**13 آبان، افزایش فشار بر ایران یا افزایش فشار بر بازار نفت؟
بازار نفت دنیا در آستانه روز اجرای تحریمهای نفتی آمریكا علیه ایران (13 آبان- 4 نوامبر)، ملتهب و دچار افزایش قیمت شده است. این درحالی است كه در چهار سال گذشته با كاهش شدید قیمتها، بازارهای جهانی هیچ گاه شاهد كانال 80 دلار برای هر بشكه نفت خام نبوده است. فشارهای آمریكا بهمنظور قطع كامل صادرات نفت خام ایران از یك سو و ناتوانی تولیدكنندگان عمده نفت در جایگزینی این میزان عرضه نفت خام از سوی دیگر سبب شده است بازار حساس نفت با معضل افزایش قیمت مواجه شود. پیش بینی میشود تا پیش از پایان سال جاری میلادی روند فعلی افزایش قیمتها تا آستانه 100 دلار بهازای هر بشكه پیش برود.
«تریك پویانه» مدیر عامل شركت توتال فرانسه ازجمله افرادی است كه قیمت 100 دلار را آستانه اجرای تحریمهای ایران پیشبینی كرده است. تأثیر افزایش قیمتها مستقیماً خود را در بازار بنزین آمریكا نشان میدهد؛ آنجا كه قیمت بنزین در ماه سپتامبر 2018 تا سطح سه دلار به ازای هر لیتر افزایش یافته است كه برای دونالد ترامپ در آستانه انتخابات ماه نوامبر كنگره، معضلی اساسی بهشمار میرود.
**اروپا در مسیر حفاظت از صادرات نفت ایران
هنوز مشخص نیست تحریمهای نفتی آمریكا علیه ایران قابلیت اجرای كامل خواهد داشت یا خیر؛ چه اینكه اقدامات ادعایی اروپا بهمنظور حفاظت از برجام، ازجمله شامل تضمین صادرات نفت ایران و انتقال ارز حاصله نیز میشود. ارزیابی اینكه اقدامات مذكور تا چه حد قابلیت مقابله با تحریمهای نفتی آمریكا را خواهد داشت، هنوز میسر نیست. با این حال، میتوان رضایت طرف ایرانی را از پیشنهادهای متأخر طرف اروپایی بهمنظور حفاظت از برجام در آخرین گفتوگوی محمدجواد ظریف با بیبیسی در نیویورك مشاهده كرد. اخیراً نیز هند بهعنوان یكی از مشتریان عمده نفت ایران توانست معافیتهای لازم را از ایالات متحده دریافت كند. اما سویه دشوار تحریم نفتی آن است كه گزارشهای مختلفی وجود دارد كه برخی مشتریان آسیایی از واردات نفت ایران دست شستهاند، یا با كاهش خرید بهدنبال اجرای بخشی از تحریمهای آمریكا هستند.
**توطئه آمریكا، همراهی رقبا
اخبار تأیید نشده از توافق افزایش تولید نفت میان روسیه و عربستان كه دو تولیدكننده عمده نفت جهان هستند، حكایت از آن دارد كه توطئه نفتی آمریكا علیه ایران نه فقط با حمایت دولتهای متخاصم عربی مواجه شده است، بلكه روسیه نیز خواهان بهرهبرداری از آن بهمنظور تحكیم جایگاه خود در بازار نفت است. هرچند توافق كاهش تولید كشورهای اوپك و غیراوپك كماكان پابرجاست، اما ظاهراً طمع، دوست و دشمن را به تكاپو انداخته است تا سهم از دست رفته ایران را به چنگ بیاورند. تحریم نفتی ایران به شكل فعلی، پیشتر در سالهای 2010 تا 2013 اجرایی شده بود. برخلاف دوره اخیر در آن سالها، دولت اوباما تلاش داشت كه صادرات سومین صادركننده بزرگ نفت دنیا را تدریجی و در چند مقطع زمانی مشخص به صفر برساند. ترامپ اما ظاهراً بیحوصلهتر از سلف خود است و برای تحریم كامل نفتی ایران قائل بهتدریج نیست. همین تعجیل او سبب شده است كه توفیق دولت او در قطع صادرات نفت از ایران، حداكثر به كاهش 800 هزار بشكهای منجر شود.
**تحریم نفتی؛ سلاحی كه از دست تولیدكنندگان گرفته شد!
التهاب این روزهای بازار ارز كشور در مقابل انتظارات روانی حاصل از تحریمهای نفتی نشان از آن دارد كه سلاح نفت كه روزگاری در دست تولیدكنندگان آن قرار داشت، در اثر اهمالهای سیاسی تولیدكنندگان، امروز در دست مصرفكنندگان آن قرار گرفته است. مصرفكنندگانی كه خود در روزگاری نهچندان دور با شوك بزرگ حاصل از تحریم مواجه شدند. سلاح نفت تا دهه نود میلادی عمدتاً از سوی تولیدكنندگان برای فشار بر مصرفكنندگان اعمال میشد. سه تحریم بزرگ نفتی قرن 20، یعنی 1956، 1967 و 1973 كه هر سه بهدلیل تنش میان اعراب و غرب پدید آمده بودند یادآور این واقعیت است كه در اثر همگرایی نسبی میان تولیدكنندگان، نفت استراتژیكیترین سلاح در مواجهه با غرب بوده است. چه اینكه نفت در جایگاه خون برای اقتصاد دوران مدرن قرار دارد. در اثر تجربه این سه تحریم نفتی، علیالخصوص تحریم 1973، غرب به ایجاد پیمانهای دوجانبه با تولیدكنندگان عرب مصمم شد. بازخوانی این تجربهها بهمنظور درك دقیقتر جایگاه نفت در روابط بینالملل راهگشا و برای فهم وضعیت امروزی كشور ضروری است.
**جنگ هشتروزه؛ تبدیل نفت به سلاح
تحریم 1956 ناشی از ملی شدن كانال سوئز توسط دولت جمال عبدالناصر و حمله تلافیجویانه انگلیس، فرانسه و اسرائیل به مصر در 29 اكتبر 1956 بود. این جنگ با تجاوز اسرائیل به صحرای سینا آغاز شد و كمتر از یك هفته با مداخله فرانسه و انگلیس، ارتش مصر از مواضع خود عقبنشینی كرد. با این حال، كانال سوئز بسته شد و فشارهای شوروی و آمریكا موجب شد تا سه دولت متجاوز در 7 نوامبر آتشبس را بپذیرند. در واكنش به تجاوز هشتروزه سه كشور مذكور عربستان تحت زعامت ملك سعود كه یك سال پیش توافقنامه امنیتی با مصر به امضا رسانده بود، ممنوعیت صادرات نفت به بریتانیا و فرانسه را اعمال كرد. از سوی دیگر، یك گروه ملیگرای سوری خط لوله كركوك - بانیاس را منفجر كرد. این خط لوله به عراق امكان میداد تا نفت خود را به دریای مدیترانه برساند. این عمل هم تنبیهی علیه ملك فیصل دوم عراق بود و هم اقدامی علیه متحد او یعنی بریتانیا. اگرچه این تحریم، آغاز استفاده از نفت در مخاصمات بینالمللی بود با این حال كارشناسان بر این باورند كه تأثیر اقتصادی آن حداقلی بوده است.
**جنگ 6 روزه؛ صفكشی اعراب علیه غرب
جنگ 6 روزه بین 5 تا 10 ژوئن 1967 میان اسرائیل و كشورهای مصر، اردن و سوریه به وقوع پیوست. پس از گسترش شایعات مبنیبر اینكه هواپیماهای آمریكا، بریتانیا و آلمان غربی در آغاز جنگ 1967 هواپیماهای نظامی مصر را بمباران كردند، تحریم نفتی از سوی برخی كشورهای عربی علیه غرب اعلام شد. هدف اعلام شده تحریم این بود كه كشورهای غربی را از اعطای كمك نظامی به اسرائیل در جنگ با كشورهای عربی برحذر دارد. تحریم در 4 ژوئن 1967 آغاز شد و رسماً در تاریخ 29 آگوست 1967 به پایان رسید. در میان كشورهای عربی، عربستان سعودی و كویت استدلال میكردند كه اگر تحریم را ادامه دهند، درآمدهای نفتیای را كه برای بازسازی اقتصاد و ارتش خود بهشدت مورد نیاز بود، از دست خواهند داد. همچنین به باور آنها برداشتن تحریم، غرب را تشویق خواهد كرد تا بهعنوان عامل توازن در برابر نفوذ كمونیسم در خاورمیانه عمل كند. تحریم 1967 نتوانست به اهدافش دست یابد. این تحریم توازن نظامی یا اعاده حیثیت اعراب را پس از شكست در جنگ نتوانست به ارمغان بیاورد. ازجمله دلایل شكست تحریم در این دوره، استفاده اعراب از آن برای خنثیكردن مشكلات سیاسی داخلی شامل اخلال مدنی و خشم عمومی بود. به این معنا، تحریم این دوره را باید اقدامی تبلیغاتی در راستای نشان دادن همبستگی با عوامل عرب ارزیابی كرد و نه یك جنگ واقعی اقتصادی.
ادامه دارد...
گزارش از سید محمدجواد حسینی
**اداره كل اخبار چندرسانهای**ایرناپلاس**
تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۳۹۷ - ۱۳:۴۲
تهران - ایرناپلاس - سلاح نفت تا دهه 90 میلادی عمدتاً از سوی تولیدكنندگان برای فشار بر مصرفكنندگان اعمال میشد. سه تحریم بزرگ نفتی قرن 20، یادآور این واقعیت است كه در اثر همگرایی نسبی تولیدكنندگان، نفت استراتژیكترین سلاح در مواجهه با غرب بوده است.