تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۳۹۷ - ۱۴:۲۸

ساری -ایرنا - یلدا یا به اصطلاح مازندرانی چله شو كه به اختلاف چند ثانیه مفتخر به نام طولانی ترین شب سال است، سنت ها و آیین دورهمی های صمیمانه كهنی را طی هزاران سال به نام خود ثبت كرده است از تفال تا قصه و شب نشینی هایی با رنگ و بوی گذشته ها.

ایرانیان نزدیك به چند هزار سال است كه شب یلدا آخرین شب پاییز را كه درازترین و تاریكترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار می مانند و در كنار یكدیگر خود را سرگرم می دارند.
این شب به زمان بین غروب آفتاب از 30 آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) اطلاق می شود. ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام شب یلدا را جشن می گیرند. این شب در نیم كره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن زمان به بعد طول روز بیش تر و طول شب كوتاه تر می شود.
واژهٔ یلدا ریشهٔ سریانی دارد و به معنای ولادت و تولد است. منظور از تولد، ولادت خورشید (مهر/میترا) است. رومیان آن را «ناتالیس آنایكتوس» یعنی روز تولد مهر شكست ناپذیر می نامند. ابوریحان بیرونی از این جشن با نام «میلاد اكبر» نام برده و منظور از آن را میلاد خورشید دانسته است.
یلدا و جشن هایی كه در این شب برگزار می شود، یك سنت باستانی است. مردم روزگاران دور و گذشته، كه كشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشكیل می داد و در طول سال با سپری شدن فصل ها و اختلافات آنها بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند كارها و فعالیت های خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و كوتاهی روز و شب و جهت و حركت و قرار ستارگان تنظیم كنند.
آنان ملاحظه می كردند كه در بعضی ایام و فصول روزها بسیار بلند می شود و در نتیجه در آن روزها، از روشنی و نور خورشید بیشتر می توانستند استفاده كنند. این اعتقاد پدید آمد كه نور و روشنایی و تابش خورشید نماد نیك و موافق بوده و با تاریكی و ظلمت شب در نبرد و كشمكش اند.
مردم دوران باستان و از جمله اقوام آریایی، از هند و ایرانی - هند و اروپایی، دریافتند كه كوتاه ترین روزها، آخرین روز پاییز و شب اول زمستان است و بلافاصله پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شب ها كوتاهتر می شوند، از همین رو آن را شب زایش خورشید نامیده و آغاز سال قرار دادند.
بدین سان در دوران كهن فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد شروع می شد و در اوستا، واژه Sareda, Saredha «سَرِدَ» یا «سَرِذَ» كه مفهوم «سال» را افاده می كند، خود به معنای «سرد» است و این به معنی بشارت پیروزی «اورمزد» بر اهریمن و روشنی بر تاریكی است.
در آثارالباقیه ابوریحان بیرونی، ص 255، از روز اول دی ماه، با عنوان خور نیز یاد شده است و در قانون مسعودی نسخه موزه بریتانیا در لندن، 'خُره روز' ثبت شده، اگرچه در برخی منابع دیگر «خرم روز» نامیده شده است.
در برهان قاطع ذیل واژه یلدا چنین آمده است:یلدا شب اول زمستان و شب آخر پاییز است كه اول جَدی و آخر قوس باشد و آن درازترین شب هاست در تمام سال و در آن شب و یا نزدیك به آن شب، آفتاب به برج جدی تحویل می كند و گویند آن شب به غایت شوم و نامبارك است و بعضی گفته اند شب یلدا یازدهم جدی است.تاریكی نماینده اهریمن بود و چون در طولانی ترین شب سال، تاریكی اهریمنی بیشتر می پاید، این شب برای ایرانیان نحس بود و چون فرا می رسید، آتش می افروختند تا تاریكی و عاملان اهریمنی و شیطانی نابود شده و بگریزند، مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایكوبی و گفتگو به سر می آوردند و خوانی ویژه می گستردند، هرآنچه میوه تازه فصل كه نگاهداری شده بود و میوه های خشك در سفره می نهادند.
سفره شب یلدا، «میَزد» نام داشت و شامل میوه های تر و خشك، نیز آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، لُرك كه از لوازم این جشن و ولیمه بود، به افتخار و ویژگی «اورمزد» و «مهر» یا خورشید برگزار می شد.
در آیین های ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی می گستردند كه بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآورده ها و فرآورده های خوردنی فصل و خوراك های گوناگون، خوراك مقدس مانند «می زد» نیز نهاده می شد.
ایرانیان گاه شب یلدا را تا دمیدن پرتو پگاه در دامنهٔ كوه های البرز به انتظار باززاییده شدن خورشید می نشستند. برخی در مهرابه ها (نیایشگاه های پیروان آیین مهر) به نیایش مشغول می شدند تا پیروزی مهر و شكست اهریمن را از خداوند طلب كنند و شب هنگام دعایی به نام 'نی ید' را می خوانند كه دعای شكرانه نعمت بوده است.
روز پس از شب یلدا (یكم دی ماه) را خورروز (روز خورشید) و دی گان؛ می خواندند و به استراحت می پرداختند و تعطیل عمومی بود (خرمدینان، این روز را خرم روز یا خره روز می نامیدند).خورروز در ایران باستان روز برابری انسان ها بود در این روز همگان از جمله پادشاه لباس ساده می پوشیدند تا یكسان به نظر آیند و كسی حق دستور دادن به دیگری نداشت و كارها داوطلبانه انجام می گرفت نه تحت امر.
در این روز جنگ كردن و خونریزی حتی كشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود این موضوع را نیروهای متخاصم با ایرانیان نیز می دانستند و در جبهه ها رعایت می كردند و خونریزی به طور موقت متوقف می شد و بسیار دیده شده كه همین قطع موقت جنگ به صلح طولانی و صفا تبدیل شده است. در این روز بیشتر از این رو دست از كار می كشیدند كه نمی خواستند احیاناً مرتكب بدی شوند كه آیین مهر ارتكاب هر كار بد كوچك را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ می شمرد.
ایرانیان به سرو به چشم مظهر قدرت در برابر تاریكی و سرما می نگریستند و در خور روز در برابر آن می ایستادند و عهد می كردند كه تا سال بعد یك سرو دیگر بكارند.
جشن شب یلدا بعد از نوروز تنها جشنی است كه همواره در میان ایرانیان پایدار مانده است ؛ دور هم بودن و خوردن آجیل مخصوص ، هندوانه و انار و شیرینی و میوه های گوناگون، گرفتن فال حافظ و شاهنامه خوانی كه هر كردام حكمت خاص خودشان را دارند و بیشتر جنبه نمادین دارند از جمله آداب و رسوم های ویژه شب یلدا است كه متاسفانه امروزه با وجود تكنولوژی های مختلف به مانند گذشته كمتر مورد توجه قرار می گیرند.
9919/1654