهاي به سبك اروپايي كه هسته اوليه كتابخانه ملي شد و ٧٣سال بعد در سوم شهريور ١٣١٦ رسما كتابخانه ملي در تهران گشايش يافت: «مجموعه اوليه كتابخانه ملي از كتابخانههاي مختلف آمده است. كتابخانه عمومي معارف كه همان دارالفنون بود هسته اوليه كتابخانه ملي است. كتابخانههايي مثل كتابخانه سلطنتي هم به اينجا منتقل شد. براي همين يكسري كتابها فقط در اينجا پيدا ميشوند مثل كتابي كه بهطور ويژه براي مظفرالدينشاه در فرانسه چاپ شده و نسخههاي سلطنتي نفيس ديگر.
بعد از آن تعداد زيادي كتاب اهدا شده و ميشود. منهاي آن كتابهايي كه در كشور چاپ ميشود و ناشران موظفند دو نسخه از آن به ما بدهند بقيهاش را ميخريم. چه از خارج و چه مجموعههاي شخصي داخل.
مبادله كتاب هم داريم كه بيشتر آن با آمريكاست و اغلب هم آنها ميفرستند. يكسري كتابهاي ما قطعا در هيچ كتابخانهاي در ايران نيست.»
كتابخانه سيستم اعلان و اطفاي حريق دارد: «سيستم اطفاي حريق با گاز افام ٢٠٠ كه نه براي محيطزيست و نه انسان ضرري ندارد. هزينه بالايي دارد ولي اگر خداي نكرده اتفاقي بيفتد شب و نيمهشب بهطور اتوماتيك آتش را اطفا خواهد كرد.»
بخشي از كتابهاي نفيس اين مخزن را به تازگي سيدعباس فاضلي اهدا كرده است.
مردي كه در طول ٦٠سال در همه سفرها هر كتاب نفيسي را صرفنظر از موضوع ميخريد. كتابهايي به قدمت كتاب استرابون با هر موضوعي اهميت زيادي دارند، به غير از كتب مذهبي كه از ابتداي تاريخ رسمي چاپ يعني ١٤٩٢ زياد چاپ ميشدند: «قديميترين كتابهاي چاپي بيشتر كتب مذهبي هستند.
در ابتداي چاپ آنقدر تهيه نسخه چاپي سخت بود كه از نسخه خطي گرانتر درميآمد. بايد پرسيد چرا درحاليكه ارامنه جلفا چاپ را داشتند، در دوران صفويه اهمال شد و چاپ دير به ايران آمد.»
گرانترين كتاب چاپي قديمي در بازار شاهنامه بايسنقري است كه به مناسبت جشنهاي ٢٥٠٠ساله در آلمان چاپ شده است. دبيرخانه ثبت جهاني كه كتابهاي قديمي مثل اين كتاب و ربعرشيدي را ثبت كرده هم در كتابخانه ملي است، اما تنها نسخهاي از كتابهاي ثبتشده كه در مخزن نفايس كتابخانه ملي نگهداري ميشود، كليات سعدي است.
تاريخ بر ورقهاي كاهي
ساختمان كتابخانه ملي در سكوت است و در فضاي آرام آن عدهاي مشغول مطالعهاند، حتي صداي قدمهاي آرام بر كف موكتشده كتابخانه سكوت را ميشكند.
در كنار هر سالن مطالعه يك مخزن همجوار است كه ١٠٠ تا ٢٠٠هزار كتاب را در خود جاي داده و كتابها برمبناي موضوع چيده شدهاند. صداي ريلهاي مكانيكي ميآيد و كتاببري كه سه كيلومتر را سوار بر ريلها آمده و با خودش كتاب درخواستي اعضاي كتابخانه را آورده است: «همه مخزنها كتاببر دارند. اين كتاببرها در طول ساختمان كشيدهشدهاند و كتابدارها كتابهاي درخواستي را درون آنها قرار ميدهند و به صورت فينگرتاچ ايستگاه را برايشان مشخص ميكنند.» كتاببرها در پيچوتاب ريلها خموراست ميشوند تا كتابها از داخلشان بيرون نيفتد.
گاهي اين سيستم خراب ميشود و رساندن كتابها را مختل ميكند.
پايين پلهها و بعد از دري شيشهاي روزنامههاي قديمي قاب گرفتهشده و به ديوار آويختهاند.
در مخزن نشريات هر نشريهاي را كه در ايران منتشر شود، ميتوان پيدا كرد.
از ابتداي چاپ روزنامه و نشريه در ايران تا امروز. حتي نشريات دانشجويي هم تا جاي ممكن جمعآوري شدهاند.
ميگويند بخش نشريات كتابخانه ملي اواخر دهه ٤٠ يا اوايل دهه ٥٠ اضافه شده: «كاغذ اخبار اولين روزنامه چاپي است كه هيچ نسخهاي از آن در دست نيست، اما اولين روزنامه دولت ايران وقايع اتفاقيه است و كتابخانه ملي آن را به شكل افست چاپ كرده. نشريات آن زمان قيمت بالايي داشتند و منظم هم منتشر نميشدند. ١٠ شاهي براي آن زمان زياد است.»
نشريات جديد يعني از دهههاي ٦٠ و ٧٠ ديجيتال نشدهاند.
در سالهاي نخست دهه ٨٠ تعداد زيادي نشريه براي اين مخزن خريداري شد.
بخشي از نشريات هم اهدايياند يا از كتابخانههاي ديگر آمدهاند. اميرخاني دنبال كسي است كه همه نشريات فكاهي و طنز دوران قاجار را جمعآوري كرده. ميخواهد او را راضي كند كه مجموعهاش را به كتابخانه ملي اهدا كند يا بفروشد. كتابخانه دنبال دوره كامل نشريه توفيق است: «هيچكس در ايران دوره كامل آن را ندارد.» نشريات روز پرطرفدار روي بردها قرار گرفتهاند تا دسترسيشان آسان باشد.
دستهها ميچرخند و قفسههاي ريلي مخزن نشريات جابهجا ميشوند.
كتابدارها هر كدام يكي از نشريات قديمي را به دست ميگيرند و ميآورند كه نشان بدهند. تاريخ زنده ميشود در برگهاي زرد روزنامههاي قديمي. نبرد ملت چاپ سال ٥٩ با تيتر درشت نوشته است: سزاي كر بودن، امريه امام در مورد تصفيه و وزارت ارشاد ملي.
٢٩ نشريه حاجيبابا كه از فروردين ١٣٢٩ تا آذر ١٣٣١ منتشر ميشد. صداي ملت: ديروز عصر دومين جلسه هيأت دولت جديد تشكيل شد. نشريه كشور: پايان اخذ رأي در پايتخت.
«نشريهاي داريم كه عكس شاه روي جلد آن بوده و در چاپ بد درآمده، سريع از ساواك آمدند و جمع كردهاند و چند شماره بيشتر توزيع نشد. يكي از آنها اينجاست. مشكل روزنامه نگهدارياش است.
كاغذهاي روزنامهها ارزانند و اسيديتهشان بالاست، سريع زرد ميشوند.»
در محضر كتابهاي خطي
مخزن كتابهاي خطي يك خط قرمز دارد و نميشود از آن جلوتر رفت. در حضور كتابهاي خطي كفشها را بايد درآورد و لباس مخصوص پوشيد. كشوها پر از مرقعات و نمونههاي خط است و نمونههاي خاص به موزه كتابخانه ملي ميروند. ٤٠ هزارمين نسخه كتابهاي خطي هم ثبت شده است: «نسخههاي خطي همه ديجيتال شدهاند.
متاسفانه كتابخانه ديجيتال خوبي نداريم كه بتوانيم نمايش دهيم. در وبسايت تمام نسخههاي خطيمان قرار دارد و صفحهبهصفحه ميشود آن را دانلود كرد.»
قديميترين نسخه خطي سازمان اسناد و كتابخانه ملي ايران مجموعه رسائل است، دور از مخزن كتابهاي خطي در محفظهاي شيشهاي به نمايش گذاشته شده: تاريخ كتابت ٤٢٠ قمري.
در مسير رسيدن به نقشهها اميرخاني راه را كج ميكند تا تابلويي را نشان دهد، يك اثر نفيس معرق سوخت: «اين تابلو كار ميرزا آقا امامي نقاش مشهور اوايل پهلوي است كه به مناسبت كنگره هزاره فردوسي تصويري از شاهنامه را نقاشي كرده. ظاهرا فردوسي و دخترش هستند.
اين تابلو در سالن ساختمان قديم سي تير بود. در پايين اثر نوشته شده بود: عمل شخصي به نام ذوالفنون. اما دختر ميرزا آقا، زينتالسادات امامي كه خودش هنرمند است و بسيار پيگير، به دادگاه رفت و چندينسال پيگيري كرد تا ثابت كند كه اين اثر پدرش است.
كارشناساني مثل فرشچيان آمدند و تأييد كردند كه اين اثر جعل شده و كار ميرزا آقاست. دختر ميرزاآقا آن قطعه را از پايين اثر خارج و قطعه ديگري اضافه كرد كه نام پدرش روي آن بود.»
كتابخانه ملي فقط كتاب نيست، بخشي هم براي منابع غيركتابي درنظر گرفته شده كه هرچيزي به جز كتاب و نسخه خطي و نشريات كه به كتابخانه ملي ميرسد به اين مخزن ميآيد.
نمونههايي از اين منابع در نمايشگاه سازماندهي منابع غيركتابي نمايش داده شده. مسئول اين بخش ميگويد هدف از اين نمايشگاه ارايه نحوه سازماندهي است كه شامل فهرستنويسي و نمايهسازي اين منابع است: «بيش از ٦٠ نوع ماده غيركتابي به نمايش گذاشته شده و نوع توصيف و نمايهسازيشان هم در اين قابهاي سفيد رنگ مشخص است.
سيدي، پازل، پرچم، نوارهاي صدا و كارتريج و صفحههاي گرامافون، نقشههاي اسكنشده قديمي و نگاتيوهاي
ديوارنوشتههاي قديمي.»
در مخزن نقشهها تابلويي است كه با كتابت نستعليق ريز از تاريخچه كتابخانه ملي نوشته است: نكاتي درباره تاريخچه كتابخانه ملي و مشخصات طرح.
«زمين محل احداث كتابخانهملي در بخشي از اراضي عباسآباد تهران در شمال بزرگراه شهيد همت و غرب بزرگراه شهيد حقاني واقع شده است.
طرح كنوني داراي زيربنايي بالغ بر ٩٠هزار مترمربع است كه با بكارگيري حدود هزار كارمند امكان خدماتدهي به بيش از ٣هزار و ٣٠٠ مراجع را فراهم ميآورد و گنجايش نگهداري منابع در آن با استفاده از سيستمهاي متعارف قريب به ٤ميليون جلد كتاب و ساير منابع با بكارگيري سيستمهاي پيشرفته الكترونيكي بيش از ٨ميليون جلد كتاب است.»
تابلوي قابگرفتهشدهاي كه خودش امروز جزو منابع غيركتابي قديمي در مخزن قرار گرفته است. كنار نقشهها، اعلانها و اطلاعيههاي ديگر. اطلس قرن نوزدهمي، نقشههاي توپوگرافي، پوسترها و طرحها، طرحي از اردشير محصص، عكسها و تابلوهاي چهرهها. در يكي از كشوها باز ميشود و يك اطلاعيه قديمي براي راهپيمايي، از روزهاي اول انقلاب:
روز بزرگداشت و تجليل از كارگران و زحمتكشان گراميباد
راهپيمايي از ميدان انقلاب (٢٤ اسفند سابق) ميدان شوش، ميدان رسالت (فرح سابق)، انتهاي خيابان فرحآبادبه ميدان امامخميني (فوزيه سابق)
حزب جمهوري اسلامي
«يك زماني اول انقلاب، نام ميدان فوزيه را گذاشته بودند امامخميني، بعد نامها عوض شد.» امروز خيلي از نامها عوض شدهاند و آدمها و نوشتههايشان به تاريخ پيوستهاند. كتابخانه ملي تمام اين تاريخ را در دل خود نگه داشته است.
روزنامه شهروند
تهرام/1735
تاریخ انتشار: ۶ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۸:۲۹
تهران- روزنامه شهروند در شماره امروز- يكشنبه خود با درج مطلبي با عنوان گنج ٨٠ ساله به موضوع قديميترين كتاب چاپي كتابخانه يك سفرنامه ايتاليايي كه چاپ سال ١٥٣٥ است و ٤٠ هزار نسخه كتاب خطي كه در كتابخانه ملي به ثبت رسيده است مي پردازد.