تاریخ انتشار: ۲۲ شهریور ۱۳۹۷ - ۰۸:۳۷

روزنامه پيام سمنان در بخش سرمقاله خود مطلبي با عنوان 'جوانان بي نصيب از جواني' به قلم فرهنگ شكوهي منتشر كرد.

در اين مطلب آمده است: اين روزها جوان و جوان ‌گرايي نقل هر محفل و مجلسي است به ويژه قرار است در مديريت جامعه با گرايش به كارگيري جوانان تغييراتي انجام شود بنابراين در اينجا بخشي از مشكلات جوانان مورد بررسي قرار مي‌گيرد.
جواني، بهترين و بالاترين بخش عمر و زندگي است و راستي خوشا به حال كساني كه جواني كردند و جواني خود را آنگونه كه مي‌ خواستند، سپري نمودند و داريم چنين جواناني كه مرحله جواني خود را مرحله به مرحله با موقع ‌شناسي و بدون اتلاف وقت پشت سر گذاشتند به موقع درس خواندند، سر كار و حرفه ‌اي رفتند، به وقت و به‌جا و با انتخاب مناسب تن به ازدواج دادند و شريك زندگي خود را براي تشريك مساعي زندگي و نيل به خوشبختي و سعادت خود برگزيدند. وقتي اينگونه افراد را مي ‌بينيم كه سن و سالي از آنها مي‌گذرد و داراي يك زندگي آرام و فرزنداني در حد رشد و بالندگي دارند متوجه مي‌شويم كه اقدامي به‌جا و عاقلانه كرده‌اند.
حال وقتي جوانان فعلي خود را مي‌بينيم واقعاً به‌ جاست كه حسرت و افسوسي در حق آنها داشته باشيم و با جد و جرأت بگوييم كه جوانان فعلي ما از جواني خود طرفي نبسته مغبون و بي ‌نصيب از مزاياي زندگي و جواني شب و روزي بي ‌تفاوت و آينده‌ اي نا معلوم دارند.
سال‌هاي متمادي وقت و جواني خود را صرف درس خواندن و گاه انتخاب رشته‌هائي كه براي بازار كار آنها توجهي ننموده‌اند، كرده‌اند و با غفلت و بي ‌خبري و بدون اينكه در كنار درس خواندن به دنبال آموزش شغل و حرفه و مهارتي باشند همچنان يك رده دور و دراز رشته‌اي را دنبال كرده‌اند كه حاليه مواجه با تراكمي در بين دانش آموختگان آن رشته درسي و دانشگاهي شده با بازار كساد كار و اشتغال مواجه شده‌اند. با چنين برنامه‌هاي نسنجيده‌اي كه اكثريت جوانان ما خود و خانواده خود را به لحاظ هزينه‌هاي سنگين تحصيلي مواجه و درگير كرده‌اند، به سن و سالي رسيده‌اند كه ديگر هرگز آن شور و حال جواني در آنها نيست.
جواني كه به سنين چهل سالگي رسيده همچنان نتوانسته است شغل و كاري را براي خود دست و پا كند كه داراي عايدي و درآمدي براي گذران زندگي باشد آيا داراي عشق و علاقه و روحيه‌ اي براي ازدواج با اين شرايط اجتماع و مضايق و گرفتاري‌هاي جنبي آن باشد كه در جمع نمي ‌توان اين قصور و تقصير را متوجه كسي نمود و او را مورد نقد و مؤاخذه قرار داد كه عوامل گوناگوني در اين راستا و رسيدن به وضع و شرايط فعلي نقش داشته‌اند كه نتيجتاً به اين مرحله رسيده‌ايم كه البته باز هم مجاري و راه‌هاي علاج و چاره براي برون رفت از اين وضعيت نگران‌كننده بسته نيست و در واقع شرايط ما برخورد با كارهاي گراني است كه بايد مردان كارديده را براي مقابله با آنها فرستاد.
7339/6103