تاریخ انتشار: ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۱۰:۱۵

تهران-ایرنا- ائتلاف منطقه ای عربستان سعودی برای جنگ یمن و همپیمانی گسترده تر فرامنطقه ای تحت نظارت آمریكا از ابتدا هم چیزی نبود كه آمریكایی ها و سعودی ها انتظارش را داشتند، اما شاخص های جدید نشان می دهد كه این ائتلاف در عمل وجود ندارد یادست كم می توان گفت كه دیگر كار نمی كند.

اشغال جزیره سقطری یمن از سوی امارات و اعزام نیرو به خاك آن در جدیدترین تحول، واكنش عبدربه منصور هادی رئیس جمهور فراری یمن را برانگیخت و با شكست تلاش عربستان برای ایجاد تفاهم بین دو همپیمان، یمنی های تحت فرمان عربستان از ریاض خواستند، امارات را از ائتلاف سعودی اخراج كند.
هیچ چیز در ائتلاف های تحت فرمان آمریكا با كارگردانی منطقه ای عربستان سعودی سر جای خودش نیست. نه در ائتلاف اصلی كه متمركز بر سوریه است و مدعی مبارزه با تروریسم و نه در شاخه شبه جزیره ای آن كه علیه یمن فعال است؛ هیچ كدام نه بوی اعتماد می دهد، نه در راستای منافع همه اعضا است و نه هماهنگی به عنوان عنصر جدایی ناپذیر ائتلاف ها در آن مشاهده می شود.
رویدادهای اخیر منطقه ای و بین المللی بیش از آنكه به نغمه همنوا اعضای ائتلاف ها در كنسرتی هماهنگ شبیه باشد به صدای سازهای ناكوكی می ماند كه هر كدام از نوازندگان آن، برای خود می نوازند. این ائتلاف بوی اعتماد و همكاری و همنوایی نمی دهد.
دونالد ترامپ رئیس ائتلاف متشكل از همپیمانان و دوستان همفكر منطقه ای به صراحت و بی پرده می گوید باید هر چه بیشتر این دوستان منطقه ای را دوشید و از جیبشان هزینه كرد. در جایی دیگر می گوید اگر حمایت آمریكا از برخی كشورهای ثروتمند منطقه ای نباشد، یك هفته هم دوام نمی آورند و باز هم صورتحساب های جنگ های فعلی و گذشته را مقابل دوستانش می گذارد. ترامپ در نیویورك میهمان همپیمان خود محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی را مقابل دوربین ها می نشاند و پوسترهایی را به نمایش می گذارد كه به مردم آمریكا و جهان نشان دهد، چقدر تسلیحات به سعودی ها فروخته است، تا هم بگوید به راحتی می توان از جیب امثال بن سلمان، برای آمریكایی ها خرج كرد و هم ولیعهد سعودی را تحقیر كرده باشد. حتی برخی رسانه ها گزارش دادند كه ترامپ از كاركنان كاخ سفید خواسته است بعد از كنفرانس مطبوعاتی، اتاق ملاقات با بن سلمان را شپش زدایی كنند!

** موضع هوشمندانه اردن و مصر
ترامپ از همپیمانان به ویژه عربستان سعودی می خواهد یا به سوریه نیرو اعزام كنند یا هزینه نیروهای آمریكایی را بپردازند. عربستان، توپ را در میدان قطر (دیگر همپیمان آمریكا) می اندازد، قطری ها پاسخ می دهند: وزیر خارجه سعودی احمقی است كه خود را سخنگوی كاخ سفید فرض كرده است. وزیر خارجه مصر كه پیش تر، پیشنهادی از آمریكایی ها برای اعزام نیرو به سوریه دریافت كرده می گوید: روی سخن آمریكایی ها در موضوع اعزام نیروهای عربی به سوریه، مصر نیست؛ اردن هم از زبان سخنگوی رسمی دولت خود تصریح می كند: بحران سوریه فقط راه حل سیاسی دارد و این موضع ثابت و آشكار اردن است. اردن همچنین یك هفته پیش تر و در جریان بمباران مناطقی در سوریه، راه را بر وارد كردن امان به باتلاق سوریه با این اظهار بست: استفاده از خاك خود در حمله اخیر به سوریه را رد می كنیم و اخبار جعلی در این باره (حمله به سوریه از خاك اردن) با هدف تخریب مواضع اردن در قبال سوریه، تعمیق بحران این كشور، ادامه جنگ و خشونت‌ منتشر شده است.
مصری ها و اردنی ها از مصیبت های حاضر شدن زیر پرچم سعودی ها به خوبی آگاهند. اردن و مصر به یمن هم نیرویی اعزام نكرده اند و اساسا باوری به ایجاد درد سر جدید در خارج از مرزهایشان ندارند.
در داخل سوریه نیز، پیاده نظام ائتلاف، همپیمانی را تبدیل به نبرد علیه شركای خود كرده است. حالا، الگو یا مشت نمونه خروار از رقابت به نام همپیمانی در صحنه میدانی سوریه قابل مشاهده است.
دیده بان حقوق بشر سوریه درگیری دو گروه مسلح مورد حمایت آمریكا در «دیر الزور» را تایید می كند و خبر می دهد كه نیروهای «دمكراتیك سوریه» وابسته به كردهای این كشور و «نیروهای نخبه» وابسته به «احمد جربا» رئیس ائتلاف معارضان سوری در جنوب شرق دیر الزور به جان هم افتاده اند.
مایك پمپئو وزیر خارجه آمریكا به منطقه می آید و برای چندمین بار، دستور ترامپ را برای پایان دادن به اختلافات با قطر و ضرورت اتحاد هم پیمانان در برابر ایران به پادشاهی سعودی ابلاغ می كند، اما تنش ها بین ریاض و دوحه همچنان ادامه می یابد.

** میخ سودان بر تابوت ائتلاف سعودی علیه یمن
دولت سودان كه پیشتر شریك فعال عربستان در حمله به یمن در قالب ائتلاف سعودی بود روز یكشنبه رسما به ریاض اعلام كرد كه دیگر قصد ندارد ماموریت نیروهایش را در جنگ یمن تمدید كند.
سودان تاكنون بخش اعظم سربازان را در خط مقدم جنگ علیه یمن تامین می كرد. سودانی ها می گویند ما این كار را كردیم اما دیگر شركای ائتلاف مانند مصر و پاكستان با وجود روابطی راهبردی با عربستان تن به اعزام نیرو نداده اند.
رسانه های سودانی با انتقاد از دولت عمر البشیر گزارش دادند كه سودان در حالی از خود در جنگ با یمن انگیزه نشان داد كه هیچ توجیهی برای آن نداشت اما مصری ها نخواستند ماجراجویی كنند زیرا قاهره نمی خواهد از یك سوراخ دو بار گزیده شود. مصر در زمان عبدالناصر (سال های دهه 60 قرن گذشته میلادی) آنچه باید از جنگ در یمن آموخت و مصری ها آن واقعه را «ویتنام مصر» نام نهادند.
آنها (سودانی ها) می گویند پولی كه عربستان به خارطوم در قبال مشاركت در جنگ یمن می دهد با وجود فعال بودن سودان در این عرصه، خیلی ناچیزتر از رقمی است كه به مصر می دهند. پادشاهی عربستان سالانه حدود 10 میلیارد دلار به مصری ها می دهد آن هم برای شركت نمادین در جنگ علیه یمن.

** گوش اماراتی ها دیگر به حرف عربستان بدهكار نیست
در آخرین تحول، امارات بدون هماهنگی با عربستان سعودی (فرمانده ائتلاف ضد یمن) و نیز عبد ربه منصور هادی رئیس جمهوری فراری آن و با وجود حضور نیروهای هادی در جزیره سقطری یمن به آن، 100 سرباز و ده ها تانك، اعزام و كاركنان یمنی فعال و تحت نظارت منصور هادی را بركنار كرد.
منصور هادی از امارات به عربستان شكایت كرد، عربستان هیات حل و فصل اختلاف به جنوب یمن فرستاد و آن گونه كه برخی رسانه ها گزارش دادند هیات سعودی به اماراتی ها گفت كه از سقطری خارج شوند؛ اما امارات ترتیب اثری نداد و هیات دست خالی به ریاض بازگشت، منصورهادی بر موضع خود اصرار و تاكید كرد كه به سازمان ملل در این باره شكایت می كند اما با وجود تاكیدها، تمكینی از جانب امارات در كار نیست.
البته اماراتی ها هر چند با تاكتیك های پر اشتباه، ظاهرا چشم اندازهای دقیق تری از سعودی ها برای منطقه نفوذ خود به ویژه با تمركز بر باب المندب و دریای سرخ دارند و در این راه حتی از دور زدن عربستان و تكروی متكی بر منافع به دور از سازوكارهای ائتلافی هم كوتاهی نمی كنند.
اعزام نیروهای یمنی به جزیره سقطری یمن در این چارچوب می گنجد؛ برنامه ای فراتر از دستور كار سعودی در حمله به یمن و طرحی فراتر از مرزهای جغرافیای سیاسی آن كشور.

**امارات و تكرار داستان تجزیه طلبی، این بار در یمن
روزنامه ایندپندنت انگلیس در این باره نوشت: امارات دور از چشم عربستان سعودی و عبد ربه منصور هادی از تشكیل شورای انتقال قدرت در جنوب یمن و طرح جدایی آن از شمال، حمایت كرد.
ایندپندنت افزود: اشغال جزیره سقطری در كنار تشكیل شورای انتقالی جنوب گامی در جهت تاسیس چیزی است كه اماراتی ها آن را «امارت هشتم» خود می خوانند.
پیش از این نیروهای منصور هادی با شبه نظامیان تحت امر اماراتی ها درگیر شده و در این درگیری، فرودگاه عدن را به اماراتی ها باخته بودند.
حالا دیگر صحبت از شبه نظامیان وابسته به امارات نیست بلكه نیروهای ارتش امارات دو روز پیش در دو هواپیمای نظامی قدم به خاك جزیره ای زیبا گذاشتند.
این هواپیماهای اماراتی تداعی كننده مشابه چنین اقدامی از سوی امارات در سومالی است؛ جایی كه مقام های سومالی اجازه حمل تجهیزات به داخل هواپیماهای نظامی را به افسران اماراتی در فرودگاه بندر بوصاصو، ندادند و پیش تر در گزارش ایرنا با عنوان «تجزیه طلبی امارات دولت سومالی را به تنگ آورد» به تفصیل از آن سخن رفت.
داستان تجزیه طلبی اماراتی ها در سومالی اكنون به یمن منتقل شده ست.

** سقطری؛ ادعای «زاید» امارات برای میراث نداشته
روزنامه ایندپندنت انگلیس درباره اشغال جزیره سقطری یمن به دست امارات و پشت پرده این اقدام اماراتی ها می نویسد: جزیره سقطری زیستگاه زیباترین و ناشناخته ترین درخت جهان است كه به «خون دو برادر»، «خون سیاوشان» و «خون اژدها» معروف است.
این گزارش به قلم بیتان ماكرینان و لوسی تاورز می افزاید: امروز جنگ بین امارات و دولت ضعیف یمن تداعی كننده داستان قابیل و هابیل است؛ كشوری ضعیف و بی دفاع به نام یمن كه قربانی امیال ژئوپولتیكی امارات شده است، اماراتی كه تلاش می كند به همه جا دست اندازی كند؛ از ایجاد پایگاه های نظامی در اریتره و جیبوتی و اقلیم جدایی طلب «سرزمین سومالی» تا جزایر یمنی.
بر اساس این گزارش، امارات در تلاش است تا جزیره سقطری را به پایگاه دائمی نظامی خود و همزمان به گردشگاهی تفریحی تبدیل كند، اما از سرقت درختان گرانبهای آن نیز نمی گذرد. این گونه درختان را یونسكو بخشی از میراث جهانی می داند.
ایندپندنت می افزاید: امارات در پوشش كمك به 60 هزار ساكن فقیر این جزیره در حال سرقت منابع طبیعی و زیستی آن است.
این جزیره جایگاهی استراتژیك به ویژه در مسیر انتقال محموله های نفتی دارد و در گذشته نیز یكی از ایستگاه های جاده ابریشم بوده است. همچنین می تواند سلطه امارات را بر بندرهای دریای سرخ تسهیل كند.
این جزیره در نوامبر سال 2015 دچار دو توفان ویرانگر شد و از آن زمان یمنی ها به دلیل درگیری در جنگ با ائتلاف سعودی موفق به بازسازی آن نشدند. اكنون امارات در پوشش بازسازی شامل ساخت بیمارستان و مدرسه در حال تثبیت اشغال و غارت منابع طبیعی آن است.
كمیته بین المللی نجات نیز ویدیویی از عملیات تخریب منابع طبیعی جزیره به دست اماراتی ها منتشر كرده است. فعالان می گویند گیاهان كمیاب، تپه های مرجانی و حتی صخره ها در حال انتقال به امارات است.
یك كارگر در بندر صلاله واقع در جنوب یمن به ایندپندنت می گوید دیده است كه درختان كمیاب خون اژدها از قایق های اماراتی در بازگشت از سقطری پیاده می شود.
توسعه بندر جزیره سقطری با هزینه ای 1.6 میلیون دلاری از سوی امارات آغاز شده است و به كارگران بومی اجازه نزدیك شده به بندر را نمی دهند؛ جایی كه كشتی های اماراتی در حال تخلیه و بارگیری است.
دو روزنامه نگار ایندپندنت می گویند در این جزیره پرچم های امارات را در روستاها و بر فراز ساختمان های دولتی مشاهده كرده اند كه روی آن عباراتی در تشكر از شیخ زاید نوشته شده است.
این روزنامه نگاران به شایعاتی اشاره كرده اند كه حاكی از طرح امارات برای برگزاری رفراندوم در این جزیره با هدف تجزیه یمن و جدا كردن آن از خاك یمن است؛ در حالی كه حتی هم پیمانان سعودی و رئیس جمهور فراری این كشور نیز با این طرح امارات مخالفت كرده اند.
گفته می شود مسئولان اماراتی خانه به خانه این جزیره را گشته اند و در آمارگیری از نفوس ساكن در آن نیز به توزیع پول برای همكاری ساكنان با آمارگیران اقدام كرده اند.
70 درصد اراضی این جزیره تحت حمایت اداره منابع طبیعی یمن است اما اماراتی ها بسیاری از زیستگاه های طبیعی آن را برای ساخت هتل و مراكز گردشگری تخریب و درختان بی نظیر آن را غارت كرده اند.
ایندپندنت شرح می دهد كه یك میلیاردر اماراتی در حال ساخت هتلی پنج ستاره روی ماسه های سفید ساحلی این جزیره است كه تهدیدی جدی برای تپه های زیبای مرجانی است. سرمایه گذار اماراتی بعد از صحبت با یك قایقران یمنی و پرده برداشتن از طرح اماراتی ها ظاهرا پشیمان می شود. او به قایقران یمنی 100 دلار می دهد و از او می خواهد سخنانش را نشنیده بگیرد و درباره حضور اماراتی ها در جزیره سخنی نگوید.
این روزنامه می نویسد: اخیرا تعدادی از ساكنان جزیره علیه حضور اماراتی ها تظاهرات و در خیابان های شهر «حدیبو» تجمع كردند اما بیشتر معترضان نگرانی و ترس دارند زیرا نمی دانند سرنوشت جنگ به كجا می رسد و كدام طرف در نهایت برنده می شود.
یكی از معترضان در فیس بوك نوشت: مردم می ترسند چیزی بگویند؛ هیچ چیز مشخص نیست. اماراتی ها هم رعب افكنی می كنند و 18 زندان مخفیانه و شكنجه گاه در یمن دارند. آنها تعدادی از زندانیان یمنی را نیز به پایگاه نظامی خود در اریتره منتقل كرده اند.
واقعیت این است كه توسعه طلبی امارات و درخواست های فراتر از حق «شیخ زاید» نه تازه است و نه تمامی دارد؛ از ادعا درباره جزایر ایرانی تنب بزرگ و كوچك و ابوموسی گرفته تا سقطری یمن و تجزیه طلبی در سومالی.

** همه تخم مرغ های ریاض در سبد ترامپ
این رویكرد امارات به سود سعودی ها نیست زیرا می تواند آنها را شریك مخاطراتی ناگزیر كند و از این گذشته نقش پدرخواندگی سعودی ها را در این ائتلاف و در سطح منطقه ای تخریب كند.
به هر تقدیر، عربستان نه دیگر می تواند به روسای خود در فرماندهی كل ائتلاف اصلی یعنی دولت آمریكا اعتماد كند و نه به شركا و اعضای ذیل ائتلاف فرعی تحت فرماندهی خود كه در جنگ یمن روی آنها حساب كرده است.
«اندرو بوین» كارشناس امور خلیج فارس در انجمن «امریكن اینترپرایز» به «وال استریت ژورنال» می گوید: رابطه عربستان سعودی و كاخ سفید هیچ گاه اینقدر قوی نبوده است اما مساله این است كه زمین رابطه با ترامپ سست است؛ سعودی ها همه تخم مرغ هایشان را در سبد ترامپ و كوشنر (داماد یهودی او) گذاشته اند.
وی می افزاید: این واقعا راهبرد خطرناكی است. رابطه عربستان سعودی با آمریكا ترامپ شدیدا قطبی شده و بیم آن می رود كه سعودی ها، خودشان را نزد دولت آینده آمریكا سوزانده باشند.
این خطر برای عربستان سعودی را دیوید هرست سردبیر پایگاه خبری «میدل ایست آی» از زاویه دیگری هم می بیند.
او در مقاله ای می نویسد: بن سلمان فرمول سیاست خارجی عربستان را با این راهبرد ترسیم مجدد كرد كه در رویكردی كاملا خصمانه، قرار است موضع اعراب سنی را علیه نفوذ نظامی و سیاسی ایران در یمن، عراق، سوریه و لبنان برانگیزد.
هرست می افزاید: حد نهایت این سیاست، حمله به تاسیسات هسته ای ایران و سیستم دفاع هوایی آن كشور خواهد بود، اما عربستان باید به یاد آورد كه در این جنگ آمریكایی –اسرائیلی، مانند جنگ علیه عراق، فقط نقش پشتیبانی و تامین پایگاه ها را خواهد داشت... درس جنگ عراق برای عربستان باید فهم این نكته باشد كه در پایان، عراق به دست حامیان ایران افتاد و اكنون ریاض ناچار است برای خرید دیرهنگام نفوذ خود در عراق، دوره گردی كند.
سردبیر میدل ایست آی ادامه می دهد: مشكل اینجاست كه وقتی جنگنده های آمریكایی و اسرائیلی به پایگاه هایشان بازگردند، سعودی ها اولین كسانی خواهند بود كه كابوس انتقام ایرانی ها به سراغشان خواهد آمد؛ به ویژه با درك اینكه، تعداد قابل توجهی از شیعیان از اطراف و اكناف عربستان برای ماموریت انتقامی آماده خواهند بود.
به باور دیوید هرست، «اگر جنگ بوش در عراق جهنمی از تنش طایفه ای را به پا كرد، جنگ علیه ایران، عواقب بسیار بدتری برای عربستان خواهد داشت زیرا ریاض، خود را در قلب این تنش خواهد دید و اگر این جنگ برای سیاست های نومحافظه كاران آمریكا و شخص نتانیاهو در اسرائیل مناسب باشد به معنای این نیست كه برای پادشاهی عربستان هم مطلوب خواهد بود، بلكه پادشاهی سعودی ها را به ویرانی خواهد كشاند.»
هرست تصریح می كند كه به عكس سال 2003 (جنگ آمریكا علیه عراق) اكنون عربستان، محبوبیتی در جهان عرب هم ندارد و تنها در یك سال و نیم گذشته، 800 هزار نفر از شهروندان سایر كشورهای عربی كه در عربستان كارگری می كردند ناچار شدند خاك آن كشور را (به علت سیاست های اقتصادی جدید پادشاهی سعودی) ترك كنند. دیگر اردنی ها و مصری ها مثل گذشته حاضر نیستند برای عربستان هزینه بپردازند.
شاخص ها و مولفه های جدید منطقه ای نشان می دهد كه عربستان سعودی نتوانسته است در فرماندهی ائتلاف یمن به مصداق كامل ائتلاف و همپیمانی برسد؛ همان طور كه آمریكایی ها به آن به چشم كارگزار و مباشر منطقه ای و نه شریك و همپیمان راهبردی نگاه می كنند. نه رفقای خاورمیانه ای سعودی دیگر تحمل ماجراجویی های بیشتر را دارند و نه رئیس كاخ سفید نشین به چیزی بیشتر از دلارهای نفتی سعودی و قراردادهای سودآور برای خود آمریكا، راغب تر است.
شاید سعودی ها حق داشته باشند كه از اتفاقات گذشته و تحولات جاری خاورمیانه درس نگیرند زیرا خاورمیانه، تاریخ مصرف نمی كند، بلكه تاریخ را دائما تولید می كند و فرصتی برای آزمایش و خطای شاهزادگان تازه كار نمی گذارد.
اینجا خاورمیانه است؛ سرزمین شن های روان؛ جایی كه گاهی با تشدید توفان های شن، شترهای راهوار هم در ریگزارهایش زانو می زنند.
گزارش از جواد ارشادی
خاورم**9241**1586