تاریخ انتشار: ۷ آبان ۱۳۹۷ - ۱۱:۲۲

تهران- ایرنا- تالار وحدت میزبان شبهای پایانی دومین دور اجرای نمایش «می‌سی‌سی‎پی نشسته می‌میرد» است كه به گفته همایون غنی‌زاده كارگردان، ادای دِینی است به سینمای كلاسیك.

به گزارش گروه فرهنگی ایرنا، «می‌سی‌سی‎پی نشسته می‌میرد» اجرایی متفاوت از نمایشنامه «ازدواج آقای می‌سی‌سی‌پی» فردریش دورنمات سوئیسی است كه غنی‌زاده پس از اجرای پاییز 95 كه با بیش از 2 میلیارد تومان فروش از جمله آثار پرمخاطب و پرفروش تئاتر ایران و تالار وحدت لقب گرفت، بار دیگر آن را به صحنه برده است.
«ازدواج آقای می‌سی‌سی‌پی» یكی از آثار برجسته دورنمات است كه تقابل آرای چهار شخصیت اصلی را روایت می‌كند: می‌سی‌سی‌پی دادستانی متعصب كه برقراری قانون تورات در سرزمین خود را رسالت خویش می‌داند و خود، همسر خیانتكارش را مجازات كرده و كشته است، سن كلود كه پیروزی حزب كمونیست را برای تحقق عدالت به معنای واقعی آن باور دارد، گراف اوبلوهه پزشك فداكاری است كه تمام سرمایه خود را به مستمندان بخشیده و از صمیم قلب به بشریت عشق می‌ورزد و در نهایت آناستازیا، تنها شخصیت زنِ نمایشنامه بی آنكه اعتباری برای اخلاق قائل باشد پیوسته رنگ عوض می‌كند و فریب می‌دهد.

** ادای دِین به سینمای كلاسیك
این نمایشنامه در اجرای غنی‌زاده شكل دیگری می‌یابد. كارگردان علاوه بر اجرا، رسالت دیگری برای خود تعریف كرده است: ادای دِین به سینمای كلاسیك. اجرا، طراحی صحنه، لباس و نورپردازی همه و همه سینمای كلاسیك را تداعی می‌كند. جا دادن صحنه‌هایی مشهور از سینمای كلاسیك همچون فیلم «لئون»، وجود باجه تلفنی كه یكی از شخصیت‌ها اصرار دارد در آن تیرباران شود و نیز كاربرد دیالوگ‌های معروف سینمای كلاسیك از این ادای دِین حكایت دارد.
درگیر شدن كارگردان با رسالت جدیدش به همراه افزودن چاشنی طنز به نمایشنامه‌ای كه خود كمدی است لحظاتی تداعی‌گر خلق می‌كند و در عین حال او را از پرداخت شخصیت‌ها غافل می‌كند. به عنوان مثال اوبلوهه كه در كار اصلی دورمانت تعریف و شخصیت‌پردازی مهم و كلیدی دارد و نمادی از جهانی پاك است به لودگی‌ تنزل می‌یابد. او كه طنز خود را در نمایشنامه دورنمات از شخصیتی دُن كیشوت‌‌وار برای رسیدن به تصویری آرمانی از انسان دریافت می‌كند، در اثر غنی‌زاده به درستی معرفی نمی‌شود. هرچند در صحنه‌هایی نشان می‌دهد كه زندگی را در همدردی با مردم طبقه فرودست می‌بیند.
اما همین تلاش‌های غنی‌زاده برای اشاره بیشتر به سینمای كلاسیك بیش از آنچه دورنمات لحاظ كرده است، تصویرهای زیبایی خلق می‌كند كه صحنه آقای می‌سی‌سی‌پی زیر برف و نور چراغ، ورود ماشین به صحنه، راه رفتن لئون با گلدانی در دست، راه رفتن آناستازیا روی صفحه متحرك و تصویر اوبلوهه با عروسك خاكی همه از آن جمله هستند. این صحنه‌های سینمایی و مناسب عكاسی بیش از هر چیز مرهون صحنه‌پردازی قابل تحسین نمایش است كه سن را به صحنه‌ای پویا و بدون سكون تبدیل و تماشاچی را مسحور جسارت استفاده از نور، سایه و رنگ می‌كند.
برخی از این لحظات همچون صحنه دیالوگ می‌سی‌سی‌پی با وزیر در هواپیما، چنان خارق‌العاده به تصویر كشیده می‌شود كه تماشاچی مجذوب فضای مملو از صدا، باد و حركت هواپیما به صحنه خیره می‌ماند.
همراه شدن این صحنه‌ها با موسیقی و افكت صدا در راستای ایجاد تعادل میان فرم و محتوا و نیز هماهنگی تصویر و صدا به عنوان ابزار روایت لحظاتی شایان توجه را در نمایش خلق می‌كند.
با این همه، خلق این لحظات با در نظر گرفتن محدودیت‌های صحنه تئاتر در مقایسه با سینما حتی سینمای استودیویی گاه محتوا را فدای فرم می‌كند تا آنجا كه به نظر می‌رسد تماشاچیان در صحنه حركت هواپیما توجهی به دیالوگ مهم و فلسفی شخصیت‌ها ندارند.

** بازیگری هم‌زمان در تئاتر و سینما
«می‌سی‌سی‎پی نشسته می‌میرد» صحنه فیلمبرداری و یا بهتر بگوییم پشت صحنه یك فیلم سینمایی استودیویی است. در صحنه‌ای تاریك و روشن، بازیگران با لباس‌هایی به رنگ سیاه یا خاكستری، یا در حال بازی در فیلم هستند و یا در صحنه تئاتر مقابل تماشاگران قرار دارند. بازی‌های بی‌نقص هنرمندان نمایش از تسلط آنان بر اصول بازی در تئاتر حكایت دارد.
ویشكا آسایش، بهرام افشاری، سجاد افشاریان، سیامك صفری، داریوش موفق بازیگران «می‌سی‌سی‎پی نشسته می‌میرد» توانسته‌اند در این نمایش با وجود اصرار كارگردان برای حركات اغراق‌آمیز همچنان بازی یك‌دست و منسجمی را از شخصیت‌هایی ارائه كنند كه الزاما در فیلم و تئاتر نقش یكسانی ایفا نمی‌كنند. بازیگران توانای این نمایش در مواجهه با نمایشنامه‌ای كه اغراق در بازی را بیش از حد معمول می‌طلبد اجرای‌ موفقی را ارائه می‌كنند و حتی آشكارا ضعف‌های متحمل كار نمایش را با قدرتِ اجرا می‌پوشانند.

** دنیایی آشنا برای دورنمات و غریبه برای مخاطب ایرانی
دورنمات را نظریه‌پرداز نمی‌دانند اما نظریه‌های او از مهم‌ترین تئوری‌های تئاتر مدرن محسوب می‌شود. برای دورنمات، مدرن یعنی پایان تراژدی كلاسیك و دنیایی كه كمدی تنها گفتمان مناسب آن است. او با طنزی تلخ و گزنده تباهی انسان معاصر را به تصویر می‌كشد.
دورنمات طنز تلخ گفتمان شرق و غرب را هفت سال پس از جنگ جهانی دوم روایت می‌كند؛ دنیای تنش‌های نو و تقابل ایدئولوژیك‌های رنگارنگ كه هیچیك درمانی برای سرگردانی انسان گرفتار در پوچی، ندارند.
همه اینها در نمایشنامه دورنمات ملموس است اما مخاطب ایرانی تا چه اندازه این فضا را درك می‌كند؟ مخاطب مجذوب تصویرسازی‌های غنی‌زاده بر صحنه تئاتر چه دركی از گفتمان شرق و غرب دارد؟ شاید همین ابهام، كارگردان «می‌سی‌سی‎پی نشسته می‌میرد» را بر آن داشته تا چاشنی طنز این كمدی را اضافه كند حتی اگر به قیمت استفاده از شوخی‌های تكراری در لحن و بازی‌های اغراق شده در حدود 3 ساعت اجرا، تمام شود.
حتی اگر نخواهیم خوانش كارگردان «می‌سی‌سی‎پی نشسته می‌میرد» را از گروتسك دورنمات به چالش بكشیم، در كل به نظر می‌رسد كه غنی‌زاده با وجود اجرای موفق نمایش در پرداخت ذهنی مخاطب برای برقراری ارتباط میان نوخواهی غربی «می سی سی پی» و یافتن راه رهایی از مسیر كمونیست «سن كلود» - دو قهرمانش - به عنوان نقد آشكار دورنمات از فضای متشتت سال‌های بعد از جنگ اروپا و حیرانی انسانی انسان معاصر، موفقیتی به دست نمی‌آورد هر چند كه در ارای نمایشی كمدی به شدت موفق است.

** می‌سی‌سی‌پی نشسته مُرد و تماشاچیان ایستاده كف زدند
در مجموع «می‌سی‌سی‎پی نشسته می‌میرد» اجرای موفقی از تئاتر اكسپرسیونیست است كه در آن صحنه‌های كابوس‌گونه و نمایش ذهنیت شخصیت‌ها در كنار صحنه‌پردازی‌های نمادین، توالی زمانی را بر هم زده و از حقیقت، قطعاتی رویاگونه را به تصویر می‌كشد.
این نمایش برآمده از تبلور تجریدی ذهن دورنمات واكنشی است به تشویش‌ها، سرخوردگی‌های انسان در دنیای مدرن. دورنمات بدون هیچ تمكینی به حقایق خارجی كه در آن دوران چیزی نبود جز بی‌عدالتی و تقابل بی‌معنای ایدئولوژی‌ها، پرداخته است.
آقای می‌سی‌سی‌پی همانطور كه اصرار داشت در پایان و به دنبال آخرین سری صدای كر كننده‌ شلیك، نشسته و روی صندلی‌اش مُرد. او پایانی دراماتیك و شوكه‌كننده برای نمایشی كمدی را رقم زد تا مخاطبان با تحسین بایستند و كف بزنند.
اما مخاطبی كه سالن را ترك كرد به چه می‌اندیشید؟ به گفتمان شرقی كمونیسم در مقابل گفتمان غرب پس از جنگ جهانی دوم؟ به جدال نوخواهی غربی و كمونیسم شرقی؟ به دغدغه فلسفی الهیاتی دورنمات و یا به سه ساعت نمایش كمدی و سینمایی؟
گزارش از فائزه طاهری
فراهنگ** 9053** 1055