به گزارش ایرنا، آداب، رسوم و سنت ها در سیستان و بلوچستان به دلیل بافت قومی و قبیله ای و نیز موقعیت جغرافیایی و پراكندگی جمعیت؛ بدون رنگ باختگی همچنان در چرخه زندگی مردمان این دیار تازه است.
مردم این استان سنت های مذهبی خود را به بهترین شكل حفظ كرده اند و بهترین نمود این سنت ها را می توان در ماه مهمانی خداوند یعنی رمضان كریم به نظاره نشست.
پیروان 2 مذهب شیعه و سنی در این استان با اتحاد و همبستگی در كنار یكدیگر زندگی كرده و در بسیاری از مسائل فرهنگی و دینی نیز آئین های مشتركی دارند.
**آغاز رمضان و روش های سنتی تشخیص آن
منطقه سیستان از محدود مناطقی است كه در گذشته به دلیل داشتن رصد خانه زمان دقیق آغاز ماه رمضان و سحر با استفاده از علم نجوم و ستاره شناسی تعیین می شده است.
در منطقه بلوچستان نیز افرادی با عنوان چمروك كه چشمانی روشن و تیزبین داشتند و اغلب شكارچی بودند بر بلندی های هر آبادی ایستاده و حلول ماه رمضان را رصد می كنند.
این افراد در شب سی ام ماه شعبان از پله های مارپیچ مناره مسجد به سمت بالا حركت كرده و از مناره خشتی مسجد كه در اصطلاح محلی به آن (ٹول)می گویند بالا می روند و به همراه دو یا سه نفر دیگر به عنوان شهود مشغول به رصد هلال باریك ماه می شوند.
در قدیم بدون امكانات و دوربین بلكه فقط با چشمان تیزبین این شكارچیان ماه رصد می شد كه اغلب نیز موفق بودند، پس از رویت ماه توسط یك یا چند نفر كه در بالای ٹول مستقر بودند از همانجا با صدای بلند فریاد می زدند «آ ماه و آ ماه و» یعنی آن ماه است و ماه را دیدیم، در این هنگام سایر مردم در مسجد و در منازل خود نیز نگاه می كردند چنانچه آنها هم ماه را می دیدند همین جمله را تكرار می كردند و اگر مردم خودشان موفق به دیدن ماه نمی شدند بر اساس اعتمادی كه به چمروك داشتند بلافاصله فریاد می زدند «آ ماه و آ ماه و...» و این آواز بصورت دسته جمعی از طرف تمام اهالی محل به مدت 2 الی سه دقیقه در تمام روستا طنین انداز بود و مردم از دیدن ماه مبارك رمضان خوشحال بودند.
نخستین اقدام پس از رویت ماه دعایی است كه به زبان بلوچی «سری سلامتی جان وشی دل وشی په خیر په بركتی كنات» خوانده می شود و ترجمه آن این است «خداوندا این ماه را برای ما به ماه صحت، ماه سلامت، ماه دلخوشی ها، ماه روزی و بركت و ماه رحمت تبدیل كن» پس از دعا مردم یك بار دیگر به بررسی آذوقه و مایحتاج ماه رمضان می پردازند و بانوان نیز آماده طبخ غذاهای سنتی برای سحر و افطار می شوند.
*آدابورسوم و فرهنگ رمضان در سیستان وبلوچستان
زیبایی آداب و رسوم در این استان به سبب انتقال آنها از نسلی به نسل دیگر است و این امر سبب شده تا فرهنگ ها و آداب و رسوم ماه مبارك رمضان در این استان در طول تاریخ تازه و با طراوت بماند.
-سحر خوانی (چاوشی)
در گذشته مردم این منطقه به دلیل اهمیتی كه برای روزه قائل هستند در هنگام سحر با دهل زدن و یا سحری خوانی مردم را برای خوردن سحری بیدار می كردند كه بر اساس برخی روایات موجود آئین سحر خوانی و رمضان خوانی بیش از هزار سال یعنی در اوایل اسلام بین مردم این منطقه مرسوم بوده است.
مردم این استان در بسیاری مواقع با ایجاد سر و صدا در هنگام سحر با ابزاری كه در اختیار داشتند و فانوس به دست در كوچه ها حركت كردن و یا كوبیدن درب منازل و یا چاوشی كردن (خواندن اشعاری زیبا و عرفانی ) فرارسیدن هنگام سحر را به همدیگر اطلاع می دادند.
چاوشی با خواندن اشعاری با مضامینی خاص با صدای بلند و گروهی انجام می شده بطوریكه یك نفر كه صدای رساتری داشته اشعاری را می خواند و دیگران وی را همراهی میكردند و در كوچه های روستا می گشتند تا همگان را از فرارسیدن سحر مطلع كنند.
در بلوچستان نیزسال ها قبل از اینكه وسایل ارتباط جمعی وارد زندگی مردم شود از نوعی دهل برای بیدار كردن مردم در سحرگاه استفاده می شد و شخصی كه مسولیت دهل زدن را بر عهده داشت در سه مرحله این كار را انجام می داد.
در مرتبه اول دهل برای بیدار كردن مردم نواخته می شد و در مرتبه دوم نوازنده برای هشدار كسانی كه خواب مانده بودند یكبار دیگر دهل را در كوچه های شهر یا روستا به صدا در می آورد و در مرتبه سوم برای یاد آوری زمان اذان دهل نواخته می شد.
در این آئین هنگام سحر افرادی كه زودتر بیدار می شوند برای اطلاع دیگران و همسایه ها به درب منازل آنها رفته و آنها را بیدار می كنند.
در گذشته به طور معمول در هنگام سحر تعدادی از بزرگان و ریش سفیدان با رفتن بر روی بام فریاد می زنند «پاد آیت، پاد آیت» به معنای بیدار شوید، بیدار شوید و تا بیدار شدن همگان به صدا زدن ادامه می دادند.
امروزه با وجود وسایل مختلف ارتباط جمعی، دیگر چنین آیین هایی در سیستان و بلوچستان رنگ باخته و مراسم دهل زنی در این منطقه به طور كامل به فراموشی سپرده شده است.
از دیگر سنتهای این خطه میتوان به نذور پس از افطار اشاره كرد كه مردم در حد وسع، قوت خود را با دیگران تقسیم و روزه خود را افطار میكنند.
-رمضونیكه یا رمضو الله و سنت های رمضان در سیستان
گرچه بسیاری از افراد مراسم رمضونیكه یا رمضو الله در سیستان را كه با خواندن اشعاری خاص توسط گروهی از ساكنان محله و روستا همراه است از ابتدای ماه مبارك رمضان میدانند كه هر شب در محله ها اجرا می شود اما آنچه می توان در این زمینه عنوان كرد و بیشتر عمومیت دارد این است كه مراسم رمضونیكه در شب های 14 و 15 ماه مبارك رمضان مصادف با ولادت امام حسن مجتبی (ع) با شور و حال بیشتری اجرا می شد.
تعدادی از جوانان نیازمند یا متمول به قصد كمك به مستمندان گروهی تشكیل می دهند و 'جولی كش' آنها كیسه ای به خود می بندد و هنگام افطار به درب خانه های مردم می روند.
از روز سیزدهم تا نوزدهم ماه مبارك رمضان این گروه مقابل درب خانه هایی كه پسر جوان یا دختر جوانی دارند با خواندن شعری پس از تعریف و تمجید از فرزند اهل آن خانه، می خوانند «این سرا از كنه كه رو و باده پسره داره كه نو دوماده» (این منزل از كیست كه رو به باد است و پسری دارد كه تازه داماد است) «رمضو الله الله رمضو».
«رمضو آمده میمانش كنه گو و گوساله ره قربانش كنه» ( رمضان آمده میهمانش كنید گاو و گوساله را قربانش كنید) «رمضو الله الله رمضو».
«رمضو الله خوشنوم خدا» (رمضان نام خوش و ماه خوب خداست).
در پایان رمضان خوانی این گروه، صاحب خانه بنا به فراخور توانایی مالی خود، در كیسه كه به آن «جولی» می گویند و فرد «جولی كش» آن را بر دوش دارد، مواد غذایی یا هر چیز دیگری می گذارد و اگر صاحب خانه توان مالی برای كمك كردن نداشت به شوخی كاسه آبی به نشانه روشنایی روی گروه رمضان خوان می پاشد تا خداوند همواره روشنایی و شادی را به آنان هدیه كند.
گروه رمضان خوان پس از پایان این آیین در محلی تجمع و كمك های اهدایی مردم را جمع بندی و چنانچه در میان خودشان مستمندی وجود داشت مقداری از آن را به او می دهند و بقیه را بین مستمندان و نیازمندان محله خودشان تقسیم میكنند.
در سیستان رسم است ماه رمضان هر خانه ای كه برای افطار خانواده خود غذای گرم مثل گوشت و امثال آن تهیه می كند كه به اصطلاح محلی به آن «دیگ بار» می گویند هنگام افطار مقداری از آن را در كاسه یا بشقابی می گذارد و به درب خانه همسایگانی كه «دیگ بار» نگذاشته اند می فرستد و هدیه می دهد.
* ترانه های عامیانه سیستانی گنجینه فرهنگی این دیار
ترانههای عامیانه سیستانی نیز بخش مهمی از گنجینه فرهنگی این دیار است كه همانند آینهای پاك، از زندگی بی غل و غش مادی و معنوی مردم سیستان حكایت میكند.
در روز عید فطر مردم این دیار علاوه بر شركت در نماز در عیدگاه ها و پرداخت فطریه، به دید و بازدید یكدیگر می روند و در كنار این رسم و رسومات از ترانه های عامیانه سیستانی درجشن عید سعید فطر استفاده می كنند.
در خواندن رمضونیكه این نكته مهم است كه رمضونی خوانی تا قبل از شب نوزدهم ماه مبارك و مصادف با ضربت خوردن مولای متقیان امام علی (ع) پایان می یابد.
فلسفه این آیین كه از 13ماه مبارك رمضان آغاز و تا شب قبل از ضربت خوردن حضرت علی (ع) ادامه دارد در این است كه مردم سیستان به پیروی از امام اول شیعیان اقدام به این امر خداپسندانه برای كمك به مستمندان و یتیمان می كنند.
در گذشته این آئین توسط ریش سفیدان و بزرگان و امروزه توسط جوانترها انجام می شود بدین صورت كه دور هم جمع شده، اشعاری در شكر گزاری از خداوند و مدح پیامبر مكرم اسلام حضرت محمد (ص) وحضرت علی (ع) می خوانند و آمدن ماه مبارك رمضان را نوید می دادند.
در آخر مردم نیز در حد بضاعت خود هدایایی شامل گندم، آرد، خرما، نان، پول و مانند آن به آنان می دادند كه در نهایت بین مستمندان و یتیمان توزیع می شود.
*نمونهای از اشعاری كه در رمضونیكه خوانده میشود
«رِمَضو آمد مهمانش كُنِه، خروسِ یَك سالَه رَ قُربانَش كُنِه،خروسِ یَك سالَه كِه چیزِ نٌمِشَیه، گو و گوسالَه رَ قربانش كُنِه»
كه معنی آن اینگونه است: «ماه رمضان آمد مهمان خانههایتان كنید، خروس یك ساله را برایش قربانی كنید، خروس یك ساله كه در برابر عظمت این ماه هدیه ای ناقابل است، گاو وگوساله را برایش قربانی كنید».
همچنین این شعر نیز خوانده می شود: «ایی خونه اَز كِنَه كِه رو وَ بادَه، پِسَر دارَه كِه نو دومادَه، ایی خونه اَز كِنَه كِه رو وَ روزَه، دو دختر دارهَ كه مخمل دوزَه» و ترجمه آن اینگونه است: «این منزل از كیست كه روبه باد ساخته شده، پسری در منزل دارد كه تازه داماد شده است، این منزل از كیست كه دربش روبروی خورشید است، دو دختر دارد كه هردو آنان مخمل دوز هستند.
و نیز « ایی خونه اَز كِنَه كه دورچِه دارَه، مِ خَ مفئمو صابِ یو كلوچَه دارَه، ایی خونه اَز كِنَه قفل حیدری، دو دُختر دارَه وَ مانند پری» به این معنی كه « این منزل از كیست كه دریچه های زیاد دارد، من میدانم كه صاحبش در منزل كلوچه محلی دارد، این منزل از كیست كه یك قفل حیدری دارد، دو دختر دارد كه از زیبای همانند پری هستند».
پس از خواندن هر مصرع از این اشعار توسط یكی از اعضای گروه كه نسبت به دیگران خوش صداتر و رساتر بود دیگر اعضا این مضمون را میخواندند: « رِمَضو الله الله رِمَضو رمضو الله خوش نوم خدا».
گاهی ممكن است درب منزلی از اهالی زمان بیشتری تا حضور صاحب خانه صرف شود كه در اینجا گروه این بیت شعر را می خوانند: «بی بی یا وَر خیز ما را دیر شه گوُوِه سور گوسله ره بكندو زئر شه» (بی بی، بزرگ خانه بلند شو كه دیرشده اگر دیربیایی گاو سرخ گوساله را زیرپا له می كند)
*خوراك رمضان در سیستان
در ایام ماه مبارك رمضان استفاده از غذا های آب دار منطقه به ویژه آبگوشت زابلی با گوشت گوسفند یا مرغ محلی، قورمه، چنگالی با روغن حیوانی و در سالهای اخیر نیز پلو گوشت، پلو مرغ و سایر غذاهای مرسوم ایرانی در موقع افطار به اوج خود میرسد، گرچه نباید از حلیم محلی (غلور) نیز غافل شد زیرا بیشتر خانواده ها در این مدت روی به این غذا میآورند.
در قدیم زمانی كه ماه رمضان در ایام گرم سال قرار میگرفت مردم از غذا های سرد همچون آب دوغ خیار و كشك استفاده میكردند تا در طول روز دچار گرمازدگی نشوند.
آن ها حتی برای این كه در طول روز دچار افت قند نشوند از آلوی خشك، برگ زرد آلو و دواهای محلی مربائی را درست میكردند كه در طول روز به هیچ عنوان احساس ضعف نمیكردند.
** سنت آرَك و بَرَك
همواره در كنار آیین های نمایشی مردم مختلف ایران اسلامی برخی سنت های اجتماعی نیز وجود داشته كه انجام دادن آنها مكمل و قوام دهنده اجرای آیین ها به شمار می رود.
یكی از سنت های قدیمی و پسندیده مردم سیستان در گذشته این بود كه از هر اجاقی كه دود بلند می شد و تا هر شعاعی كه دود می رفت، خانواده ها مقید بودند هر كس یك كاسه ای از غذا را برای دیگران ببرد بنابراین سنتی به نام آرك و برك یعنی «آوردن و بردن» رواج داشت.
بسیاری از خانواده ها به خویشاوندان خود مانند پدر و مادر، همسایه ها و افراد فقیر و مسكین غذا می رساندند و هنوز هم این سنت با پخش نذورات و توزیع غذاهایی مانند شله زرد، نان بُرك و یا شیربرنج ادامه دارد.
اهالی هر محله پیش از اذان مغرب در حد توان و وسع خود مواد غذایی، خرما، چای، آش، شله زرد و غیره به مسجد می برند و پس از اقامه نماز مغرب به پذیرایی از روزه داران می پردازند.
اهالی سیستان و بلوچستان شركت در مراسم ختم قرآن، افطاری دادن، دید و بازدید از بزرگترها و همچنین عیادت از افراد مسن و بیمار را در این ماه مبارك وظیفه هر مسلمان و انسان آزاده دانسته و خود را به انجام چنین اعمالی مقید می دانند.
**سنت های ماه مبارك رمضان در بلوچستان
از ابتدا ماه رمضان پس از نماز عشا، مردم بلوچ و اهل سنت نماز تراویح را كه بیست ركعت است به صورت جماعت پشت سر یكی از حافظان قرآن كریم می خوانند، هر شب در این بیست ركعت تراویح یك جزء قرآن یا حتی بیشتر با صدای خوش حافظ خوانده می شود و قرائت قرآن به گونه ای تنظیم می شود كه تا شب 19 ماه مبارك رمضان ختم قرآن و مراسم آن انجام شود.
در برخی مساجد شب 21 و در برخی مساجد شب های 23 یا 25 یا 27 و یا 29 رمضان مراسم ختم قرآن انجام می شود، در این مراسم پس از پایان نماز تراویح امام جماعت به سخنرانی می پردازد و سپس دعای ختم قرآن و دعا برای اسلام و مسلمانان و شفای بیماران خوانده می شود.
برای نمازهای نافله ای كه در شب های ماه مبارك رمضان خوانده می شود، در عرف فقها و كتابهای روایی 2 عنوان قیام شهر رمضان و «صلوة تراویح» مطرح شده است، عنوان اول در برخی كتاب های حدیثی اهل سنت و شیعه، مثل صحیح مسلم و كافی ذكر شده، ولی عنوان دوم در عرف فقهای اهل سنت از شهرت بیشتری برخوردار است.
پس از نماز عشا و نماز تراویح مردم به استراحت و خواب می پردازند تا هنگام سحر سر وقت بیدار شوند، هنگام سحر در قدیم كه ساعت و رادیو تلویزیون نبوده برای بیدار باش سحر توسط افرادی كه با دهل بزرگ در تمام كوچه و پس كوچه های روستا دور می زدند و با صدای دهل و آواز مخصوص كه در اصطلاح محلی به آن «صلات» می گفتند و شامل جارزدن و بیان جملاتی به زبان بلوچی كه معنی آن این بودكه «آهای مردم بیدار شوید موقع سحر فرا رسیده چیزی به پایان سحر نمانده زود بیدارشوید» صدای دهل و ریتم آهنگ آن مشخص كننده آن بود كه تقریبا چند ساعت و چند دقیقه به پایان سحر مانده است، یعنی هنگامی كه به پایان سحر نزدیك می شدند ریتم دهل تند و تندتر نواخته می شد تا اینكه پایان سحر با ضربه مخصوص با چوب به دو طرف دهل هم زمان كوبیده می شود و برای همگان مشخص بود كه پایان سحر است.
علاوه بر بیدار باش با دهل برای سحر روش دیگری هم وجود داشت كه یك فرد كه معمولا مؤذن مسجد در روستا بود و یا فرد مخصوصی كه آوازی خوش داشت و ابیات زیادی از شعرای معروف ایران و نیز شعرای محلی كه در مدح پیامبر(ص) و ائمه(ع) و نیز در خصوص ماه مبارك رمضان را حفظ بود بالای ٹول (مناره مسجد كه با خشت خام ساخته و از داخل راه پله های مارپیچی داشت تا به بالای آن كه حدود 40الی50متر ارتفاع داشت) می رفت و با صدای بلند صدا می زد و مردم را برای سحر بیدار می كرد و شروع به خواندن اشعار وابیاتی با آواز بلند و خوش و ریتمیك می كرد، به این عمل «صلات» می گفتند و به فردی كه این عمل را انجام می داد «صلات كش» گفته می شد.
پایان سحر با اذان صبح توسط صلات كش بالای ٹول بصورت رسمی اعلام می شد.
سفره سحری شامل غذاهای محلی از جمله برنج و تباهك- كشك و شلو بود، پدر به همراه پسران به مسجد محل می رفتند و از پایان سحر تا شروع نماز صبح كلاس درس قرآن توسط روحانی و امام جماعت مسجد و یا یكی از حافظان قرآن در مسجد محل دایر بود.
زنان نیز پس از استراحت ظهر هنگامی كه هوا رفته رفته به خنكا می گرایید، مشغول پخت نان با تنورهای محلی و پخت غذاهای محلی مخصوص افطار و درست كردن انواع حلوای خرما و شربت لیمو تا زمان فرا رسیدن وقت افطار می شدند كه بوی عطر نان و دود تنورهای محلی تمام روستارا معطر می كرد.
همه خانواده ها از نان و غذاهایی كه برای افطار آماده می كردند مقداری برای سفره افطاری كه در مسجد محل پهن می شد می فرستادند، زنان و پیرمردانی كه نمی توانستند به مسجد محل بروند در منزل افطار می كردند و مردان قبل از اذان مغرب در مسجد محل حاضر می شدند و سفره افطاری بزرگی در مسجد محل پهن بود كه حلواها و غذاها و شربت سفره را همه مردم بصورت اشتراكی تهیه و برای افطاری مؤمنان و روزه داران به مسجد محل فرستاده و سفره رنگین مسجد محل میزبان روزه داران بود كه این سنت همچنان ادامه دارد.
قبل از اذان مغرب فضای بسیار معنوی و روحانی حاكم بود و مردم مشغول دعا و نیایش بودند پس از اذان مغرب و افطار و ادای نماز مغرب جوانان محل سفره افطاری را جمع آوری و باقی مانده غذاهای سفره را بصورت نوبتی هر روز برای یكی از نیازمندان و مساكین روستا به منازل آنها برده و تقدیم می كردند.
پس از نماز مغرب مردم خود را برای خواندن نماز عشاء و نماز تراویح آماده و هر شب تا پایان ماه مبارك رمضان این عمل تكرار می شد، 10 شب آخر ماه رمضان یعنی از صبح بیستم تا پایان ماه مبارك رمضان یك نفر از اهالی محل داوطلبانه در مسجد محل معتكف می شود یعنی واجب كفایی است به این معنی كه یك نفر در مسجد محل تا 10 شب در گوشه ای از مسجد بصورت شبانه روز اسكان پیدا می كند و اعتكاف برای سایر اهالی محل واجب نخواهد شد مگر اینكه افرادی به صورت داوطلب این فرد را همراهی نمایند، در مدت اعتكاف فرد معتكف اجازه خروج از مسجد را ندارد و نمی تواند به امور روزانه یعنی كشاورزی و كاسبی بپردازد یا به منزل خود برود، در طول روز نیز اجازه حرف زدن با دیگران را ندارد بلكه فقط مشغول نماز خواندن قرآن خواندن و ذكر است و مردم محل هر شب به صورت داوطلبانه غذا و خوراكی های لازم برای شام وسحری او را می آورند.
فرد معتكف بر سر سفره افطاری مسجد كه هر روز هنگام افطار پهن است افطار می كند.
-مراسم شب های قدر
در دهه سوم ماه مبارك رمضان یعنی از نوزدهم تا بیست و نهم مراسم شب های قدر برگزار می شود كه مهمترین آئین در این شب ها مراسم ختم قرآن است كه با شكوه خاصی در یكی از مساجد محله های مختلف برگزار می شود.
هر كدام از مساجد كه حافظ قرآن توانسته با قرائت قرآن در بیست ركعت نماز های تراویح هر شب یك الی دو جزء از قرآن كریم را قرائت نماید و چنانچه شب نوزدهم سی جزء قرآن را قرائت نموده در آن مسجد آن شب مراسم ختم قرآن برگزار می شود تمام مردم روستا و یا روستاهای اطراف و حتی از مناطق دور دست در این مراسم معنوی شركت می كنند و در شب بعد در مسجدی دیگر این مراسم برگزار و تا پایان ماه مبارك همراه با دعا و نیایش در مساجد مختلف برگزار می شود.
در روزهای پایانی ماه رمضان فردی كه هر شب با صلات و غزل و شعر خوانی بر بالای مناره مسجد مردم را هر سحر بیدار می كرد شروع به خواندن اشعاری در خصوص وداع با ماه مبارك رمضان و بیان جملات الوداع الوداع ای ماه رحمت الوداع الوداع ای ماه بركت الوداع مینماید و با گریه و زاری افسوس می خورد كه این ماه رحمت و ماه مهمانی خداوند به پایان رسیده است .
- افطار كردن و افطاری دادن
روزهداران معمولا روزه خود را با خواندن دعاهای مخصوص افطار همراه با خرما یا كشمش افطار میكنند.
در سفره افطار خرما یا كشمش، چای، نان تافتون محلی و كلوچه خرمایی محلی گذاشته میشود.
غذای افطار را نیز معمولا آبگوشت محلی یا هر نوع غذایی كه در وسع صاحب خانه است تشكیل میدهد.
- شب قدر و شهادت حضرت علی (ع)
مردم در شب های 19، 21 و 23 رمضان تا صبح به دعا و عبادت مشغول می شوند و همانند سایر مومنان ضمن برگزاری مراسم احیا به دعا، نیایش و عزاداری میپردازند.
- آمادگی برای عید فطر
در روزهای پایانی این ماه هم مردم مراسم ویژه ای را برای استقبال از عید بزرگ مسلمانان «فطر» دارند. در نقاط مختلف سیستان و بلوچستان گاهی دیده می شود كه مردم سه روز به جشن و شادمانی این روز بزرگ دینی مشغول میشوند كه این امر نشان دهنده جایگاهی عظیم معرفت دینی در بین مردمان سیستانی و بلوچ است.
مردم این استان سه روز قبل از فرا رسیدن عید فطر، به نظافت و خانه تكانی می پردازند و لباس های نو تهیه میكنند.
در این روز نان های روغنی به نام «قلیفی» و كلوچه های محلی پخت و بین همسایه ها و خویشاوندان توزیع میشود.
در روز عید فطر تمام مردم روستا با حضور در مكانی كه به منظور اقامه نماز عید در نظر گرفته شده حضور مییابند و پس از خواندن نماز و پرداخت فطریه، فرا رسیدن عید فطر را به یكدیگر تبریك گفته و به همراه روحانی و ریش سفیدان برای عرض تبریك به خانه های اقوام و آشنایان میروند.
دید و بازدید عید از خانه شهدا و سادات یا بزرگ ترین فرد فامیل آغاز میشود و پس از حضور در هر خانه و خوردن شیرینی محلی و چای و میوه، خانه را به همراه صاحب خانه برای رفتن به منزل دیگر خویشاوندان و دوستان ترك میكنند.
معمولا تمام ساكنان هر روستا با یكدیگر قوم و خویش هستند و به همین سبب هیچ خانه ای بدون دید و بازدید عید نمیماند حتی اگر از اقوام و خویشان هم نباشند.
-قربانی كردن
قربانی كردن دام یا حتی یك مرغ زنده در بین مردم از جایگاه ویژه ای برخوردار است به طوری كه مردم معتقدند بعد از یك ماه بندگی و تطهیر در درگاه الهی باید با ریختن خون، این مهمانی را به پایان برد تا از شر شیطان و هوای نفس دور ماند.
بعد از بر پا كردن نماز عید فطر در سنت دیرینه مردم بلوچ قربانی كردن آمده است كه اعضای خانواده در خانه بزرگ جمع میشوند و بزرگ خاندان ضمن قربانی كردن از آنها میزبانی میكند.
-كیسه بركت
كیسه بركت نیز از دیگر رسوم مردم سیستان و بلوچستان است، بزرگان روستا چه مرد و چه زن با دوختن یك كیسه به جمع آوری نذورات، كفاره و فطریه مردم مشغول میشوند تا آنها را در اختیار فقرا و نیازمندان قرار دهند.
حضور بر سر مزار درگذشتگان از دیگر رسوم مردم است، آنان به مزار میروند و عید را به درگذشتگان خود تبریك میگویند و خرما، كلوچه محلی و شكلات بر سر مزار توزیع میكنند.
-عید فطر و جشن واقعی مردم سیستان و بلوچستان
مردمان سیستان در این روز بعد از خواندن نماز صبح حمام می روند و لباس نو با رنگ های روشن بر تن میكنند به طوری كه معتقدند كه در ماه رمضان با زدودن تیرگیها به استقبال عید فطر باید رفت، در شب پایانی ماه مبارك رمضان، زنان بلوچ با تهیه و آماده كردن حنا كه معمولا حنای محلی آن منطقه است، خود را برای مراسم حنابندان آماده میكنند.
در این مراسم كه شب قبل از عید فطر برگزار میشود، زنان و دختران با حنا نقشهای مختلف و زیبایی را بر روی دستهای خود نقش می بندند و كار بستن حنا بر دست زنان و دختران توسط فردی كه در این زمینه مهارت خاص دارد انجام میشود.
عید فطر در بین مردمان بلوچستان از جایگاه بالایی برخوردار است به طوری كه قوم بلوچ اهل سنت این عید را یكی از اعیاد بزرگ اسلام می دانند و سه روز به جشن و شادمانی میپردازند.
همه ساله در آستانه عید سعید فطر به ویژه در بخش پوشاك زنان، مشتری های این بازار تا پنج برابر در مقایسه با روزهای عادی افزایش مییابد.
مردان این روزها كمتر خرید میكنند، آنان بیشتر وقت خود را به خرید شیرینی و تنقلات اختصاص می دهند و بانوان بلوچ بیشتر برای خرید به بازار می روند.
برای بیان سنتهای حسنه اهل سنت در عید سعید فطر به مولفههای بسیاری میتوان اشاره كرد، اما خیابانها و شهرهای محل زندگی این مردم در روز عید دیدنی است و جلوههایی خاص و ماندگار را ترسیم می كنند.
گروه های مختلف خانواده ها در دسته های نسبتا پرجمعیت كه گاه چند خانواده را شامل میشود و همگی نیز لباس های نو پوشیده اند در این روز در خیابان به راه می افتند و به دید و بازدید خویشاوندان خود میپردازند.
بیشتر زنان بلوچ ضمن پوشیدن لباسهای نو و گران قیمت و گذاشتن حنا به دستان خود از طلاجات نیز استفاده میكنند.
سیستان و بلوچستان در پایان ماه مبارك رمضان و عید فطر به مدت سه روز رنگ شادی و سرور به خود می گیرد و همه مردم اعم از فقیر و دارا با لباس و كفش نو و كودكان با شادی و سرور از بزرگان عیدی درخواست می كنند، بسیاری از خانواده ها برای تفریح به روستاها و مناطق سرسبز می روند و همه با هم به شكرانه عبادات یك ماهه سه روز شاد و زیبا همراه با عبادت را سپری می كنند.
ماه رمضان در سیستان و بلوچستان جایگاه ویژه ای دارد و مردم این دیار نیز با انجام كامل سنت ها و آئین های خود به استقبال آن می روند.
7311 **6081
تاریخ انتشار: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۱۴:۲۷
زاهدان - ایرنا - ماه رمضان در سیستان و بلوچستان به دلیل شاخصه های خاص فرهنگی و سنتی آن در روح و جسم مردم مسلمان شیعه وسنی خودنمایی می كند و رنگ و بوی رمضان و روزه داری واقعی به خوبی در این استان احساس می شود.