هفته نامه سيروان در شماره 974 سال نوزدهم روز شنبه پنجم اسفند 1396 خود در مطلبي به قلم محمدحسن شربتيان با عنوان تاملي بر ضرورت برنامه ريزي فرهنگي در توسعه پايدار جامعه روستايي، به اهميت توسعه پايدار در روستا پرداخته است.

در اين مطلب آمده است: امروزه برنامه ريزي فرهنگي در تمام عرصه‌هاي ساختاري جامعه از جمله توسعه پايدار روستاهاي ايران امري ضروري به نظر مي‌رسد.
ارائه نوآوري‌هاي مختلف، ايجاد راهكارها و راهبردهاي علمي و كاربردي در حوزه پذيرش و تعامل متقابل جامعه روستايي در اجراي اين طرح ها، نيازمند يك مديريت فرهنگي عميق است بنابراين، ضرورت انجام برنامه ريزي فرهنگي در سطح روستاهاي كشور مورد توجه دولتمردان، پژوهشگران، دانشگاهيان قرار گرفته است.
روستاها محل برخورد فرهنگ در تقابل با توسعه و نوآوري‌هاي نوين درون زا و برون زا است و در برخي مواقع اين توسعه با برخورد منفي بافت فرهنگي جامعه روبرو مي‌شود و حتي در مواردي بايد از نوع توسعه گذشت و عطاي اجراي آن را به لقايش بخشيد.
يا حتي زماني كه پروژه‌ها و طرح‌هاي ضرورت بخش در سطح جامعه روستايي در جريان است در عين حال جامعه مورد نظر بر نمي‌تابد و همكاري لازم را نمي‌كند پس در اينجا وجود يك نوع برنامه ريزي فرهنگي ضروري به نظر مي‌رسد بايد با آگاهي دادن فرهنگي و صحيح، جامعه را پذيراي طرح‌هاي توسعه يافته پايدار كرد.
امروزه برنامه ريزي فرهنگي در روستاها به عنوان بخشي از فرآيند توسعه پايدار روستايي از اهميت ويژه‌اي برخوردار است اين نوع برنامه ريزي در جهت تقويت اجزاي اصلي هويت فرهنگي جامعه روستايي ما در پرتو چينش مناسب و تعيين جايگاه صحيح، هر يك از عوامل ديني، ملي، اقتصادي، سياسي، اجتماعي و ارزشي بايد مورد اهتمام قرار گيرد.
در جهت تغييرات و كاركردهاي نهاد فرهنگي روستاها، تحول باورهاي مخالف فرايند توسعه پايدار روستايي توجه به خرده فرهنگ‌هاي عمومي و حذف خرده فرهنگ هاي مزاحم و مساله مصرف گرايي و... را بايد مد نظر قرار داد.
همچنين در چارچوب راهبردها و راهكارهاي مديريت اجتماعي پايدار روستا تشكل‌هاي اجتماع محلي، مشاركت، انسجام، اعتماد، روحيه تعاون گرايي و همكاري داوطلبانه در تمام امور اجرايي و زندگي جامعه روستايي بايد فراهم گردد و از طريق تغييرات در حوزه جامعه شناختي به مسأله رفاه، تحرك اجتماعي، حذف موانع سنتي توسعه، نظارت بر آسيب‌هاي توسعه پايدار و بازتوليد فرهنگي هويت‌هاي روستا به صورت مستمر توجه شود.
اگر برنامه ريزي فرهنگي را در جهت توسعه پايدار روستا، نوعي اقدام دولتي و حكومتي براي جهت دادن فرهنگ به منظور زمينه سازي براي ساختن جامعه روستايي تلقي كنيم، امري مطلوب به نظر مي‌رسد پس مي‌توان گفت كه برنامه ريزي فرهنگي، مهندسي نظام اختيارات و سهم و تاثير عوامل مختلف فردي و اجتماعي در فرهنگ جامعه تلقي مي‌گردد بنابراين برنامه ريزي فرهنگي شكل دهنده توسعه فرهنگي در فرآيند توسعه كشور است.
برنامه ريزي فرهنگي از طريق خلق يك فرهنگ جديد، ايجاد و تغيير سازمان‌ها و نهادهاي فرهنگي و دگرگوني باورها و اعتقادات مردم در سطح روستا، مي‌تواند به فرآيند توسعه كمك مي‌كند برنامه ريزي فرهنگي در روستا به جهت كمك در ايجاد يك نوآوري جديد و يا كمك به استفاده بهينه از نوآوري‌ها نقش اساسي دارد و در عين حال مي‌تواند در كاهش و حل مشكلات نابرابري‌ها و اثرات منفي مهاجرت نقش ايفا كند.
از طرفي اين نوع برنامه ريزي در سطح روستا بايد با مولفه‌هاي مشاركت پايدار، عام بودن با ساير برنامه‌ها و واقع گرا بودن رابطه عميقي داشته باشد در فرآيند طرح يك برنامه فرهنگي، اهميت هدف، زمان، هزينه و ارزشيابي را نبايد فراموش كرد؛ با توجه به جايگاه ضرورت مند اصول و كاربردهاي اين نوع برنامه ريزي مي‌توان راهكارها و راهبردهايي را براي جامعه روستايي پيشنهاد داد.
منبع: هفته نامه سيروان
3034