تهران- ایرنا- «روزنامه‌نگاری دیگرگونه، صداهای دیگرگونه» كتابی در حوزه تقسیم‌بندی و مباحث نظری رسانه با تاكید بر مختصات رسانه‌های آلترناتیو در بریتانیا نوشته تونی هاركاپ ترجمه و راهی بازار نشر شد.

در ادبیات جهانی حول «رسانه»، سال‌هاست دو مفهوم رسانه‌های آلترناتیو (Alternative Media) و رسانه‌های جریان غالب (Mainstream Media) شكل گرفته و محل صحبت و نقد و نظرهای فراوان بوده است.
انتشارات لوگوس اخیرا درباره همین تقسیم‌بندی و حوزه مباحت نظری مربوط، با تاكید بر مختصات رسانه‌های آلترناتیو (دیگرگونه) در بریتانیا، ترجمه كتاب «روزنامه‌نگاری دیگرگونه، صداهای دیگرگونه» را در 215 صفحه راهی بازار نشر كرده كه اثری است نوشته تونی هاركاپ، مدرس 62 ساله‌ روزنامه‌نگاری در دانشگاه شفیلد بریتانیا.
كتاب را كه 6 سال پیش برای بار نخست در بریتانیا منتشر شده، «مهدی منتظرقائم» عضو هیات علمی دانشگاه تهران و «جعفر محمدی» پژوهشگر آزاد، دانش‌آموخته روزنامه‌نگاری و معاون سابق اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان زنجان ترجمه كرده‌اند.
در مقدمه اثر، مترجمان درباره انتخاب و ترجیح كلمه «دیگرگونه» بر سایر پیشنهادها از جمله «جایگزین» به عنوان ترجمه «Alternative» نوشته‌اند و این‌كه «اغلب كتاب‌های موجود در حوزه روزنامه‌نگاری، تكنیك‌محور و شكل‌گرا هستند»؛ تاكیدی بر این كه خواننده در این كتاب با «فلسفه» كار رسانه‌ای سروكار خواهد داشت. ‌
كتاب در چهار بخش و 11 فصل علاوه بر مرور تاریخچه رشد روزنامه‌نگاری دیگرگونه بعد از ناآرامی‌های 1968 در اروپا كه عموما ناشی از حس عدالت‌خواهی قلمداد شده، از جمله به مقایسه رویكرد متفاوت رسانه‌های جریان غالب (با مشخصه محافظه‌كاری، محافظت از وضع موجود و رابطه نزدیك‌تر با منابع قدرت) و رسانه‌های دیگرگونه (با مشخصاتی چون ضدسلطه بودن، رساندن صدایِ بی‌صداها و البته افتخاری بودن كار در این نوع رسانه‌ها) در نمونه اعتصاب معدنچیان در نیمه نخست دهه 80 میلادی پرداخته است.
پیشگفتار كتاب به قلم «كریس آتون» استاد رسانه و فرهنگ در دانشگاه ادینبورگ ناپیر، برخلاف سیر روان و سهل‌خوان مقدمه مترجمان و متن اصلی كتاب، متنی دشوارخوان و غامض دارد و محتاج اطلاعات قبلی از نظریه‌ها در حوزه علوم ارتباطات است.
تونی هاركاپ كه خود سابقه كار در رسانه‌های دیگرگونه داشته و سپس وارد رسانه‌های جریان غالب شده، با روایت تجربه شخصی خود، فراز و فرود روزنامه‌نگاری دیگرگونه را توضیح می‌دهد.
او به یاد می‌آورد كه در ابتدای كار روزنامه‌نگاری و نویسندگی، چطور شعر تك‌خطی یكی از اعضا «اغلب مردم، شعر را نادیده می‌گیرند چون اغلب شعرها، مردم را نادیده می‌گیرند» تبدیل به شعار و میثاق اخلاقی گروه شد.
«روزنامه‌نگاری دیگرگونه، صداهای دیگرگونه» هر چند گذرا اما به نقش «تاچریسم» در افول روزنامه‌نگاری دیگرگونه در بریتانیا پرداخته و این گذرا بودن، شاید به این دلیل بوده كه خواننده بریتانیایی می‌داند «تاچریسم» چیست، در عین حال این بشارت را می‌دهد كه روزنامه‌نگاری دیگرگونه به حیات خود به اشكال‌ جدیدی ادامه داده است.
هم‌زمان هرچه به انتهای كتاب نزدیك‌ می‌شویم، اقتضائات جدید جهان رسانه و پررنگ شدن نقش شبكه‌های اجتماعی و اینترنت بیشتر مورد اشاره و تاكید تونی هاركاپ قرار می‌گیرد.
این كتاب در بسیاری از فصول خود، مشخصات و نشانه‌های دیگرگونگی كار روزنامه‌نگاری دیگرگونه را توضیح داده در عین حال به دفعات یادآوری كرده كه دو سبك روزنامه‌نگاری دیگرگونه و روزنامه‌نگاری در رسانه‌های جریان غالب، هم‌پوشانی‌هایی دارند كه نمی‌توان آنها را نادیده گرفت.
داشتن رویكرد ضدسلطه در گزارش‌نویسی، تاكید بر گزارش‌نویسی به جای تكیه صرف بر تفسیر و نظر شخصی روزنامه‌نگار، تشخص بخشیدن به افراد و گروه‌هایی كه در روزنامه‌نگاری جریان غالب به حاشیه رانده شده‌اند و تاكید بر محتوا یا گزارش‌هایی كه توانایی مردم عادی را برای انجام دادن امور مختلف تقویت می‌كند از جمله نشانه‌های 9گانه روزنامه‌نگاری دیگرگونه است كه نویسنده آنها را در صفحات پایانی كتاب، گردهم آورده است.
تونی هاركاپ كتاب خود را با این جمله در پیشانی پرآوازه هفته‌نامه «گاردین فقرا» پایان می‌دهد: «آگاهی همان قدرت است».
*روزنامه نگار
فراهنگ**3009* 1055