به گزارش گروه دانشگاه ایرنا، هر سال تحصیلی كه می گذرد، شاهد خروج تعداد بیشتری از دانشجویان نخبه ای هستیم كه حتی در حین تحصیل، پذیرش دانشگاه خارجی را دریافت می كنند.
یكی از دلایل مهم، سوءمدیریت در سیستم علمی و آموزشی است. این مسئله در كنار سایر چالش ها باعث شده تا كشتی طوفان زده آموزش عالی در ایران به جای پیشرفت، درجا بزند.
دكتر «امین حكیم » كه دارای مدرك دكتری تخصصی مدیریت سیستم ها است، در پردیس فارابی دانشگاه تهران تدریس می كند. او در گفت و گویی با خبرنگار گروه دانشگاه ایرنا به بررسی ابعاد مختلف مدیریت علمی و آموزشی در كشور پرداخت همچنین اهداف و كاركردهای اصلی نظام آموزش عالی را تشریح كرد.
**ایرنا: آقای دكتر مدیریت صحیح علمی و آموزشی چه ابعادی دارد؟
**حكیم: قبل از پرداختن به این پاسخ، به اهداف مهم آموزشی و علمی تعریف شده برای سیستم آموزش عالی ایران می پردازم. تعلیم و تربیتِ توامان نیروی متخصص و ارائه خدمات پژوهشی مورد نیاز به سازمان ها، همچنین پرورش تفكر خلاق و نقاد از جمله اهداف اصلی نظام آموزش عالیِ تعریف شده برای ایران محسوب می شود.
حسبِ این موارد لازم است مدیران نگاهی راهبردی، كلان و مبتنی بر آمایش سرزمینی داشته و اهداف بر اساس نیازها و مقتضیاتِ ملی، سازماندهی و ساماندهی شده باشد.
**ایرنا: به نظر جنابعالی آموزش در سیستم آموزش عالی ایران باید بر چه اساسی برنامه ریزی شود؟
**حكیم: مبتنی بر نیاز جامعه باشد نه نیاز كمی دانشگاه ها و نه برای پر كردن صندلی و كسب درآمد؛ آموزش عالی كه سمت و سوی درآمدزایی یابد از مسیر خارج شده و بازارمآبانه است. پس، آموزش باید بر اساس نیازهای كیفی باشد. در خلال همین امر می توان به آموزش های كارآفرینی اشاره كرد كه دانشجو را به سوی خلق ایده بكشاند حتی در شرایطی كه ماموریتی برای آن رشته تعریف نشده است، توانایی ایجاد كار داشته باشد.
**ایرنا: آیا به روز رسانی سرفصل ها هم می تواند در مدیریت صحیح علمی موثر باشد؟
**حكیم: به نظر می رسد، بروز رسانی سرفصل های آموزشی واقعاً مورد نیاز است، چرا كه دانشجو با این سرفصل های نخ نما، مندرس و قدیمی نمی تواند به اهداف خود برسد و كیفیت لازم را پیدا كند. در ایران، نظام آموزش نظری و مهارتی را كه دو هدف متفاوت دارند، با هم ادغام كردیم و خروجیِ آن تاكنون نتیجه مطولی به ما نداده است. بنابراین، نظام آموزشِ نظری و مهارتی در چارچوب خود باید تعریف شود.
**ایرنا: به نظر می رسد مسئله مدرك گرایی هم یكی از معیارهای سوءمدیریت علمی باشد. در این زمینه ارزیابی شما چیست؟
**حكیم: ابتدا این را بگویم كه رشته های دانشگاهی كه منجر به تربیت اندیشمند، استاد و قشر پژوهشگر می شود كاملاً متفاوت با دانشگاه هایی است كه افراد مهارتی و تكنسین تربیت می كنند. این موضوع و دلایلی كه پیش تر به آن اشاره كردم به نوعی زیر سایه سنگین مدرك گرایی قرار گرفته و امروزه تبدیل به پایه های اساسیِ فرهنگ در جامعه و خرده فرهنگ میان واحدهای كوچك جامعه(خانواده) شده است. فارغ از توجه به فرهنگ، تخصص و مهارت فرد فقط به مدركش نگاه می كنیم و به دنبال تخصص ها و نوع تربیت نیستیم.
بنابراین، این نگاهِ سازمانی، منجر به ایجاد چنین دیدگاهی میان مردم شده و فرایند فرهنگ سازی مطولی را می طلبد كه بتوان فرهنگ مدرك گرایی را از اذهان پاك كنیم.
**ایرنا: از نظر شما چه ابعاد دیگری برای جلوگیری از سوءمدیریت علمی وجود دارد؟
**حكیم: می توان مدیریت در آموزش عالی را به دو سطح اصلی تقسیم كرد كه من اسم آن را مدیریتِ صف و ستاد می گذارم. در مدیریت صف، استاد ایستاده كه كلاس و دانشجو را مدیریت می كند و در پیشخوان و نوك حمله مدیریت در آموزش عالی قرار دارد.
در حوزه ستادی، مدیرانِ متولی آموزش و علم در دانشگاه ها و وزارتخانه ها قرار دارند. هر دو قشرِ استاد و مدیران باید مهارت، تخصص و اخلاق حرفه ای سطح خود را داشته باشند. به طور مثال، وقتی از مدیریت استاد صحبت به میان می آید، مهارت های خاص در مدیریت او نمایان می شود؛ از دانستن ارتباطات گرفته تا اندكی روانشناسی و جامعه شناسی كه فارغ از رشته تحصیلی، باید بداند.
امكان برقراری ارتباط با تمام نسل ها از ویژگی های یك استاد است اما بسیاری از ما استادان تنها با سن و سال خاصی از دانشجویان امكان برقراری ارتباط داریم كه ضعف بزرگی است. در واقع استادان باید توان برقراری ارتباط با جوانترین و مسن ترین فرد را داشته باشند.
مسئولیت پذیری، عشق و علاقه نسبت به شغل، دانستن شأن و فرهنگ شغل، پاسداشت آن و داشتن روحیه استاد پروری از ویژگی های استاد است. همانطور كه این موضوع یكی از تاكیدات مقام معظم رهبری قرار گرفته و جایی تاكید كرده اند كه استاد باید نگاهش به دانشجو اینگونه باشد كه تمام سوالات او را برطرف سازد. بنابراین، این نگاهِ پاسخگو و شـأن دهی به دانشجو ارزشمند است و این امر باید در استاد شكل بگیرد.
در حوزه ستاد، مسئولانی كه برای پشتیبانی از حضور استاد در كلاس تلاش می كنند، باید در تلاش باشند كه استاد هم دغدغه ای جز تدریس نداشته باشد، در غیراینصورت، نمی تواند تمام جسم و روح و هم و غم خود را برای تدریس بگذارد و آن درس اثربخشی لازم را ندارد.
نكته دیگر این است كه نیروهای متعهد در آموزش عالی از جهاتی كه مطرح شد، به آموزش عالی نگاه كنند نه از منظر تنگ نظری، بخل، حسد و سایر صفت هایی كه در شأن معلمی نیست و نباید باشد.
** ایرنا: از نظر شما، موضوع ارتباط دانشگاه با صنعت هم در مدیریت صحیح جای دارد؟
**حكیم: در مدیر پروری، افراد دانشگاهی باید محور باشند كه از بدنه دانشگاه بالا آمده اند و در سیستم وزارتخانه های علوم و بهداشت بودند و شناخت دارند، نه اینكه از طرق مختلف رتبه ای دریافت كرده اند و به مسئولیتی رسیده اند. این گروه، افرادی را به دانشگاه می آورند كه هیچ ارتباطی با دانشگاه ندارند و این موضوع آفت مهمی برای دانشگاه است.
استاد به عنوان مدیری در حوزه صف و مدیرانِ سیستمی در حوزه ستاد، باید چیزی را كه سالیان سال مغفول مانده و متاسفانه كمتر به آن توجه می شود، یعنی ارتباط دانشگاه با صنعت را جدی بگیرند. تا زمانی كه این ارتباط وارد شكل صحیح خود نشود و صنعت به خروجیِ دانشگاه اعتماد نكند، ما نمی توانیم دانشجویی تربیت كنیم كه برایش ماموریت در نظر گرفته شده است؛ مدام باید از او بپرسیم آیا تجربه لازم را در آن حرفه دارد؟ تاكنون كار كرده است؟ دلیل این قبیل سوالات هم، عدم تربیت دانشجو متناسب با نیازهای صنعت است.
ارتباط دانشگاه با صنعت و سازمان ها جزء الزامات حیاتی است كه باید برنامه های دقیقی برای آن طراحی شود. در واقع، باید چینش و سطح بندی برای خود بسازیم. از آموزش كه در دانشكده ها و پژوهش كه در پژوهشكده ها انجام می شود تا تولید نظریه كه در اندیشكده ها جا دارد، همه باید در مسیر پیوند صنعت با دانشگاه گام بردارد.
**ایرنا: توسعه كمی و كیفی چه جایگاهی در مدیریت صحیح علمی دارند؟
**حكیم: به جای توسعه كمی دانشگاه، روی ارتقای كیفی دانشگاه ها باید تاكید كنیم. در چند سال اخیر، توسعه كمی در دستور كار قرار گرفته است و دانشگاه فارغ از كیفیت، توسعه یافته است. به نظر می رسد، خروجیِ توسعه كمی در كنكور و صندلی اضافه هم دیده می شود و شاهدیم كه دیگر دانشجویی نیست.
ارتقاء كیفی همیشه در عرض صورت گرفته و گسترده شده اما عمقی به آن نداده ایم. در همین زمینه باید با مجامع علمی و بین المللی ارتباط بگیریم و به رقابت بپردازیم. رقابت نه به این معنا كه بین دانشگاه ها ایجاد شود. رقابت وقتی موفق است كه به خارج از مرزهای دانشگاه برود اما متاسفانه الان رقابت میان رتبه های برتر و دانشجویان دیده می شود.
وقتی رقابت را به خارج از مرز بردیم آن موقع آموزش عالی بالنده داریم و باید روی سطح كیفی محتوای آموزش كار كنیم و رشته ها بروز رسانی شود. این موارد، اجزای سیال و پویای آموزش عالی است.
متاسفانه در كشور ما به رشته بسانِ یك جسم مرده نگاه می شود، به این معنا كه وقتی رشته تولید شد تا ابد، یك شكل به آن نگاه می كنیم، در حالی كه در پویاییِ امروز، رشته ها، سرفصل ها و محتوا باید با هم بروز رسانی شود و گرنه محكوم به حذف شدنیم.
**ایرنا: وظیفه متولیان آموزش عالی چیست؟
**حكیم: متولیان آموزش عالی باید ارتباط خوبی با دانشگاه های برتر دنیا و مراكز علمی دانشگاه ها در قالب برگزاری دوره های مشترك برای بازآموزی استادان، برقرار كنند. برای نمونه، استادان بازنشسته دانشگاه كه هنوز قادر به تدریس هستند در كشورهای همجوارِ محتاج تدریس، تدریس كنند. واقعاً چرا تبادل استاد صورت نمی گیرد؟ این موضوع نه تنها برای كشور ارزآوری دارد بلكه موجب تكریم و تقدیر استاد بازنشسته می شود. نكات جدید یاد می گیرد و آن را به كشور بر می گرداند. در نهایت از نیروهای باتجربه كشورمان حداكثر استفاده را می بریم.
طرح هایی به این شكل می تواند مفید فایده باشد. به طور كلی، مدیران ما باید صفاتی داشته باشند چرا كه آموزش عالی ما مانند قطار در حال حركت است كه ایستایی ندارد و مدیران باید مدیریتِ تغییر داشته باشند به این معنا كه عملكردشان، تغییر را پذیرا باشد و بتوانند تغییرات را مدیریت كنند؛ در غیراینصورت منجر به بحران خواهد شد و مشكلات عدیده ایجاد می كند.
**ایرنا: فرهنگ در این زمینه چه نقشی ایفا می كند؟
**حكیم: آموزش عالی در واقع مبتنی بر فرهنگ طراحی شده است. هر علمی در دنیا پیش از اینكه به علم نظری تبدیل شود، ریشه های اخلاقی و فلسفی دارد. ما بدون اخلاق محوری نمی توانیم در حوزه فرهنگ، قدم برداریم.
مجرب بودن در حوزه های تخصصی نیز از دیگر معیارهای مدیریت علمی در كشور است و مدیران آموزشی باید قابلیت ارتباط در عرصه های بین المللی داشته باشند. اضافه می كنم كه تخصص و تعهد را باید در كنار هم تعریف كرد و هر كدام بدون دیگری فاقد ارزش است.
در نهایت اینكه در مدیریت صحیح علمی و آموزشی، مسئولیت پذیری و پاسخگویی را توامان با هم بدانیم. یك مدیرِ مسئول، باید پاسخگو هم باشد در حالی كه این موضوع جدی گرفته نمی شود. در واقع، تربیت نسل بر عهده استاد است كه باید خود را پاسخگو به دانشجو بداند.
**ف.ز**1601**
تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۳۹۷ - ۱۵:۱۲
تهران - ایرنا - خروج نخبگان از كشور تاكنون از زوایای مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است؛ راهكار و پیشنهادهای متعدد ارائه شده ؛ اما هنوز هیچ كدام ، تب مهاجرت نابغه های علمی را فروننشانده است.