تاریخ انتشار: ۱ مهر ۱۳۹۷ - ۱۸:۲۳

تهران - ايرنا - امروز يكم مهرماه مصادف با تولد امام خميني (ره) در سال 1281 هجري شمسي است، مردي از جنس مردم. ايشان نخستين رهبر و ولي فقيه نظام جمهوري اسلامي ايران و از مراجع تقليد شيعيان بود.

سيد روح ‌الله موسوي خميني در خانواده‌ اي اهل دانش و متنفذ در خمين به دنيا آمد. سيد مصطفي پدر امام خميني، روحاني و مجتهد ساكن خمين بود. حاصل ازدواج سيد مصطفي با هاجر، دو فرزند دختر به نام مولود آقا خانم و فاطمه و سه فرزند پسر به نام‌ هاي مرتضي، نورالدين و روح‌ الله بود.
روح ‌الله موسوي خميني آخرين فرزند اين خانواده بود. امام خميني تحصيلات ابتدايي و مقدماتي را در نوجواني و آغاز جواني در مكتب محلي و مدرسه‌ اي در خمين گذراند. جواني امام را مي‌ توان از زمان مهاجرت او به حوزه علميه اراك براي تحصيلات تكميلي (آغاز سده چهارده خورشيدي) تا سن چهل سالگي ايشان (آغاز دهه بيست) دانست.
امام خميني در كودكي به مكتب شخصي به نام ملا ابوالقاسم رفت. سپس، ادبيات عرب، دروس ابتدايي و مقدمات را از دايي اش، ميرزا محمد مهدي و منطق را نزد شوهر خواهرش، ميرزا رضا نجفي، فرا گرفت. ايشان پس از تحصيلات مقدماتي خود در خمين، در 19 سالگي، براي تكميل تحصيلات خود راهي اراك شد. در آنجا وارد مدرسه سپهدار شد.
در آن سال‌ها اراك به دليل حضور عبدالكريم حائري يزدي به مركز مهمي براي يادگيري علوم ديني تبديل شده بود. امام در آنجا منطق را از محمد گلپايگاني، اصول را از محمدعلي بروجردي و فقه را از عباس اراكي آموخت.
يكسال بعد بدنبال مهاجرت عبدالكريم حائري يزدي براي تأسيس حوزه علميه قم، امام نيز راهي اين شهر شد. در آنجا درس مطول را از محمدعلي اديب تهراني، مكاسب را از سيد محمدتقي خوانساري، كفايه را از سيد علي يثربي كاشاني آموخت. ايشان بعد از گذراندن دوره سطح، ابتدا در درس خارج فقه و اصول سيد علي يثربي كاشاني و سپس در درس خارج فقه عبدالكريم حائري يزدي شركت كرد.
امام براي فراگيري فلسفه به درس علي اكبر حكمي يزدي رفت و در همان ايام نقد فلسفه داروينيسم را نزد محمدرضا نجفي فراگرفت. به مدت چهار سال منظومه ملا هادي سبزواري را در محضر سيد ابوالحسن رفيعي قزويني آموخت و اسفار اربعه ملاصدرا را با خليل كمره‌اي مباحثه كرد. ايشان نزد ابوالحسن رفيعي قزويني علاوه بر فلسفه، رياضيات و هيات را نيز فرا گرفت.
در عرفان ابتدا از ميرزا جواد ملكي تبريزي و سپس ميرزا محمدعلي شاه‌آبادي بهره برد. امام از سال 1307 به مدت شش سال در درس خصوصي عرفان شاه آبادي شركت مي‌كرد و منازل‌ السائرين خواجه عبدالله انصاري و شرح مصباح الانس و مفاتيح الغيب صدرالدين قونوي را از وي آموخت و خود شرحي بر مفاتيح الغيب نگاشت.
امام در آن سال ها به تدريس خصوصي و عمومي آثار فلسفي و عرفاني نظير منظومه ملاهادي سبزواري و اسفار ملاصدرا مي‌پرداخت. ايشان از 27 سالگي تدريس فلسفه و عرفان را آغاز كرده بود.
امام خميني در سال 1308 هجري خورشيدي با خديجه ثقفي دختر ميرزا محمد ثقفي تهراني ازدواج كرد. حاصل اين ازدواج، دو پسر و سه دختر به نام ‌هاي مصطفي، احمد، زهرا، صديقه و فريده بود.
در حوزه علميه به تحصيل فقه، فلسفه اسلامي و عرفان پرداخت و در سال 1313 به اجتهاد رسيد. پس از درگذشت سيد حسين بروجردي (1340 ش)، جزو نامزدهاي مرجعيت بود. سپس، به مبارزه با سياست‌ هاي محمدرضا پهلوي به خصوص انقلاب سفيد پرداخت و به دليل اعتراض به تبعيت شاه از سياست اسرائيل و آمريكا، در عاشوراي 1342 خورشيدي، 10 ماه زنداني و سپس در 1343 به دليل سخنراني عليه اعطاي كاپيتولاسيون به مستشاران نظامي آمريكايي، تبعيد شد.
ايشان 14 سال در تبعيد زيست، كه حدود يك سال در تركيه، سپس عراق و در پايان چند ماه در فرانسه اقامت داشت. طي اين مدت پيگير اوضاع سياسي ايران بود، با ارسال پيام و اعلاميه، اسلام ‌گرايان و مخالفان را رهبري و به تدوين نظريه ولايت فقيه پرداخت. به عنوان رهبر انقلاب، شوراي انقلاب و دولت موقت را تشكيل داد. پس از خروج شاه از ايران، در 12 بهمن 1357 امام خميني به ايران بازگشت و در 22 بهمن انقلاب پيروز شد.
سخنراني امام خميني در ۱۳ خرداد 1342 مصادف با روز عاشورا، نقطه عطف مخالفت علني ايشان با حكومت پهلوي بود و به انتقاد شديد از شاه، آمريكا و صهيونيسم پرداخت. در پي آن، برخي احزاب نظير نهضت آزادي از آن حمايت كردند. كه همان شب امام را دستگير كردند و ابتدا به بازداشتگاه باشگاه افسران و س‍پس غروب روز بعد، به زندان قصر واقع در تهران بردند. بعد از انتقال امام به تهران، خبر دستگيري او ابتدا در قم و سپس در شهرهاي ديگر به سرعت پيچيد و واكنش‌هايي را به ‌دنبال داشت.
مردم در تهران، قم، شيراز، مشهد و ورامين به خيابان‌ ها ريختند و شعارهايي نظير «يا مرگ يا خميني» سردادند. اين قيام‌ها توسط نيروهاي امنيتي سركوب شد. تظاهرات تا دو روز بعد از ۱۵ خرداد نيز ادامه يافت. قيام ۱۵ خرداد يكي از مهمترين حوادث سال‌ هاي منتهي به انقلاب اسلامي محسوب مي ‌شد و موجب شد كه بسياري از علما سكوت خود را بشكنند و به نهضت خميني بپيوندند.
در ۱۱مرداد همان سال، امام خميني را از زندان به حبس خانگي منتقل كردند. ايشان در ديدارهايي كه داشت بر تداوم مبارزه تأكيد مي‌ كرد. حكومت پهلوي بر اين باور بود كه با سركوب و دستگيري جمع زيادي از معترضان، توانسته ‌است اعتراضات را مهار كند. سرانجام در ۱۶ فروردين سال ۱۳۴۳، امام خميني آزاد و به قم بازگردانده شد.
پس از آزادي نيز امام خميني دست از سخنراني عليه شاه و اسرائيل برنداشت و از فروردين ماه به افشاگري در خصوص رابطه شاه با رژيم صهيونيستي پرداخت.
۲۵ دي ۱۳۴۲ برابر با ۱۵ ژانويه ۱۹۶۴ دولت اسدالله علم، لايحه اجازه استفاده مستشاران آمريكايي در ايران از مصونيت ‌ها و معافيت‌ هاي قرارداد وين را به مجلس سنا برد. طبق اين طرح، ايران همانند ۳۸ كشور ديگر در دنيا به مستشاران نظامي آمريكا اجازه مي‌ داد كه همچون ديپلمات‌ ها و كارمندان اداري و فني سفارتخانه ‌ها از مصونيت ها و معافيت هاي مندرج در كنوانسيون وين برخوردار باشند.
امام خميني را در سال هاي تبعيد ابتدا به آنكارا منتقل كردند و ايشان نيز در تركيه تحت مراقبت شديد مأموران امنيتي بود. ضمن آنكه، به جهت قوانين اين كشور، حق پوشيدن لباس روحانيت در ملأ عام را نداشت.
ايشان در اين مدت به امور فرهنگي، رسيدگي به امور مسلمانان، تأليف كتب و پيگيري اوضاع حوزه مي ‌پرداخت. مراجع تقليد نظير سيد محسن حكيم، ميلاني، مرعشي نجفي و خويي به اين وضع اعتراض كردند و در تاريخ ۱۳ مهر ۱۳۴۴، امام به نجف منتقل شد در نجف براي مدت 14 سال به تدريس پرداخت. سلسله سخنراني‌ هايي امام در پايان دهه شصت ميلادي انجام داد را مي‌توان مباني جمهوري اسلامي دانست.
در ايران به تدريج شخصيت‌ها و چهره‌هاي بسياري در كنار احزاب و گروه‌ هاي مختلف، تبعيت خود را نسبت به امام خميني اعلام مي‌ كردند و در اوايل دهه پنجاه شمسي، امام توانست حامياني در ميان روشنفكران مذهبي بيابد.
سرانجام، امام خميني پس از ۱۴ سال تبعيد و چهار ماه اقامت در فرانسه ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ به ايران بازگشت و بزرگترين تغييرات سياسي اجتماعي ايران در قرن بيستم با پيروزي انقلاب اسلامي به رهبري ايشان روي داد.
مهم ‌ترين اثر انقلاب اسلامي بر احياي ارزش ‌ها و آگاهي‌ هاي اسلامي، القاي تفكر اسلام سياسي بود. در واقع پيروزي انقلاب اسلامي نشان داد كه اديان به ‌ويژه دين اسلام با گذشت زمان و توسعه مدرنيزاسيون نه تنها به پايان راه نرسيده است؛ بلكه مجدد به‌ عنوان مهم ‌ترين راه نجات بشريت از ظلم و بيدادگري احياي شده و دنياي مادي ‌گرا معنويت‌ گريز را متوقف ساخته و دريچه‌ ا‌‌ي از معنويت و اعتقادات مذهبي را در راستاي رستگاري و رهايي بشريت از قيد قدرت‌ هاي استعمارگر گشوده است.
در اين ميان نقش امام خميني (ره) به‌ عنوان نظريه ‌پرداز و احياگر تفكر ديني از انظار دور نمانده و به اعتقاد و اعتراف بسياري از انديشمندان و شرق ‌شناسان، اسلام ‌شناسان و جامعه‌ شناسان غربي، ايشان بزرگ ‌ترين احياگر تفكر و ارزش‌هاي اسلامي است كه آنچه اصلاح‌گران، تجديدگرايان، متجددها و بيدارگرايان اسلامي از قرن 19 ميلادي تا زمان آغاز نهضت در ايران به‌عنوان آرماني تبليغ مي‌كردند، امام خميني در صحنه عمل پياده كرد و دوران جديد رنسانس اسلامي را آغاز كرد.
بنيان‌ گذار جمهوري اسلامي به دور از سازش‌هاي سياسي و تعارف‌هاي رايج ديپلماسي معاصر، با اعتقاد راسخ به مسئوليت ديني خويش در قبال امت اسلامي، همواره بر موضع حمايتي خود از نهضت‌هاي اسلامي پاي فشرده و تا آخرين مرحله، پشتيباني همه جانبه و بي‌دريغ خويش را از اين جنبش‌ها اعلام داشته ‌اند. حضرت امام و استراتژي موفق و بالنده وي، تجربيات ارزشمند و غني را فرا روي مسير مبارزاتي جنبش‌هاي اسلامي قرار داده و بارقه‌هاي اميد و پيروزي را براي آنان به ارمغان گذاشت.
تجربيات عيني و استراتژي مبارزاتي حضرت امام، بزرگ‌ترين دستاوردهاي عيني و موفق رهبري جنبش ديني را در تاريخ نهضت‌هاي ديني و جنبش‌هاي اسلامي از خود به يادگار گذاشت؛ زيرا نهضت‌هاي تجديد حيات سياسي كه به تاز‌گي در ميان مسلمانان رايج شده بود، هيچ‌كدام نتوانستند به اهداف مطلوب خويش برسند و انقلاب اسلامي ايران نخستين تجربه موفق و پيروزمندانه نهضت ديني بود كه توانست براي نخستين بار، اهداف و آرمان‌هاي خيزش‌هاي اسلامي و جنبش‌هاي ديني را در ايران اسلامي جامه عمل پوشاند.
بسياري بر اين باورند كه دستور كار امام كه موجب شد جنبش سياسي ايشان اثرگذار باشد، اتحاد همه مسلمانان در تلاش‌ هاي فرهنگي و سياسي در مقابل شرق و غرب بود. با پيروزي در اين تلاش‌ها امام به اثبات رساند كه در اجراي اصول و آرمان‌هايش در كشور و گسترش آن در خارج موفق بوده است.
انقلاب اسلامي با تكيه بر توانمندي‌ها و ويژگي‌هاي شخصي امام و با پشتوانه مردمي، بهره‌مندي از انديشه مذهبي و ايدئولوژي اسلامي، ايدئولوژي‌هاي غرب و شرق و همچنين سيطره فرهنگي غرب را به چالش كشيد.
انقلاب اسلامي ايران تحت رهبري امام خميني به‌ عنوان رويداد بزرگ نيمه دوم قرن بيستم در صحنه منطقه‌اي و بين‌المللي در بيست‌ و دوم بهمن 1357 به پيروزي رسيد و توجه همه جهانيان را به خود جلب كرد. جاذبه و اقتدار اين انقلاب، آنچنان بود كه از همان آغاز حاميان و شيفتگان زيادي از شرق تا غرب عالم را به‌خود جلب كرد. بنابراين اين انقلاب نه تنها توانست اوضاع سياسي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي داخل كشور را دگرگون كند، بلكه تحولي عظيم و تأثيري شگرف در سطح جهاني به ‌وجود آورد.
اجتمام* 7268