تهران- ايرنا- شبكه تلويزيوني «اي اس پي ان» در تلاش جهت روشن كردن مسائل مربوط به گزارش ها و حكايت هاي منتشر شده توسط تارنماي «فوتبال ليكس»، گزارشي جامع منتشر كرد.

به گزارش روز سه شنبه ايرنا، طي روزهاي گذشته چند سازمان و رسانه خبري در قالب ائتلافي به رهبري مجله آلماني اشپيگل و به استناد منبع ديگري كه با نام «فوتبال ليكس» شناخته مي شود، گزارش ها و قضايايي را منتشر كردند؛ روايت هايي متنوع و البته جنجال برانگيز كه شامل جزئيات برنامه هفت باشگاه اروپايي منچستريونايتد، رئال مادريد، آرسنال، بارسلونا، يوونتوس، بايرن مونيخ و آ.ث ميلان به منظور خروج از اتحاديه فوتبال اروپا (يوفا) و فدراسيون بين المللي فوتبال (فيفا) و بنيانگذاري رقابتي مستقل تحت عنوان سوپر ليگ، مي شود.
علاوه بر اين، جزئياتي در مورد نقش «جياني اينفانتينو» (دبيركل سابق يوفا و رييس كنوني فيفا) در كمك به 2 باشگاه منچسترسيتي و پاري سن ژرمن در سال 2014 به منظور دور زدن مقررات مربوط به بازي جوانمردانه مالي و فرار از مجازات هاي سنگين ناشي از آن و همچنين اعمال نفوذ وي در اعمال اصلاحات در قوانين كميته اخلاق فيفا، منتشر شد.
در اين بين، شبكه تلويزيوني «اي اس پي ان» در تلاش جهت روشن كردن مسائل مربوط به اين گزارش ها و حكايت ها، گزارشي جامع منتشر كرد كه از قرار زير است:

براي شروع از ابتدا به داستان نگاه مي كنيم، «فوتبال ليكس» چيست؟
فوتبال ليكس در ابتداي امر در پاييز 2015 در قالب يك تارنما آغاز به كار كرد و به طور مشخص بانك اطلاعاتي محسوب مي شد كه جزئيات توافق هاي نقل و انتقالاتي، قراردادهاي بازيكنان و ساير اطلاعات محرمانه را شامل مي شد و حداكثر تمركزش را بر بازيكنان و باشگاه هاي فوتبال پرتغالي معطوف كرده بود.
به دنبال فعاليت هاي اين تارنما، مراجع قانوني اقدام به بستن سرورهاي آن كردند و فوتبال ليكس كه با مشكل دسترسي و انتشار مواجه شده بود، به منظور ادامه كار بدون دردسر، به صورت زير زميني فعاليت هاي خود را پيگيري كرد.
در واقع آنها به جاي اينكه اسناد را به طور مستقل منتشر كنند، با مجله اشپيگل و سازمان ديگري موسوم به «سازمان همكاري هاي تحقيقاتي اروپايي» ائتلافي تشكيل دادند و به صورت شبكه اي روي پروژه هاي تحقيقاتي و مخفيانه مشغول به كار شدند.
در ميان تحقيقات اين شبكه، جزئيات مربوط به كميسيون پرداختي در ازاي انتقال «پل پوگبا» مهاجم فرانسوي شياطين سرخ از تورين به منچستر، قرارداد اوليه «گرت بيل» با رئال مادريد و همچنين اسناد مرتبط با حق السكوت «كريستيانو رونالدو» به قرباني آزار و تجاوز جنسي منتسب به وي، وجود دارد.

آيا اين اسناد معتبرند؟
در حالي كه صحت و سقم اسناد افشايي توسط فوتبال ليكس همواره مورد ابهام بوده است و از جمله اين ابهامات مي توان به برخي از اسناد مربوط به پرونده فساد اخلاقي و تجاوز رونالدو اشاره كرد؛ اما در باقي موارد تاكنون هيچ دليلي مبني بر تقلبي، جعلي و يا دستكاري بودن اسناد و اطلاعات اين تارنما ارائه نشده است، به عبارت بهتر، اين اسناد اطلاعات در نهايت اعتبار منتشر شده اند.

پرسش بعدي اين است كه آن ها چطور و از كجا به اين اطلاعات دسترسي پيدا مي كنند؟
اين بخش، نقطه پنهان و رمزآلود داستان است؛ اشپيگل مي گويد كه اطلاعاتش را از منبعي با نام مستعار «جان» دريافت مي كند و اين شخص در چندين مصاحبه با اشپيگل مدعي شده است كه اصالتا پرتغالي است و به دليل عدم احساس امنيت به بوداپست و سپس براي مدتي به مجارستان كوچ كرده و محل اقامت كنوني وي مخفي بوده و قابل شناسايي نيست.
جان مي گويد كه او صرفا يك هوادار فوتبال است كه چيزهاي زيادي در مورد افرادي كه اسناد را جابجا مي كنند، مي داند و اتهام هك كردن سرورهاي رايانه اي شركت ها و سازمان هاي ذيربط را به شدت رد كرده است.

آيا اين ادعاها با عقل جور در مي آيد؟
صادقانه اين طور نيست، مگر اينكه جان پر ارتباط ترين و البته رازدارترين آدم جهان براي خيلي ها باشد.
در واقع با توجه مطلق به وسعت اسنادي كه او به آن ها دسترسي دارد، به ويژه ايميل هاي داخلي صفي طويل از سازمان هاي متفاوت، باور اين ادعا كه او دوستان زيادي در گوشه و كنار جهان دارد، كمي سخت به نظر مي رسد.
اين در حالي است كه شماري از اين سازمان ها نيز خود را قرباني حملات سايبري اعلام كرده اند.
علاوه بر اين، جان دست كم در يك مورد به جرم تلاش براي اخاذي محكوم است؛ جرمي كه او را در معرض اتهام تهديد به افشا در صورت عدم پرداخت نيز قرار مي دهد.
يك نظريه محتمل اين است كه جان شخصا كار هك را انجام نمي دهد، اما او اين اطلاعات را از مجرمان سايبري كه به سرورهاي سازمان هاي دولتي و قضايي، باشگاه ها و حتي فيفا نفوذ مي كنند، به دست مي آورد.
در اين صورت، جنبه اخلاقي موضوع مطرح مي شود؛ در واقع در گزارش هفته گذشته روزنامه نيويورك تايمز، به عدم آرامش و احساس امنيت فيفا در خصوص نفوذي تازه پرداخته شده است.

درصورتي كه باشگاه هاي بزرگ تصميم به خروج از يوفا و تشكيل سوپر ليگ، آيا اتفاق بزرگي در شرف وقوع است؟
با اين وجود، انسجام و عملي بودن اين ايده همواره مورد بحث و اختلاف نظر بوده است؛ براي روشن شدن موضوع به تابستان 2016 باز مي گرديم، توافق يوفا با اتحاديه باشگاه هاي اروپايي براي چرخه اي سه ساله از سال 2018 تا 2021 در خصوص ليگ قهرمانان از حيث فرمت، چگونگي راهيابي و حتي جوايز تعيين شده براي برنده ها در حال انقضا بود. اين اتفاقات در حالي در شرف وقوع بود كه «ميشل پلاتيني» رييس اسبق يوفا محروم شد و «الكساندر چفرين» رييس كنوني اين نهاد هنوز به اين سمت منصوب نشده بود و متعاقبا صندلي قدرت خالي از سكنه بود؛ مذاكرات به دليل تقاضاي باشگاه هاي بزرگ براي درآمد بيشتر و جايگاه تضمين شده به درازا كشيده شد و در نهايت يوفا با حداكثر آراء نسبت به موضوع متقاعد شد.
مي توانيد تصور كنيد كه اين مذاكرات هم مانند تمامي مذاكرات با تهديدي معتبر و قابل اتكاء از سوي باشگاه ها يعني چيزي شبيه به خروج از ليگ قهرمانان اروپا و راه اندازي تورنمنت مستقل خودشان، به سود آنها به بار نشست.

آيا انقلابي رخ خواهد داد؟
اين موضوع در حال حاضر قابل بررسي نيست، اما پاسخ مثبت است. باشگاه هاي بزرگ تقاضاي درآمدهاي غير معقول دارند؛ چرا كه بسياري از آن ها را سرمايه گذاراني اداره مي كنند كه به دنبال بازگشت سود سرمايه گذاري شان هستند. با اين حساب يا يوفا (درست مثل 2 دهه گذشته) سهم و تضمين بيشتري به آن ها مي دهد يا بايد نظاره گر خروج آنها باشد.

ارتباط اين موضوعات با كمك اينفانتينو به منچسترسيتي و پاري سن ژرمن به منظور فرار از مجازات هاي مرتبط با قوانين بازي جوانمردانه مالي در سال 2014 چيست؟
پيش زمينه داستان به سال 2014 يعني هم زمان با اجرايي شدن قانون بازي جوانمردانه مالي يوفا باز مي گردد، قوانيني كه به موجب آن باشگاه ها مجبور بودند درآمدها و هزينه هاي خود را در دوره اي مشخص تراز كنند.
هر دو باشگاه به دليل عدم تطابق دخل و خرجشان مورد تحقيق و تفحص قرار گرفتند و قابل حدس است كه بسياري از باشگاه ها از اين بابت خشمگين شدند؛ چرا كه به عنوان مثال پاري سن ژرمن با سازمان جهانگردي قطر قراردادي به ارزش ميانگين 240 ميليون دلار در دوره اي پنج ساله به عنوان حامي مالي منعقد كرده بود، قراردادي كه پس از ارزيابي مجدد با شاخص «ارزش منصفانه بازار» تورمي 3 ميليون دلاري را موجب شده بود. اين اتفاق به وضوح با قوانين بازي جوانمردانه مالي در تناقض بود و اينكه آن ها چگونه بدون كوچكترين مجازاتي از مهلكه گريختند، جاي سوال دارد.
بر اين اساس هر 2 باشگاه يوفا را در صورت حذف از ليگ قهرمانان اروپا كه حداكثر مجازات در نظر گرفته شده براي نقض قوانين بازي جوانمردانه مالي است؛ به اقامه دعوا تهديد كردند و يوفا به رغم اينكه دلايل خود را مستدل مي ديد از كش دادن پرونده اجتناب كرد؛ چرا كه حتي اگر يك درصد هم دادگاه به سود اين دو باشگاه راي مي داد، وجهه اين نهاد اروپايي و شناخته شده خدشه دار مي شد.
بنابراين يوفا توافقي را پيش كشيد و اينفانتينو به عنوان يك وكيل كار كشته نيز وارد داستان شد و در نهايت با توافق صورت گرفته هر دو تيم تبرئه شدند!

اما آيا اين 2 باشگاه با كوچك ترين مجازات نيز روبرو نشدند؟
هم بله و هم نه؛ به عبارت ديگر آن ها جريمه و با محدوديت انتقال و تعدد بازيكنان مواجه شدند؛ در آن زمان اينفانتينو اعلام كرد كه هدف قوانين بازي جوانمردانه مالي جريمه كردن باشگاه ها نيست؛ بلكه كمك به آنها براي به دست آوردن ثبات و قابليت سرمايه گذاري از طريق كاهش هزينه ها بوده است و حذف اين 2 تيم از ليگ قهرمانان اروپا به تحقق اهداف يوفا كمكي نمي كرده است.

ارتباط اينفانتينو با كميته اخلاق چيست؟
اين داستان پشت پرده است؛ كميته اخلاق فيفا مستقل و متشكل از شعبه قضايي و تحقيقاتي است. پس از انتصاب اينفانتينو به سمت رياست اين شعبه ها (قضايي و تحقيقاتي)، حكم روساي قبلي تمديد نشد و 2 فرد ديگر با نام هاي «واسيليوس اسكوريس» و «ماريا كلوديا روخاس» يك قاضي كلمبيايي كه به عنوان بازرس همواره به شدت مورد انتقاد بوده است، استوارنامه هاي خود را دريافت كردند.

بنابراين اينفانتينو به جايگزين كردن روساي كميته اخلاق فيفا با دست نشانده هاي تحت كنترل خود، متهم است؟
تا اين حد نمي توان پيش رفت، اما مسئله قابل تامل اين است كه زماني كه روخاس و اسكوريس پيش نويس قوانين كميته اخلاق را تدوين كردند كه از جمله اين اصلاحات مي توان به اعمال قانون زمان (10 ساله) در مورد پروده هاي فساد مالي مقامات فيفا اشاره كرد، نسخه اي از آن را براي اينفانتينو ارسال و او نيز با كمال ميل و رضايت مندي پيشنهادات خود را اعلام و به اصطلاح در تدوين آن اعمال نفوذ كرد، موضوعي كه براي كميته اي كه خود را مستقل مي داند؛ چندان صورت خوشي ندارد.

و حالا با تمام تفاسير چه اتفاقي رخ خواهد داد؟
از قرار معلوم افشاگري هاي بيشتري در راه است، اما تا اينجا هيچ كدام از اطلاعات نه تنها دست اول نبوده، بلكه شواهد محكمي دال بر گناهكار بودن افراد دخيل در پرونده هاي مذكور وجود ندارد.
با اين حال، آنچه حائز اهميت است، ميزان استفاده باشگاه هاي بزرگ از اهرم قدرت به سود خودشان است، در واقع در پايان سال 2024 كه تمامي تفاهم نامه هاي موجود مابين باشگاه ها و هيات هاي حاكم و همچنين تقويم جهاني فوتبال منقضي خواهد شد، بي شك اتفاقات شكل متفاوتي به خود خواهد گرفت.
ورزشي**3991**1584