پكن - ايرنا - چين بعد از 40 سال از اجراي «سياست اصلاحات و درهاي باز» به دومين جامعه اقتصادي جهان، بزرگترين قطب صنعتي، بزرگترين صادركننده كالا و كشوري با داشتن بيشترين ذخيره ارزي تبديل شده است.

به گزارش ايرنا«سياست اصلاحات و درهاي باز چين» 40 سال پيش در 18 دسامبر سال 1978 در سومين نشست عمومي يازدهمين دوره كميته مركزي حزب كمونيست چين با محوريت «سازندگي اقتصادي در امور ملي» آغاز شد.
معمار سياست اصلاحات و درهاي باز چين كه حالا چهلمين سالگرد آن است و دستاوردهاي فراواني براي چين داشته است «دنگ شيائو پينگ» است كه اين طرح فوق العاده را در سال 1978 ميلادي مطرح كرد.
از سياست اصلاحات و درهاي باز چين با عنوان سوسياليسم با ويژگي هاي نوين و مختص چين نيز ياد مي شود چين بر اساس اين سياست توانست در سه دهه نخست آن، رشد اقتصادي 10 تا 12 درصد را حفظ كند در يك دهه گذشته نيز، رشد اقتصادي اين كشور بين 6 تا 8 درصد متغير بوده و اين رقم نيز اكنون به 6.5 تا 7 درصد رسيده است.
البته به نظر مي رسد كه رهبر اصلاحات چين در زمينه هاي تاريخي نيز تحقيقات فراواني داشته و با درايت اين سياست را معرفي كرده است زيرا چين حتي قبل از قرن نوزدهم يك اقتصاد پيشرفته بوده است.
شواهد تاريخي نشان مي دهد اين كشور از غني ترين و حاصلخيز ترين كشورها با رشد بسيار قابل توجه بخش كشاورزي بوده و از رونق شهري بودن نيز برخوردار شده و تا سال 1930 ميلادي اين شرايط را داشته و سپس دچار يك دوره افول شده است.

** اقتصاد چين
از اواخر قرن بيستم بود كه دوباره راه براي رشد چين فراهم شد و پس از اصلاحات در دهه 70 اوضاع به شكل قابل توجهي تغيير كرد و اين كشور توانست به دومين اقتصاد جهان تبديل شود.
اين كشور موفق شده است ميلياردها دلار سرمايه گذاري خارجي را به طور مستقيم جذب كرده و بيش از 3 هزار ميليارد دلار ذخيره ارزي داشته باشد.
هم اكنون ارزش رشد اقتصادي چين به بيش از 12 هزار ميليارد دلار رسيده است اين كشور در اين زمينه پس از اتحاديه اروپا و آمريكا در رده سوم قرار گرفته است و اگر اين روند ادامه يابد پكن تا چند سال ديگر به آمريكا نزديك مي شود و حتي اگر بخواهد از آن پيشي بگيرد شايد اين امكان را داشته باشد اما اين موضوع، تبعات سياسي و اقتصادي هم براي پكن خواهد داشت.

** نيروي كار
نيمي از مردم چين را كشاورزان تشكيل مي دهند و فراورده هاي كشاورزي اين كشور كفاف بيش از يك ميليارد نفر را مي دهد و حتي به كشورهاي ديگر صادر مي شود.
نيم ديگري از مردم نيز در بخش هاي صنعتي و يا دولتي كار مي كنند و البته گفته مي شود كه نزديك به 200 ميليون نفر هنوز از وضعيت درامدي خوبي برخوردار نيستند و دولت در حال كمك به آنها به منظور فقرزدايي است.

** چين و پيشرفت
چين توانسته است پس از اصلاحات در زمينه هاي مختلف صنعتي و توليدات فني پيشرفته، موفقيت هاي چشمگيري داشته باشد اين كشور صادرات وسيعي در ماشين آلات دارد به سرعت در ساخت خودرو در حال پيشرفت است در زمينه اينترنت، نرم افزار و توليد بازي هاي اينترنتي بسرعت گام بر مي دارد.
شركت هاي فناوري مخابراتي قوي دارد كه با همتايان خارجي برابري مي كنند و براي توسعه نسل پنجم اينترنت فعاليت مي كنند پيش بيني مي شود چين در اين عرصه نيز حرف هاي زيادي براي گفتن داشته باشد.
چين در ساخت هواپيما و بالگرد گام هاي بلندي برداشته است اين كشور هم جنگنده مي سازد و هم بالگرد توليد مي كند و هم در حال ساخت هواپيماهاي مسافربري است در زمينه فروش پهپاد به كشورهاي مختلف آسيا از ديگر قدرت هاي غربي پيشي گرفته است.
اسباب بازي، كفش، آهن، ذغال سنگ، اقلام ريز، پوشاك و هزاران قلم از كالاهاي مصرفي و صنعتي دنيا را امروز چين توليد مي كند و قدرت رقابت بالايي پس از اصلاحات در زمينه قيمتگذاري روي اين كالاها بدست آورده است و براي همين در برابر بيشتر شركاي تجاري خود از مازاد تجاري برخوردار است.

**هدف رشد اقتصادي چين
هدف رشد اقتصادي چين اين است كه هم بتواند بهترين و با كيفيت ترين كالاها را در آينده در دنيا توليد كند و هم اينكه تا سال 2025 ميلادي توليد و ساخت چين را در دنيا نهادينه كند و از بند نهادهاي دولتي بتدريج خلاص شود و كنترل دولت را بر قلب اقتصاد كشور كاهش دهد.
هم اكنون بخش دولتي چين كوچك است اما هنوز هم نهادهاي دولتي، اصلي ترين مراكز قدرت را در اختيار دارند و در زمينه اقتصادي بسياري از شركت هاي قدرتمند و ثروتمند كشور دولتي هستند.
چين براي بسياري از كشورهاي عقب مانده الگوي مناسب و راه آن راهي نسبتاً هموار است الگوي چين از آن جهت قابل بررسي است كه بكار گرفتن آن موجب نارضايتي صاحبان ثروت نمي‌شود برعكس ثروتمندان همه كشورهاي جهان از اين الگو با رضايت كامل استقبال مي‌كنند و سرمايه خود را در چين بكار مي‌گيرند بدين وسيله هر دو طرف از اين كار سود مي‌برند.

**دستاوردهاي اصلاحات چين
گزارش هاي آماري نشان مي دهد اين كشور بيش از 3 هزار ميليارد دلار ذخيره ارزي دارد البته پرمصرف ترين كشور در زمينه نفت است كه علت آن نياز مبرم به انرژي است اين كشور بيش از 65 درصد از نفت مورد نيازش را از كشورهاي ديگر و بخصوص خاورميانه وارد مي كند.
چين توانسته است در سال هاي اخير رشد اقتصادي قابل توجهي داشته باشد زندگي مردم از لحاظ استانداردها 20 برابر بهتر شده است درامد روستاييان بيش از 50 درصد بالا رفته و بسياري از روستاهاي اين كشور به بزرگترين پايگاه هاي توليدي چين و منطقه تبديل شده اند.
چين در دهه اول اصلاحات توانست توليد ناخالص داخلي را دو برابر كند و مشكل پوشاك و خوراك بيشتر مردم را حل و فصل كند و در دهه هاي بعدي نيز توليد ناخالص ملي بيش از سه برابر رشد كرد و درامد بالاتر مردم باعث شد زندگي بهتري داشته باشند و از قدرت خريد بالايي برخوردار شوند.
در زمان حاضر كه مصادف با 40 سالگي اصلاحات چين است اين كشور به سمت ايجاد جامعه نسبتا مرفه، داشتن يك ارتش بسيار قوي، تبديل شدن به يك قدرت بزرگ فنآوري و صنعتي، شهري شدن وسيعتر، ساخت مناطق بزرگ تجارت آزاد، افزايش تجارت خارجي، مدرن كردن كشور، ساخت كالاهاي چين و تاثير گذاشتن به اقتصاد كشورهاي منطقه و وابسته كردن ديگر كشورها به خود است.
اين كشور همچنين در حال حاضر در زمينه هاي كشاورزي، صنايع خدماتي، برنامه راه ابريشم، سرمايه گذاري هاي وسيعتر چين در خارج از كشور، جذب سرمايه گذاري خارجي، توسعه صنايع خدماتي و گردشگري، تمركز بر صنايع خدماتي به عنوان موتور محركه رشد اقتصادي، ايجاد نظام با ثبات براي توسعه ساختارهاي اجتماعي و اقتصادي و توسعه صنايع حمل و نقل، بانكداري و توسعه صنعت بيمه و مديريت بر اموال غيرمنقول گام بر مي دارد.
توسعه راه آهن ، بنادر ، راه هاي زميني و دريايي ، ايجاد مناطق ويژه اقتصادي ، ايجاد شهرهاي باز ساحلي ، ايجاد شركت هاي بزرگ با ادغام آنها با يكديگر ، پيشرفته تر كردن نظام بانكي و سامانه هاي مالي و همچنين بهبود شرايط بازارهاي سهام و اوراق بهادار از ديگر برنامه هايي است كه چين بر اساس تجربيات 40 سال اصلاحات دردستور كار خود قرار داده است.
هرچند در حال حاضر، رشد اقتصادي چين به پايين ترين زمان در دو دهه گذشته رسيده است اما هنوز از بسياري از كشورهاي دنيا بالاتر است نزديك شدن رشد اقتصادي چين به آمريكا باعث شده است تا واشنگتن با يك برنامه ريزي حساب شده رشد اقتصادي، چين و تبديل اين كشور به اولين اقتصاد دنيا را هدف گيري كند، اين موضوع باعث شده است تا دو كشور درگير يك جنگ تجاري شوند كه طبيعتا از تبعات رشد اقتصادي سريع و اصلاحات و سياست درهاي باز چين بوده است.
آساق**231**1904**