تهران- ایرناپلاس- نه كاری دارند و نه به دنبال كار هستند. این حكایت گروهی از فارغ‌ا‌لتحصیلان دانشگاهی است كه نتوانسته‌اند شغلی برای خود دست و پا كنند و از جست‌وجو برای كار هم دست كشیده‌اند. تا به حال فكر كرده‌اید كه نرخ ارز چگونه می‌تواند در اشتغال این افراد تاثیرگذار باشد؟

نرخ مشاركت فارغ‌التحصیلان دانشگاهی كشورمان نسبت به سایر گروه‌های تحصیلی، پایین‌تر است. هزینه‌های فردی و اجتماعی كه برای درس‌خواندشان صرف شده كم نیست. پس چرا دیگر دنبال كار نمی‌گردند و آمار فارغ‌التحصیلان و نرخ بیكاری‌شان در تعقیب یكدیگر هستند؟

علی سرزعیم، معاون امور اقتصادی و برنامه‌ریزی وزرات كار، تعاون و رفاه اجتماعی می‌گوید: بیكار مانده‌اند، چون بیش از حد درس خوانده‌اند و از طرف دیگر، آنچه كه آ‌ن‌ها می‌توانند تولید كنند از خارج از كشور وارد می‌شود.

سرزعیم در توضیح دلیل اول، با اشاره به فشارها برای گران نشدن آموزش عالی، اظهار می‌كند: با آموزش مازاد یا over education مواجه می‌شویم یعنی افراد، بیش از نیاز كشور وارد دانشگاه شده‌اند و در چنین شرایطی، فردی با مدرك دیپلم راحت‌تر وارد بازار كار می‌شود.

**اشتغال‌زایی با دلار ارزان برای خارجی‌ها

دلیل دوم، ارتباط قیمت‌گذاری ارز و اثرگذاری آن بر اشتغال را برایمان روشن می‌كند. سرزعیم در توضیح این مورد می‌گوید: وقتی دلار را ارزان نگه داریم، كالاهایی كه این تحصیل‌كرده‌ها می‌توانند تولید كنند، از خارج وارد می‌شود، ولی نیروی كاری را كه به كارهای ساده اشتغال دارد نمی‌توان از خارج از كشور آورد. در نتیجه آن‌ها مشغول به كار می‌شوند و تحصیل‌كرده‌ها بی‌كار می‌مانند. یعنی كالایی كه تولید آن به تخصص نیاز دارد و فارغ‌التحصیل دانشگاهی می‌تواند آن را تولید كند، به علت پایین نگه‌ داشتن نرخ ارز، از خارج وارد می‌شود كه این به معنای ارزان كردن واردات و نابودی تولید داخلی است.

معاون امور اقتصادی و برنامه‌ریزی وزرات كار با نقد سركوب نرخ ارز، از تأثیر آن بر اشتغال فارغ‌التحصلان دانشگاهی می‌گوید: با دلار ارزان، واردات كالاهایی كه به تخصص نیاز دارند ارزان است و بنابراین، تولید در داخل و رقابت با كالای خارجی سخت می‌شود. این در حالی است كه هزینه تولید داخلی با تورم بالا می‌رود و در نهایت، هم تولید اصطلاحاً زمین می‌خورد و هم فارغ‌التحصیلان دانشگاهی بیكار می‌مانند. در عین حال برای كالاهای ساده كه نیاز به تخصص ندارند، از نیروی كار داخلی كه تحصیلات دانشگاهی ندارد استفاده می‌شود و در نتیجه، افراد بدون تحصیلات دانشگاهی كار پیدا می‌كنند؛ اما در كالاهایی كه نیاز به تخصص دارند، واردات جای تولید داخلی را می‌گیرد.

**دانشگاه‌ها مقصر نیستند؟

دیدگاه‌های متفاوتی درباره نقش دانشگاه‌ها در مسیر شغلی افراد وجود دارد؛ سرزعیم در این رابطه می‌گوید: در یك دیدگاه، به دنبال اصلاح دانشگاه‌ها هستند و در دیدگاه دیگر، می‌پذیرند كه آموزش‌ مهارت‌های شغلی را باید جایی خارج از دانشگاه دنبال كرد. مثلاً در برخی كشورهای اروپایی، دانشگاه به آموزش تئوری‌ها می‌پردازد و بحث‌های مهارتی را بیرون از آن پیگیری می‌كنند، اعتقاد این است كه در دوران تحصیل، تئوری را به درستی آموزش دهند زیرا كه در ادامه مسیر و در بحث اشتغال هم قرار است از همین تئوری‌ها استفاده شود و تئوری درست، چشم افراد را در فرآیند شغلی‌شان باز می‌كند.

وی دیدگاه دیگر را متمركز بر آموزش‌های مهارتی می‌داند، به این صورت كه افراد به سمت كاردانی و كارشناسی هدایت شوند، نه كارشناسی ارشد و دكتری. در واقع این دیدگاه، تحصیلات تكمیلی را مختص اقلیتی می‌داند كه به دنبال كارها و پژوهش‌های انتزاعی هستند.

با این حال معاون وزیر كار، بخشی از آموزش‌های دانشگاهی را ضروری و مؤثر نمی‌داند و استدلال می‌كند كه این آموزش‌ها، فارغ‌التحصیلان را برای ورود به صنعت آماده نمی‌كند؛ در صورتی كه آموزش‌های فنی و حرفه‌ای سازگاری بیشتری با نیاز صنعت دارند.

**كارجو و كارفرما در جست‌وجوی هم

سرزعیم یكی دیگر از مشكلات بازار كار، نه تنها در ایران كه در اكثر كشورها را قابلیت انطباق و هماهنگی یا matching می‌داند، اینكه چگونه كارجو و كارفرما از بین جمعیتی 80 میلیون نفری یكدیگر را پیدا كنند؟ بنگاه‌های كاریابی می‌‌توانند این مورد را تسهیل كنند. البته كارورزی هم میان‌بر دیگری برای كوتاه كردن مسیر جست و جوی كارجو و كارفرماست. سرزعیم در این باره می گوید: كارورزی نقش مهمی دارد. از یك طرف، بنگاه نیرو می‌خواهد و از طرف دیگر، نیروی كار مهارت‌های لازم را ندارد. مهارت‌ها ارائه می‌شود و سپس، این‌ها راحت‌تر به یكدیگر می‌رسند. طرح‌های این‌چنینی كمك می‌كنند كه كارجو و كارفرما یكدیگر را راحت‌تر پیدا كنند.

**هزاران بیل گیتس داریم

معاون وزیر كار، نگاه خاصی به كودكان دارد و مسئله ترك تحصیل دانش‌آموزان خانوارهای كم درآمد به علت فقر را مطرح می‌كند و می‌گوید: دهك‌های برخوردار می‌توانند به سراغ تحصیلات عالی بروند، اما افراد دهك‌های پایین مسائلی دارند كه دیده نمی‌شود. مسائل را باید در دهك‌های پایین جست‌وجو كرد، بیل گیتس از آن طبقه می‌آید. ما هزاران بیل گیتس داریم كه باید به آن‌ها اجازه پیشرفت بدهیم. تمركز پول دولت باید به آن سمت برود چون استعداد، خلاقیت، نوآوری و روحیه مدیریت از كودكی شكل می‌گیرد و در آن دوره ایجاد می‌شود.

**اداره كل اخبار چندرسانه‌ای**ایرناپلاس**