به گزارش روز چهارشنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا، حبیب احمدزاده از آن دست نویسندگانی است كه بسیار صریح و بیپروا در بازتاب افكار، عقاید و جهانبینی خود در گفتار شفاهی و در زبان نوشتار آثار داستانیاش بهره می برد. شاید یكی از مهمترین دلایل این اتفاق در ساحت خلق آثار ادبیات داستانی دفاع مقدس به حضور او در شهر آبادان به عنوان یكی از شهروندان این شهر در سالهای جنگ تحمیلی باز میگردد.
در حقیقت مواجه شدن بی پروا و عریان احمدزاده با اتفاقات، حوادث، یورش، تهاجم، مقاومت و در نهایت ایثار و شهادت رزمندگان و همشهریانش در روزهای حماسهسازی دفاع مقدس، باعث شده است كه احمدزاده به عنوان شاهد آن روزگاران در روایت آثار داستانیاش زبانی صریح و بی پرده داشته باشد. البته نباید از خاطر دور داشت كه در شكل ادبیات داستانی احمدزاده همواره ما با دو خط تفكر روایی و نگاه تحلیلی و فلسفی در مسیر ایجاد پرسشگری در ذهن مخاطب مواجه هستیم.
** صدور ادبیات دفاع مقدس به خارج از مرزها با «شطرنج با ماشین قیامت»
در حوزه ادبیات دفاع مقدس وقتی درباره موج انتشار این گونه ادبی كشورمان به خارج از مرزها میاندیشیم بار دیگر با نام حبیب احمدزاده و یكی از درخشانترین آثار حوزه ادبیات دفاع مقدس مواجه میشویم؛ رمان «شطرنج با ماشین قیامت.»
«شطرنج با ماشین قیامت» جزء نخستین آثار ادبیات داستانی ایران بود كه توسط «پل اسپراكمن» نایب رییس مركز مطالعات دانشگاهی خاورمیانه در دانشگاه «راتجرز» آمریكا به زبان انگلیسی ترجمه شد. نكته حائز اهمیت اینكه این اثر هم اكنون در رشته زبان و ادبیات فارسی بسیاری از دانشگاههای جهان از جمله ایالات متحده به عنوان منبع درسی توسط اساتید به دانشجویان تدریس میشود.
** «شطرنج با ماشین قیامت» و روایت 72 ساعت از حصر آبادان
تمام داستان رمان «شطرنج با ماشین قیامت» طی سه روز نخست حصر آبادان در روزهای آغاز جنگ تحمیلی روایت میشود. این رمان روایتكننده داستان «موسی» - به عنوان قهرمان این اثر - دیدهبان نوجوان 17 سالهای است كه به ناچار به جای «پرویز» دوست و همرزم مجروحش، راننده ماشین حمل غذا میشود، او از این شغل ابا دارد و سعی میكند افراد كمتری از آن باخبر شوند.
وی مأمور به دیدهبانی برای عملیاتی میشود كه طی آن قرار است رادار عراقی موسوم به «سامبلین» را گمراه كنند؛ راداری كه آن را «ماشین قیامتساز» مینامند. وی در طی این روزها و در حین مأموریتش در شغل جدید، با افراد مختلفی (از جمله یك مهندس نیمه دیوانه) آشنا میشود و این آشناییها تحول بزرگی در او ایجاد میكند.
او طی سه روز به دنبال پیچیدگیهایی كه در سیر داستانی میبینیم، آرامش كاری خود را از دست میدهد و مجبور میشود هم مسئول پخش غذا باشد، هم به چند آدم غیرمعمول كه در شهر پناه گرفتهاند، رسیدگی كند و هم به عنوان دیدهبان برای عملیات خاصی كه در پیش است، بیشتر از قبل دیدهبانی دهد؛ عملیاتی كه هدف آن ناكارآمد كردن سیستم رادار جدید عراقی است.
در این داستان شخصیتهای مختلفی دیده میشوند كه هر كدام عقاید و ادیان مختلف دارند. دیگر شخصیت كلیدی داستان «مهندس» است؛ مهندس باسابقه شركت نفت كه حالا در طبقه سوم یك ساختمان هفت طبقه مخروبه با گربههایش زندگی میكند.
او شخصی است كه در طول داستان، خصلتی آفتابپرستگونه دارد و جنگ و دلیل آن برایش بیمفهوم است.
مخاطب در مواجهه با رمان «شطرنج با ماشین قیامت» ابهاماتی را كه به ذهن این نوجوان دیده بان نمیرسد، از زبان مهندس میشنود و او عامل مولد شك و پرسشگری برای دیدهبان است.
** تلاقی ذهن پرسشگر با دو خط موازی حادثه و اندیشه
آنچنانكه كه در خلاصه داستان اشاره شد، «شطرنج با ماشین قیامت» تنها روایتكننده سه روز از دوران محاصره آبادان در حماسهسازی هشت سال دفاع مقدس ایران است. روزهایی كه شاید حتی ثانیههای آن آنقدر كشدار به نظر میرسد كه دید و توان بزرگسالان را برای روایت و تحمل حوادث و اتفاقات این سه روز را نمیتواند در خود جای دهد چه رسد به حضور قهرمان نوجوان 17 سالهای كه درخلق رمان احمدزاده به عنوان راوی و البته رزمنده حضور دارد. قهرمان نوجوانی كه شاید در طی این سه روز با مهمترین، سختترین، پیچیدهترین و در عین حال تلخترین روزهای زندگی نوجوانیاش مواجه شود.
«شطرنج با ماشین قیامت» از جمله رمانهای حبیب احمدزاده است كه بیشترین نگاه تفسیری و فلسفی را در خود جای داده است. احمدزاده با قرار دادن بازه زمانی كوتاهمدت اثر داستانی خود یعنی وقوع اتفاقات در طی سه روز نخست از حصر آبادان؛ به بررسی نگاه فلسفی و ایجاد حس پرسشگری و چرایی در مخاطب خود از زاویه دید قهرمان میپردازد. حس پرسشگرانهای كه در فرازهای مواجهه مخاطب با این اثر گاه او را مجبور میكند كه خواندن را متوقف كرده، كتاب را ببندد و به نحوه وقوع یا جنس پرسشهایی كه «موسی» - قهرمان این اثر - در مواجهه با شخصیتها و یا حوادث مطرح میكند، در ذهن خود پاسخی درخور بیابد.
البته با تمام این تفاسیر نمیتوان «شطرنج با ماشین قیامت» را رمان فلسفی نامید اما چربش جنس پرسشگری و تاكید بر نگاه و جهانبینی حبیب احمدزاده در خلق این اثر، با استناد به قدرت روایت و داستانپردازی در زمینه وقوع حوادث به شكل دو خط موازی در ذهن مخاطب پیش میرود.
این ویژگی پیشبرندگی موازی بعد از ترجمه به انگلیسی و زبانهای دیگر مانند عربی و فرانسه به خودی خود نشان میدهد كه این حركت دو خط موازی در كنار یكدیگر تا چه حد میتواند برای آشنایی مخاطبان جهانی كه به شكل ملموس، شناختی از روزهای حماسهسازی رزمندگان اسلام در جبهههای حق علیه باطل نداشتند، عنصر مهمی به شمار آید.
در حقیقت یكی از دلایل اقبال عمومی مخاطبان بینالمللی در مواجهه با رمان «شطرنج با ماشین قیامت» خلق چنین نگاهی از زاویه دید نویسنده است. آنچنان كه گفته شد احمدزاده، زبان و روایتی صریح و بیپروا دارد و در كنار تاكید بر خلق حوادث، رخدادها و خُرده داستانهایش در این رمان، او لحظهای مساله فلسفیدن و پرسشگری را كنار نمیگذارد. درست به همین سبب است كه رمان «شطرنج با ماشین قیامت» به عنوان یكی از جریانسازترین آثار حوزه ادبیات دفاع مقدس كشور ما به شمار میرود و در كنار توفیق در میان مخاطبان ایرانی توانسته همراهی مخاطبان جهانی را نیز با خود به همراه داشته باشد، این توفیق تا حدی است كه وقتی امروز در محافل ادبی جهان درباره ادبیات دفاع مقدس ایران صحبت میشود همواره یكی از نگاههای مخاطبان برای شناخت این گونه ادبی به رمان «شطرنج با ماشین قیامت» ختم میشود.
** ویژگیهای نثر حبیب احمدزاده
پر واضح است كه توفیق در روایت یك اثر داستانی در میان منتقدان، كارشناسان و خبرگان فن از یك سو و از سوی دیگر میان مخاطبان؛ مگر به سبب داشتن ویژگیهای منحصر به فرد در قلم، نگاه، بینش و اندیشه نویسنده میسر نمیشود. در بیان مهمترین ویژگیهای قلم احمدزاده می توان به مواردی مانند آنچه در ذیل میآید اشاره كرد:
1) یكی از مهمترین توفیقات حبیب احمدزاده در روایت داستانها و رمانهایش به ترسیم شخصیتهای مختلف با نگرشها، الگوها و همچنین رفتارهای كاملا متفاوت باز میگردد. شخصیتهایی كه هر كدام از آنها با قلم احمدزاده، با چنان شناسنامه دقیقی در ذهن مخاطب نقش میبندد كه جنس همراهی و همذاتپنداری مخاطب، برای قبولی شخصیتها به عنوان شخصیتهای واقعی و نه قهرمان های یك داستان كه برگرفته شده از تخیل یك نویسنده است را هموارتر میكند.
خلق ملموسترین شخصیتها به عنوان یكی از مهمترین ویژگیهای نثر ادبی حبیب احمدزاده به شمار میرود كه تجلی آن را در رمان «شطرنج با ماشین قیامت» و همچنین كتاب «داستانهای شهر جنگی» به وضوح میتوانیم مشاهده كنیم.
2) نكته دیگر كه از ویژگیهای مهم نثر ادبی احمدزاده به شمار میرود، جنس فضاسازی و همچنین كنشها و خلق حوادث در خیل اتفاقات و حوادث آثار اوست. نگاه ریزبین و همچنین ترسیم جزء به جزء اتفاقات، حوادث، جغرافیا و محل وقوع داستانها و قصههای این نویسنده به حدی دارای كشش و همچنین حس كشف شده برای خواننده است كه مخاطب با وجود مواجهه مستقیم با كتاب خود را در بطن حوادث و یا در محل وقوع آنها میبیند.
در حقیقت احمدزاده به واسطه تجربیاتی كه در حوزه سینما پشت سر گذاشته است به شكلی كاملا تصویری و سینمایی به خلق آثار داستانی اش میپردازد.
3) تفكر فلسفی و تاكید بر نگاه پرسشگرانه در امر پیش برندگی داستان، آنچنان كه در این گزارش به آن اشاره شد؛ یكی دیگر از مهمترین وجوه قلم حبیب احمدزاده در خلق آثار داستانیاش است. در حقیقت ذهن جستجوگر، كاوشگر و پرسشگر احمدزاده در آینه آینه حوادث رمانهایش همواره همراه قلم داستانسرای اوست و همین عامل باعث می شود كه شخصیتهای او در قامت یك فیلسوف یا اندیشمند در قامت كاراكترهایی بروز و ظهور پیدا كنند كه از كنار كوچكترین حوادث بدون رسیدن به سببیت و چیستی دلیل آن اتفاقات به سادگی عبور نمیكنند.
4) گستره و نگاه عمیق اجتماعی احمدزاده به عنوان یك خالق هنری در ادبیات داستانی، او را به یكی از مهمترین نویسندگان معاصر ایران بدل كرده است. در حقیقت او نویسنده چند بعدی است كه در كنار روحیات هنرمندانه، با نگاه بر تفكرات فلسفی، جامعهشناسی، رفتارشناسی و مردمشناسی كه از دانش آنها بهرهمند است؛ در خلق آثارش، نگاهی كاملا یكنواخت و یكدست و به دور از هر گونه اغراق در روایت رویدادهای اجتماعی و خلق جامعهای كه در آن زیست میكند را با مخاطب قسمت میكند.
رویكرد و نگرش اجتماعی حبیب احمدزاده درست همانند چشمانِ مخاطبانش است كه آثارش را دنبال میكنند و در عین حال در جامعهای زیست میكنند كه نویسنده نیز با تمام تلخیها، شیرینیها، فرازها و فرودهایش آن را زیست كرده است. پس شكی باقی نمیماند كه یكی از مهمترین دلایل همراهی و جذب مخاطب به آثار داستانی و رمانهای احمدزاده به گستره نگاه اجتماعی او باز میگردد.
5) یكی دیگر از نكات بسیار تاثیرگذار جریان آثار داستانی حبیب احمدزاده به زبان و روایت طنز او در خلق آثار برمیگردد. در حقیقت واقعگرایی و عریاننویسی احمدزاده در قصهها و روایت قهرمانهای داستانش در پارهای موارد به چنان تلخی میگراید كه مخاطب با داستانها و رمانهای احمدزاده در پس سفر با واژهها و كلمات با آن تلخی نمیتواند سفری منطقی داشته باشد چرا كه امكان پسزدگی برای او وجود دارد.. در چنین بزنگاهی، احمدزاده دست به خلق طنز ظریفی میزند كه به هیچ وجه نمیتوان سخرهای بر ادبیات و اتفاقات و حوادث داستانها و قهرمانهایش گرفت.
در حقیقت آن طنز به تلطیف فضا و همچنین شكلبخشی به سایر ابعاد داستانهایش برای خروج از آسیبی به نام خلق شخصیتهای تك بعدی میانجامد. به همین سبب است كه در كنار زبان و لحن تند و تلخ نویسنده در كنار واقع نمایی داستانش، زبان و روایت طنز آثار او میتواند مهری دیگر بر قوت آثار حبیب احمدزاده به شمار آید.
فراهنگ**ا.خ** 1055
تاریخ انتشار: ۴ مهر ۱۳۹۷ - ۱۵:۵۱
تهران- ایرنا- خلق آثار ادبیات داستانی در حوزه دفاع مقدس در نگاه كلی به دو رویكرد «ادبیات تهییجی» كه منحصر به سالهای وقوع جنگ تحمیلی است و «ادبیات تحلیلی» كه به خلق آثار در سالهای پس از جنگ با نگاهی تفسیری و تبیینی تقسیمبندی میشود و حبیب احمدزاده از آن دست نویسندگانی است كه آثارش به ساحت دوم این شكل ادبی تعلق دارد.