تاریخ انتشار: ۱۰ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۸:۴۶

در بحبوحه تنش‌ها و جنگ لفظي ميان ايران و آمريكا، دونالد ترامپ رئيس‌جمهوري آمريكا اعلام آمادگي كرد كه با ايران «بدون پيش‌شرط» وارد مذاكره ‌شود. اين اظهارنظر كه همچون يك بمب خبري فضاي رسانه‌اي جهان را تحت‌تاثير خود قرار داده است به چند سوال دامن زده است.

آيا ترامپ به‌دنبال يك توافق بزرگ با ايران است و در اين موضوع مصمم به انجام اين‌كار به‌رغم مخالفت‌هاي تيم او و متحدان منطقه‌اي همچون عربستان و اسرائيل است؟ يا اين پيشنهاد مذاكره بدون پيش‌شرط نوعي تله براي فشار بيشتر بر ايران با آگاهي از مشكلات اقتصادي موجود است؟ در اين گزارش با پرداختن به اين دو روي سكه، استدلال‌هاي مختلف كارشناسان مورد بررسي قرار گرفته است.

**سناريوي اول؛ مصمم به توافق بزرگ
از زمان روي كارآمدن دونالد ترامپ، موضوع مذاكره با ايران و انجام يك توافق بزرگ با تهران همواره مطرح بوده است. اگرچه رئيس‌جمهوري آمريكا با خروج از برجام و فشار منطقه‌اي و تهديد تلاش كرده ايران را تسليم كند، اما رسيدن به يك معامله بزرگ چه به‌دليل مسائل داخلي آمريكا و چه به‌خاطر ويژگي‌هاي فردي و شخصيتي ترامپ، هدف رئيس‌جمهوري جمهوري‌خواه بوده است.

در همين خصوص برخي كارشناسان معتقدند ترامپ در سياست خارجي دنبال «دستاوردهاي شخصي» يا personal gains است و اساسا آدم ايدئولوژيك و انديشه‌ورزي نيست. اما تيم سياست خارجي او شخصيت‌هاي ايدئولوژيكي هستند كه دنبال براندازي نظام سياسي ايران هستند. اين كارشناسان معتقدند ديپلماسي ايران بايد معطوف به شكاف ميان ترامپ و تيم او باشد.

از اين روي بايد كمي با ترامپ مدارا كند. مثل كره‌شمالي. درخصوص كره‌شمالي هم تيم سياست خارجي ترامپ مخالف مذاكره بود، اما رهبر كره با حفظ تماس با ترامپ تيم ايدئولوژيك او را خلع سلاح كرد. بنابراين ما نبايد ميان ترامپ پراگماتيست و تيم ايدئولوژيك او به نفع گروه دوم عمل كنيم.

گروهي ديگر از كارشناسان معتقدند مذاكره با آمريكا در شرايط كنوني به سه‌دليل به نفع منافع ملي ايران خواهد بود؛ اول آنكه ترامپ به لحاظ شخصيتي نشان داده تمايل دارد به سياست‌مداران و روساي‌جمهور قبلي آمريكا خود را اثبات كند و بگويد از آنها بهتر است و روش‌هاي او به نتايج بهتري ختم مي‌شود بنابراين محتاج مذاكره با ايران است.

دوم آنكه ترامپ از عقبه ايدئولوژيك برخوردار نيست و فردي سياستمدار نيست؛ بلكه تاجر است و اهل معامله بنابراين بهتر مي‌توان با وي به توافق رسيد.

سوم آنكه ايران در منطقه برگ برنده‌هايي دارد كه مي‌تواند در مذاكره با آمريكا از آنها استفاده كند.

گروه سوم هم معتقدند آنچه ترامپ گفته است، منعطف‌ترين ادبياتي است كه يك رئيس‌جمهور آمريكا درباره مذاكره با ايران گفته است و اساسا نرم‌تر از اين نمي‌توان تقاضاي مذاكره كرد. اين گروه بر اين اعتقادند كه جمهوري اسلامي مي‌تواند با ورود سنجيده و عزتمندانه به گفت ‌وگو، عرصه را بر دشمنان نظام از جمله اپوزيسيون خارج‌نشين، عربستان، امارات و اسرائيل تنگ كند.

از سوي ديگر، «مايكل سينگ» در تحليلي در سايت «د نشنال» درخصوص هدف ترامپ از مذاكره با ايران نوشت: «به‌نظر مي‌رسد دولت آمريكا همان استراتژي را كه درخصوص كره‌شمالي اجرا مي‌كند نسبت به ايران نيز در پيش گرفته كه اعمال حداكثر فشار اقتصادي در يك برنامه بسيار فشرده به همراه فرصت‌هاي علني ديپلماتيك كه هدف آن مشخصا دستيابي به يك معامله بزرگ است نه صرفا يك توافق هسته‌اي».

«شيرين‌هانتر» استاد دانشگاه جورج تاون آمريكا نيز در گفت‌ وگو با خبرآنلاين معتقد است كه ترامپ مصمم است مساله ايران را حل كند، يا از طريق مذاكره يا از طريق فشار و چه بسا حتي حمله نظامي. هنوز تصميم قطعي در اين زمينه گرفته نشده است.

«باربارا اسلاوين» مدير ابتكار عمل «آينده ايران» در شوراي آتلانتيك نيز در اين رابطه گفت: «در اصل، چنين ديداري فوق‌العاده خواهد بود، اما اين سوال مطرح است كه آيا رئيس‌جمهور آمريكا واقعا مايل به انجام اين كار است يا حتي مي‌تواند اين كار را انجام دهد و با حسن نيت وارد مذاكره با ايران شود آن هم پس از آنكه يكجانبه از توافق هسته‌اي ايران خارج شد و دستور منع صدور ويزا براي ايراني‌ها را صادر كرد.» اسلاوين همچنين با طرح سوالي معتقد است كه «آيا ترامپ مايل است در ازاي امتيازاتي واقع‌گرايانه اين اقدامات را برگرداند يا اين اظهاراتش صرفا ترفندي براي جلب شهرت است؟»

انديشكده آمريكايي استراتفور هم بر اين اعتقاد است كه تهران به‌خاطر نگراني از انتقادات داخلي و بين‌المللي، در اجتناب از نقض توافق هسته‌اي يا برانگيختن اقدامات بيشتر دولت آمريكا، به دقت عمل خواهد كرد. از ديگر نشانه‌هايي كه فضاي مذاكره احتمالي را تقويت مي‌كند، فعال شدن ميانجي‌ها است. در همين خصوص وزير خارجه ايران هفته گذشته به عمان سفر كرد و با بن علوي وزير خارجه عمان ديدار كرد. چند روز پس از اين ديدار بن‌علوي راهي نيويورك شد و با همتاي آمريكايي خود ديدار و گفت ‌وگو كرد.

همچنين قرار است جمعه آينده وزير خارجه عمان راهي تهران شود. كارشناسان معتقدند اين ديدارهاي فشرده در راستاي انتقال پيام ميان ايران و آمريكا صورت گرفته است. اگرچه بن‌علوي در گفت وگويي اين انتقال پيام را رد كرد، اما اعلام آمادگي كرده كه عمان حاضر به ايفاي نقش ميانجي‌گري بين تهران و واشنگتن است. در سوي ديگر برخي كارشناسان همزماني سفر ظريف و همتاي آمريكايي او در سنگاپور را حاوي پيام مهمي مي‌دانند. وزراي خارجه ايران و آمريكا قرار است در نشست آسه‌آن حاضر شوند.

**سناريوي دوم؛ تله
در مقابل اما گروهي ديگر از كارشناسان و تحليلگران معتقدند كه اين بيشتر يك تله و دام است و اولويت ترامپ بيشتر انداختن توپ در زمين ايران با هدف تغيير فضاي بين‌المللي و داخل آمريكا به نفع خود از يكسو و ايجاد دوقطبي در داخل ايران با تهييج افكار عمومي است. در واقع ترامپ با آگاهي از مشكلات اقتصادي ايران به‌دنبال آن است تا فشار را به مرحله‌اي برساند كه ايران در شرايط ضعف تن به مذاكره بدهد و طبيعتا امتيازهاي كمتري را طلب كند.

اين گروه معتقدند سخنان ترامپ داراي سه تناقض آشكار است: اولا، اينكه ترامپ مي‌گويد بدون پيش‌شرط آماده مذاكره است، دروغ است، چون مايك پمپئو، وزير خارجه او، پيش‌تر شرايط مدنظر ايالات‌متحده را مورد تصريح قرار داده است.

ثانيا، براي مذاكره ابتدا ثابت مي‌كنند كه طرفي قابل اعتماد هستند و بعد وارد مذاكره مي‌شوند. دونالد ترامپ با خروج از برجام به‌وضوح نشان داد كه حاضر است زير هر توافقي بزند. ثالثا، دعوت از تمام دنيا به اعمال فشار عليه ايران هيچ تناسبي با راهبردهاي ديپلماتيك ندارد. آمريكا نه‌تنها خود درحال اعمال فشار اقتصادي بر ايران است بلكه با فعال كردن هيات‌هايي از وزارت‌هاي خزانه‌داري و خارجه، ديگر كشورها را نيز به فشار عليه تهران فرا مي‌خواند.

«هولي داگرس» عضو غيرمقيم در مركز اسكوكرافت در شوراي آتلانتيك و دبير وبلاگ «ايران سورس» در واكنش به اظهارات ترامپ تاكيد كرده كه با تمام اقداماتي كه دونالد ترامپ طي ماه‌هاي گذشته درباره ايران انجام داده، مساله حسن نيت واقعي رئيس‌جمهور آمريكا در گفت ‌وگو با ايران يك سوال جدي و بزرگ است. اين كارشناس آمريكايي تاكيد كرده كه «ايراني‌ها به گفت ‌وگو براساس احترام متقابل اعتقاد دارند و تاكنون دولت ترامپ ثابت كرده كه يك بازيگر غيرقابل اعتماد است و اين مساله با خروج واشنگتن از برجام به اثبات رسيد».

«متئو كروئنيگ» مدير ديگر مركز استراتژي و امنيت «اسكوكرافت» در شوراي آتلانتيك در اين مورد گفته است، تمايل ترامپ براي ديدار با ايراني‌ها، به‌كارگيري «استراتژي فشار و تعاملي است كه آمريكا سال‌ها در مواجهه با دولت‌هاي سركش دنبال كرده است.» «برايان هوك« «مدير برنامه‌ريزي سياست« وزارت خارجه آمريكا نيز نوشت: «مبناي استراتژي آمريكا افزايش فشار اقتصادي بر ايران با هدف تغيير رفتار حكومت ايران است نه تغيير آن».

حميدرضا آصفي، سخنگوي پيشين وزارت خارجه ايران در گفت‌وگو با «ايسنا» با اشاره به اظهارات وزير امور خارجه آمريكا پس از صحبت‌هاي ترامپ در مورد مذاكره واشنگتن و تهران، تاكيد كرد: «لازم است ترامپ ابتدا تكليف خود را با تندروهاي كاخ سفيد مشخص كند. بولتون و پمپئو دنبال ماجراجويي هستند، اين درحالي است كه آقاي ترامپ صحبت از مذاكره با ايران مي‌كند. ما درواقع در درون كاخ سفيد يك سردرگمي مشاهده مي‌كنيم و بهترين راهنمايي براي آقاي ترامپ اگر واقعا به‌دنبال مذاكره با ايران است، اين است كه افراد تندرو را از خود دور كند، چراكه اولين مانع براي اين موضوع افرادي چون پمپئو و جان بولتون هستند».

حساب توييتري منتسب به وندي شرمن سرپرست هيات مذاكره‌كننده سابق آمريكا در گفت‌وگوهاي هسته‌اي با ايران نيز نوشته است: «آقاي رئيس‌جمهور، ايران ممكن است يك پيش‌شرط داشته باشد- پيوستن {آمريكا}به جمع كشورهاي حامي برجام كه ضمانت مي‌كند ايران هيچ‌گاه نمي‌تواند به سلاح هسته‌اي دست پيدا كند».

منبع: روزنامه دنياي اقتصاد؛ 1397.5.10
گروه اطلاع رساني**9370**2002