استفاده از ظرفیت های جغرافیایی در كنار بهره برداری از خدمات مهندسی، حمل و نقل به خصوص حمل و نقل دریایی، گردشگری و دهها مورد دیگر از مهمترین راه های كسب درآمد ارزی برای ترك ها به شمار می رود.
علاوه بر تمام این توانمندی ها، آنكارا توانسته در سال های اخیر تلاش گسترده ای را برای تبدیل تركیه به كریدور انرژی منطقه آغاز كند و مقامات این كشور در همین راستا از هر فرصتی برای طرح مسایل مربوط به این موضوع با مقامات سایر كشورها به ویژه كشورهای صاحب منابع انرژی برای صادرات نفت و گاز آنها از طریق تركیه به اروپای تشنه و محتاج انرژی فراهم سازند.
برای نمونه سران دو كشور تركیه و روسیه در گفت و گوی تلفنی اخیر خود موضوع ترانزیت گاز طبیعی روسیه از طریق تركیه را مورد تاكید قرار دادند.
ولادیمیر پوتین و رجب طیب اردوغان روسای جمهوری روسیه و تركیه در این گفت و گوی تلفنی و پس از مذاكره در باره سوریه و ساخت نیروگاه ' آك كویو' در مرسین موضوع انتقال گاز روسیه از طریق تركیه را نیز گفت و گو كردند. آنان ضمن طرح موضوع، شرایط ترانزیت گاز طبیعی روسیه از طریق تركیه را مثبت ارزیابی كردند.
پروژه انتقال گاز از تركیه كه هدف آن انتقال به اروپا می باشد و به احتمال زیاد قرار است از طریق یونان ادامه یافته و به ایتالیا برسد، با توسعه زیر ساخت ها قادر خواهد بود تا تركیه بتواند ضمن كاهش وابستگی به گاز روسیه به میزان 40 درصد تا سال 2026 درآمد قابل ملاحظه ای را نیز از راه ترانزیت انرژی كسب كند.
اما پرسش اساسی اینجاست كه تركیه كه فاقد منابع و میادین بزرگ گازی است، بر روی كدام ذخائر انرژی در منطقه حساب باز كرده كه به دنبال تبدیل شدن به كریدور انرژی منطقه است.
اگر بتوان پاسخ روشنی به این سئوال داد، آنگاه به سادگی می توان به بلندپروازی های این كشور برای آینده پی برد.
تركیه هر چند فاقد منابع انرژی به خصوص گاز است از این نظر كشوری فقیر بشمار می رود و برای تامین انرژی خود مجبور است این ماده حیاتی را از كشورهای دیگر از جمله روسیه و ایران تامین كند، اما این كشور در منطقه ای واقع شده كه همسایگانش اگر نگوییم همه، ولی بیشتر آنها صاحبان اصلی منابع و میادین نفت و گاز در سراسر جهان هستند و اگر ترك ها بتوانند در انتقال و ترانزیت نفت و گاز همسایگان خود مشاركت نمایند، در این صورت توانسته اند به سادگی خود را در سود فروش انرژی همسایگان سهیم سازند.
علاوه بر روسیه و ایران، سایر بازیگران گازی منطقه مانند قطر، قبرس، كردستانِ عراق و رژیم صهیونیستی و كمی آن طرف تر تركمنستان و حتی قزاقستان و نیز مجموع كشورهای قفقاز از جمله جمهوری آذربایجان كه بخش عمده ای از انرژی جهان را تامین می كنند، می توانند گاز و نفت خود را از طریق تركیه به اروپا صادر كنند و بدین ترتیب تركیه را نیز در بازی انرژی خود شریك كنند.
قرار گرفتن تركیه در منطقه ای مهم و میان چند حوزه آبی راهبردی جهان از جمله دریای سیاه، دریای مرمره، دریای اژه و دریای بزرگ مدیترانه از ظرفیت های بالای این كشور است كه به همین علت هرگز نمی تواند در معادلات اقتصادی و حتی سیاسی كشورهای جهان نادیده گرفته شود.
از سوی دیگر توسعه مناسبات و ارتقای روابط میان جمهوری آذربایجان و تركیه به خصوص در یك ربع قرن گذشته دسترسی این كشور به منابع انرژی حوزه كشورهای قفقاز و دریای خزر را نیز تسهیل كرده و همین امر موجب شده تا ترك ها بعد از فروپاشی شوروی نگاه ویژه ای را به این منطقه داشته باشند.
بعد از فروپاشی شوروی، قفقاز مورد توجه خاص تركیه قرار گرفت. این منطقه به همراه آسیای مركزی دارای پیشینیه روابط قومی، تاریخی، فرهنگی، زبانی و مذهبی نزدیكی با ترك ها می باشد. در این میان موقعیت ژئوپلتیك و راهبردی جمهوری آذربایجان نیز این فرصت را برای تركیه فراهم كرده تا آنهها بتواند با حضور در منطقه خزر، روابط اندك خود را با كشورهای حوزه دریای خزر در حوزه های مختلف از جمله انرژی، تجارت و حمل و نقل ارتقاء دهد.
تركیه درصدد گسترش روابط با جمهوری آذربایجان از طریق منطقه مرزی اش در نخجوان بوده است، البته آنكارا به خوبی حساسیت های روسیه درباره این منطقه را نیز مدنظر داشته و به همین دلیل در بیشتر مواقع سعی می كند ملاحظات روس ها را نیز در نظر داشته باشد، چرا كه ترك ها به خوبی از اهمیت روابط خود با روس ها به ویژه در حوزه اقتصادی آگاهند و هرگز حاضر نیستند خدشه ای به این مناسبات وارد شود.
البته روابط تركیه و روسیه به عنوان دو كشور حوزه دریای سیاه در برخی موارد تاریخی توام با یك رقابت پنهان و آشكار دچار افت و خیز هایی بوده كه آخرین آن مربوط به ساقط كردن یك جنگنده روسیه از سوی یك جت جنگنده تركیه در 24 نوامبر 2015 در مرز میان سوریه و تركیه بود كه مناسبات این دو كشور را سرد كرد. به رغم این كه موضوع سرانجام با عذرخواهی تركیه پایان یافت، اما برخی از كارشناسان معتقدند كه به دلایل تاریخی كه عمده آن مربوط به پیشینه روابط تركیه و روسیه در حوزه دریای سیاه و به خصوص منطقه قفقاز می شود، ثبات روابط این دو كشور در آینده همچنان در ابهام قرار دارد.
لذا به نظر می رسد مواضع ناهمگون روس ها و ترك ها در منطقه قفقاز به خصوص در باره جمهوری آذربایجان، در آینده تحولات این منطقه نقش اساسی خواهد داشت و به همین علت بروز برخی نوسانات در تحولات منطقه قفقاز به ویژه در رابطه میان باكو و آنكارا نیز دور از انتظار نخواهد بود.
شاید تركیه بر همین اساس مایل است پیش از هرگونه سرمایه گذاری روی ظرفیت های انرژی منطقه قفقاز نظر مساعد روس ها را جلب كرده و خیال خود را نسبت به واكنش مسكو در آینده راحت سازد.
بنابراین به نظر می رسد به همین علت است كه ترك ها از هر فرصتی برای رایزنی و طرح موضوع با روس ها استفاده كرده و صحبت های تلفنی اخیر آقای اردوغان با پوتین در باره انرژی در این راستا قابل ارزیابی است.
** جمهوری آذربایجان پلی برای تركیه جهت ورود به قفقاز و منطقه خزر
جمهوری آذربایجان در میان سایر جمهوری های استقلال یافته بعد از فروپاشی شوروی، از اهمیت خاصی نزد تركیه برخوردار است و آنكارا روابط بسیار نزدیكی با باكو در طول سال های گذشته برقرار كرده است.
در سال های اولیه بعد از پایان جنگ سرد، روابط دو كشور به حدی به هم نزدیك شد كه هر دو طرف شعار « یك ملت دو دولت » را سر دادند و مردم دو كشور در حال حاضر با شناخت مناسبی كه به همت دولتمردان خود زمینه آن فراهم شد، برخورد كاملا صمیمی و گرمی را با یكدیگر آغاز كردند.
روابط آنكارا و باكو در ابتدای سال 1992 میلادی و پس از اعلام استقلال جمهوری آذربایجان زودتر از سایر كشورها اغاز شد. تركیه در سال های نخستین استقلال سیاسی جمهوری اذربایجان روابط و مناسبات خود را با باكو بسیار گرم و صمیمی كرد كه نتیجه آن حضور دهها شركت و موسسه ترك در سراسر دهه 1990 در جمهوری آذربایجان و مشاركت آنها در ایجاد زیرساخت های این جمهوری تازه استقلال یافته بود.
جمهوری تازه استقلال یافته آذربایجان برای قدم نهادن به دنیای جدید با كمك تركیه و برخی كشورهای خارج منطقه توانست در یك دهه از رشدی قابل قبول در عرصه های سیاسی و اقتصادی جهان برخوردار شود و به لطفا استخراج منابع نفت و گاز از حوزه دریای خزر خیلی زود توانست به منابع مالی عظیمی نیز دست یابد.
این كشور در سال 1991 با كمك تركیه در سازمان همكاری اسلامی (OIC) عضو شد. در سال 1992 عضو سازمان همكاری و امنیت اروپا (OSCE) شد و در سال 1994 سند مشاركت برای صلح (PFP) را با ناتو امضا كرد باكو همچنین در برخی از طرح های اتحادیه اروپایی (EU) شركت كرد و در طرح های منطقه ای مورد حمایت آنكارا مانند سازمان همكاری اقتصادی دریای سیاه و سازمان همكاری اقتصادی اكو (ECO) در 1992مشاركت كرد.
در تمام این فرایندها تركیه یكی از راهبردی ترین شركای جمهوری آذربایجان به شمار می رفت به طوری كه پس از گذشت نزدیك به سه دهه از زمان استقلال، جمهوری آذربایجان هم اكنون یكی از بازیگران نسبتا قدرتمند در عرصه اقتصادی جهان و منطقه ای مورد توجه بسیاری از كشورهای دور و نزدیك قرار گرفته است كه بخش زیادی از آن را مدیون تركیه می باشد.
خط لوله باكو - تفلیس - جیهان در حوزه انرژی كه قرارداد اجرای آن در سال 1994 به همت تركیه و با پیشنهاد چند كشور غربی منعقد شد، نشانگر عمق حضور تركیه در قفقاز و آسیای مركزی است. این نخستین گام برخی كشورهای غربی برای دور زدن خطوط لوله نفتی روسیه در دوره پساجنگ سرد به شمار می رود.
این طرح اولین تكانه تغییر بازی در منطقه توسط جمهوری آذربایجان در قلمرو بازی غرب و روسیه بود. اجرای خطوط لوله در سال 2006 آغاز شد. بعد از این توافق، روابط سه گانه تركیه، ارمنستان و جمهوری آذربایجان ماهیت راهبردی و حیاتی برای شركای غربی پیدا كرد. با ورود تركمنستان و قزاقستان به عرصه صدور نفت در راستای تنوع بخشی به مسیرهای صادرات نفت، تركیه در سیاست خارجی و انرژی این كشورها حائز اهمیت شد.
در كنار این ذخایر گازی جمهوری آذربایجان در دریای خزر نیز نقش حیاتی برای كشورهای اروپایی و از جمله تركیه دارد. موضوع خط لوله گاز طبیعی باكو ـ تفلیس ـ ارزروم در اواخر سال 2006 نیز كه به نوعی توازن راهبرد انرژی در جنوب قفقاز را به طور بنیادین تغییر داد نیز سرآغاز پایه گذاری تركیه و باز كردن حساب ویژه این كشور بر دخائر انرزی منطقه است و تركیه با تكیه بر همین منابع بود كه از همان سال ها به فكر تبدیل این كشور به كریدور مركزی انرژی در منطقه افتاد.
این خطوط نفت و گاز توانست خیلی زود انحصار و انرژی روسیه در منطقه را بشكند و آغاز یك آرایش جدید انرژی در منطقه و كاهش تاثیر گذاری نفت و گاز روسیه و ایران در منطقه باشد.
البته تركیه تلاش می كند تا با تقویت خطوط ریلی خود با قفقاز و آسیای مركزی ضمن تقویت روابط تجاری خود با كشورهای این منطقه، گام های رو به جلویی را برای رسیدن به هدف نهایی خود كه همانا تبدیل شدن به كریدور انرژی منطقه است، بردارد. انعقاد قرارداد ریلی میان سه كشور تركیه- گرجستان و جمهوری آذربایجان در سال 2016 در همین راستا قابل ارزیابی است.
بنابراین به سادگی می توان نتیجه گرفت كه تركیه با پی بردن به اهمیت ژئواكونومی منطقه به ویژه در زمینه انرژی و نیاز روزافزون كشورهای غربی به این انرژی، تلاش ویژه ای را برای آینده روابط خود و بهره برداری از منابع عظیم انرژی كشورهای این منطقه، و سهیم شدن در این منابع خدادادی با تكیه بر برتری سرزمین و جغرافیای طبیعی این كشور، از سال ها پیش آغاز كرده و به همین علت امیدوار است تا سال 2025 به بخش قابل توجهی از این هدف خود دست یابد.
* خبرنگار ایرنا
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۰:۱۱
محدودیت و فقر منابع و ذخائر زیرزمینی در تركیه به خصوص درباره انرژی و نفت مقامات این كشور را سال هاست كه به فكر استفاده از سایر ظرفیت ها و توانمندی های این كشور از جمله موقعیت جغرافیایی و ژئو اكونومی برای كسب درآمد انداخته است.