دهلی نو- ایرنا- محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در نشست بین المللی رایسینا مولفه های نظریه 'منطقه قوی' را تشریح كرد.

به گزارش خبرنگار اعزامی ایرنا، محمدجواد ظریف امروز- چهارشنبه- در نشست بین المللی رایسینا تاكید كرد: ما امروز به جای سلطه مردان قوی، نیازمند منطقه ای قوی هستیم.
وزیر خارجه همچنین ثبات سیاسی و سرزمینی بومی و اتكا به مردم را به عنوان منابع قدرت مشروعیت امنیت و كامیابی عنوان كرد.
ظریف هماهنگی هویت ملی و شهروندی منطقه ای را مولفه دیگر منطقه قوی عنوان كرد و افزود: مشاركت همه كشورهای مرتبط منطقه ای در تضمین صلح در منطقه از طریق نهادها و سازمان های منطقه ای و یا ترتیبات مقتضی، از دیگر مولفه های منطقه قوی است.
رییس دستگاه دیپلماسی در ادامه اطمینان، تجارت و تعامل بیشتر بین كشورهای منطقه به جای قدرت‌های خارجی و همچنین روابط اقتصادی و تعاملات مردم محور كه روی آوردن به جنگ را هزینه‌بر و غیرقابل دفاع كند را از دیگر مولفه های منطقه قوی عنوان كرد.
ظریف در ادامه فرهنگ منطقه‌ای كه امنیت ملی را بر امنیت منطقه‌ای منطبق كند و همچنین محیط منطقه‌ای پایدار را از عناصر دیگر نظریه منطقه قوی عنوان كرد.
وزیر امور خارجه با بیان اینكه ما با هند اشتراكات زیادی در شكل‌دهی چنین همسایگی در جنوب مركز و غرب آسیا داریم.
ظریف یادآور شد: ما دوباره دست دوستی خود را به همسایگان خود در خلیج فارس دراز می‌كنیم تا در این مسیر حركت كنیم.
وزیر امور خارجه تصریح كرد: گفت و گوی واقعی نیازمند جایگاه برابر و احترام متقابل و همچنین شناسایی منابع متنوع دانش و حكمت است.
شركت در گفت وگوی رایسینا 2019 باعث مباهات اینجانب است. اجازه می خواهم از مردم و دولت هند و نیز برگزار كنندگان این كنفرانس به جهت میزبانی و برنامه ریزی عالی و همچنین در اختیار قرار دادن این فرصت به من برای 'گفت وگو' حول موضوع 'بازنظمی جهان' قدردانی نمایم. معتقدم دو مفهوم كلیدی، یعنی گفت وگو و بازنظم جهانی بسیار مناسب وضعیت كنونی ما بوده و نیازمند توجه جدی است.
نخست گفت وگو. این مفهوم نیازمند آمادگی برای گوش سپردن و ارزیابی مجدد مفروضات است. بنا به تعریف 'دستور كار جهانی گفت وگوی تمدن ها' كه یك هفته پس از تراژدی 11 سپتامبر 2001 با اجماع اعضاء در مجموع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید، گفت وگو 'مبتنی بر شمولیت، و علاقه جمعی به یادگیری، واكاوی و بررسی مفروضات، گشودن معانی مشترك و ارزش های كلیدی و نیز ادغام رویكردهای چندگانه است. '
بدون شك، یك گفت وگوی واقعی نیازمند 'موقعیت برابر و احترام متقابل' و نیز 'شناسایی منابع تنوع دانش' و خرد است. گفت وگو باید به هدف نیل به 'غنابخشی متقابل' و 'شناسایی و ارتقای زمینه مشترك... به منظور پرداختن به چالش های مشترك باشد.'
در همین راستا، در تقابل با 'طرد' به عنوان پارادایم حاكم، گفت وگو به پارادایمی جدید تبدیل شده است. برای سده ها و حتی هزاران سال، سیاستمداران روابط از رویكرد حاصل جمع صفر مدنظر داشته و تعریف و تبیین كرده اند. این بدین معنی است كه در هر موقعیت و شرایطی، برندگان و بازندگانی وجود داشتند.
معیارهای بسیاری خلق یا ابداع شد تا 'طرف دیگر' را بسازد، طرفی كه باید طرد و كنار گذاشته می شد. تنوع،چه از حیث جغرافیایی، سیاسی، تمدنی، فرهنگی، دینی، الگوهای ائتلاف نظامی و سطح توسعه اقتصادی به عنوان تهدید و لذا توجیهی برای طرد در نظر گرفته شده می شد.
دشمنان بر اساس تفاوت های واقعی یا برداشتی نه تنها با هدف طرد دیگری، بلكه در واقع به عنوان ابزار مدیریتی در دسترس شكل گرفتند. نیاز به دشمن به عنوان ابزاری مدیریتی بسیار شایع بود، بطوری كه در مقاطعی، دشمنان در واقع خلق می شدند. شیطان سازی نیازمند جهل دیگران بود و نه تنها منتج به دشمن سازی می شد، بلكه وضعیت تقابلی دائمی نیز ایجاد می نمود.
واقعیت دنیای جهانی شده ما كاربست رویكرد حاصل جمع صفر را از بین برده است. بسیاری از موضوعات از محیط زیست، اقتصاد جهانی، تجارت و انتقال دانش و فناوری گرفته تا محو افراطی گری و تروریسم، جرائم سازمان یافته و تسلیحات كشتار جمعی می توانند به عنوان نتایج 'حاصل جمع مثبت' یا 'حاصل جمع منفی' تحلیل شوند. در واقع ما می توانیم آن را به 'حاصل جمع مثبت' یا 'حاصل جمع منفی' تبدیل نماییم. اگر رویكرد ما به این چالش های مشترك بر اساس 'ذهنیت حاصل جمع صفر' باشد، همه ما این بازی را باخته و چیزی جز وضعیت 'حاصل جمع منفی' به دست نخواهیم آورد. بی ثباتی، مواد مخدر، افراطی گری و تروریسم – دقیقا همچون تنزل كیفی محیط زیست – هیچ مرزی نمی شناسد.
لذا 'گفت وگو' به عنوان موضوع این كنفرانس نمایانگر حركتی انقلابی است، بطوری كه در مقایسه با دشمنان ذهنی یا ساختگی، ارزش های انسانی مشترم و آسیب پذیری های مشترك ابزار بهتری برای حكمرانی جهانی هستند.
به عنوان جمع بندی گفت وگو موقعیت و شرایط برابر را با خود به همراه می آورد. به عنوان فرایندی كه تا آنجایی كه قصد داریم پذیرفته شویم، می پذیریم. تا آنجایی كه قصد داریم دربرگرفته شویم، دربر می گیریم. تا آنجایی كه قصد داریم شنیده شویم، می شنویم...
گفت وگو می تواند چارچوبی برای این موضوع باشد كه صدای ضعیف ترین ها شنیده شود و قوی ترین ها نیاز پیدا كنند تا مسائل خود را به دیگران توضیح دهند.
اجازه دهید به مضوع كلیدی دوم اشاره كنم و آن 'بازنظم جهانی ' است. بازنظم جهانی این معنای ضمنی را در بر دارد كه ما هم اكنون در مرحله گذار زندگی می كنیم، مرحله ای كه شاهد آرامش در نظمی جهانی كه انتظارات ما را هدایت و سازماندهی می كند، دیگر وجود ندارد. این مرحله گذار با خود خطر محاسبه اشتباه را به همراه دارد و همچنین به معنی بنیادین فهم درست واقعیات نوظهور است كه می تواند تفاوت ها بین ظهور و افول كشورها و مناطق را معین نماید. این موضوع تاكیدی بر چالشی بنیادین به معنای اصلاح آشفتگی های شناختی می باشد.
اجازه دهید بحث خود را با بیان این گزاره آغاز نمایم. محیط در حال ظهور جهانی، 'جهانی پساغربی' است. این به معنای تحقیر جهان غرب نیست، بلكه صرفا بیان این واقعیت است كه غرب در – برساخت جغرافیاییی و سیاسی خود- انحصار خود را بر تحولات مهمی كه دلالت بر امنیت و سعادت جهانی را دارد از دست می دهد.
امروزه، تردیدی نیست كه بر خلاف قرن بیستم میلادی، تمامی موضوعات مهم در جهان غرب به وقوع نمی پیوندد. همچنین برخلاف چند دهه گذشته، غرب هم اكنون كنترل و حتی نفوذی بر تمامی تحولات مهم نیز ندارد. من از بیان جزییات و مثال های متعدد عبور می كنم. معنای واقعی و عملی آن را همسایگی پرآشوب ما در غرب آسیا، آسیای مركزی و جنوبی آسیا این است كه ما نمی توانیم انتظار داشته باشیم غرب تمامی راه حل ها را در اختیارمان قرار دهد و نیز نمی توانیم غرب را بر تمامی مشكلات و دشواری های خود مقصر بدانیم.
دوستان عالی قدر، از آنجا كه مناطق جغرافیاهای غیر منعطف نیستند بلكه بر ساخت های منعطف تحلیلی هستند، این منطقه چه به عنوان غرب آسیا، چه آسیای مركزی یا جنوب آسیا، كانون بسیاری از مشكلات جهانی به ویژه افراطی گری و تروریسم در نظر گرفته شده است.
برای ما در این همسایگی بسیار آسان است كه غرب را به عنوان مقصر نهایی مشكلات خود بدانیم و نمونه های متعدد تاریخی برای اثبات این مدعا وجود دارد. همزمان، برای غرب به مراتب راحت تر بوده كه ما – بخصوص مسلمانان – را – مقصر مشكلاتی بداند كه مرزهای غرب نیز رسیده است. مقصر جلوه دادن یكدیگر و مصر نشان دادن همدیكر حتی میان اعضای منطقه ما شاید ساده ترین انحراف برایی همگان باشد.
شرایط اسف باری كه در آن حضور داریم، برای مقصر نشاندادن یكدیگر بسیار خطیر است. واقعیت این است كه ضمن تصدیق قصور بسیار زیاد در این میان، اما ما نیازمند ترك این عادت هستیم كه توپ را به زمین دیگری بی اندازیم.
همانطور كه در ابتدای سخنان خود اشاره داشتم، كشورهای منطقه باید دو تصور واهی را كنار بگذارند. اینكه ان ها می توانند امنیت را از خارج از منطقه وارد كنند یا اینكه امنیت خود را به بهای ناامنی دیگری بدست آورند. ما باید افسوس ها و روایت های خود از گذشته را به كناری نهاده و حركتی واقع بینانه در مسیر بنای سازو كار منطقه ای كارآمد اما واقع بینانه و معتدل داشته باشیم.
ما نه می توانی آرزو كنیم كه تفاوت هایمان از بین برود و نه می توانیم نگرانی های خود را اكه ماشی از تفاوت ها از حیث اندازه و منابع نسانی و طبیعی است، نادیده انگاریم.
ما می توانیم با 'مجمع گفت وگوی منطقه ای' به ویژه در خلیج فارس كه شاهد جنگ های بسیاری در طول 4 دهه گذشته بوده است، از تهاجم صدام حسین به ایران و سپس كویت تا عملیات نظامی آمریكا و در نهایا فاجعه انسانی در یمن، آغاز نماییم.
ورود به چنین مجمعی، باید مبتنی بر پذیرش اصول به رسمیت شناخته شده كلی و اهداف مشترك بخصوص احترام به حاكمیت، تمامیت ارضی و استقلال سیاسی تمامی حكومت ها، غیر قابل تغییر بودن مرزهای بین المللی، عدم مداخله در امور داخلی یكدیگر، حل و فصل مسالمت آمیز منازعات، ممنوعیت تهدید یا استفاده از قوه قهریه ترویج و ارتقای صلح، ثبات،پیشرفت و رفاه در منطقه باشد.
چنین مجمعی می تواند به ارتقای ادراكات و تعاملات در سطوح دولتی، بخش خصوصی و جامعه مدنی كمك كند و به توافقی حول طیفی گسترده از موضوعات از جمله اقدامات اعتمادساز، مقابله با تروریسم، افراطی گری و فرقه گرایی، تضمین آزادی ناوبری و جریان آزاد نفت و دیگر منابع، و صیانت از محیط زیست كه به چالشی جدی و حیاتی بخوص برای همسایگانمان در جنوب خلیج فارس تبدیل شده است. منتج می گردد.
ما نیازمند منطقه ای قوی هستیم تا اینكه شاهد تفویق قوی ترین در منطقه باشیم. از دیدگاه ما، یك منطقه قوی دارای چنین ویژگی هایی است:
ثبات سیاسی و سرزمینی درونی
اتكا به توده مردم به عنوان منبع مشروعیت، امنیت و سعادت
هماهنگی هویت های ملی با شهروندی منطقه ای
تضمین صلح در منطقه با مشاركت تمامی كشورهای منطقه از طریق نهادها، سازمان ها و ترتیبات ویژه منطقه ای
اعتماد، تجارت و تعامل بیشتر با و بین كشورهای منطقه تا با قدرت های بیرونی و خارجی
روابط اقتصادی و تعاملات مردم با مردم و تبدیل جنگ به گزینه ای پرهزینه و بی اعتبار
فرهنگی منطقه ای كه امنیت ملی را معادل با امنیت منطقه ای قرار دهد
یك محیط منطقه ای باثبات
ما در ایران به وضعیت ممتاز اتكا صرف به مردم خود به عنوان منبع امنیت و پیشرفت حركت كردیم، در حالیكه از فرصت های پیشرفت از طریق همكاری منطقه ای و جهانی استقبال می كنیم. ما همچنین یاد گرفتیم كه امنیت را می توانیم صرفا در منطقه ای امن كه همسایگانمان از ثبات داخلی و بیرونی بهره می برند بدست آوریم. ذیل این فهم مشترك، این موضوع از سوی ما مورد پذیرش قرار گرفته است كه عصر استیلایجویی منطقه ای و جهانی مدت بسیاری است كه پایان یافته است و اینكه منطقه ای قوی تر در راستای منافع ما و منافع تمامی منطقه و همچنین در نهایت منطافع تمامی جهانیان می باشد.
از این رو، ما آمادگی خود را برای تعامل با همسایگانمان و تمامی علاقه مندان به ثبات این منطقه كلیدی، هرچند پرآشوب، مبتنی بر التزام متقابل و جمعی به اصول و اهداف زیر را اعلام می نماییم:
حفظ تمامیت ارضی و ثبات كشورهای منطقه از طریق تقویت حكمرانی داخلی و اجتناب از تهاجم خارجی
ترویج حكمرانی خوب در سرتاسر منطقه
بكارگیری خویشتن داری راهبردی از سوی تمامی بازیگران منطقه ای
منع اشاعه تسلیحات هسته ای و تسلیحات كشتار جمعی، پرهیز ار رقابت های تسلیحاا متعارف پرهزینه و بی ثبات ساز
ترویج موازنه منطقه ای و عدم پذیرش استیلاجویی از سسوی قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای
تقویت صلاحیت ها و حكمرانی منطقه ای اقتصادی
التزام به چندجانبه گرایی
ارتباطات و بهره برداری كارآمد از مسیرهای ترانزیتی بین شمال و جنوب و نیز بین شرق و غرب
ما با هند در ایجاد چنین شرایط همسایگی در آسیای جنوبی، مركزی و غربی اشتراكات فراوانی داریم. ما مجددا دست دوستی به سمت همسایگان خود به ویژه در خلیج فارس دراز كرده تا با یكدیگر در این مسیر قدم برداریم.
شبك**1983**سیام*2021*1535