به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ هنگامی كه نخستین جنگ جهانی، دنیا را به خاك و خون كشیده بود، ایران نیز از عوارض آن بی نصیب نماند. در آن برهه روس ها وارد خاك كشور شدند و از هیچ جنایتی در حق مردم دریغ نكردند. ارتش انگلیس از یك طرف و نیروهای عثمانی از طرفی دیگر با زیر پا گذاشتن قوانین بین المللی به پیشروی در خاك ایران پرداختند. در این میان دولت ایران به دلیل ضعف و نداشتن نیروهای كارآمد قادر به جلوگیری از این رخدادها نبود. ارتش روسیه در گیلان و آذربایجان به چپاول دست زد و قدرت نظامی كشور نیز زیر نظر افسران روس بود و در یك كلام، كشور در آن زمان اوضاعی مغشوش و درهم ریخته داشت و هیأت حاكم به سبب ضعف خود، مردم را به حال خود رها كرده بودند.
در چنین شرایطی میرزا كوچك خان مقدمات نهضت جنگل را فراهم دید تا این كشتی توفان زده را به ساحل نجات برساند و به همین منظور به رشت رفت و مبارزه را نوعی وظیفه تشخیص داد. او با همراهی دیگر آزادی خواهان، مجمع روحانیان را تشكیل داد. میرزا و هم فكرانش پس از فراهم شدن زمینه مبارزه علنی با عوامل استعمار و استبداد با صدور بیانیه ای در 16 خرداد 1299 خورشیدی در رشت حكومت جمهوری اعلام كردند.
در همین زمان كودتای سوم اسفند 1299 خورشیدی به وقوع پیوست و رضاخان به عنوان نخست وزیر به قدرت رسید. از این رو با دستور احمدشاه قاجار، نیروهای دولتی به فرماندهی وی برای سركوب نیروهای جنگل به رشت اعزام شدند و به دلیل همكاری نیروهای دولتی روسیه با قوای نظامی رضاخان و خیانت بعضی از یاران میرزا، نهضت جنگل شكست خورد.
میرزا كوچك خان به همراه «كائوك آلمانی» سعی كردند، خود را از طریق بلندی های شمال غرب گیلان به خلخال برساند اما برف و سرما امان نداد و سرانجام در 11 آذر 1300 خورشیدی به شهادت رسید.
پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به مناسبت سالروز شهادت میرزا كوچك خان جنگلی با «عباس پناهی» عضو هیات علمی گروه تاریخ پژوهشكده گیلان شناسی به گفت وگو پرداخته است.
**ایرنا: نهضت جنگل به چه دلیل شكل گرفت؟
***پناهی: شكل گیری جنبش جنگل ریشه در ناكامی آرمان های رهبران و مجاهدان مشروطه داشت. پس از وقوع رویدادهایی كه به واقعه پارك اتابك و حوادث پس از آن منجر شد، هنگامی كه میرزا كوچك خان به دلیل تبعید در تهران به سر می برد، برنامه ای سیاسی و نظامی جهت مبارزه با فساد داخلی و مقابله با دخالت روسیه و انگلیس كه پس از قرارداد 1907میلادی ایران را به منطقه نفوذ تقسیم كرده بودند، طرح كرد. جمعی از سران ملّیون معتقد به اتخاذ روش ملایم و عده بیشتری لزوم اقدامات مسلحانه را در برابر دشمن تأكید میكردند. نتیجهای كه از این مذاكره به دست آمد این بود كه اگر یك كانون ثابت علیه بیدادگری های بیگانگان و نظام حاكمه كشور به وجود آید، میتواند در كاهش فشارها و ظلم و ستم موثر باشد.
میرزا كوچك خان كه روش مبارزه مسلحانه را بیشتر می پسندید و میدانست روش تسامح و مدارا نمیتواند برای مقابله با استبداد و تفكر استبدادی گزینه مناسبی باشد، داوطلب مبارزه شد و به همراه یكی از مجاهدین دوره مشروطیت یعنی میرزا علی خان دیوسالار به طرف مازندران رفت. ظلم و ستم فرادستان بر فرودستان كه همچون سنتی ویرانگر در جامعه ایرانی به ویژه در گیلان(به دلیل ساختار اجتماعی ارباب- رعیتی و درآمد قابل توجهی كه از راه كشاورزی به دست میآمد) بنا نهاده شده بود، دسیسه چینیهای استعمار و تجاوزهای مكرر همسایه شمالی و قطع امید از نهضت مشروطه در كسب اهداف آرمان خواهانه، همه موجب شد جنگلیها و در صدر آنان میرزا كوچك خان با كمترین امكانات و تجهیزات به اقدام هایی دست بزنند كه حداقل به سركوب جور و تعدی نظام حاكم و نجات مردم از وضعیت موجود منجر شد زیرا آنان معتقد بودند كه بر هر ایرانی واجب است كه وظیفه اش را نسبت به كشور و هموطنانش ادا و به اندازه توانش در این راه تلاش كند.
**ایرنا: چرا میرزا كوچك خان و سردار فاتح نیز مانند دیگر مشروطه خواهان عمل نكردند و علم مبارزه را برافراشتند؟
***پناهی: میرزا علی خان ملقب به سردار فاتح كه از افراد سرشناس در سركوبی محمدعلی شاه قاجار بود، در دوران مبارزه علیه استبداد با میرزا كوچك خان آشنا شده بود و هر دوی آنان از سردستههای مجاهدین به شمار می روند و تجربه های زیادی در فتح تهران و قزوین آموخته بودند اما تفاوت این 2 با دیگران در این بود كه اینان نمیتوانستند مانند بعضی دیگر از سران مشروطه وقتی به جاه و مقامی رسیدند، آرام بنشینند و همه چیز را تمام شده بپندارند. این 2 تَن پس از پیروزی مشروطه از جوشش نیفتادند زیرا میدیدند كه مشروطه نتوانسته است التیامی بر دردهایی باشد كه سر باز كرده است و چه بسا سران مجاهدین خود دست تعدی بر اموال و جان های مردم دراز كردهاند و حتی مجاهدان مخلصی چون ستارخان و باقرخان را از خود رانده و داعیه ستمگری را با دستان خود گسترده اند.
**ایرنا: به چه دلیل پس از مدتی میان میرزا كوچك خان و سردار فاتح جدایی افتاد؟
***پناهی: زیرا نظر سردار فاتح آن بود كه در جنگل های مازندران بهتر و سریع تر میتوان به تمهید مقدمات پرداخت چون اهل كجور و آشنا به مواضع جغرافیایی محل بود و اطمینان داشت كه پیروان فراوانی در این محل به دست می آورند. میرزا كه با این نظر موافق نبود پس از جدا شدن از سردار فاتح و حركت به طرف گیلان و آشنایی با ابراهیم حشمت، نخستین قدم برای تشكیل نهضت جنگل را برداشت.
**ایرنا: كمیته اتحاد اسلام چه بود و میرزا كوچك خان چه زمانی آن را تشكیل داد؟
***پناهی: میرزا در اردیبهشت 1293 خورشیدی پس از ورود به رشت به همراه تعدادی از رجال ملی و روحانی كمیته اتحاد اسلام را تشكیل داد كه اعضای كمیته عبارت بودند از حاجی میرزا محمدرضا حكیمی، حاجی سید محمود روحانی، حاجی شیخ علی علم الهدی، سید عبدالوهاب صالح، میرزا محمدی انشایی، شیخ بهاءالدین املشی، میر منصور هدی، شیخ محمود كسمایی، ابوالقاسم فربد، حسین كسمایی و... .
ابراهیم فخرایی نویسنده كتاب سردار جنگل در توصیف اتحاد اسلام مینویسد كه این هیأت مركز ثقل و مغز متفكر جنبش جنگل را تشكیل میداد. این گروه تا پایان دوره دوم جنبش، قلب تپنده جنبش جنگل بودند. در همین ایام هفت مرد مسلح (میرزا، ابراهیم حشمت، یك فرد تفنگ ساز و چهار تن فدایی گیلانی) كه جنگلی نامیده میشدند، پایه گذار قیام بیگانه ستیز و عدالت خواه نهضت جنگل شدند.
سرانجام میرزا و هم فكرانش با ایجاد این پشتوانه بزرگ در رشت به جنگل «تولم» رفتند و قیام خود را آغاز كردند. آنها در نخستین گام و در رویارویی با خوانین محلی كه نخستین مانع سر راه آنان بود، توانستند یكی از خوانین به نام عبدالرزاق شفتی را به همراه بیش از 200 تفنگچی از پا درآورند. این پیروزی با توجه به آرمانهای بلندپروازانه جنگلیها چندان مهم نبود اما به این دلیل كه نخستین نبرد آنها محسوب میشد، از اهمیت زیادی برخوردار بود و موجب دلگرمی و تقویت اعتماد به نفس آنان شد. انتشار این اخبار در منطقه، ترس و وحشت حاكم تالش را به همراه داشت. در نتیجه حاكم مستبد آن یعنی ضرغامالسلطنه (نصرتالله خان طالش) با نیروی زیادی به مقابله با جنگلیها پرداخت اما نیروی 400 تَنی او از 40 جنگلی در نبرد ماسوله شكست خوردند.
**ایرنا: شكست خوانین محلی به وسیله جنگلی ها چه تاثیری در منطقه داشت؟
***پناهی: گسترش قیام جنگل و شكست خوانین محلی، موجب محبوبیت آنان در میان مردم رشت و مناطق مجاور آن شد زیرا مردم گیلان پس از به دست گرفتن امور گیلان به وسیله روسها از دوطرف مورد غارت و توهین قرار گرفته بودند. از یك طرف فشار سیاسی و اقتصادی روسها و كمپانیهای اتباع آن و از طرف دیگر ظلم و ستمی كه از طرف ایادی وابسته به آنان صورت میگرفت. به طوری كه حاكمان محلی گیلان و حتی حكمران گیلان مستقر در رشت از كنسولگری روسیه واقع در رشت دستور میگرفت. اسماعیل جنگلی در توصیف حلقه به گوشی و ارادت مفاخرالملك حاكم گیلان نسبت به روسها مینویسد: «مفاخرالملك حتی به تلفنی كه از طرف كنسول به او میشد نخست تعظیم میكرد و سپس پاسخ میگفت».
**ایرنا: نیروهای جنگلی چه ایدئولوژی داشتند و چه اهدافی را دنبال می كردند؟
***پناهی: هدف جنگلیها از همان آغاز بسیار صریح و ساده بود و شامل اخراج نیروهای بیگانه، برقراری امنیت و رفع بی عدالتی، مبارزه با خودكامگی و استبداد می شد. جنگلیها ایدئولوژی خود را در روزنامهی جنگل چنین بیان كردهاند: «ما قبل از هر چیز طرفدار استقلال مملكت ایرانیم استقلالی به تمام معنی كلمه یعنی بدون اندك مداخله ی هیچ دولت اجنبی. اصلاحات اساسی مملكت و رفع فساد تشكیلات دولتی كه هر چه بر سر ایران آمده از فساد تشكیلات است. ما طرفدار یگانگی عموم مسلمانانیم، این است نظریات ما كه تمام ایرانیان را دعوت به هم صدایی كرده خواستار مساعدتیم.»
**ایرنا: پس از ناكامی نیروهای محلی در جنگ با جنگلی ها چه اقدام هایی از طرف روس ها و دولت مركزی صورت پذیرفت؟
***پناهی: روسها پس از این كه با ناكامی حكام محلی در نبرد با جنگلیها روبرو شدند، كوشیدند با نظامیان كارآزموده خود پیش از این كه جنبش جنگل تبدیل به قیامی عمومی شود، آنها را سركوب كنند. در نتیجه روسها برای تحقق این موضوع از مهر 1294 تا شهریور 1295 خورشیدی چند نبرد مستقیم با جنگلیها را تدارك دیدند كه در نهایت به موفقیتی دست نیافتند زیرا روسها عملاً در نبردهای «ماكلوان، شاندرمن و خمام» متحمل شكست سختی از نیروهای جنگلی شدند. سرانجام به دستور دولت مركزی مفاخرالملك با 700 نیرو به فرماندهی اشجعالدوله اسالمی به نبرد جنگلیها رفت اما این نیروی بزرگ در آبان 1295خورشیدی در «كسماء» شكست خورد و مفاخرالملك نیز كشته شد.
از این زمان جنبش جنگل به عنوان نیروی سیاسی و نظامی مهمی در گیلان شهرت یافت و تا اردیبهشت 1298 خورشیدی كه حاج احمد كسمایی از جنبش بیرون رفت و ابراهیم حشمت نیز تسلیم شد، اوج افتخارات جنبش و كامیابیهای آن به شمار میآید.
جنگلیها از فروردین تا بهمن 1296 خورشیدی كه نظامیان روسی از ایران خارج شدند با خوانین محلی درگیر بودند. در طی این زمان، جنگلیها توانستند قلمرو خود را از یك طرف به مناطق شرقی گیلان و مناطق غربی آن یعنی تالش و خلخال نیز گسترش دهند. از بهمن 1296 خورشیدی روسها به جهت وقوع انقلاب بلشویكی تصمیم به خروج از گیلان گرفتند اما به دلیل اینكه خروج آنها موجب ایجاد هرج و مرج در گیلان میشد، «باراتوف» فرمانده نیروهای روسی برای این كه نیروهایش مورد هجوم جنگلیها قرار نگیرند، قرارداد منع تعرض با «هیأت اتحاد اسلام» منعقد كرد. این قرارداد نشان دهنده پذیرش قدرت جنگلیها از طرف روسها بود، به طوری كه روسها، جنگلیها را به عنوان یك قدرت سیاسی و نظامی پذیرفته بودند.
**ایرنا: پس از خروج نیروهای روسی از گیلان و عدم موفقیت انگلیسی ها در جلب نظر میرزا، تیمورتاش به گیلان اعزام شد. در این دوره چه اقدام هایی از ناحیه او صورت گرفت؟
***پناهی: خروج نیروهای روسی از گیلان موجب ترس و واهمه انگلیسیها شد، در نتیجه آنها تلاش كردند با ارسال نمایندگانی، میرزا كوچك خان و سران جنگل را به وثوقالدوله و انگلیس متمایل كنند اما عدم موفقیت انگلیسیها موجب شد تا تیمورتاش (سردار معظم خراسانی) كه فرد مصممی برای سركوب جنبش جنگل بود، به گیلان اعزام شود. در دوره او جنایتهای زیادی علیه جنبش و مردم گیلان صورت پذیرفت. تیمورتاش با استفاده از حربههای سیاسی و نیرنگ توانست حاج احمد كسمایی و ابراهیم حشمت را از كنار میرزا جدا كند و با این اقدام، ضربهای جبران ناپذیر بر او و جنبش وارد سازد. این اقدام تیمورتاش آغازی بر فروپاشی جنبش جنگل بود.
تیمورتاش پس از آن با توجه به فعالیت شدید بلشویكها در گیلان، تلاش كرد تا با به روش های مختلف، جنبش جنگل را وابسته به جریان بلشویكی نشان دهد و از طرفی بر ترس مردم از تداوم جنبش جنگل و افزایش ناامنی در گیلان دامن زند.
**ایرنا: چه عواملی باعث شكست میرزا و نیروهایش شد؟
***پناهی: عدم نتیجهگیری جنبش جنگل و بلاتكلیفی در میان سران جنبش، افزایش هرج و مرج و نارضایتی عمومی، خستگی نیروهای جنبش جنگل به ویژه نظامیان گمنام از یك طرف و تفاهم پنهانی شوروی و انگلیس درباره سیاست های جهانی به ویژه ایران موجب قربانی شدن جنبش جنگل و میرزا شد. سرانجام نتیجه پشت كردن بلشویك ها به جنبش، تطمیع زمین داران بزرگ گیلان به وسیله وزیر جنگ و گسترش ناامیدی در میان جنگلی ها به شكست نهایی جنگل و خاموش شدن شمع زندگی میرزا كوچك خان در 11 آذر 1300 خورشیدی منجر شد.
**ایرنا: با توجه به اینكه میرزا از رهبری قوی برخوردار بود، چرا نتوانست ارزیابی دقیقی از دولت شوروی و بلشویك ها به عمل آورد؟
***پناهی: از زاویه و نگاه رهبری در جنبش جنگل می توان میرزا كوچك خان را رهبری كاریزماتیك اما بدون تجربه دیپلماسی یاد كرد كه در تلاطم جریان های سیاسی توانست جنبشی را به مدت هفت سال رهبری كند. هرچند ارزیابی وی از دولت شوروی و بلشویك ها چندان به نفع وی و جنبش جنگل تمام نشد. این خطای تاكتیكی میرزا كوچك خان ناشی از عدم تجربه وی به شمار نمی رود زیرا بلشویك ها هم زمان با قیام جنگلی ها، قدرت را در روسیه به دست گرفتند و بازتابی از كارنامه و روش سیاسی آنها در جهان آن روز به ثبت نرسیده بود. با این وجود مواجهه میرزا كوچك خان با آنها و احتیاط در مناسبات سیاسی با بلشویك ها نشان دهنده عدم اعتماد كامل به آنان بوده است.
پژوهشم9370**2002**9131
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۳۹۷ - ۰۹:۲۵
تهران- ایرنا- عباس پناهی عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه گیلان معتقد است از زاویه و نگاه رهبری در جنبش جنگل می توان میرزا كوچك خان را رهبری كاریزماتیك اما بدون تجربه دیپلماسی یاد كرد كه در تلاطم جریان های سیاسی توانست جنبشی را به مدت هفت سال رهبری كند.