به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ امروزه با توجه به حاكمیت زندگی مدرن و ماشینی، بیش از هر زمان دیگری ضرورت آسان كردن سنت ازدواج میان جوانان احساس میشود، الگوبرداری از سیره بزرگانی همچون امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) بهترین راه دستیابی به این امر است. شخصیت حضرت زهرا(س) و معرفی راه و روش زندگی ایشان می تواند رهگشای جامعه كنونی باشد زیرا در این زمان گسیختگی عقاید و اصول به وفور دیده می شود و برخی برای به دست آوردن هدف روشن جهت زندگی، بی هدف و مبهوت هستند.
شریعت و اجرای قوانین پروردگار از محورهای ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) به شمار می رود كه استمرار زندگی این بزرگواران همواره بر پایه اخلاق و احترام به آموزه های دینی بوده و در شرایط كنونی و كمرنگ شدن ازدواج به دلایل متعدد بایستی سبك ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) كه مورد تأیید همگان و دارای جنبههای علمی و الگویی است، در جامعه گسترش یابد.
اهمیت الگوگیری از ازدواج امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) با هدف تحكیم كانون خانواده سبب شد تا یكم ذی الحجه سالروز ازدواج این والامقامان به عنوان «روز ازدواج» نامگذاری شود.
«احمد بخارایی» مدیر گروه مسایل و آسیبهای اجتماعی انجمن جامعهشناسی ایران و عضو هیات علمی دانشگاه، كانون خانواده را یك نهاد مهم اجتماعی عنوان كرد و گفت: با ازدواج شاكله وجودی زن و مرد شكل میگیرد. ازدواج از نظر شرعی و اجتماعی دارای اهمیت است زیرا با تحقق آن، دختر و پسر به پنج نیاز خود پاسخ میگویند. در ادامه گفت وگوی وی را با پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا از نظر می گذرانیم.
** تبعیت جوانان از زندگی مشترك امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س)
بخارایی با بیان اینكه توجه به شیوه ازدواج افرادی چون امیرمومنان(ع) و حضرت زهرا(س) می تواند تاثیرات قابل توجهی بر روند زندگی افراد داشته باشد، اظهار داشت: پیامبر(ص)، حضرت علی(ع) را هم كُفو دختر خود می دانستند و می فرمودند كه علی(ع) نیكخوی است. معانی این هم پوشانی و مكمل بودن با گذر زمان و پیشرفت علم تغییر پیدا می كند. هنگامی كه خانوادهها و دیگران به عنوان تصمیم گیرندگان نظر خود را بر پسر و دختر تحمیل كنند به نوعی یك دلزدگی برای آنان ایجاد می شود كه ممكن است آنها تن به ازدواج ندهند و در سنین بالا به انتخاب بپردازند. امروزه علومی مانند روانشناسی و جامعهشناسی هستند كه تشخیص میدهند كدام دختر و پسر هم پوشانی دارند و در كدام فضای فكری و فرهنگی میتوانند تعامل مثبتی در زندگی داشته باشند نه الگوهای سنتی و دخالتهای ناصحیح برخی والدین.
** كمرنگ شدن نقش نهادها و ساختارهای سنتی در امر ازدواج
این جامعه شناس در پاسخ به این پرسش كه كمرنگ شدن نهادها و ساختارهای سنتی در سیاست گذاری های مرتبط با مقوله ازدواج جوانان تا چه اندازه نقش دارد، گفت: ازدواج مانند تمام پدیده های اجتماعی ویژگی های خاص خودش را دارد و از الگوهایی پیروی می كند كه دارای قوانین تعریف شده ای است. اكنون در جامعه جهانی، الگوهای سنتی در حال گذار هستند اما در ایران از قدرت فراگیری به صورت رسمی برخوردار شدهاند كه در بسیاری از نهادها و سازمانها در عرصه مدیریت كلان هم خودنمایی میكنند. برخی الگوهای سنتی در اصل كاركردهای لازم را ندارند و به نوعی در حاشیه هستند. در خصوص ازدواج جوانان الگوهای سنتی همچنان در جامعه و در میان خانواده ها حكمفرما هستند مانند مراحل ازدواج و مراسم مربوط به مهریه ، جهیزیه و .... كه لازم است اصلاحات جدی در این باره صورت پذیرد. در گذشته از میان پنج نیازی كه امروزه یك دختر و پسر با ازدواج می خواهند به آنها پاسخ گویند عمدتا سه نیاز برجسته بود كه عبارتند از: نیازهای جنسی، عاطفی و اقتصادی اما امروزه افزون بر این سه نیاز، 2 نیاز اجتماعی و فرهنگی مهم هستند كه ازدواج باید به آنها پاسخ گوید. یك دختر یا پسری كه ازدواج میكند میخواهد هویت اجتماعی خود را با افزایش ارتباطات اجتماعی و حذر از انزواگزینی تقویت كند و افزون بر آن با عبور از الگوهای سنتی به نوعی تكامل فرهنگی دست یابد. از طرفی دیگر تعریف نیاز اقتصادی هم تغییر كرده است به گونه ای كه در گذشته یك دختر وقتی در كنار پسر آرامش می یافت و احساس میكرد كه از امنیت اقتصادی برخوردار شده است اما اینك یك دختر علاقه دارد درآمد كسب كند و به گونه ای استقلال اقتصادی داشته باشد تا برای نیاز مالی در ازدواج باقی نماند.
وی در ادامه افزود: در گذشته نقش الگوهای سنتی مانند خانواده، دوستان و آشنایان در روند امر خواستگاری بسیار پررنگ بوده است و نظر مساعد اطرافیان از جمله ملاك های ازدواج برای همسرگزینی جوانان به شمار می رفت در حالی كه امروزه دختر و پسر به صورت شخصی به انتخاب می پردازند و بیشتر از طریق گروه همسالان خود یا با عضویت در كانال های مختلف اجتماعی به انتخاب اقدام می كنند. یكی از جنبههای مثبت این است كه یك كُنش و حركت عقلانی مبتنی بر رفتار و اقدام خود فرد آغاز شده است و جوان به صورت عاقلانه تصمیم به این امر میگیرد. كمرنگ شدن نقش خانواده و دیگران در انتخاب همسر از جمله كاركردهای منفی این امر محسوب می شود زیرا از تجربه و علم بزرگان در امر ازدواج، كمتر استفاده می شود.
** تامین امنیت اقتصادی برای ازدواج آسان
مدیر گروه مسایل و آسیب های اجتماعی انجمن جامعه شناسی ایران، برخی پیشنهادها برای مدیریت اقتصادی ازدواج همچون اعطای تسهیلات بانكی، وام قرض الحسنه و ... را در راستای تامین امنیت اقتصادی جوانان ناكافی دانست و بیان كرد: در امر ازدواج امنیت اقتصادی زنان بیشتر از مردان تامین می شود زیرا بر پایه برخی الگوهای سنتی تامین اقتصادی خانواده بر عهده مرد است. نفقه، مهریه و حمایت های قانونی مالی كه از زنان می شود شاید مردها را از تن دادن به این مسوولیت بترساند اما از طرف دیگر برای زنان چارهای جز این وجود ندارد كه از ابتدا باید نسبت به آینده خود پناهی فراهم آورند و بر این پایه به درخواست بالا برای مهریه روی میآورند تا اگر طلاق صورت گرفت بیپناه نمانند. متاسفانه در ایران از طلاق به عنوان یك برچسب به خصوص برای زنان استفاده شده و ترس ناشی از آن، جدایی و نگاه های جامعه بر چنین افرادی در واقع نوعی انگ زدن را تداعی كرده و فرد مطلقه همواره به دنبال راهی برای دورماندن از آسیب های پس از طلاق است.
پس از توجه به ابعاد متعدد روانشناختی و جامعهشناختی در ازدواج، وجود موانع اولیه در شكلگیری مراسم، نبود حمایت كافی مسوولان و دولتمردان از مقوله ازدواج و اعطای وام های چندمیلیون تومانی مشكلات را از سر راه زندگی جوانان برنخواهد داشت. چه بسا در كوتاه مدت در صورت تعدیل مهریهها و زندانی نكردن افراد به دلیل نداشتن توانایی در پرداخت مهریه و ... تمایل پسرها به ازدواج، اندكی افزایش یابد. ازدواج در سنین بالا این روزها به مشكلی روانی- اجتماعی در كنار مشكلات تحصیل و اشتغال جوانان بدل شده است كه بیش از خود جوانان، نگرانی خانوادههای آنها را از به تاخیر افتادن روند طبیعی زندگی به دنبال دارد. افسردگی، احساس نا امیدی، از میان رفتن نشاط، بلاتكلیفی، احساس سربار بودن در خانواده و گرایش به تشكیل زندگی مجردی نمونهای از آسیبهای افزایش سن ازدواج در افراد است. البته افزایش سن ازدواج اگر اختیاری باشد دارای كاركرد مثبت یعنی افزایش سطح آگاهی در انتخاب خواهد شد اما اكنون در جامعه این مساله آسیبرسان شدهاست.
** جهش افزایشی مراكز مشاوره ازدواج در سال های اخیر
این جامعه شناس با اشاره به تفاوت نگاه جامعه شناسان به ازدواج و دیدگاه روانشناسانه و كارشناسی حقوقی به این مقوله، خاطر نشان كرد: از نظر روانشناسی و حقوقی نگاه به ازدواج نگاهی «ایجابی» است كه به دنبال آن كُنش های ایجابی را ایجاد میكند. مثلا یك روانشناس می گوید با همسطح خودت ازدواج كن و جوان باید آگاهانه و با اخذ مشاوره از مشاوران راه خود را برگزیند. مشاوره های رایگان ازدواج در مراكز مشاوره میتواند در ازدواج موفق جوانان، شناخت كامل آنها از یكدیگر و كاهش شكست در این مقوله موثر باشد. نگاه حقوقی به این مساله تاثیری غیرمستقیم بر كُنش های افراد دارد، برای نمونه اینكه افراد در آغاز بدانند امضای مفاد عقدنامه چه معانی حقوقی دارد. بنابراین رویكرد روانشناسانه و حقوقی برای مراجعان و متقاضیان مشاوره مشخص میكنند كه آنها چه كارهایی می توانند و باید انجام دهند اما جامعهشناسان با نگاهی متفاوت و «سلبی»، كُنشهای سلبی را برای متقاضیان ترسیم می كنند. به عنوان مثال با طرح لزوم تساوی میان زن و مرد در زندگی مشترك، این گزاره سلبی مطرح میشود كه «مرد با ازدواج، مالك زن نمیشود» و اینكه با تعریف نقشهای اجتماعی زنان، این گزاره سلبی بیان خواهد شد كه «زن فقط برای خانه داری و فرزندآوری نیست و مرد برتر از زن به شمار نمی رود».
همه این گزارههای جامعهشناختی كه دارای افعال «منفی» هستند گویای جنبههای سلبی در تعامل های زن و مرد هستند كه هر یك از زوجین به تناسب سطح درك خود از این گزارهها، معانی مختلفی را اخذ میكنند و سپس تعاملات خود را با یكدیگر شكل میدهند. پس یك جامعهشناس به جای اینكه مانند یك روانشناس و حقوقدان به طور مستقیم و غیرمستقیم به زن و مرد بگوید كه «چه كنند»، می گویند «چه نكنند».
بر این پایه باید سیاست های كلان مدیریتی و نظارتی بر مبنای دقیق و اصول علمی از طرف مدیران اتخاذ شود تا چشم و هم چشمیهایی كه فضاهای مخرب بر سر راه ازدواج جوانان ایجاد كردهاست كمرنگ شوند و دختر و پسر در این مسیر آگاهانه قدم گذارند. رسانه ها، نهادهای آموزشی و سازمان های مسوول در جامعه می توانند با ترویج، گسترش و فرهنگ سازی متكی بر آموزههای جامعهشناسانه و روانشناسانه در موضوع ازدواج درست و فهیمانه، به عنوان یك عامل بازدارنده در بروز آسیب های اجتماعی در جامعه نقش بسزایی ایفا كنند.
پژوهش**9117**2002**9131
تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۷
تهران- ایرنا- گرایش افراد به ازدواج در شرایط كنونی به دلیل مشكلات اقتصادی و نبود پشتوانه های لازم كاهش یافته و زنگ خطر را در این حوزه به صدا درآورده است. به همین دلیل مسوولان امر بایستی در جهت ریشه یابی و حل این معضل اقدام های ضروری را انجام دهند تا اینگونه جامعه از گزند آسیب های اجتماعی در امان باشد.