تهران- ایرنا- قطعاً اگر بخواهیم مشخصه‌ای منحصر به فرد برای سینمای ایران معرفی كنیم كه آن را از سینمای دیگر كشورها متمایز كند، باید به سینمای دفاع مقدس اشاره كنیم؛ گونه‌ای كه بر خلاف تصور بسیاری، پرمخاطب‌ترین آثار سینمای ایران را به گواه آمار در اختیار دارد.

به گزارش دوشنبه خبرنگار سینمایی ایرنا، ژانر جنگی هر چند جزء گونه‌های اصلی و مادر در سینما به حساب نمی‌آید اما قدمت بسیاری دارد، به عنوان نمونه فیلم یك و نیم دقیقه‌ای پایین كشیدن پرچم اسپانیا كه سال 1998 درباره جنگ آمریكا و اسپانیا ساخته شد و به این جنگ و همچنین حمایت آمریكا از استقلال كوبا اشاره داشت را می‌توان از نمونه‌های نخستین فیلم ژانر جنگی دانست.
اما به زعم منتقدان كهنه كار غربی، تئوری‌هایی كه در تقسیم بندی فیلم جنگی وجود دارد به دوگانه فیلم حامی جنگ و فیلم ضد جنگ تقسیم می‌شود، البته این تعریف بیشتر بر اساس نگاه ایدئولوژیك و سیاسی استوار است و چندان براساس واقعیت‌ها و مناسبات تولید شكل نگرفته است بنابراین این نوع تقسیم بندی منتقدان بسیاری نیز دارد، هر چند در نقد فیلم ایرانی این تقسیم بندی هوادارانی دارد و شاید دلیل آن معاف شدن منتقد از پرداختن به وجوه فُرمال و ساختاری فیلم ها است.
اما دیدگاه دیگری درباره این گونه سینمایی وجود دارد و آن اینكه فیلم جنگی عصاره و اساسش باید تمركز بر اساس صحنه‌های نبرد باشد، به این معنی كه صحنه‌های نبرد در فیلم جنگی همان نقشی را دارند كه صحنه‌های موزیكال در روایت آثار موزیكال دارند. یعنی همانطور كه در فیلم های موزیكال از داد و ستد بین شخصیتها داستان فیلم شكل می‌گیرد در مدل فیلم جنگی نیز از رابطه دیالكتیك بین خود صحنه نبرد و روایت جنگی همین اتفاق می‌افتد.

**سینمای جنگ در هنر هفتم ایران
اما داستان سینمای جنگ در ایران روایت كاملاٌ منحصر به فرد خود را دارد، چرا كه از همان ابتدای سال 60 و آغاز جنگ ایران و عراق پای این ماجرا به نوعی به سینمای ایران باز شد كه مخصوصِ خودِ ایران ما بود.
نوعی از گونه سینمایی كه به دلیل دفاعی بودن ایرانیان در مقابل حمله تحمیلی عراق و پشتوانه‌های عمیق دینی و مذهبی و باور به مفاهیمی مانند شهادت و امداد ‌الهی و همچنین تمركز بر جنبه‌های روحی و قدرت ایمان رزمندگان به جای قدرت بدنی و ویژگی‌هایی مانند این به كلی با آثار متعلق با ژانر جنگی در سینمای جهان متفاوت بود.
این جریان سینمایی موسوم به سینمای دفاع مقدس با فیلم «مرز» ساخته جمشید حیدری در هنر هفتم ایران ظهور كرد، در ابتدای دهه 60 با آثاری مثل «پایگاه جهنمی» از اكبر صادقی «دیار عاشقان و پیشتازان فتح» از حسن كاربخش و «گذرگاه» از شهریار بحرانی ادامه یافت و در سال 63 با فیلم پرفروشی مثل «عقاب‌ها» ساموئل خاچیكیان به بیشترین میزان مخاطب یك فیلم در سینمای بعد از انقلاب تا به امروز رسید.
بعد از این هم جریان سینمای دفاع مقدس با آثار مهم و ماندگاری مثل «بلمی به سوی ساحل»، «افق»، «كانی مانگا»، «دیدبان»، «مهاجر»، «وصف نیكان» ، «بوی پیراهن یوسف»، «انسان و اسلحه» و آثار مشابه آنها تا نیمه‌های دهه 70 ادامه پیدا كرد.

**آغاز تغییر در فیلمسازی دفاع مقدس ایران
با نزدیك شدن به پایان دهه 70 و آغاز دهه 80، سینمای دفاع مقدس رفته رفته از جریان اصیل و بومی خود فاصله گرفت و فیلمسازها با نگاهی انتقادی به جنگ و الگو قرار دادن سینمای ضدجنگِ غرب كه ناشی از روح خشن نبرد برای كشورهای درگیر آن در دو جنگ جهانی یا جنگ‌هایی مثل ویتنام و خلیج فارس و كشته‌های بسیار زیاد این جنگ‌ها و افسردگی، یاس فلسفی روحی رزمندگان و خانواده های آنها را در پی‌ داشت، برخی از سینماگران ایرانی بی‌توجه به تفاوت‌های اصلی در ماهیت جنگ دفاعی ایران و عراق، به ساخت آثاری به دور از هر گونه حسی از حماسه و تصویری قهرمان از جنگ دست زدند.
سینماگران ایرانی در این برهه به جای ارائه تصویری از زیبایی‌های دفاع ایران به نمایش چهره زشت جنگ پرداختند و در برخی از موارد حتی دفاع ایران را هم زیر سوال بردند.
از ابتدای دهه هشتاد آثاری مثل «جایی دیگر» از مهدی كرم پور با ارائه تصویری مجهول از رزمنده‌های جنگ حتی گاهی كلیت دفاع و شهادت را هم زیر سوال برد و فیلم‌ گران قیمت و پُر زحمتی مثل «دوئل» از احمدرضا درویش با آنكه دستاوردهای بسیاری در حوزه فنی و تكنیكی برای سینمای ایران به ارمغان آورد اما منتقدانی داشت كه معتقد بودند درویش دفاع مقدس را با الگوگیری اشتباه از وسترن‌های هالیوودی به یك نزاع برای به دست آوردن مقداری طلا تقلیل داده است.
به این ترتیب جریان ضد جنگ در دهه 80 با آثاری مثل «گیلانه» ساخته رخشان بنی‌اعتماد، «طبل بزرگ زیر پای چپ» از كاظم معصومی و آثار مشابه آن به قدری زیاد شد كه كارگردانی مثل ابراهیم حاتمی‌كیا كه ساخت آثار درخشانی مثل «مهاجر» و «دیدبان» را در كارنامه داشت، دست به ساخت فیلم «به نام پدر» زد كه با واكنش منفی حداكثری طرفدارانش مواجه شد.
«به نام پدر» روایت دوران پس از جنگ با بازی پرویز پرستویی است. دختر پرستویی كه حالا دانشجوی باستان شناسی است در حال كاوش در یك منطقه جنگی پایش روی مین می رود و قطع می شود.
پرویز با رفتن به محل كاوش دخترش متوجه می شود كه این مین ها توسط خود او در دوران جنگ برای جلوگیری از تهاجم بعثی ها كاشته شده است. او در مونولوگی طولانی رو به آسمان می گوید: «دنیا كی به كیه؟ من تاوان چی رو باید پس بدم؟ این مین ها را من كاشتم. من جنگیدم نه اون. من اعتقاد داشتم نه اون. خدایا من یك پدرم نمی تونم این وضعیت را تحمل كنم. این پای من را بگیر اما پای دخترم حبیبه را پس بده...»
با این وجود موج فیلم های ضد جنگ با محوریت مسائل و گرفتاری‌های جنگ، مشكلات جامعه بعد از جنگ، مشكلات روانی و روحی انسان‌های جنگ زده و فقر و فساد ناشی از جنگ با فیلم‌هایی مثل «پاداش سكوت» از مازیار میری، «بیداری رویاها» از محمدعلی باشه آهنگر، «سیزده پنجاه و نه» از سامان سالور، «خرس» از خسرو معصومی، «زمهریر» از علی رویین تن و آثار مشابه آنها تا ابتدای دهه 90 ادامه پیدا كرد و در دل همین جریان هم با ساخت آثاری مثل «اتوبوس شب» و «پنجاه قدم آخر» ساخته كیومرث پوراحمد و «ملكه» محمدعلی باشه آهنگر و ارائه تصویری به شدت همدلی برانگیز از طرف متجاوز جنگ بعضاً آثار دفاع مقدس ایران به سمت و سوی ترویج و القای شك در اساس جنگ هم پیش رفت.
اما با تمام این تفاسیر و با وجود فراز و فرود فراوان طی سه دهه گذشته تا امروز، جریان سینمای دفاع مقدس ایران همچنان آثار پرمخاطب و محبوبی را تولید می‌كند و در سال‌های اخیر با تولید آثاری مثل «شیار 143» از نرگس آبیار، «ایستاده در غبار» محمدحسین مهدویان و «تنگه ابوقریب» بهرام توكلی جان تازه ای پیدا كرده است.
اما همچنان این سوال باقی است كه آیا سینماگران ایرانی صرفاً با تمركز بر ظاهر جنگ باید دست به ساختاری آثاری ضد جنگ بزنند و از مصائب آن بگویند و یا با علم به تفاوت‌های ماهوی دفاع مقدس ایران و جنگ‌های دیگر سعی در نمایش تصویر قهرمانانه و حماسه‌پرداز از دفاع سراسری مردم ایران داشته باشند.

**سینمای دفاع مقدس پرمخاطب تر از كمدی
نكته دیگر درباره سینمای دفاع مقدس، میزان مخاطب این آثار در مقایسه با فیلم‌های كمدی است.
در رسانه‌های ایران همواره سینمای كمدی به عنوان پرمخاطب‌ترین ژانر سینمایی پس از انقلاب معرفی و این موضوع به پیش فرضی بدیهی برای مردم و اهالی سینما تبدیل شده است، اما جالب است بدانیم كه با وجود اقبال مردمی بالا به سینمای كمدی، تعداد آثار پرمخاطب سینمای دفاع مقدس در طول سال های بعد از انقلاب حتی از سینمای كمدی هم بیشتر بوده است و می شود آثار دفاع مقدسی را به عنوان مردمی‌ترین گونه در سینمای ایران معرفی كرد.
در اثبات این نكته توجه به این موضوع ضروری است كه سه فیلم نخست جدول پُرمخاطب‌ترین فیلم‌های سینمایی بعد از انقلاب، آثار جنگی و دفاع مقدسی هستند.
به این ترتیب فیلم «عقاب‌ها» ساخته ساموئل خاچیكیان با 8 میلیون و ششصد هزار مخاطب و 16 میلیون تومان فروش در سال 1364 به عنوان پُرفروش‌ترین فیلم ایران شناخته شده است كه در نهایت با اختلاف فراوان تا به امروز به عنوان پرتماشاگرترین فیلم تاریخ سینمای ایران مطرح است.
بعد از «عقاب‌ها» فیلم «كانی مانگا» ساخته سیف‌الله داد با 5 میلیون و 970 هزار مخاطب و فروش نزدیك به 12 میلیون تومان در رده دوم پُرمخاطب‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران است و فیلم «اخراجی‌ها 2» از مسعود ده نمكی با 5 میلیون و 500 هزار مخاطب در جایگاه سوم قرار دارد.
بنابراین در جدول توزیع مدال‌های تاریخ سینمای ایران در جذب مخاطب مردمی، هر سه مدال به آثاری با محوریت جنگ هشت ساله و دفاع مقدس اهدا می‌شود.
نكته مهم این است كه این سه فیلم تنها آثار دفاع مقدسی حاضر در جمع 10 فیلم پرفروش بعد از انقلاب نیستند و فیلم «گذرگاه» ساخته شهریار بحرانی نیز با جذب بیش از 4 میلیون و 700 هزار مخاطب در رده پنجم قرار گرفته است، به این ترتیب به جز فیلم «اخراجی ها 2» كه یك كمدیِ دفاع مقدسی است هركدام از ژانرهای كمدی و دفاع مقدس دارای سه نماینده در جمع 10 فیلم پرمخاطب سینمای ایران هستند و با احتساب رتبه‌ها به این نتیجه خواهیم رسید كه در میان آثار پرمخاطب سینمای ایران، میزان تماشاگران آثار دفاع مقدسی حتی بیش از آثار كمدی است.
حالا اگر این مقایسه را برای تعداد بیشتری از فیلم‌های جدول آثار پرمخاطب ادامه دهیم در 50 فیلم نخست آثار پرمخاطب سینمایی ایران به 11 فیلم دفاع مقدس و 11 فیلم كمدی برخواهیم خورد كه نشان‌دهنده جایگاه مردمی سینمای دفاع مقدس است.
با این وجود استقبال مردمی از آثار دفاع مقدسی تا همین امروز هم ادامه داشته و فروش چهار میلیاردی «شیار 143» در اكران سال 93 و ایستادن در رتبه پنجم فروش سالیانه با محور قرار دادن زندگی یك مادر شهید كه ظاهراً جایی در پارامترهای پرفروش شدن یك اثر سینمایی ندارد و یا فروش بیش از دو میلیاردی فیلم «ایستاده در غبار» با فرمی شبیه مستند و بدون استفاده از هیچ بازیگر ستاره یا فروش بیش از 4 میلیاردی «تنگه ابوقریب» تا هفته‌های میانی اكران موید همین نكته است كه سینمای دفاع مقدس در طول سه دهه گذشته توانسته هم ظرفیت‌های جدیدی را به سینمای ایران اضافه كرده و هم مخاطب مردمی خود را حفظ كند.
فراهنگ**9246** 1055