تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۳۹۷ - ۰۹:۴۸

تهران- ايرنا- گزارش منتشرشده از سوي مركز آمار ايران درخصوص «دخل و خرج خانوار در سال 1396» راوي 2 نكته مهم است: نكته اول اينكه «ميل نهايي به پس‌انداز» در سال 1396 تقريبا چسبنده بوده است. نكته دوم اينكه سهم «مخارج خوراكي» از كل مخارج بين دو گروه خانوار كم‌درآمد و پر‌درآمد تفاوت چشمگير دارد.

گزارش منتشرشده از سوي مركز آمار ايران درخصوص «دخل و خرج خانوار در سال 1396» راوي 2 نكته مهم است: نكته اول اينكه «ميل نهايي به پس‌انداز» در سال 1396 تقريبا چسبنده بوده است. به ‌طور متوسط هر خانوار شهري ايراني در سال گذشته حدود 36 ميليون و 700 هزار تومان از محل‌هاي مختلف درآمد كسب كرده است. حدود 90 درصد از آن؛ يعني معادل 33 ميليون تومان را صرف «مخارج خوراكي و غيرخوراكي» و 10 درصد باقيمانده را نيز «پس‌انداز» كرده است. اين تركيب دخل‌وخرج نشان مي‌دهد درآمد خانوار نمونه در سال گذشته نسبت به سال قبل از آن حدود 15.7 درصد افزايش يافته است. اما اين افزايش باعث افزايش ميل نهايي به پس‌انداز نشده، بلكه عمدتا صرف مخارج غيرخوراكي شده است. نكته دوم اينكه سهم «مخارج خوراكي» از كل مخارج بين دو گروه خانوار كم‌درآمد و پر‌درآمد تفاوت چشمگيري دارد؛ درحالي‌كه سهم مخارج خوراكي از كل مخارج خانوار در دهك اول 50 درصد بوده و اين نسبت براي دهك دهم تنها 16 درصد بوده است. نكته سوم تفاوت قابل توجه «وزن خانوارهاي دهك‌ها» بين استان‌هاي مختلف است؛ به‌طوري‌كه در استان كرمان حدود 60 درصد خانوارها در دهك‌هاي اول تا چهام قرار گرفته‌اند؛ اما در دو استان مازندران و تهران كمتر از 12 درصد از خانوارها در اين دهك‌ها قرار دارند.

بر مبناي گزارش منتشر شده از سوي مركز آمار ايران، در سال 1396 در مجموع هر خانوار شهري به‌طور متوسط حدود 36 ميليون و 700 هزار تومان از محل‌هاي مختلف درآمد كسب كرده است. از اين درآمد حدود 33 ميليون تومان، يعني معادل 90 درصد آن را صرف مخارج خوراكي و غيرخوراكي و 10 درصد آن را پس‌انداز كرده است؛ به اين معني كه با تقريب مي‌توان گفت ميل نهايي به پس‌انداز خانوارهاي شهري در سال گذشته حدود 10 درصد بوده است. به‌علاوه، در حالي كه درآمد خانوار در سال گذشته نسبت به سال قبل از آن حدود 15.6 درصد افزايش يافته اما ميل نهايي به پس‌انداز تقريبا ثابت مانده است. به اين معنا كه ميل نهايي به پس‌انداز در سال‌ قبل تقريبا چسبنده بوده و خانوارها درآمد مازاد خود را صرف خريد كالاهاي لوكس غيرخوراكي مي‌كنند. در سال 1396 در حالي كه مخارج روي اقلام خوراكي 15.2 درصد افزايش يافته، مخارج روي كالاهاي غيرخوراكي حدود 16 درصد افزايش يافته است. نكته مهم ديگر اين است كه سهم اقلام خوراكي در سبد مخارج كلاس‌هاي مختلف درآمدي تفاوت چشمگيري دارد؛ در حالي كه سهم كالاهاي خوراكي در سبد مصرفي خانوارهاي فقير حدود 50 درصد بوده اين سهم براي خانوارهاي با درآمد بالا تنها 16 درصد بوده است.

** گزارش بودجه سالانه
مركز آمار ايران گزارش مربوط به «نتايج آمارگيري از هزينه و درآمد خانوارهاي شهري» را براي سال 1396 منتشر كرد. اين گزارش آمار توصيفي خانوارها و همچنين توزيع و تركيب هزينه و درآمد خانوارهاي شهري را به تصوير مي‌كشد. به‌طوري كه متغيرهايي مانند «سطح درآمد خانوار در سال 1396»، «سطح مخارج خانوار در سال 1396» و «تركيب اجزاي مخارج و درآمدهاي خانوارها» و «سبد مصرفي و درآمدي خانوارها در استان‌هاي مختلف» را ارائه مي‌دهد. هر خانوار در هر دوره مالي ابتدا درآمد دوره‌اي خود را دريافت كرده، سپس بخشي از آن را صرف هزينه‌هاي ضروري و غيرضروري خود مي‌كند. درآمد از محل‌هايي مانند دستمزد، سود و اجاره كسب شده و هزينه‌ها نيز صرف محل‌هاي هزينه‌اي، خوراكي و غيرخوراكي مي‌شود. اختلاف دو سطح درآمد و مخارج يا پس‌انداز مي‌شود (در صورتي كه درآمد بيشتر از هزينه باشد) يا هم از پس‌اندازهاي سال قبل برداشته مي‌شود. (در صورتي كه هزينه‌ها بيشتر از درآمدهاي دوره باشد.) بنابراين اين گزارش به نوعي تغيير رفاه خانوارها را نمايندگي مي‌كند.

** ميل به پس‌انداز اجتماعي
بر حسب گزارش مذكور، سال گذشته در مجموع هر خانوار شهري ايراني حدود 36 ميليون و 700 هزار تومان از محل‌هاي مختلف دستمزد، سود و اجاره درآمد كسب كرده است كه حدود 33 ميليون تومان از آن را صرف هزينه‌هاي مختلف سالانه خود كرده است. اگرچه اين گزارش اشاره مستقيمي به سطح پس‌انداز نمي‌كند اما مي‌توان اختلاف سطح درآمد از هزينه‌ها را به‌عنوان پس‌انداز سالانه هر خانوار ايراني تلقي كرد؛ بنابراين مي‌توان گفت سطح پس‌انداز هر خانوار شهري ايراني در سال گذشته حدود 3 ميليون و 700 هزار تومان بوده است. به تعبيري ديگر، سال گذشته هر خانوار ايراني 90 درصد از درآمد خود را صرف مخارج مختلف و 10 درصد باقي‌مانده را پس‌انداز كرده است. اگر درآمد هر خانوار را به‌عنوان نماينده‌اي از توليد ناخالص داخلي و مخارج خانوارها را بتوان به‌عنوان مخارج مصرفي كل اقتصاد دانست، اين آمار نشان مي‌دهد در سال گذشته «ميل نهايي به پس‌انداز اجتماعي» حدود 10 درصد بوده است. در مقياس ماهانه درآمد خانوار نمونه 3 ميليون و 57 هزارتومان، مخارج 2 ميليون و 746 هزار تومان و پس‌انداز حدود 311 هزارتومان بوده است.

** چسبندگي ميل به پس‌انداز
در مجموع سال گذشته سطح درآمد هر خانوار شهري ايراني نسبت به سال 1395 حدود 15.6 درصد افزايش يافته است. به عبارت ديگر، هر خانوار ايراني از محل‌هاي درآمدي خود مانند دستمزد و سود در سال 1396 نسبت به سال قبل ازآن افزايش درآمد داشته است؛ بخشي از اين افزايش درآمد را مي‌توان به افزايش حداقل حقوق و دستمزد در سال گذشته و بخشي ديگر را به عوامل ديگر مانند رشد اقتصادي نسبت داد. به‌علاوه، سطح هزينه هر خانوار ايراني در سال گذشته نسبت به سال قبل از آن نيز حدود 15.7 درصد افزايش يافته است؛ افزايش رشد يكسان درآمد و هزينه در دو سال متوالي راوي اين نكته است كه ميل به پس‌انداز خانوار در اين دو سال تغيير نكرده است. به عبارت ديگر، خانوار به همان نسبتي كه به درآمد او اضافه شده، صرف مخارج و هزينه‌ها كرده است. اگر مقياس خانوار را به كل اقتصاد نسبت دهيم، اين نكته به اين معناست كه افزايش درآمد و رشد اقتصادي اثر قابل‌ملاحظه‌اي روي ميل نهايي به پس‌انداز ندارد. اين در حالي است كه انتظار مي‌رود قبل از افزايش درآمد، خانوارها هزينه‌هاي اساسي خود را پوشش داده باشند به‌طوري كه افزايش درآمدهاي بعدي صرف پس‌انداز آنها شود. بنابراين اينكه افزايش درآمد ميل نهايي به پس‌انداز را افزايش نداده به اين معني است كه خانوارها در سال 1395 هزينه‌ها و مخارج پاسخ داده نشده‌اي داشته‌اند.

** پايان يك روند مثبت
از مجموع حدود 33 ميليون تومان هزينه خانوار شهري در سال گذشته، حدود 23 درصد صرف «هزينه‌هاي خوراكي و دخاني» و 77 درصد سهم «هزينه‌هاي غيرخوراكي» شده است. به‌علاوه، بررسي‌ها نشان مي‌دهد در سال گذشته نسبت به سال قبل از آن خانوارها تمايل خفيفي به سمت هزينه‌هاي غيرخوراكي داشته‌اند، به‌طوري كه در سال 1396 نسبت به سال قبل از آن در حالي كه «هزينه‌هاي خوراكي و دخاني» 15.2 درصد رشد را تجربه كرده‌اند، هزينه‌‌هاي غيرخوراكي حدود 16 درصد رشد داشته‌اند. اين تغيير خفيف نشان مي‌دهد بخشي از اثرات منفي رفاهي سال‌هاي ابتدايي دهه جاري، در سال قبل در حال برگشت بود اما با توجه به تورم اتفاق افتاده در سال‌جاري، انتظار نمي‌رود اين روند رو به رشد با سرعت خفيف ادامه داشته باشد.

** تركيب سبد سفره گروه‌ها
در بخشي از اين گزارش، مركز آمار ايران تركيب هزينه خانوارها را بر حسب طبقات درآمدي آنها گزارش مي‌كند. بررسي‌ها نشان مي‌دهد هرچه از سمت طبقات پايين به سمت طبقات درآمدي بالا حركت كنيم هزينه‌هاي خوراكي و دخاني سهم كمتري در كل سبد مخارج خانوار دارد. به‌عنوان مثال، تركيب سبد مخارج خانوارها در پايين‌ترين طبقه درآمدي حدود 50 درصد و 50 درصد بوده است. اين در حالي است كه اين تركيب براي خانوارهاي در آخرين طبقه درآمدي به 16 و 84 درصد به نفع مخارج غيرخوراكي تغيير كرده است. به اين معني كه خانوارهاي فقير حدود 50 درصد از درآمد مخارج خود را صرف اقلام خوراكي و دخاني مي‌كنند اما اين نسبت براي خانوارهاي با درآمد بالاتر تنها حدود 16 درصد بوده است.

** تركيب سبد خوراكي و غير خوراكي
بر مبناي گزارش مذكور در ميان سبد غيرخوراكي خانوارهاي شهري، بيشترين وزن مربوط به گروه مسكن بوده است؛ به‌طوري‌كه هر خانوار شهري به‌طور متوسط حدود 43 درصد از مخارج خود را صرف مسكن كرده است. بعد از آن گروه «حمل‌و‌نقل و ارتباطات» با حدود 16 درصد و «بهداشت و درمان» با حدود 14 درصد در رديف‌هاي بعدي قرار گرفته‌اند. در ميان سبد خوراكي نيز گروه «آرد، رشته، غلات، نان و فرآورده‌هاي آن» با ثبت حدود 22 درصد بيشترين وزن را در سبد خوراكي خانوار داشته است. بعد از آن «گوشت» با 20.4 درصد و ميوه‌ها و سبزي‌ها با حدود 17 درصد بيشترين سهم را در اقلام خوراكي خانوار داشته‌اند.

** فراواني خانوارها در دهك‌ها
در آخرين گزارش مركز آمار 18 هزار و 701 خانوار به‌عنوان جامعه آماري در نظر گرفته شده است. در اين گزارش، تعداد خانوارها بر حسب ميزان هزينه‌اي كه در سال گذشته كرده‌اند، به تفكيك آمده است. در كل كشور، بيشترين فراواني در گروه هزينه‌اي 19 ميليون و 500 هزار تومان تا 27 ميليون تومان (دهك ششم هزينه‌اي) قرار دارد. تقريبا 21 درصد از خانوارهاي كشور در سال گذشته بين 19.5 تا 27 ميليون تومان هزينه داشته‌اند؛ يعني به ازاي هر 5 خانوار، يك خانوار درآمد ماهانه‌اش بين 1.6 تا 2.2 ميليون تومان بوده است. پس از اين گروه، بيشترين فراواني در دو گروه با هزينه سالانه 27 تا 36 ميليون تومان و 12 تا 16.5 ميليون تومان قرار دارد. نكته‌ قابل توجهي كه از اين داده‌ها قابل استخراج است، اينكه 30 درصد خانوارهاي كشور، هزينه سالانه كمتر از 16.5 ميليون تومان در سال داشته‌اند. يعني حدود يك سوم از خانوارهاي كشور در سال گذشته، كمتر از يك ميليون و 375 هزار تومان در ماه هزينه كرده‌اند. از طرف ديگر، هزينه ماهانه تقريبا 11 درصد خانوارهاي كشور بيش از 4 ميليون تومان در سال 96 ثبت شده است. نزديك به 6 درصد خانوارها نيز در سال گذشته بيش از 5 ميليون تومان در ماه هزينه كرده‌اند.

وضعيت استان‌ها: حدود يك سوم خانوارهاي كشور در دهك‌هاي اول تا چهارم هزينه‌اي قرار دارند. مطابق گزارش مركز آمار، سال گذشته بيش از 30 درصد از خانوارها، در ماه كمتر از يك ميليون 375 هزار تومان هزينه كرده‌اند. در بين استان‌ها، بيشترين فراواني دهك‌هاي پايين در استان كرمان قرار دارد، به‌طوري كه 60 درصد خانوارهاي ساكن در اين استان در دهك اول تا چهارم هزينه‌اي قرار گرفته‌اند. وضعيت در استان سيستان و بلوچستان مشابه استان كرمان است. در مقابل، در دو استان تهران و مازندران كمترين فراواني خانوارها در دهك‌هاي پايين درآمدي قرار دارد. در استان تهران، 11.5 درصد خانوارها هزينه ماهانه كمتر از يك ميليون و 375 هزار تومان داشته‌اند. در مقابل 11 درصد از خانوارهاي كشور در دهك‌هاي نهم و دهم هزينه‌اي (درآمد بيش از 4 ميليون تومان در ماه) قرار گرفته‌اند. در استان تهران هزينه يك پنجم خانوارها در ماه بيش از 5 ميليون تومان ثبت شده (دهك دهم)، اما درصد خانوارهاي با اين شرايط در استان سيستان و بلوچستان معادل 1.7 درصد بوده است. به‌طور كلي كمترين فراواني دهك‌هاي نهم و دهم درآمدي نيز در استان كرمان گزارش شده است.

** وضعيت درآمدي
دسته‌بندي‌اي كه در مورد هزينه خانوارها شده، در مورد درآمدها نيز عينا آمده است. دهك ششم درآمدي همانند دهك هزينه‌اي بيشترين فراواني را دارد؛ به‌طوري كه 20 درصد خانوارها سال گذشته درآمد سالانه بين 19.5 ميليون تومان تا 27 ميليون تومان داشته‌اند. اما در سال گذشته معادل 5 درصد از خانوارهاي كشور، درآمد ماهانه كمتر از 625 هزار تومان در ماه داشته‌اند. در مقابل، درآمد بيش از 8 درصد خانوارها، بيش از 5 ميليون تومان در ماه ثبت شده است. توزيع استاني دهك‌هاي درآمدي تقريبا مشابه دهك‌هاي هزينه‌اي بوده است. مثلا در استان تهران حدود 38 درصد خانوارها، با درآمد ماهانه بيش از 4 ميليون تومان در ماه زندگي كرده‌اند. محاسبات نشان مي‌دهد 17.7 درصد از خانوارهاي كشور درآمد ماهانه كمتر از يك ميليون و 375 هزار تومان داشته‌اند. اين عدد براي استان‌هاي تهران و البرز كمتر از 5 درصد و براي استان مازندران حدود 6 درصد بوده است. در مقابل در استان سيستان و بلوچستان، بيش از 50 درصد خانوارها با درآمد ماهانه كمتر از يك ميليون و 375 هزار تومان زندگي خود را گذرانده‌اند.

** سنجش درآمد با معيار تحصيل
مركز آمار كشور متوسط درآمد سالانه يك خانوار شهري را بر حسب انواع درآمد و سطح سواد سرپرست خانوار در سال 96 را نيزمنتشر كرده است. براساس آمار منتشر شده، متوسط تعداد افراد در خانوارها در كل كشور 3.43 نفر است كه متوسط تعداد افراد داراي درآمد در خانوارهاي كل كشور 1.47 نفر گزارش شده است. آمار نشان مي‌دهد متوسط درآمد سالانه يك خانوار شهري در سال گذشته، 36 ميليون و 684 هزار و 800 تومان بوده است كه از اين ميزان 12 ميليون و 604 هزار و 200 تومان آن از درآمد حقوق‌بگيري، 5 ميليون و 905 هزار و 900 تومان آن از درآمد مشاغل آزاد و 18 ميليون و 174 هزار و 700 تومان آن از درآمد‌هاي متفرقه كسب شده است. درآمدهاي متفرقه شامل تمامي وجوه و ارزش كالاهايي كه خانوارها از طريقي غير از اشتغال اعضاي خود دريافت كرده تعريف شده است مانند اجاره اموال منقول و غيرمنقول، حقوق بازنشستگي، دريافت يارانه و... كه درآمد متفرقه خانوارها به حساب مي‌آيد.

مركز آمار كشور درآمدهاي خانوارهاي شهري را در 8 گروه شامل سرپرست خانوار بي‌سواد، باسواد بدون مدرك، كمتر از ششم ابتدايي، ششم ابتدايي تا سوم راهنمايي، متوسط تا كمتر از ديپلم، ديپلم تا كمتر از ليسانس و ليسانس تا كمتر از فوق ليسانس و فوق ليسانس و بالاتر طبقه‌بندي كرده است. براساس اين دسته‌بندي، درصد خانوارهاي نمونه شهري در سال 96 كه سرپرست خانوار بي‌سواد بوده 14.6 درصد از كل خانوارهاي شهري را تشكيل مي‌دهد. متوسط تعداد افراد در خانوارهاي بي‌سواد 2.98 و متوسط تعداد افراد داراي درآمد در اين خانوارها 1.59 نفر بوده است. در اين خانوارهاي شهري كه سرپرست آنها بي‌سواد بوده‌اند متوسط درآمد سالانه آن 23 ميليون و 193 هزار و 800 تومان گزارش شده است.

در گروه خانوارهايي كه سرپرست آنها باسواد بدون مدرك بوده است، متوسط تعداد افراد در خانوارها 3.25 نفر و متوسط تعداد افراد داراي درآمد در خانوارها 1.63 نفر بوده است. در خانوارهاي باسواد بدون مدرك كه حدود 2.7 درصد از كل خانوارهاي شهري را تشكيل مي‌دهند، ميانگين درآمد سالانه 27 ميليون و 631 هزار و 100 تومان برآورد شده است. در گروه خانوارهاي شهري كه سطح سواد آنها كمتر از ششم ابتدايي بوده است، بعد خانوار 3.57 نفر و متوسط تعداد افراد داراي درآمد در خانوارها 1.53 نفر بوده است. متوسط درآمد سالانه اين گروه خانوار شهري نيز حدود 29 ميليون و 932 هزار و 900 تومان برآورد شده است. اين گروه 22.6 درصد از كل خانوارهاي شهري را تشكيل مي‌دهند.

در گروه چهارم كه سطح سواد ششم ابتدايي تا سوم راهنمايي در نظر گرفته شده در سال گذشته، 17.4 درصد از خانوارهاي شهري قرار دارند. در اين گروه، متوسط تعداد افراد در خانوارها 3.64 نفر و متوسط تعداد افراد داراي درآمد 1.39 نفر برآورد شده است كه اين افراد طي يك سال به‌طور متوسط درآمدي در حدود 31 ميليون و 742 هزار و 900 تومان داشته‌اند. نكته قابل توجه در آمار منتشر شده سال 96 اين است كه در خانوارهاي شهري با سطح سواد متوسطه تا كمتر از ديپلم، متوسط درآمد سالانه كمتر از خانوارهاي شهري با سطح سواد ششم ابتدايي تا سوم راهنمايي بوده است. گزارش مركز آمار نشان مي‌دهد در خانوارهاي شهري با سطح سواد متوسطه تا كمتر از ديپلم، متوسط تعداد افراد در خانوار 3.65 نفر و متوسط تعداد افراد داراي درآمد در خانوارها 1.33 نفر برآورد شده است. متوسط درآمد اين خانوارها در سال 96، حدود 29 ميليون و 157 هزار و 100 تومان بوده است. اين گروه 1.3 درصد از كل خانوارهاي شهري را به خود اختصاص داده‌اند.

گزارش منتشر شده از متوسط درآمد سالانه يك خانوار شهري بر حسب سطح سواد آنها در سال 96 نشان مي‌دهد كه درآمد خانوارهاي با سطح سواد ديپلم به بالا رشد چشمگيري به نسبت خانوارهايي كه سطح سواد آنها كمتر از ديپلم بوده، دارد. آمار نشان مي‌دهد در گروه خانوارهاي شهري كه سطح سواد آنها ديپلم تا كمتر از ليسانس بوده است متوسط تعداد افراد در خانوار‌ها 3.46 نفر و متوسط تعداد افراد داراي درآمد در خانوار 1.39 نفر گزارش شده كه اين افراد به‌طور متوسط درآمد 41 ميليون و 443 هزار و 400 تومان در سال معادل حدودا 3 ميليون و 400 تومان در ماه داشته‌اند. اين گروه از خانوارها با 27.2 درصد، بيشترين سهم را در كل خانوارهاي شهري به خود اختصاص داده‌اند.

درآمد خانوارهاي با سطح سواد ليسانس تا كمتر از فوق ليسانس 55 ميليون و 384 هزار تومان در سال برآورد شده كه در اين گروه متوسط تعداد افراد در خانوار 3.34 نفر و متوسط تعداد افراد داراي درآمد در خانوارها 1.46 نفر بوده است. 9.9 درصد از خانوارهاي شهري در سال 96 در اين گروه قرار داشته‌اند. آخرين گروه درآمدي نيز سطح سواد فوق ليسانس و بالاتر داشته‌اند كه متوسط تعداد افراد اين گروه 3.38 نفر و متوسط تعداد افراد داراي درآمد 1.45 نفر بوده است. متوسط درآمد سالانه آنها نيز 70 ميليون و 704 هزار و 100 تومان اعلام شده كه به‌طور ماهانه 5 ميليون و 900 تومان محاسبه مي‌شود. خانوارهايي كه سطح سواد سرپرست خانوار آنها فوق ليسانس و بالاتر است 4.3 درصد از كل خانوارهاي شهري را به خود اختصاص داده‌اند.

*منبع: روزنامه دنياي اقتصاد؛ 1397،9،26
**گروه اطلاع رساني**1699**2002