تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۳۹۷ - ۰۹:۲۲

تهران- ایرنا- تصمیم ناگهانی دونالد ترامپ، رییس‌جمهور امریكا برای خروج نیروهای امریكایی از سوریه، مباحث گوناگونی را درباره دلایل و زمینه‌های این تصمیم و همچنین پیامدهای منطقه‌ای و بین‌المللی آن برانگیخته است.

حمیدرضا عزیزی در یادداشتی در روزنامه اعتماد، نوشته است: در این میان، با توجه به احتمال بیشتر تاثیرپذیری بازیگران فعال در عرصه سیاسی و میدانی سوریه، از جمله جمهوری اسلامی ایران، تحولات مربوط به این موضوع با حساسیت ویژه‌ای در كشور ما مورد توجه قرار گرفته و درباره آن بحث و گمانه‌های متعددی مطرح شده است.

برای ورود دقیق‌تر به این بحث، اشاره‌ای اجمالی به دو مساله مهم به عنوان مقدمه، ضروری است.
نخست اینكه بر خلاف اعلام اولیه رییس‌جمهور امریكا به نظر می‌رسد، خروج نیروهای امریكایی از سوریه نه به شكل سریع و یكباره، بلكه به صورت تدریجی و مرحله‌بندی شده انجام خواهد شد. برخی موضع‌گیری‌ها و اظهارنظرهای مقامات پنتاگون طی روزهای اخیر در كنار گزارش‌های میدانی منتشره درباره استمرار حضور نیروهای امریكایی در مواضع خود، گواهی بر این امر است.

دوم اینكه همزمان با اعلام خروج از سوریه، امریكا اقدام به تقویت حضور نظامی خود در عراق، به ویژه در نواحی مرزی با سوریه كرده كه در این راستا می‌توان به اخبار مربوط به احداث دو پایگاه نظامی جدید امریكا در استان الانبار اشاره كرد. به این ترتیب، می‌توان گفت حتی در صورت تحقق خروج كامل نیروهای امریكایی از سوریه، این امر به معنای پایان فعالیت ایالات متحده در سوریه نیست و واشنگتن ظرفیت نظامی خود برای انجام عملیات در سوریه در صورت لزوم را حفظ خواهد كرد.

با در نظر گرفتن این دو مقدمه، می‌توان چنین نتیجه‌گیری كرد كه اعلام یكباره و غیرمنتظره تصمیم ترامپ، به معنای پایان اهمیت سوریه برای امریكا نیست؛ به ویژه با توجه به اینكه یكی از اصلی‌ترین اهدافی اعلامی و اعمالی امریكا در سوریه، یعنی تحدید نفوذ جمهوری اسلامی ایران در این كشور تحقق نیافته است. یك روز پس از اعلام تصمیم ترامپ برای خروج از سوریه، رودنی هانتر از اعضای ارشد هیات نمایندگی ایالات متحده در سازمان ملل اعلام كرد كه واشنگتن از همه ابزارهای قدرت ملی خود برای فشار جهت خروج «نیروهای تحت حمایت ایران» از سوریه استفاده خواهد كرد.

همین یك ماه و نیم پیش، یعنی 15 نوامبر بود كه جیمز جفری، نماینده ویژه امریكا در امور سوریه نیز گفته بود، واشنگتن تلاش خواهد كرد تا با استفاده از ابزارهای سیاسی و نه نظامی، ایران را وادار به خروج از سوریه كند. بر همین اساس و با نگاهی به تحولات جاری در سوریه به نظر می‌رسد، رویكرد امریكا برای فشار بر ایران در سوریه همچنان پابرجاست و صرفا ابزارها و شیوه اجرای این سیاست تغییر كرده است.

از یك سو، خروج امریكا از سوریه كه به معنای قطع و یا دست‌كم كاهش قابل توجه حمایت این كشور از گروه‌های مسلح كرد است، دست تركیه را برای توسعه نفوذ در مناطق شمال و شرق سوریه باز خواهد گذاشت. با وجود نگرانی مشترك تهران و آنكارا نسبت به پتانسیل تجزیه‌طلبی كردی در سوریه، تردیدی نیست كه توسعه نفوذ نظامی و عملیاتی تركیه در این مناطق، به معنای بازتر شدن فضای چانه‌زنی این كشور در مذاكرات سیاسی آتی در سوریه خواهد بود كه با توجه به اختلاف رویكردهای ایران و تركیه در سوریه می‌تواند به چالشی برای ایران تبدیل شود. همزمان امریكا امیدوار است از طریق متعهد نشان دادن خود به رفع نگرانی‌های تركیه از جانب كردهای سوری، شكافی را در محور «آستانه»، یعنی میان ایران و روسیه از یك سو و تركیه از سوی دیگر ایجاد كند.

افزون بر این، آغاز روند عادی‌سازی روابط كشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس با دولت سوریه را كه بلافاصله پس از اعلام خروج امریكا اتفاق افتاد، نباید به رویكرد كلی امریكا بی‌ارتباط دانست. از دید امریكا، كشورهای عربی می‌توانند تامین‌كننده دو نیاز مهم دولت سوریه در ادامه مسیر تحولات در این كشور باشند: نخست، مشروعیت عربی و بین‌المللی و دوم، منابع مالی برای بازسازی اقتصادی سوریه.

تردیدی نیست كه تامین این دو «كالای اساسی» برای دمشق بدون چشمداشت نخواهد بود و این كشورها در مقابل، محدود شدن نفوذ ایران در سوریه و یا دست‌كم برخی تغییرات در سیاست دمشق را طلب خواهند كرد. همزمان باید گفت كه با توجه به اختلافات موجود میان كشورهای عربی متحد، عربستان سعودی و تركیه، توسعه فعالیت این كشورها خود به عنوان ابزاری برای موازنه‌بخشی در مقابل تركیه و جلوگیری از خارج شدن احتمالی اقدامات آنكارا از كنترل نیز عمل خواهد كرد.

به عبارت دیگر، ایالات متحده همزمان با خروج از سوریه به دنبال ایجاد یك سیستم چندبعدی و پیچیده موازنه میان بازیگران مختلف در این كشور است. البته تمامی این موارد، به معنای بسته شدن دست ایران در سوریه و محدود شدن گزینه‌های بازیگری جمهوری اسلامی نیست. به عنوان مثال، دست‌كم تا اینجای كار می‌توان گفت كه تلاش روسیه - با حمایت ایران - برای برقراری مصالحه میان گروه‌های كرد و دولت سوریه، احتمال انجام یك عملیات نظامی جدید از سوی تركیه در شرق سوریه را تا حد زیادی كاهش داده است.

در صورت نهایی شدن مصالحه میان كردها و اسد، توسعه قلمرو تحت كنترل دولت دمشق طبیعتا گامی در راستای تثبیت مهم‌ترین دستاورد ایران در سوریه، یعنی حفظ دولت این كشور خواهد بود. با این حال در جمع‌بندی بحث می‌توان گفت كه ایران تاكنون به درستی از انجام هرگونه موضع‌گیری یا اقدام شتاب‌زده در واكنش به اعلام خروج نیروهای امریكایی خودداری كرده و در انتظار روشن‌تر شدن شرایط میدانی است. حفظ نفوذ ایران در سوریه بی‌تردید منوط به رصد پیوسته چالش‌ها و مخاطرات، در كنار برنامه‌ریزی برای بهره‌گیری از خلأهای موجود در رویكرد امریكا و دیگر رقبا در قبال موضوع سوریه است.

*منبع: روزنامه اعتماد،1397،10،10
**گروه اطلاع رسانی**1893**2002