تقی زاده، مدیركل وقت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان شرقی در حین حركت در پیاده راه تربیت، مقابل كوچه ای ایستاد و خطاب به استاندار اظهار كرد كه تنها در این كوچه 14 باب خانه تاریخی شناسایی شده است.
من كه آن موقع جوان و سرشار از امید به احیای خانه های تاریخی تبریز، به عنوان نماد عمران و آبادانی این كهن شهر بودم، مقابل كوچه تاملی كردم و مشغول یافتن نام كوچه شدم: 'كوچه كرباسی'.
هر چند آن بازدید یك ساعته از پیاده راه 'تربیت'، كه در نهایت دوراندیشی و تأمل به نام یكی از مفاخر و ادبای ایران زمین در دوره مشروطه نامگذاری شده است، در معیت مسوولان ارشد استانی و شهری گذشت، اما امید به احیای خانه های تاریخی تبریز به آرزویی فراموش نشدنی در سینه من خبرنگار بدل شد.
سالی چند پس از این ماجرا، تراب محمدی، مدیركل وقت میراث فرهنگی، صنایع دستی و میراث فرهنگی آذربایجان شرقی نیز به تواتر در نشست های خبری خود از وجود حداقل 400 خانه تاریخی در تبریز و از عزم و اهتمام ویژه سازمان متبوعش برای تملك و احیای آنها خبر داد.
این را هم ناگفته نگذارم كه در آن سالها، كتاب ارزشمند 'تبریز قدیم' حاوی تصاویر قدیمی از تاریخ معاصر تبریز به همت استاد محمدعلی جدیدالاسلام تازه انتشار یافته بود و یكی از تصاویر آن كه از بالای 'ارك' و مشرف بر خیابان فردوسی گرفته شده بود، حاوی مناظر زیبایی از چند خانه قدیمی واقع در این خیابان بود كه با ستون های سفیدشان، چشم مرا نوازش و حس كنجكاویم را تحریك می كردند؛ من هر وقت به این عكس نگاه می كردم، با خود می اندیشیدم كه آیا این خانه های زیبا كه یادگارهای معماری ایرانی- اسلامی تبریز در دهه ها و سده های عظمت و آبادانی آن هستند، باز هم وجود دارند.
بدون شك یكی از خانه هایی تاریخی این عكس كتاب 'تبریز قدیم'، خانه نصیرالسلطنه در جنب مسجد تاریخی 'اوستا شاگرد' در كوچه 'اردبیلی ها' بود كه خاطرات فراوانی را از آمدن جلیل محمدقلی زاده، ناشر جریده بی مانند 'ملانصرالدین'، به تبریز در دوره به خاك و خون كشیده شدن قیام خیابانی، سكونت وی در این خانه و انتشار هشت شماره از 'ملانصرالدین' در 'شهر اولین ها'، به سینه داشت و حدود چهار دهه قبل با خاك یكسان شد.
البته ویرانی خانه ها و بناهای تاریخی تبریز، اتفاقی نبود كه محدود به خانه 'نصیرالسلطنه' باشد، بلكه آغاز این رویكرد به اوایل دهه 1310 شمسی بر می گشت كه بنای زیبا و دیدنی 'شمس العماره'، در محل فعلی عمارت استانداری، در آتش كینه پهلوی به قاجار سوخت و تلاش پهلوی ها برای زدودن آثار حكمرانی قجرها در تبریز در محدوده مجموعه دیوانی در اواخر دهه 1340 شمسی با ویران كردن بنای حرمخانه و 'تالار آیینه' آن وارد مرحله جدیدی شد.
هر چه بود گذشت و تبریز كه در دوره بیش از یك سده ای یدك كشیدن عنوان 'دارالسلطنه'، میزبان مردان بزرگی بود كه در سیاست، اقتصاد و فرهنگ ایران زمین تاثیرگذار بودند، به تدریج سرمایه فرهنگی گرانقیمت 'خانه های تاریخی' خود را به اسم توسعه از دست داد و به تدریج این یادگارهای كهن اندیشه ایرانی را با سازه های بتونی بی قواره، بدریخت بی هویتی كه هیچ نسبتی با سنت های معماری آن نداشت، عوض كرد.
موج دوم نابودی و ویرانی خانه های تاریخی تبریز از اوایل دهه 1370 شمسی و همزمان با بركندن باغ های قدیمی و ریشه دار 'باغشهر ایران' آغاز شد؛ خوشبختانه در 15 سال گذشته آگاهی از اهمیت حفظ میراث تاریخی با اولویت 'خانه های تاریخی' در میان مسوولان و شهروندان تبریزی به تدریج افزایش یافته و همین امر زمینه هم افزایی میان افكار عمومی از یك سو و میراث فرهنگی و شهرداری را در شناسایی و احیای خانه های تاریخی از سوی دیگر فراهم كرده است.
در این مدت خانه های تاریخی زیادی از قبیل خانه حاج مهدی كوزه كنانی(خانه مشروطه فعلی)، خانه شربت اوغلی (شعبه بنیاد ایرانشانسی)، خانه امیرنظام گروسی (موزه قاجار)، خانه حیدرزاده، خانه حریری (موزه مطبوعات) و ... به همت اداره كل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان شرقی و شهرداری تبریز تملك، احیا و با كاربری های موزه ای و اداری از تندباد ویرانی و تخریب صیانت شده است.
البته نباید از نظر دور داشت كه تلاش ارزشمند دو نهاد فوق الذكر در شناسایی و احیای خانه های تاریخی تبریز، الزااما مترادف با توقف تخریب خانه های تاریخی این كلان شهر نیست، زیرا در چند سال اخیر خانه های براداران نخجوانی به عنوان نگین جامعه فرهنگی - ادبی تبریز و ایران، در پیاده راه 'تربیت'، در سكوت خبری، تخریب و به پاساژ تبدیل شده است.
از عجایب روزگار اینكه دم در ورودی پاساژ 'پردیس' كه بر روی اراضی منزل مسكونی حاج محمد نخجوانی بنا شده است، مغازه كیف و كفش با تابلوی 'سراج' قرار دارد كه صاحب آن نیز از نوادگان میرعلی اكبر سراج، از پیشروان انقلاب مشروطه در تبریز و ناشر روزنامه 'تكامل' در سال های منتهی به كودتای سیاه سوم اسفند 1299شمسی، قرار دارد.
این نكته را نیز ناگفته نگذارم كه رقم 400 خانه تاریخی موجود تبریز، آماری مربوط به حدود یك دهه قبل بود و تعداد این اماكن و بناها با شناسایی موارد جدید رو به فزونی گذارده است، به گونه ای كه امروزه گفته می شود تبریز دومین شهر كشور از نظر داشتن 'خانه های تاریخی' و شمار این گونه بناهای تاریخی در 'شهر اولین ها' در زمان كنونی 600 مورد است و پیش بینی می شود كه این تعداد در سالهای آینده با كاوشهایی كه درحال انجام است، به بیش از 800 باب نیز برسد.
در این میان یادآوری این نكته نیز خالی از لطف نیست كه قدمت اكثر خانههای تاریخی تبریز به دوران پس از قاجار میرسد، زیرا تمام بناهای تاریخی و دیدنی این شهر در آخرین شب سال ۱۱۹۳ هجری قمری در آغاز دورهٔ قاجاریه، بر اثر وقوع زمینلرزهای هولناك تخریب شد و تبریز بهویرانهای از خرابهها تبدیل گشت.
البته برخی از بناهای محكم و استوار، همچون ارك علیشاه، بازار تبریز، مسجد استاد شاگرد، مسجد جامع و مسجد كبود باوجود آسیبهای فراوانی كه دیدند، از آن زمین لرزه هولناك و بنیان برافكن جان سالم به در بردند و باقی ماندند.
پس از وقوع زمینلرزهٔ سال ۱۱۹۳ هجری و در آغازین سالهای دورهٔ قاجار، ساختوساز در شهر تبریز بار دیگر رونق گرفت و مردم بر روی خرابههای تبریز ویرانشده، شهری نو با خانههایی زیبا و جالب بنا كردند.
خوشبختانه شمار زیادی از خانه های تاریخی تبریز پس از پشت سرگذاردن بلاهای طبیعی و غیرطبیعی، فعلا پابرجا هستند و ضمن اینكه همچون نگاهبانانی كهنسال حیات 200 ساله تبریز را به نظاره نشسته اند، با آغوش باز از میهمانان و گردشگران نوروزی استقبال و با زبان بی زبانی گوشه هایی از 'رازهای سر به مهر' دارالسطنه را به آنان بازگو می كنند.
بدون شك حضور میهمانان و گردشگران نوروزی در 'خانه های تاریخی تبریز' می تواند علاوه بر فراهم كردن زمینه آشنایی آنان با گذشته پرفراز و نشیب این شهر و سنت های دیرپای زندگی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تبریزیان، نوستالژی زندگی گذشتگان در این خانه های فراخ و بزرگ را نیز در ذهن آنان تداعی كند.
واقعیت این است كه هر چند 'خانه های تاریخی' تبریز در نقشه های گردشگری كشور، صفحاتی متناسب با شان و جایگاه این كهن-كلان شهر ندارند، اما حضور میهمانان نوروزی در خانه های اردوبادی (مركز اسناد منطقه شمالغرب)،
خانه امیرنظام گروسی (موزه قاجار)، خانه های قدكی و بهنام (دانشكده معماری)، خانه پروین اعتصامی (بنیاد فرهنگ، هنر و ادب آذربایجان)، خانه ختایی (خانه هنرمندان تبریز) و خانه ستارخان (سردار ملی) می تواند لحظات خوشی را برای آنان رقم بزند.
بدون شك حضور میهمانان نوروزی در خانه سرخهای، خانه سلطانالقرائی، خانه سلماسی (موزه سنجش)، خانه شربتزاده (موزه سفال)، خانه فرزام، خانه كلانتر، خانه گنجهایزاده (دانشكده معماری)، خانه مستشارالدوله، خانه میرزاحسین واعظ، خانه میرزامحمدحسین مجتهد، خانه میرزامهدیخان فراشباشی، خانه حاج رضا صدری ( خانه معبودی)، خانه حاج ارفع الملك جلیلیف خانه علی موسیو و دهها خانه تاریخی دیگر می تواند فرصتی كم مانند را برای گذر از دالان تاریخ معاصر ایران در اختیار آنان بگذارد كه تجربه آن در كمتر شهر دیگر كشورمان میسر است.
518
تاریخ انتشار: ۴ فروردین ۱۳۹۷ - ۱۶:۳۰
تبریز - ایرنا - اوایل دهه 1380 شمسی بود كه در برنامه ای به اهتمام اداره كل میراث فرهنگی استان در معیت سبحان اللهی، استاندار وقت آذربایجان شرقی، برای بازدید از بعضی خانه های تاریخی تبریز عازم پیاده راه 'تربیت' شدیم.