تهران-ایرنا- استاد دانشگاه با بیان اینكه بدون افق گشایی نمی توانیم از بحران كنونی خارج شویم، گفت: اشتباه راهبردی نظام كارشناسی ما این است كه نشان می دهد چگونه باید خود را با تحریم ها تطبیق دهیم در حالی كه باید نشان دهیم چگونه از تحریم خارج شود.

به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، «محسن رنانی» روز چهارشنبه در پیش نشست همایش اقتصاد سیاسی تحریم ها، افزود: اقتصاد ایران در مرحله پیری زودرس قرار گرفته و كنترل پذیری نظام سیاسی در دو دهه اخیر تقلیل پیدا كرده و به همین خاطر قدرت انطباق خود را با تحولات بیرونی از دست داده است و در چنین شرایطی با درمان‌ها و نسخه‌های سردستی امكان عبور از بحران وجود نخواهد داشت.
وی ادامه داد: ما در دوران جنگ بیشتر از انباشت های ما قبل انقلاب می خوردیم اما از سال 84 ما وارد ترازمنفی شدیم و از منابع تاریخی و جغرافیایی خود می خوریم نه انباشت های اقتصادی كه خودمان تولید كردیم یا از منابعی كه نسل‌های گذشته تامین كرده‌اند.
رنانی با اشاره به فرایند تحول دولت بعد از انقلاب اسلامی، گفت: ما در آنجا نشان دادیم تحول از دولت بهبود، اصلاح و تحول شكست خورده و امروز آخرین فرصتی كه داریم دولت افق گشایی است.
این استاد دانشگاه خاطرنشان كرد: از این جهت دولت روحانی نمی تواند ادامه دولت‌های پیشین باشد و ما وارد عصری شده ایم كه بدون افق گشایی نمی توانیم از بحران كنونی خارج شویم.
وی یادآورشد: دولت اول روحانی دولت تثبیت بود و دولت دوم وی طبق قاعده اقتصادی باید دولت توزیع باشد، ولی دولتی توزیعی كه در ركود عمیقی فرو رفته است و منابع لازم برای توزیع مجدد را نداشته و امكان عملی برای محقق كردن آن ندارد.
این استاد دانشگاه گفت: كشور از دوره صاعقه های سیاسی و عوامل محرك سیاسی در عصر جنگ به عصر صاعقه های اقتصادی عبور كرد و سپس به اثر صاعقه های سیاسی اجتماعی رسید.
وی خاطرنشان كرد:در عصر احمدی‌نژاد ما دوباره به عصر صاعقه های سیاسی برگشتیم یعنی آنچه عوامل اصلی تاثیرگذار بر تحولات داخلی و خارجی بود و در نهایت در عصر آقای روحانی ما وارد عصر صاعقه‌ای روانشناختی شده ایم.
رنانی گفت: قبل از این دولت در موارد كوتاهی یك ساله و یا شش ماهه اقتصاد ایران وارد دوره صاعقه های روانشناختی شده است، اما به عنوان دولتی كه از ابتدا تا انتها عامل اصلی مدیریت كننده فضای عمومی عامل روانشناختی باشد اولین بار است كه رخ می دهد.
این كارشناس مسائل اقتصادی با بیان اینكه خروج از این شرایط بدون افق گشایی امكان پذیر نیست به اقتصاد سیاسی هجوم پرداخت و گفت: ما وارد عصر بی افقی شده ایم كه در این عصر تنها راهكار افق گشایی است.
وی خاطرنشان كرد همه اهتمام كارشناسان بر این است كه نشان دهند ما چگونه باید خودمان را با شرایط تحریم تطبیق دهیم در حالی كه باید بسیج كارشناسی كنیم و به نظام سیاسی بفهمانیم چگونه از شرایط تحریم خارج شویم. نه اینكه خودمان را با شرایط تحریم تطبیق دهیم.
این كارشناس مسائل اقتصادی تصریح كرد: ما باید به نظام سیاسی نشان دهیم كه فرصت تطبیق گذشته است، ما فرصت‌های زیادی داشتیم كه بتوانیم خود را تطبیق بدهیم اما اكنون نه انرژی و نه زمان لازم را برای تطبیق نداریم و باید بسیج شویم كه چگونه آبرومندانه و با كمترین هزینه برای منافع ملی از تحریم خارج شویم.
رنانی گفت: نظام كارشناسی در میدانی وارد شده است كه مقامات طراحی كرده اند، در حالی كه ماموریت نظام كارشناسی این است كه افق ها را باز و بحران‌ها را واشكافی و به نظام سیاسی برای افق گشایی كمك كند.
وی با طرح این سوال كه چه شد كه جامعه ما وارد فضای احساساتی هجوم شد، گفت: گرچه اكنون اوضاع را ساكت می بینیم ولی به لحاظ اقتصاد رفتاری مردم ما در موضع هجوم نشسته اند زمانی در موضع هجوم حمله می كنند و زمانی در موضع هجوم در كمین نشسته اند.
وی با تبیین فرایند تصمیم گیری در بخش خصوصی و اینكه چرا بخش خصوصی وارد فضای اقتصادی هجوم شده است، تصریح كرد: برای اینكه ما یك رشد اقتصادی طبیعی داشته باشیم به سرمایه گذاری نیاز داریم یا بنگاه های موجود توسعه می یابند یا بنگاههای جدیدی ایجاد می شوند.
این استاد دانشگاه خاطرنشان كرد: برای اینكه ما قدرت رقابتی خود را در اقتصاد جهانی حفظ كنیم سرمایه گذاری بزرگ مقیاس و بلند مدت لازم است و باید این دو را از هم تفكیك كنیم، اینكه فردی یك تاكسی بخرد و كسب درآمد كند به لحاظ اقتصاد سیاسی رشد سرمایه‌گذاری محسوب نمی شود بلكه برای این است كه وضع موجود بدتر نشود.
وی با بیان اینكه سرمایه گذاری بلند مدت و بزرگ مقیاس است كه فناوری ها را ارتقا می دهد، افزود: سرمایه گذاری كوچك مقیاس و كوتاه‌مدت فناوری را ارتقا نمی‌دهد و این نكته ای است كه در دو دهه اخیر اقتصاد ایران مغفول مانده است.
وی گفت:در كشور سرمایه گذاری شده است، ولی حواسمان نیست كه این سرمایه گذاری ها اثر ارتقا بخش در سرمایه گذاری ندارد و ظرفیت سازی اقتصادی نیست.باید سرمایه گذاری ارتقا بخش داشت.
این استاد دانشگاه تصریح كرد: هرچقدر اسنپ و بقالی تولید كنیم، به مفهوم اقتصاد مقاومتی نیست در اقتصاد مقاومتی جنس سرمایه‌گذاری‌ها مقاومت آفرین است كه آن هم باید بلند مدت و بزرگ مقیاس باشد تا ارتقای فناوری بدهد.
وی با تبیین شرایطی كه یك سرمایه گذار برای سرمایه گذاری مد نظر قرار می دهد، گفت:سرمایه گذار به لحاظ روانشناختی پروسه ای را طی می كند و پس از آن تصمیم اقتصادی نهایی می‌شود.
رنانی در ادامه به سه وضعیت موجود محیط زیست اقتصادی پرداخت و افزود: اولین سطح، سطح اطمینان است و در این سطح فعالیت اقتصادی بدون خطر رخ می دهد.
رنانی ادامه داد: سطح بعدی محیط ریست است كه در آن خطر وجود دارد ولی این خطر شناخته شده است و احتمال آن هم معین است و سرمایه گذار از آن اطلاع دارد.
رنانی عدم اطمینان را سطح بعدی محیط زیست اقتصادی عنوان كرد و گفت: در این سطح خطر ناشناس است، احتمال آن هم نامعین است دو بی اعتمادی و بی ثباتی فضا را از اطمینان به سمت عدم اطمینان می برد.
وی اظهارداشت: البته ما نمی‌توانیم بی اعتمادی را به صفر برسانیم، مگر در روابط كاملا تجربه شده شخصی و زمانی هم كه بی ثباتی و بی اعتمادی پایین است در منطقه اطمینان قرار داریم. وقتی بی ثباتی متوسط است در منطقه ریسك هستیم و وقتی این دو خیلی بالاست منطقه عدم اطمینان است و امكان مدیریت چنین شرایطی را ندارید.
این استاد دانشگاه اضافه كرد: در منطقه اطمینان كنش ها سریع و مطمئن است می توانیم سریع تصمیم بگیریم اما زمانی كه ریسك بالا می‌رود محاسبات دقیق تر می شود.
به گفته این كارشناس مسائل اقتصادی در منطقه عدم اطمینان امكان محاسبه ریسك وجود ندارد دیگر این كه كنش در كوتاه مدت متوقف و در بلند مدت منجر به سرگردانی و هیجان می شود.
رنانی ادامه داد: در منطقه عدم اطمینان امكان محاسبه وجود ندارد كه در بلندمدت منجر به سرگردانی می شود. ممكن است شما مدتی متوقف شوید اما بعد نگران می‌شوید تا راهی پیدا كنید و سرگردان می شوید. در این مقطع هم اگر راهی پیدا نكردید وارد مرحله هیجان می شوید و این تحولی است كه در فضای عدم اطمینان رخ می‌دهد.
این استاد اقتصاد دانشگاه اظهار داشت: وقتی آقای احمدی نژاد انتخاب شدند بار اول برعلیه بورس سخنرانی كردند و شاخص بورس 30 تا 40درصد كاهش یافت. هیچ كس باور نمی كرد ایشان برعلیه مهمترین ابزار اقتصادی كه می‌تواند اقتصاد را با آن مدیریت كند، صحبت كند و این همان عدم اطمینان است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: دامنه عدم اطمینان به جایی رسیده كه سرمایه گذار حتی افق 10 ساله امیدبخش را نمی‌بیند كه بخواهد تصمیم گیری كند، سرمایه‌گذاران بزرگ سوالشان این است كه پولشان را كجا ببرند، نه اینكه كجا سرمایه گذاری كنند.
وی ادامه داد: در كل سالهای پس از انقلاب ما در دوران ریسك بودیم نه اینكه عدم اطمینان نباشد، ولی بیشتر فضا فضای ریسك بود كه بالا و پایین می رفت اما از سال 88 به بعد ما به سمت عدم اطمینان حركت كردیم، چون بخشی از ساختار نظام سیاسی وارد كما شد و بخشی از نیروهای تصمیم‌گیرنده معلوم نبود چه كار می‌خواهند بكنند.
این استاد دانشگاه اظهارداشت: برجام با اینكه انرژی بسیاری از جامعه گرفت ولی بلافاصله بعد از توافق برجام زیر سوال رفت و هجوم ها به سمت توافق هسته ای شروع شد. این باعث شد جامعه یك مرتبه احساس كند كه این سیستم تمام انرژی خود را ذخیره كرد كه برجام را انجام دهد و حالا هم تمام انرژی خود را به كار گرفته تا برجام را بشكند.
وی با بیان اینكه باید با برجام مانند قطعنامه 598 برخورد می شد، گفت: ما در قطعنامه 598 هم در زمان پذیرش، شیوه پذیرش و بعد از پذیرش مشكلاتی داشتیم ولی هیچ كس حرف نمی زد و تا همین اواخر هیچ كس كسی را متهم نمی‌كرد. قطعنامه 598 به عنوان یك میثاق ملی پذیرفته شده بود ما باید با برجام هم همان برخورد را می كردیم. اگر خطا یا درست بود خیلی هزینه داشت بلافاصله دوباره كل سیستم دورباره به حوزه ای رفت كه برجام را زیر سوال ببرد.
این كارشناس مسائل اقتصادی در ادامه گفت: در شرایط عدم اطمینان بالا در بورس كسی دوام می آورد كه به خاطر سابقه زیاد دانش ضمنی بالایی دارد و براساس حس و شم كار می كند.
وی خاطرنشان كرد: با بالا رفتن عدم اطمینان عملاً عقلانیت كه ابزار اصلی محاسبه و تصمیم اقتصادی است، كار نمی كند.با آمدن ترامپ ما چنان به فضای عدم اطمینان پرتاب شده ایم كه از عدم اطمینان گذشته ایم و وارد فضای بی افقی شده ایم.
رنانی افزود: ما امروز در عمق عدم اطمینان و بی افقی وارد شده ایم كه جامعه چاره ای ندارد جز اینكه به حس روانشناختی و نه محاسبات رجوع كند. در شرایط ریسك همه محاسبات براساس صورت حساب های مالی انجام می شود اما در شرایط عدم اطمینان كسی به صورتهای مالی نگاه نمی كند، بلكه به تحولات بیرون بازار و به رفتار بنگاه های اقتصادی بزرگ توجه می كند كه پشتوانه سیاسی دارند.
این استاد دانشگاه با اشاره به وجود رفتارهای رمه وار در بورس اظهارداشت: این الگوی هیجانی در بازار ارز و طلا هم تكرار می شود وقتی الگوی رفتار هیجانی شكل گرفت و تثبیت شد عملاً ابزارهای اقتصاد كلان از كار می افتد.
این استاد دانشگاه اضافه كرد: بازی كردن با نرخ بهره و نرخ دلار فقط در شرایطی كه عقلانیت بازیگران اصلی و سرمایه‌گذاران كیفی كار می‌كند جواب می دهد، در شرایط عدم اطمینان شما هرچه نرخ بهره را پایین بیاورید سرمایه‌گذاری بالا نمی رود و ممكن است افراد وام بگیرند ولی آن را در بازار طلا می برند و اصلی ترین نتیجه این است كه ابزارهای اقتصاد كلان از كار می افتد.
وی با بیان اینكه علم اقتصاد در شرایط اطمینان، ریسك و یا عدم اطمینان خیلی پایین جواب می‌دهد، اظهارداشت:تنها نسخه اطمینان بخش و تنها پیش شرط هرگونه نسخه پیچی این است كه ما اول جامعه را از فاز رفتارهای روانشناختی خارج كنیم كه این امر سالها زمان می برد و وقتی هم فرصت ندارید تنها یك راه دارید و آن پارادایم شیفت است،یعنی پیام های قاطع، سریع و شفاف به جامعه.
سیام**2021**1535