گاهي اوقات، نامگذاري برخي مناسبت ها نه به دل مي نشيند و نه به ذهن اما در اين ميان نامگذاري روز زن به مناسبت ميلاد حضرت فاطمه(س) با عمق روح جامعه و دل و ذهن افراد در هم آميخته و پيوندي محكم برقرار كرده است.
امشب (شامگاه پنجشنبه) پس از سه شب كه در محل كار خوابيده ام به خانه آمده ام- در هياهوي استيضاح كه اصلا دلم نمي خواهد به آن فكر كنم- با ياد فاطمه(س) آرام مي گيرم.
به فاطمه(س) و شخصيت او مي انديشم. خيالم به گذشته پر مي كشد؛ به كودكي و لالايي ها و آرزوهاي مادرم براي من كه چقدر با نام فاطمه(س) عجين بود.
مادرم و همه مادرهايي كه مي شناختم هنگام بيماري، كودكشان را با توكل به خدا، به فاطمه(س) مي سپردند. همه ايرانيان اين زمزمه هاي شيرين و آميخته با نام زهراي عزيز را بارها شنيده اند.
در يك مقطع زماني در دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران براي درس تاريخ تحول ارتباطات براي مدت 2سال لالايي ها و آواهاي كاري زنان را جمع آوري مي كردم. نتايج به دست آمده حاكي از اين بود كه بخش زيادي از لالايي ها چه لالايي هاي آرزويي، دعايي، كاري، شكوائيه اي يا حتي لالايي هايي كه معمولا براي كودك در زمان كار كردن در خانه خوانده مي شد، با نام فاطمه(س) و فرزندان مطهرش آميخته بود.
در برخي آواهاي مذهبي زنان كار از شاليزارها تا پشت دارهاي قالي، نام فاطمه(س) تكراري شيرين و متوسلانه داشت.
در سير خاطرات كودكي، به خاطر آوردم بزرگ تر كه شديم، سر جلسه آزمون براي گرفتن هر نمره خوب كلاسي، دل به حضرت فاطمه(س) و امام رضا(ع) مي بستيم.
به نوجواني و جواني كه رسيديم براي كم كردن غم دل به ياد فاطمه(س) مي گريستيم. در آرزوهاي بزرگانه، در پيشگاه خداوند، فاطمه(س) را واسطه مي كرديم.
فاطمه(س) يك مفهوم مانا و اثرگذار از زندگي براي ماست. ما حتي عزيران از دست رفته مان را هم پس از مرگ به فاطمه(س) مي سپاريم. من هم از اين سنت تبعيت كردم و سنگ نوشته مزار همسر از دست رفته ام، به نام متبرك حضرت فاطمه(س) مزين شده است.
با اين تفكرات، برايم روشن تر مي شود كه چرا روز زن و ميلاد حضرت فاطمه(س) در ذهن ايرانيان با هم گره خورده است.
من اين روز را به همه بانوان هموطن ايراني بويژه زنان كارگر كه در مزارع و كارخانه ها در طلب معاش براي خانواده خود، تلاشي سخت دارند، به زنان تعاونگر كه سعي در رشد و مشاركت اقتصادي دارند، به زنان كم توان و معلولي كه حقوق شان در جامعه آنچنان كه شايسته است ايفاد نمي شود، به زنان سالمند تنها كه در خشونت شهري و مدرن سازي جامعه بيش از همه له شده اند و انگار كسي آنها را نمي بيند، تبريك مي گويم.
ما كارهاي زيادي براي زنان در پيش داريم. امنيت شغلي زنان كارگر، جلوگيري از سوء استفاده از زنان با حقوق كم، كار زياد، فرصت هاي نابرابر شغلي و غيره از دغدغه هاي كاري زنان است كه همت ويژه و سياستگذاري منسجم طلب مي كند.
خوشحالم كه نرخ مشاركت در بازار رسمي كار در ميان زنان بهبود يافته و شمار بيمه شدگان جديد زن از 19 به 25 درصد افزايش يافته است.
از 2ميليون و 880هزار زن شاغل، صدهزار نفر در كارهاي كاملا مردانه مشغول به كارند كه من براي آينده و زندگي اينها نگرانم. ما بايد همبسته زندگي و كار اين افراد باشيم.
اگر سياست هاي درستي نداشته باشيم پديده زنان سالمند فقير شدت خواهد گرفت. اكنون 600 هزار زن سالمند زيرپوشش نهادهاي حمايتي قرار دارند.
بخش زيادي از 6ميليون افراد فاقد بيمه تامين اجتماعي را زنان تشكيل مي دهند. سبك زندگي جديد، باعث شكل گرفتن نسل آينده زنان مجرد تنها در جامعه مي شود.
اكنون سه ميليون و 62 هزار زن سرپرست خانوار و خود سرپرست در جامعه داريم كه البته اين به معناي زندگي سخت براي همه آنها نيست كه از اين ميان، 300 هزار نفر را به نوعي زيرپوشش حمايتي داريم؛ هرچند افرادي بيش از اين به پيگيري و دريافت كمك نياز دارند.
من بارها گفته ام و در سال 1393 نيز نوشتم كه ما به سياست هاي مربوط به جنسيت نياز داريم و همه تلاش خود را به كار بردم تا در سياستگذاري هاي معطوف به حوزه كاري خودم، اين مطلب را لحاظ كنم اما همچنان تاكيد مي كنم ساختارهاي حقوقي، اقتصادي و اجتماعي ما نيازمند تغييراتي با در نظر گرفتن سياست هاي جنسيتي است.
امروز با سياست گذاري هاي خوب دولت، در ساختارهاي سياسي، شاهد حضور بيشتر زنان نسبت به گذشته ايم اما به طور قطع اين روند بايد با سياست گذاري هاي مناسب جنسيتي شتاب گيرد.
.......................
* وزير تعاون، كار و رفاه اجتماعي
تاریخ انتشار: ۱۸ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۶:۵۰
تهران- ايرنا- ما به سياست هاي مربوط به جنسيت نياز داريم و همه تلاش خود را به كار بردم در سياستگذاري هاي معطوف به حوزه كاري خودم، اين مطلب را لحاظ كنم اما همچنان ساختارهاي حقوقي، اقتصادي و اجتماعي به تغييراتي با در نظر گرفتن سياست هاي جنسيتي نيازمند است.