12‌سال از تجاوز نظامي رژيم صهيونيستي به لبنان در ماه ژوئيه (مرداد) سال ‌2006‌ مي‌گذرد. جنگي كه 33 ‌روز به طول انجاميد و در آن نيروي مقاومت با قدرت پيروز شد و صهيونيست‌ها به شكست مفتضحانه در اين جنگ و ناكام ماندن در تحقق اهدافشان اذعان كردند.

رژيم صهيونيستي براي آغاز جنگ نامحدودي عليه لبنان دست به اين عمليات زد و از پيش براي آن آماده شده بود. اين جنگ 33‌ روز طول كشيد و صهيونيست‌ها به‌هيچ از اهداف مد نظر خود دست نيافتند به همين علت بارها مجبور شدند برنامه نظامي خود و برنامه زماني آن را تعديل و تغيير دهند به‌خصوص پس از آن كه فهميدند وارد يك جنگ فرسايشي شده‌اند.

بر اساس مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي، روز 23‌ مرداد ماه سالگرد پيروزي و مقاومت 33‌روزه حزب‌الله لبنان در برابر رژيم صهيونيستي به عنوان «روز مقاومت اسلامي» نام گذاري شده است. اين جنگ كه در بين لبناني‌ها به «نبرد تموز» شهرت يافته و براساس يك «نقشه جامع» كه توسط آمريكا، انگليس، فرانسه، رژيم صهيونيستي، مصر، اردن، عربستان و احزاب شاخص طيف 14‌مارس لبنان طراحي شده بود، به اجرا درآمد.

در همان هفته اول، ارتش رژيم صهيونيستي كه توانايي جنگيدن با حزب‌الله را نداشت، مايل بود پايان جنگ را اعلام كند، ولي آمريكايي‌ها اصرار داشتند ‌اين رژيم چيزي را به‌دست آورد و سپس آتش‌بس را اعلام كند. از اين رو، سه هفته ديگر با اصرار آمريكايي‌ها جنگ ادامه پيدا كرد ولي در نهايت آمريكا نيز تسليم شد و با تصويب قطعنامه 1701 شوراي امنيت بر پايان آن تاكيد كرد.

وقتي جنگ تمام شد دو طرف جنگ در دو وضعيت كاملاً متفاوت قرار داشتند. صهيونيست‌ها يكي يكي به شكست سنگين خود اذعان كردند و البته آمريكايي‌ها نيز اين‌گونه اعتراف كردند: «هيچ‌كس پيروز نشده است.»

**شكست اقتدار اسرائيل در مقابله با مقاومت
حالا ديگر شكست‌ناپذير بودن ارتش صهيونيستي، اقتدار هول‌انگيز نيروي هوايي آن، قدرت اطلاعاتي موساد، نقش مؤثر حمايت‌هاي سياسي غرب و اعراب از تل آويو در مقابل حزب‌الله فرو ريخته و موجي از بي‌اعتمادي تاروپود دولت جعلي، ملت پوشالي و ارتش اين رژيم را به لرزه درآورده بود و ثبات قبل از جنگ جاي خود را به بي‌ثباتي داده بوده است.

اتفاقات مهمي و منحصر به فردي روند جنگ را تغيير داد و شكست ارتش اسرائيل را كه مدعي ارتش شكست ناپذير بود فراهم كرد و يكي از مهم‌ترين اين اتفاقات اين بود كه نيروي مقاومت لبنان ناوچه جنگي معروف صهيونيست‌ها را در مقابل سواحل بيروت هدف قرار داد و تصاوير مربوط به آن نيز به‌طور مستقيم از شبكه‌هاي تلويزيوني پخش شد.

نبرد بنت جبيل و مارون الراس نيز به خوبي در ياد و خاطره صهيونيست‌ها باقي مانده است پس از آن كه نظاميان اين رژيم وارد اين مناطق مرزي در لبنان شدند تا مقاومت را شوكه و غافلگير كنند ولي با به‌جا گذاشتن تلفات و خسارت‌هاي سنگين دست از پا درازتر بازگشتند و اين حقيقتي است كه صهيونيست‌ها خود به آن اذعان مي‌كنند.

رويداد مهم ديگر نبرد وادي‌الحجير است، نبردي كه نظاميان صهيونيست آن را جهنم بزرگ توصيف كردند و در اين نبرد بود كه تانك‌هاي معروف صهيونيستي به‌نام مركاوا يكي پس از ديگري هدف قرار مي‌گرفت و منهدم مي‌شد و اسطوره بودن اين نوع از تانك‌ها نيز پايان يافت و به يكي از عوامل توقف جنگ منجر شد.

حذف حزب‌الله لبنان از جمله اهداف مقدماتي براندازي سوريه و ايران بود كه در اين جنگ دنبال شد. فرض طراحان آمريكايي و صهيونيستي بر اين بود كه حزب‌الله لبنان در اين جنگ به طور كامل نابود شود ‌يا حداقل شيعيان از جنوب لبنان كوچ داده شوند و پس از آن، با درگيري‌هاي قومي بين شيعيان مهاجر جنوب لبنان با مردم سوريه، آتش تظاهرات و اعتراضات در سوريه شعله‌ور شود. صدور قراراتهامي عليه سوريه مبني بر دست داشتن در ترور رفيق حريري نيز در همين راستا مطرح و دنبال شد.

**صلاح فحص: اسرائيل با ايجاد تفرقه قوميت‌ها به‌دنبال ادامه اشغالگري است
البته، آقاي«صلاح فحص» نماينده جنبش أمل لبنان در تهران با اشاره به اشغالگري رژيم صهيونيستي در فلسطين و لبنان، به خبرنگار روزنامه «صبح‌نو»‌ گفت: رژيم صهيونيستي از همان روز اولي كه در اراضي فلسطين به اشغالگري پرداخت تلاش كرد تا با ايجاد تفرقه ميان ملت‌ها و قوميت‌ها به تجاوزاتش در منطقه ادامه دهد. از اين رو به اشغالگري‌هايي در مصر، اردن، سوريه و لبنان ادامه داد چرا كه ارتش خود را به حدي رسانده بود كه تا سخني از جنگ مي‌شد كشورهاي عربي از شنيدن آن واهمه نشان مي‌دادند.

نماينده جنبش امل لبنان در تهران، با اشاره به جنگ داخلي لبنان و شكل‌گيري مقاومت در اين كشور، افزود: همان‌گونه كه اشاره كردم ايجاد اختلاف ميان قوميت‌ها از طرح‌هايي بود كه صهيونيست‌ها در ديگر كشورها دنبال مي‌كردند تا به اشغالگري خود ادامه دهند. زماني كه اسرائيل براي نخستين بار وارد اراضي لبنان شد برخلاف تصوراتش با مقاومت گروه‌هاي مردمي روبه‌رو شد. مقاومتي كه بعدها با تلاش‌هاي شهيد چمران و امام موسي صدر نهادينه شد و با شكل گيري انقلاب اسلامي شكلي منسجم به خود يافت. اما در اين ميان صهيونيست‌ها هم به توطئه‌هاي خود‌ عليه محور مقاومت ادامه مي‌دادند كه ربوده شدن امام موسي صدر در اين جهت صورت گرفت.

**تهديد صهيونيست‌ها به ترور رهبران مقاومت نشان ترس اسرائيل است
فحص، با بيان اينكه اسرائيل در نخستين حمله خود به لبنان با مقاومت گروه‌هاي امل و ديگر نيروهاي مردمي نتوانست وارد بيروت شود، ادامه داد: شروع شكست ارتش رژيم صهيونيستي را بايد در 1982‌ديد و زماني كه نتوانست وارد بيروت شود چرا كه نيروهاي مقاومت به مقابله با صهيونيست‌ها پرداختند و آن‌ها را مجبور به عقب‌نشيني كردند. از آن تاريخ به بعد شاهد شكست‌هاي پي‌درپي اسرائيلي‌ها در مقابله با محور مقاومت هستيم.

اين مبارز محور مقاومت، يادآور شد: اگر امروزحماس يا جهاد اسلامي به خوبي در غزه و كرانه باختري در برابر اسرائيل به مقابله مي‌پردازند به اين دليل است كه قدرت مقاومت امروز بالا رفته است و به‌رغم محاصره غزه هنوز اسرائيل نتوانسته است به شكست گروه‌هاي مقاومت دست يابد. ارتش اسرائيل ديگر توان مقابله و پيروزي در برابر محورهاي مقاومت فلسطين و لبناني را ندارد و از اين رو است كه به آتش‌بس كامل در نواز غزه ‌يا صلح فكر مي‌كند.

نماينده جنبش امل لبنان در تهران، افزود: شيوه‌هاي جديدي كه محور مقاومت براي مقابله با صهيونيست‌ها در پيش گرفته است اسرائيل را ديوانه كرده است. اسرائيل محكوم به شكست است و نمي‌تواند به اهداف و سياست‌هاي تعيين شده خود دست يابد. به‌همين خاطر ضعف و ناتواني است كه رهبران محور مقاومت همچون حماس ‌يا جهاد را تهديد به ترور مي‌كند. اسرائيل در مقابل جنگ‌هاي چريكي يا جنگ‌هاي نامنظمي كه محور مقاومت دنبال مي‌كند نمي‌تواند مقابله و ايستادگي كند. جنگ‌هاي 33‌روزه لبنان يكي از اين مقاومت‌ها بود كه اسرائيل در برابر آن شكست خورد.

**هراس غرب از تقويت نظامي لبنان
وي با اشاره به اينكه غرب از تقويت نظامي لبنان هراس دارد، گفت: غربي‌ها از اينكه اسرائيل نابود نشود ارتش لبنان را تقويت نمي‌كنند و تجهيزات نظامي در اختيار آن قرار نمي‌دهند. اسرائيل مي‌داند كه غده سرطاني است و اگر 100سال هم بماند باز اين حق مردم فلسطين است كه به كشورشان برگردند. اسرائيل با طرح ويران كردن منطقه و گسترده شدن آتش جنگ در سوريه‌، عراق و يا يمن به اين مي‌انديشد كه خودش در امان باشد اما كشورهاي اسلامي جنايت‌ها و اشغالگري‌هاي آن‌ها را فراموش نمي‌كنند و در برابر اين دولت يهود ساكت نمي‌نشينند.

**به چالش كشيدن رژيم اسرائيل توسط حزب‌الله
البته، نظاميان و سياست‌مداران رژيم صهيونيستي در محاسبه سود و زيان اشغال لبنان، جز در يك مورد همه نكات را در نظر گرفته بودند. تنها موردي كه در محاسبات آنان بدان توجه جدي و ويژه‌اي مبذول نشده بود، پيدايش يك بازيگر نوين در منطقه بود كه توانست طي كمتر از دو دهه، بي‌توجه به همه موارد برتري رژيم صهيونيستي و بي‌اعتنا به سياست بازدارندگي حاكم بر منطقه، ابهت اين رژيم را در هم بشكند و آنچه را كه دولت‌هاي عرب از دستيابي بدان محروم مانده بودند، با عزت و شرف به‌دست آورد. اگر تهاجم اسرائيل به لبنان و اشغال اين كشور را نقطه اوج پذيرش بازدارندگي تلقي كنيم، يقيناً خروج ارتش اشغالگر و مزدورانش از جنوب لبنان را بايد نقطه عطفي در ناكامي تئوري بازدارندگي اسرائيل قلمداد كرد.

تنها بازيگري كه پس از تهاجم رژيم صهيونيستي به لبنان پاي به عرصه نهاد و به نيابت از آرمان و اراده ملي، اشغالگران را به مبارزه طلبيد و سياست بازدارندگي رژيم غاصب اسرائيل را به چالش كشيد، عنصر «حزب‌الله» و مقاومت اسلامي در لبنان بود. حزب‌الله بدون توجه به تهديد اين رژيم پا به عرصه عمل نهاد. مقاومت اسلامي نشان داد كه به عنوان يك بازيگر صرف نظر از استقلال يا وابستگي ـ مي‌تواند به گونه‌اي عمل كند كه نه تنها در مقابله جدي و در رويارويي واقعي با حريف، ارزش‌هاي از دست رفته خويش را باز پس گيرد، بلكه فارغ از هيمنه و قدرت نظامي غيرمتعارف دشمن، او را از اراضي اشغالي اخراج كند.

منبع: روزنامه صبح نو؛ 1397،5،22
گروه اطلاع رساني**2059**2002