آنها گاهي دو نقش يا سه نقش را با هم در سوريه ايفا كردهاند؛ يعني از يكسو پشتيبان تروريستها هستند، از سوي ديگر به سوريه حمله ميكنند و به جز اين اقدامات در كنار ايران و روسيه، يكي از سه كشور حاضر در روند صلح آستانه نيز هستند. شايد اين چرخشهاي عجيب و غريب در هر جاي دنيا نشانهاي از اشتباهات محاسباتي در سياستخارجي يك كشور به حساب بيايد اما در تركيه رجب طيب اردوغان به همه مسائل بهگونهاي ديگر انديشيده ميشود. براي اين مرد 65 ساله يك چيز ديگر مهم است و آن «منافع» است.
اين منافع در هر سويي باشد، اردوغان سكان سياست خارجي كشورش را به آن سمت ميچرخاند. حالا به نظر ميرسد علاوهبر حضور در روند آستانه، تجاوز نظامي به شرق سوريه و نقض تماميت ارضي اين كشور با وجود تاكيد بر حفظ آن در نشست تهران، چيزي است كه ميتواند منافع تركيه را تامين كند. پس از اعلام ناگهاني خروج آمريكا از سوريه توسط دونالد ترامپ رئيسجمهور آمريكا، نگاهها به سمت دومين ارتش بزرگ ناتو رفت كه در سوريه حضور اشغالگرايانه دارد.
اردوغان با اعلام تدارك آمريكا براي خروج از سوريه، چراغ سبز عمليات در شرق سوريه را از ترامپ دريافت كرد. تركيه سال 2016 با عمليات «سپر فرات» تجاوز زميني را به سوريه آغاز كرد. اين كشور 20 ژانويه سال 2018 ميلادي در عمليات «شاخه زيتون» به منبج و عفرين حمله كرد تا اين شهرها را از شبهنظاميان كُردهاي سوريه پاكسازي كند. تركيه حالا به دنبال حمله به شرق سوريه به بهانه مبارزه با گروههاي مسلح اكراد است. اردوغان حتي جنگ با داعش را منوط به پاكسازي منبج و منطقه شرق فرات از يگانهاي مدافع خلق كرده است.
او هفته گذشته صراحتا عنوان كرد كه «حزب كارگران كردستان و يگانهاي كُرد سوريه مدافع خلق و داعش، گروههاي تروريستي هستند كه هرگز با تركيه در يك جبهه قرار نخواهند گرفت.» او سپس افزود: «پس از پاكسازي منبج و منطقه شرق فرات از يگانهاي مدافع خلق، نوبت بقاياي داعش خواهد رسيد.» مبارزه با يگانهاي خلق كُرد سوريه، تنها يكي از بهانههاي حضور تركيه در اين منطقه است. سطوح چندگانه و پيچيده ميدان نبرد در سوريه اين منطقه را متمايز از ديگر مناطق و منازعات كرده است.
موقعيت خاص ژئوپليتيكي سوريه، واقع شدن در محل تلاقي سه قاره و حضور بازيگران متعدد جهاني و منطقهاي در اين بحران، آن را به يك درگيري چند بعدي تبديل كرده است. همين پيچيدگيهاي سوريه باعث شده برخي بازيگران ثروتمند همچون قطر، عربستان و امارات كه از پشتيبانان قدرتمند مالي تروريستها بودند، به مرور از صحنه حذف شدند و الان ردي از آنان در اين معادله نيست. از ميدان خارج شدن اين كشورها، باعث شده تركيه بهعنوان تنها متحد غرب در پرونده سوريه، كماكان مهرههاي خود را در ميدان بازي سوريه نگاه دارد.
تركيه ضمن پيگيري منافع غرب در اين منطقه، سياستهاي مخصوص به خود را نيز پيگيري ميكند. منافعي كه طيف مختلفي از مسائل سياسي، امنيتي و اقتصادي را در برميگيرد. اردوغان و تيم تنظيمكننده سياست خارجي او در سوريه، پس از حضور قدرتمند ايران و مسكو در اين كشور و نااميدي از سقوط نظام سوريه، به دنبال كسب منافع از سوريه با حضور بشار اسد است.
اردوغان و تركيه هرچند موجوديت نظام سوريه را اجبارا پذيرفتهاند اما الزاما نميخواهند تماميت ارضي اين كشور را بپذيرند. بخشي از اين تماميت ارضي پذيرفته نشده در شرق سوريه و در شرق فرات واقع شده است. حوزهاي كه تحت نفوذ كردهاي سوري قرار دارد. كردهاي سوريه و متحدانش در بحران سوريه توانستند تقريبا 30 درصد اين كشور را در اختيار بگيرند و به نوعي حكومت خودمختار به راه بيندازند. حضور و قدرتگيري كُردهاي سوريه در اين منطقه كه هممرز با تركيه و عراق است، براي اردوغان و تركيه چندين برابر خطرناكتر از بشار اسد است. براي تركيه، شرق سوريه منطقهاي سراسر تهديد است. اگر آنكارا بتواند بر اين منطقه مسلط شود منافع ويژهاي را كسب خواهد كرد.
**تهديدات امنيتي شرق فرات
چرا براي اردوغان يگانهاي مدافع خلق كُردهاي سوريه، مهمتر از داعش و بقاياي اين گروهك تروريستي است؟ اردوغان از يك چيز هراس دارد و آن تشكيل حكومت خودمختار كردهاي سوريه در نزديكي مرزهاي اين كشور است. در حال حاضر بيشترين جمعيت كردها در پرجمعيتترين كشور تركنشين جهان قرار دارند. 20 ميليون نفر از جمعيت 80 ميليون نفري تركيه، كُرد هستند. درگيريهاي دولت تركيه با كردهاي جداييطلب در جنوب شرق تركيه، از دهه 80 تا چند سال پيش 40 هزار كشته به جا گذاشته است.
اردوغان سال 2017 با افتخار از كشته شدن 10 هزار عضو پكك در كمتر از يكسال و نيم خبر داد تا رقم كشتههاي كرد اين كشور به بيش از 50 هزار نفر برسد. اين جمعيت كردها، در پي خودمختاري كردهاي عراق و بهخصوص كردهاي سوريه نيرو گرفته بودند ولي توسط اردوغان بهشدت سركوب شدند. اردوغان ميخواهد ريشه بحران را از خارج از كشور مهار كند تا ديگر مجبور به مبارزه با آنها در داخل خاك تركيه نشود.
**منافع اقتصادي شرق فرات
شرق سوريه منطقه انرژيخيز سوريه است. ميادين نفت و گاز اين كشور در اين منطقه واقع شدهاند. سوريه پيش از بحران بهطور ميانگين روزانه 400 هزار بشكه نفت توليد ميكرد. آمار دقيق توليد در سال آخر پيش از بحران 385 هزار بشكه در روز بوده است. اوج توليد نفت سوريه به سال 2002 باز ميگردد كه اين كشور در آن سال ركورد توليد 667 هزار بشكه در روز را زد. نفت اما تنها دارايي سوريه نيست و اين كشور تا پيش از بحران سالانه هشت ميليارد مترمكعب گاز نيز توليد كرده است. براي اردوغان چه بويي خوشتر از بوي نفت و چه انگيزهاي بهتر از تسلط بر چاههاي نفتخيز سوريه.
اردوغان و خانوادهاش كه حتي در ميانه بحران سوريه، حجم زيادي از نفتهاي مناطق تحت كنترل داعش را در عراق و سوريه را از راه مرزهاي تركيه به داخل اين كشور قاچاق ميكردند، اكنون چند گام بيشتر تا رسيدن به اين چاهها فاصله ندارند. تركيه حتي تا همين چندي پيش نفت شرق سوريه را از طريق اقليم كردستان و توسط شركتهاي آمريكايي خريداري ميكرد.
با خروج آمريكا از سوريه، او ديگر نيازي به اقليم كردستان و شركتهاي آمريكايي ندارد. تركها ميخواهند با مانوري متهورانه در كنار به رسميت شناختن نظام سوريه، امتيازاتي را از متحدان آن يعني روسيه و ايران بگيرند و با مانوري ديگر غرب را نيز به قبول حضور مسلط خود در شرق سوريه مجبور كنند. نفت مناطق كردنشين سوريه، بهترين امتياز براي تركيه خواهد بود. براي نشان دادن اهميت نفت و گاز سوريه براي تركيه نياز است اين توليدات را با نيازهاي تركيه مقايسه كنيم.
مصرف نفت تركيه در سال 2018 تقريبا به روزانه يك ميليون بشكه رسيده است. از سوي ديگر مصرف سالانه گاز تركيه نيز 150 ميليون مترمكعب است. شرق سوريه توانايي توليد حداقل 400 هزار بشكه نفت و 27 ميليون مترمكعب گاز را دارد. دستيابي به شرق سوريه ميتواند 40 درصد از نيازهاي نفتي و تقريبا 20 درصد از نياز تركيه به گاز را تامين كند.
منبع: روزنامه فرهيختگان؛ 1397،10،30
گروه اطلاع رساني**2059**2002
تاریخ انتشار: ۳۰ دی ۱۳۹۷ - ۰۸:۴۰
تهران- ايرنا- در بحران سوريه، تركيه تنها بازيگري است كه در تمام جبههبنديهاي متضاد و متناقض حضور داشته است. آنكارا در اين هفت سال نقش «پشتيباني از تروريستها»، «تجاوزگر» و «كشور ضامن آتشبس» را بازي كرده است.