تاریخ انتشار: ۴ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۱:۰۶

تهران- ايرنا- فيلترينگ يكباره اپليكيشن‌ها آن هم به بدون اقناع افكار عمومي بويژه جوانان تنها يك كاركرد دارد و آن وارد كردن ضربات مهلك برپيكره سرمايه اجتماعي است.

در چند ماه اخير بويژه پس از ماجراي دختر و پسر سيرجاني بحث فيلترينگ يكي از اپليكيشن‌هاي پرطرفدار اين روزهاي ايران يعني اينستاگرام دوباره از سوي مديران مربوطه مطرح شد. بحثي كه در چندين سال گذشته پيش از فيلتر شدن يك اپليكيشن اجتماعي در فضاي عمومي جامعه طرح شده و در نهايت بدون اقناع كردن مخاطبان و كاربران فضاي مجازي به فيلتر شدن اين اپليكيشن منتهي شد.

در اين ميان اين بار بحث فيلتر كردن اينستاگرام با واكنش‌هاي گسترده‌اي در بين كاربران در داخل خود فضاي اينستاگرام روبه‌رو شده است، آنچنان كه بسياري از كاربران با هجوم به پيج‌هاي برخي از مديران مربوطه، خواستار عدم فيلترينگ اينستاگرام شدند.

** واكنش‌ها به يك موضوع پرحاشيه
عموم واكنش‌ها در اين باره را مي‌توان به چند دسته تقسيم‌بندي كرد؛دسته اول كاربراني بودند كه اين روزها اينستاگرام در شرايطي كه اكثر سرگرمي‌ها گران محسوب مي‌شوند، برايشان در حكم يك سرگرمي ارزان قيمت است.در دسته دوم كاربراني جاي مي‌گيرند كه پس از وقت گذاري‌هاي طولاني در فضاي مجازي و اينستاگرام موفق به كسب درآمد از اين راه شدند و حالا هم دوست نداشتند كه هر چه رشته بودند با فيلترينگ اينستاگرام پنبه شود. اما دسته سوم كارشناساني هستند كه راه حل معضلات و رفتارهاي نادرست اجتماعي را فيلترينگ اينستاگرام نمي‌دانند! دسته سوم از مهم‌ترين اقشار صاحب انديشه محسوب مي‌شوند كه تا به امروز در مقابل پديده فيلترينگ مقاومت كرده اند.

** مديران به چه فكر مي‌كنند؟
در سوي مقابل مديران با تكيه بر چند دليل و استدلال همچنان بر فيلترينگ اينستاگرام و لزوم محدودسازي ديگر اپليكيشن‌هاي اجتماعي تأكيد مي كنند. اول آنكه اينستاگرام به محلي براي شكل‌گيري روابط خارج از عرف مبدل شده است. دومين مسأله هم اين موضوع است كه در چندين سال گذشته فضاي اينستاگرام نقش مهمي در هتك حرمت افراد جامعه و تجاوز به حريم خصوصي آنان داشته است.استدلال سوم مديران و مسئولان ذيربط اين است كه فضاي اينستاگرام فضاي شايعه‌سازي‌هايي است كه در مجموع به ضرر جامعه ايرانيست و در نهايت دليل ديگر لزوم فيلترينگ اينستاگرام از سوي مديران و مسئولان مسائل امنيتي است كه به باور آنها براي كل جامعه ايران مضر خواهد بود.

** كارنامه‌اي ناموفق پس از سال‌ها
در سوي مقابل همه اين دلايل و توجيهات كارنامه فيلترينگ در ايران قرار دارد. كارنامه‌اي كه با فيلترينگ توئيتر و فيس بوك و فليك و حتي كلوب (به صورت مقطعي) امتيازهاي منفي بسياري را از نهادهاي تعيين‌كننده سطح آزادي اينترنت دريافت كرد. هرچند كه برخي همچون حسن روحاني، رئيس جمهوري ايران، فيلترينگ در فضاي مجازي را ادامه محدوديت‌هايي همچون منع ويدئو مي‌دانند.

اما به هر ترتيب در باب فيلترينگ اپليكيشن‌هاي اجتماعي، به نظر مي‌رسد كه اولين اپليكيشن مهمي كه به دلايل فرهنگي فيلتر شد را بايد وي چت دانست؛ اپليكيشني كه با قابليت look around اين امكان را در اختيار كاربرش قرار مي‌داد تا به همه كاربران هم جنس يا غير همجنس خودش پيام بفرستد. در آن مقطع زماني برخي نهادهاي فرهنگي و قضايي براين باور بودند كه اين اپليكيشن موجب گسترش رابطه نامشروع و حتي افزايش رابطه‌هاي فرازناشويي شده است.

در گام بعد اپليكيشن‌هاي ديگري همچون وايبر(براي مقطعي)، بدوو، بي‌تاك هم به دلايل مشابه دلايل فيلترينگ وي چت، فيلتر شدند. تا اينكه در چند ماه اخير نوبت به فيلترينگ تلگرامي رسيد كه براي بسياري از كاربران علاوه بر استفاده به‌عنوان يك پيام رسان، بهره‌هاي مالي هم داشت و بسياري از اين راه درآمد به دست مي‌آورند. فيلترينگ تلگرام هم مانند ديگر فيلترينگ‌ها به يكباره و با سرعت و بدون اقناع كردن كاربران صورت گرفت.

آن چنان كه به‌دليل همين نارضايتي و اقناع نشدن، تنها نتيجه آنها تصميم مخاطبان براي خريداري و نصب فيلترشكن‌ها براي نشان دادن نوعي نافرماني به اين تصميم بود؛ موضوعي كه جز هزينه براي كشور چيزي تا به امروز در برنداشته است. همچنان كه آمار كاربران ايراني تلگرام هم كاهش نيافته است.

حالا اما كار به فيلترينگ اپليكيشني رسيده كه بسياري از مديران و مسئولان در رده‌هاي بالاي كشور هم در آن پيج دارند و اتفاقاً بسيار هم در آن فعالند. هم به صورت تصويري در آن پيام مي‌گذارند و هم پست‌هاي نوشتاري درآن را با ديگر كاربران به اشتراك مي‌گذارند.

** شائبه‌هاي بي‌پاسخ
در كنار همه اين موضوعات در چندين ماه اخير در بين كاربران اين قضاوت جا افتاده كه فيلترينگ تلگرام به‌دليل افشاگري‌هايي است كه عليه فرزندان برخي مديران اقتصادي يا حساب‌ها و برخي رفتارهاي پنهان دراين فضا شده است، حالا هم همان افرادي كه مورد مظان اين افشاگري‌ها بوده‌اند با فشار بسيار درصدد فيلتركردن آنها هستند. موضوعي كه دست به دست در بين كاربران فضاي مجازي مي‌چرخد و بسياري معاندان هم از اين فرصت سوء‌استفاده كرده و قصد دارند اين مسأله را القاء كنند كه تمام هدف ها ازاين فيلترينگ امري سياسي و درجهت جلوگيري از گردش آزاد اطلاعات است.

حالا با در نظر گرفتن استدلال مديران و حوادث اخير ناخوشايندي كه در فضاي واقعي بواسطه فضاي مجازي رخ داد، سؤال اين است كه چقدر استدلال هاي مديران و مسئولان براي فيلتر شدن از منظر كارشناسي قابل پذيرش است؟ چرا كه اگر اين استدلال‌ها درگام اول، كارشناسان اجتماعي و فرهنگي را قانع كند آنها هم براي راضي كردن و قانع كردن بدنه عام جهان به طور جد به ميدان خواهند آمد و وقتي بدنه عام جامعه از فيلترينگ قانع شوند آن گاه فيلترينگ با تمام هزينه‌هايي كه تا به امروز براي آن شده، امري موفقيت‌آميز خواهد بود و به نوعي هدر رفتن سرمايه ملي محسوب نمي‌شود.

** نيازهاي بي‌پاسخ جامعه جوان
در باب استدلال اولي كه مديران مطرح مي‌كنند و براين باورند كه اپليكيشن‌ها سبب افزايش خيانت و روابط نامشروع شده‌اند برخي از جامعه شناسان اين تعبير را به نوعي درست نمي‌دانند. به باور اين دست كارشناسان اين اپليكيشن‌ها در اين زمينه تنها وضعيت موجود را عريان‌تر كرده‌اند، يعني آنچه كه هست را به صورت آشكارتري در پيش چشم همه به نمايش گذاشته‌اند چرا كه وقتي در يك جامعه 16 ميليون جوان مجرد وجود دارد كه بخشي از آنها در حال ورود به سن تجرد قطعي هستند نمي‌توان انتظار شكل‌گيري روابط نامشروع را نداشت.

وقتي الگويي از يك ازدواج صحيح و اقتصادي براي جوانان وجود ندارد، آنها به سوي برقراري روابط مي‌روند چه از طريق اپليكيشن‌ها و چه از طريق تلفن و صدها راه ديگري كه وجود دارد. سازمان ملل در سال هاي گذشته نيازهاي حياتي بشر را دوباره بازنگري كرد و در كنار نيازهايي همچون خوراك و پوشاك و مسكن، نيازهاي عاطفي و جنسي را هم جزء نيازهاي حياتي بشر قلمداد كرد. موضوعي كه بارها مورد تأكيد شرع مقدس هم قرار گرفته است.پس نمي‌توان در جامعه جوان انتظار اين را داشت كه در صورت كاهش آمار ازدواج، رابطه نامشروع رشد نداشته باشد.

** علت خيانت در جايي ديگر
همچنين كه روانشناسان بارها براين مسأله تأكيد مي‌كنند كه علت رشد روابط فرازناشويي در جامعه ايران و افزايش خيانت در افراد متأهل مسائل پيش پاافتاده‌اي مانند فضاي مجازي نيست و ربط دادن اين مسأله به فضاي مجازي اشتباهي مهلك است كه سبب محاسبات اشتباه و سرمايه‌گذاري نادرست براي حل آن مي‌شود. به باور اين دست روانشناسان، زوجيني كه دست از محيط خانه شسته‌اند هر لحظه امكان لغزش دارند. حال اين لغزش يا در فضاي مجازي رخ مي‌دهد يا در خارج از فضاي مجازي! پس راه حل را بايد در آموزش‌هاي پيش از ازدواج و سرمايه‌گذاري در اين زمينه ديد نه اينكه علت آن را در مسائلي همچون فضاي مجازي جست جو كرد.

** افراد در فضاي مجازي مختار هستند
دومين مسأله‌اي كه مديران از آن به‌عنوان دليلي براي لزوم اعمال فيلترينگ ياد مي‌كنند مسأله نقض حريم خصوصي است. به باور آنان فضاي مجازي به محلي براي نقض حريم افراد تبديل شده است. اين استدلال هم بارها از سوي كارشناسان فني رد شده است. آنها تأكيد دارند كه امكان دسترسي خود به خودي از طريق اين اپليكيشن‌ها به فضاي خصوصي افراد وجود ندارد و تا زماني كه فرد خودش، عكس‌هايش يا مسائل خصوصي زندگي خود را در اين فضا منتشر نكند، اصلاً دسترسي به آن از طريق اين اپليكيشن‌ها محال است. ضمن اينكه حالت خصوصي يا در اصطلاح(private) از تمهيداتي است كه در اين اپليكيشن‌ها براي حفظ حريم خصوصي در نظر گرفته شده و فردي با ابتدايي‌ترين آشنايي با نحوه كار اين اپليكيشن‌ها مي‌تواند با اين ابزار از اشتراكات خود محافظت كند.

** لطفاً روي ديگر سكه را هم ببينيد
سومين استدلالي كه مديران به كار مي‌برند آن است كه فضاي مجازي به محلي براي كلاه‌برداري و سودجويي تبديل شده است. در اين باره جامعه شناسان به مديران بارها گوشزد كرده‌اند كه بايد آن سوي ماجرا را هم ديد؛ جايي كه افراد مي‌توانند در اين فضا در اين وضعيت بد اقتصادي به كسب درآمد بپردازند يا استعدادهاي خود را به نمايش بگذارند و ديده شوند. به شكلي كه همين مسأله مانع از شكل‌گيري عقده‌هاي ناشي از نديده شدن مي‌شود. همچنين كه درباب سودجويي هم كارشناسان و حتي خود فعالان فضاي مجازي روزهايي را به مديران يادآوري مي‌كنند كه موبايل بتازگي به زندگي ايرانيان وارد شده بود و بسياري با استفاده از همين وسيله، سودجويي و كلاهبرداري مي‌كردند.

حساب افراد را با تماس و بيان مطالب دروغين خالي مي‌كردند و يا فريب مي‌دادند و هزاران نوع سودجويي ديگر كه بيانش طولاني خواهد بود. به اين ترتيب مي‌توان گفت كه براي سودجويان هميشه وسيله‌اي وجود دارد يك روز موبايل، يك روز فضاي مجازي و شايد روز ديگر وسيله‌اي تازه‌تر را به كار گيرند.

در كنار همه اين استدلال ها كه پاسخ به آن يك بحث و گفت‌و‌گوي دو طرفه مديران و كارشناسان را مي‌طلبد ، بارها صاحبنظران از مديران درخواست كرده‌اند كه پيش از هر نوع فيلترينگي بايد اين تعامل دو طرفه برقرار شود. همچنين كه بايد به موضوعي بسيار حائز اهميت توجه داشت. آن هم افكار نسل جوان درباره فيلترينگ است.

واقعيت اين روزهاي جامعه جوان ايراني بيانگر اين مسأله است كه نسل جوان احساس مي‌كند از او در چنين زمينه‌هايي نظرخواهي نمي‌شود؛ نسل جواني كه به فضاي مجازي علاقه دارد و كاملاً نسبت به برخوردي قيم مآبانه با علايقش وارد مخالفت مي‌شود و حتي گارد مي‌گيرد. پس فيلترينگ يكباره اپليكيشن‌ها آن هم به بدون اقناع افكار عمومي بويژه جوانان تنها يك كاركرد دارد و آن وارد كردن ضربات مهلك برپيكره سرمايه اجتماعي است.

منبع: روزنامه ايران، 1397.11.04
گروه اطلاع رساني**2002**