تاریخ انتشار: ۱۳ شهریور ۱۳۹۷ - ۰۹:۲۲

تهران- ايرنا- فراموش نكنيم همگي درون يك كشتي هستيم و همه سرنشينان اين كشتي ملت ايران هستند. اگر اين كشتي به سلامت عبور كند، همه نجات پيدا مي‌كنند و اگر خداي ناكرده لطمه بخورد هم متوجه همه مي‌شود. ديگر دشمنان اين سرزمين در خارج از كشور توجهي به اصلاح‌طلب يا اصولگرا، موافق يا مخالف، مسلمان يا غيرمسلمان ندارند بلكه اصل كشور و نظام را هدف قرار داده‌اند.

روزنامه آرمان در يادداشتي به قلم محمدرضا خباز استاندار خراسان شمالي، آورده است: همان‌طور كه انتظار مي‌رفت با تغيير رئيس كل بانك مركزي و وزير اقتصاد تغييري در نرخ ارز و سكه ايجاد نشد، جز اينكه زحمت درست كرد. عده‌اي در مجلس و بيرون از آن سعي در وارونه جلوه دادن مسائل دارند كه بعضا يا عامدا و عالما اين اتفاق مي‌افتد و يا از روي ناآگاهي است، همه تقصيرها را از رئيس كل بانك مركزي و وزير اقتصاد مي‌بينند و به نظرشان درصورت عوض شدن اين افراد مسائل حل خواهد شد. برخي هم در اين ميان مغرض‌اند و اين حرف را كه مشكل حل نمي‌شود، در ميان مردم جا مي‌اندازند تا جامعه را همچنان ملتهب و ناراحت نگه دارند.

گروهي كه عامدا و عالما رفتار مي‌كنند، خود به دو گروه تقسيم مي‌شوند: يك دسته اصل نظام را مورد تهديد قرار مي‌دهند و سعي دارند كه نظام را ناكارآمد جلوه دهند. عده ديگر اما مخالف دولت‌اند و همان دولت در سايه‌اند كه چون در انتخابات شكست خوردند تلاش مي‌كنند كه لباس انتخابات را تا آخر از تن‌شان درنياورند و آنچنان بر طبل بهم ريختگي بكوبند كه بگويند رئيس جمهور و دولت ناكارآمد است. صرفنظر از افراد ناآگاه آنها كه عالما و عامدا يا به قصد زدن نظام در خارج يا داخل كشور و يا به قصد زدن دولت كه بيشتر در داخل كشور هستند به منزله دو لبه تيغ قيچي مي‌مانند تا به نظام جمهوري اسلامي ايران لطمه بزنند.

درواقع لطمه به دولت به مثابه لطمه به نظام است. فراموش نكنيم همگي درون يك كشتي هستيم و همه سرنشينان اين كشتي ملت ايران هستند. اگر اين كشتي به سلامت عبور كند، همه نجات پيدا مي‌كنند و اگر خداي ناكرده لطمه بخورد هم متوجه همه مي‌شود. ديگر دشمنان اين سرزمين در خارج از كشور توجهي به اصلاح‌طلب يا اصولگرا، موافق يا مخالف، مسلمان يا غيرمسلمان ندارند بلكه اصل كشور و نظام را هدف قرار داده‌اند. بنابراين صرف تغيير مديران، تغييري در وضع قيمت ارز و سكه نمي‌كند. اين سياست‌هاست كه بايد تغيير به‌وجود بياورد و در مرحله بعد نقدينگي دست بخش خصوصي مهار شود كه به مثابه سيل بنيان‌كن است. وقتي سيل وارد يك شهر مي‌شود همه شهر را برهم مي‌ريزد و برايش خانه عالم و جاهل و مسجد و ميكده فرقي نمي‌كند.

هنر اين است كه قبل از جاري شدن سيل در مسيل، سد ايجاد كرد كه در اينصورت خرابي به بار نمي‌آورد و با آبراه‌هاي مختلف به درستي هدايت مي‌شود به‌گونه‌اي كه يك آبراه به رونق كشاورزي، يك آبراه به توليد برق و آبراه ديگر به رونق صنعت اختصاص مي‌يابد و بدين ترتيب سيل نعمت مي‌شود و نه نقمت. ولي اگر سد زده نشود يعني نقدينگي مهار نشود، اين سيل همچنان ادامه دارد. توجه مسئولان كشور به نقدينگي كه در مسير درست قرار بگيرد به رونق اقتصادي منتهي مي‌شود ولي اگر رها شود، سيل بنيان كني خواهد بود كه يك روز به بازار سكه هجوم مي‌آورد و روز ديگر به بازار ارز و جلوي هر كدام اينها كه گرفته شود، سر از بورس خودرو و زمين و مسكن درمي‌آورد. خاصيت نقدينگي مثل سيل بنيان كني است كه بنيان اقتصاد را مي‌كند.

متاسفانه نقدينگي افزايش پيدا كرده و به رقم 1800 هزار ميليارد تومان رسيده است كه دولت بايد تمام توان خود را به كار گيرد تا آن را مهار كرده و براي رونق اقتصاد و زيرساخت‌هاي كشور استفاده كند و از طرف ديگر جلوي افزايش نقدينگي را بگيرد اما اين اتفاق نيفتاده و اگر هم افتاده، خيلي كند است و با تغيير تيم اقتصادي مادامي كه اين مشكل حل نشود، اثري نخواهد داشت همانطور كه قيمت سكه و دلار افزايش يافته است. بنابراين راه علاج همان مهار نقدينگي و جهت دادن به آن است كه در اينصورت نقدينگي دست بخش خصوصي مديريت و اداره مي‌شود و در اين‌صورت آثار مثبت آن نصيب كشور مي‌شود و ديگر آثار منفي تخريبي نخواهد داشت.

مجلس به جاي اينكه تبصره و ماده وصله و پينه كند، يك گروه مشاورين اقتصادي قوي از داخل كه سابقه سلامتشان محرز است را دعوت كند و كار را به دست كاردان بسپارد. به نظر مي‌رسد بهترين مشاور كه در قانون هم آمده، اتاق بازرگاني است كه آدم‌هاي فهيم، عاقل، تحصيلكرده و كساني كه در كوران كار هستند گرد هم آمده و مي‌توان از نظرات كارشناسي‌شان بهره‌مند شد. در كنار اين مي‌توانند يك مطالعه تطبيقي درمورد كشورهايي كه موفق به مهار نقدينگي شدند، انجام دهند و به يك قانون تبديل كنند. به فرمايش رهبر انقلاب، مجلس ريل گذار و دولت قطار است كه روي ريل حركت مي‌كند. اگر ريل در مسير درستي ريل گذاري شود، قطار هم در آن مسير به درستي حركت مي‌كند. بهتر است مجلس وقت خود را به مسائل بي ارزش سپري نكند.

همين استيضاح‌هاي پشت سر هم ناشي از بحث حوزه انتخابيه نمايندگان استيضاح كننده است تا بتواند دور بعد هم در مجلس باشد. مطالباتي نظير احداث پُل يا جاده در شهرستان‌ها در صورتي كه بودجه‌اي برايش تخصيص داده نشده! وزرايي كه با بودجه‌هاي محدود با كمك بخش خصوصي توانسته اند وزارتخانه خود را سرپا نگه دارند، مستحق استيضاح نيستند. نمايندگان محترم مجلس به جاي وضع قانون‌هايي كه اثر مهمي در كشور ندارد به مسائل كلي بپردازند.

امام فرمودند كه مجلس در راس امور است. اما كدام مجلس در راس امور است؟ مجلسي كه كارهاي راسي و مهم انجام دهد. مجلس در راس امور است يعني از كارهاي جزئي كم ارزش حوزه انتخابيه خارج شوند و به كارهاي كلان سرنوشت‌ساز مهمي بپردازند كه بتواند مشكلات كشور را حل كند. مجلس طرح‌هاي كم اهميت را با اجازه خود نمايندگان از دستور هيات رئيسه خارج كرده، با دعوت از مجموعه بخش خصوصي و استفاده از مشاوران داخلي و خارجي و انجام مطالعه تطبيقي در كشورهاي مختلف كه منجر به مهار نقدينگي شده، معجوني به‌دست آورد و آن را به قانون تبديل كند و از دولت بخواهند كه قطارش را روي ريلي كه برايش نصب كرده، حركت دهد. با اين كار اگر نقدينگي مهار شود، كشور براي هميشه از نوسانات و تكانه‌هاي مخرب نجات پيدا مي‌كند.

*منبع: روزنامه آرمان،1397،6،13
**گروه اطلاع رساني**1893**9131