تهران- ایرنا- محمدمهدی عبدخدایی در خصوص ترور حسین فاطمی وزیر امور خارجه می گوید: در بهمن1330خورشیدی توسط من به طرف دكتر فاطمی تیراندازی شد. الان كیف او پیدا شده كه گلوله از این طرف كیف رفته و از آن طرف بیرون نیامده است. بنابراین دكتر فاطمی در این مدت تمارض می‌كرد.

به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ ترور حسین فاطمی وزیر امور خارجه در بهمن ماه 1330 خورشیدی در قبرستان ظهرالدوله یكی از حادثه های تاریخی است كه تا به امروز حرف و حدیث های زیادی در مورد آن شكل گرفته و همچنان نیز وجود دارد. محمدمهدی عبدخدایی 15 ساله وابسته به جمعیت فدائیان اسلام فردی بود كه این كار را انجام داد و امروز بعد از 67 سال از آن روزها می گوید.

عبدخدایی در بخش دوم گفت وگوی خود با «پروژه تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی خبرگزاری ایرنا» به جریان ترور حسین فاطمی و محاكمه خود، كودتای 28 مرداد 1332خورشیدی تا تحصیل در حوزه علمیه پرداخته است.

-متن گفت وگو با وی را در ادامه می خوانیم:
**ایرنا: چه زمانی توسط شما در ظهرالدوله به طرف دكتر فاطمی شلیك شد؟
***عبدخدایی: در بهمن1330خورشیدی توسط من به طرف دكتر فاطمی تیراندازی شد. من بلد نبودم و یك گلوله شلیك كردم. بعد هم اسلحه را روی قبر محمد مسعود انداختم. فردی به نام عباس گودرزی كه در میدان تجریش جگرفروشی داشت خَم شد و اسلحه را بردارد دیدم مردم او را می زنند بعد من الله اكبر گفتم و هیچ فردی باورش نمی شد یك پسر بچه 15 ساله این كار را انجام دهد. الان كیف دكتر فاطمی پیدا شده كه گلوله از این طرف كیف رفته و از آن طرف بیرون نیامده است. بنابراین دكتر فاطمی در این مدت تمارض می‌كرد.

**ایرنا: شما به عنوان یك پسر بچه 15 ساله چطور اسلحه تهیه كردید و این ماموریت چه فردی به شما داد؟
***عبدخدایی: من وقتی به دیدن نواب صفوی در زندان رفتم نواب به من گفت به تو ماموریت داده می شود. من هم در آن زمان شاگرد حاج كاظم باقرزاده بودم یك روز فردی به نام شالچی كه پدرش در بازار عینك فروشی داشت به دنبال من آمد من را پیش واحدی برد و او اسلحه را به من داد. این اسلحه توسط پسر برادر واحدی خریداری شده بود و برای نواب فرستاده بودند.

**ایرنا: یعنی واقعاً تمارض می كرده و گلوله شما به او برخورد نكرد؟
***عبدخدایی: بله تمارض می كرد. كیف در موزه وزارت امور خارجه موجود است در آن كیف گلوله هم وجود دارد و روی آن نیز سوراخ شده كه از این طرف رفته و از آن طرف بیرون نیامده است.

**ایرنا: پس چرا فاطمی تمارض كرده است؟
***عبدخدایی: در حقیقت بهانه بود برای كوبیدن فدائیان اسلام.

**ایرنا: بعد از ترور فاطمی شما چه سرنوشتی پیدا كردید؟
***عبدخدایی: در مدتی كه دكتر فاطمی بیمارستان بود من هم زندان انفرادی بودم تا اینكه محاكمه شروع شد و نواب صفوی بعد از20 ماه از زندان آزاد شد و فردای آن روز با یك دشته گُل كه روی آن نوشته شده بود «گل دوستان به گل بوستان اسلام عزیزم محمدمهدی عبدخدایی تقدیم می شود»، به دیدن من آمد و این مقوای نوشته شده هنوز در مركز اسناد انقلاب اسلامی نگهداری می شود.

**ایرنا: در همین زمان كه نواب از زندان آزاد شد محمد مصدق با محمدرضا پهلوی نیز دچار اختلاف شدید شد. دلیل آن چه بود؟
***عبدخدایی: نواب صفوی در بهمن 1331 خورشیدی از زندان آزاد شد. در همین زمان اختلاف میان دكتر مصدق و محمدرضا پهلوی هم بالا گرفته بود زیرا در 1331خورشیدی دكتر مصدق وقتی می‌خواست كابینه را به مجلس دوره هفدهم معرفی كند در ملاقات با محمدرضا پهلوی به او می گوید اگر اعلی حضرت اجازه بفرماید من وزارت دفاع را خودم برعهده داشته باشم او هم می‌گوید من فرمانده كل قوا هستم و انتخاب وزیر دفاع از اختیارات فرمانده كل قواست. دكتر مصدق استعفا می‌دهد آیت الله كاشانی و دیگران با این استعفا مخالفت می‌كنند.

**ایرنا: بعد از استعفای مصدق چه اتفاقی افتاد؟
***عبدخدایی: محمدرضا پهلوی فرمان نخست وزیری احمد قوام را امضا می كند و قوام در اعلامیه تندی می گوید «كشتی بان را سیاستی دیگر آمد». در 25 تیر قوام السلطنه نخست وزیر شد اما پنج روز بیشتر دوام نیاورد و در 30 مردم تظاهرات كردند و آیت الله كاشانی اعلام كرد كه اگر قرار باشد قوام السلطنه بماند من فرمان جهاد اكبر می‌دهم و با كفن بیرون می آیم. با حركت آیت الله كاشانی ایران به هم خورد. جبهه ملی و طرفداران ملی شدن نفت در مجلس كمیسیون نهضت ملی ایران را تشكیل دادند. در 30 تیر تظاهرات زیادی به وجود آمد محمدرضا پهلوی با دستپاچگی از احمد قوام خواست استعفا دهد و فرمان نخست وزیری مصدق برای وزارت دفاع را صادر كرد. در حقیقت این یك پیروزی بزرگ برای دكتر مصدق و نهضت ایران بود.

**ایرنا: چرا میان مصدق و آیت الله كاشانی اختلاف به وجود آمد؟
***عبدخدایی: متاسفانه بعد از 30 تیر 1331 چون دكتر مصدق یك دنده بود و یك نظر داشت آیت الله كاشانی و عده ای از رهبران جبهه ملی از او جدا شدند و تقریباً دكتر مصدق و اطرافیان، مانند دكتر فاطمی باقی ماندند. البته من در این دوران زندانی بود و این جریان ها را از روزنامه ها دنبال می كردم.

**ایرنا: كودتای 28 مرداد 1332خورشیدی چگونه اتفاق افتاد؟
***عبدخدایی: در1332 خورشیدی دكتر مصدق نامه ای به محمدرضا پهلوی نوشت و مجلس منحل شد. در این موقع محمدرضا پهلوی، فرمان عزل دكتر مصدق و نخست وزیری فضل الله زاهدی را صادر كرد. سرهنگ نصیری فرمانده گارد سلطنتی ساعت 12 شب رفت تا این فرمان را به دكتر مصدق اعلام كند اما توسط سرتیپ دفتری خواهرزاده دكتر مصدق اعلام كرد كه نصیری را دستگیر و گارد سلطنتی را خلع سلاح كنید صبح 25 مرداد اعلام كردند دیشب می‌خواست كودتا انجام شود كه دكتر مصدق كودتا را خنثی كرده است. محمدرضا پهلوی هم همین كه فهمید نصیری دستگیر شده و گارد خلع سلاح شده است با هواپیما به بغداد رفت اما در روز 28 مرداد چند كامیون از پایین شهر توسط طیب حاج رضایی، قدم، هفت كچلون، اكبر ابراهیم خان، هوشنگ ابراهیم خان ، ماشاالله ابراهیم خان و دیگر قلدرهای جمع شدند و فریاد می زدند «جاوید شاه». به این ترتیب هیچ مقاومتی در مقابل آنها نشد نه جبهه ملی و نه حزب توده و نه دیگران بیرون نیامدند هیچ حركتی نشد. اینها به خیابان كاخ رفتند و زاهدی ساعت 2 بعدازظهر در رادیو اعلام كرد كه من نخست وزیر قانونی كشور هستم. در روز 28 مرداد نواب صفوی از زندان به من تلفن كرد كه اگر آمدن در زندان و خواستن تو را آزاد كنند بیرون نیاد چون ما هیچ دخالتی در آن نداریم. البته در همین روز شعبان جعفری معروف به شعبان بی مخ را از زندان آزاد كردند.

**ایرنا: اگر امكان دارد در مورد این بگوید كه چرا فاطمی شكایتش را از شما پس گرفت؟
***عبدخدایی: من در این مدت زندان بود. بعد از اینكه دكتر فاطمی وزیر امور خارجه شد 2 ملاقات با سیدعبدالحسین واحدی كرده بود و واحدی از آنها قول گرفت كه اگر حكومت اسلامی اعلام كنند نیروهایمان از دكتر مصدق حمایت می كند كه این گفته در خرداد 1332خورشیدی به صورت یك اعلامیه منتشر شد. این ملاقات ها باعث شد كه دكتر فاطمی شكایتش را از من پس بگیرد.

**ایرنا: چه زمانی آزاد شدید؟
***عبدخدایی: من در دادگاه اول به 2 سال زندان محكوم و در دادگاه استیناف به 20 ماه زندان محكوم شدم و در مهر ماه 1332خورشیدی آزاد شدم به خاطر اینكه دكتر فاطمی شكایت نكرده بود دادگاه استیناف چهار ماه به من تخفیف داد و در مهر 1332 آزاد شدم.

**ایرنا: آیا مجدد به فدائیان اسلام پیوستید؟
***عبدخدایی: بله. من از اینجا جزو شورای مركزی جمعیت فدائیان اسلام شدم. شورای مركزی تا قبل از آزادی من شامل نواب صفوی، خلیل طهماسبی، عبدالحسین واحدی و سیدمحمد واحدی بود و من پنجمین تَن شدم. خلیل طهماسبی هم طبق یك ماده واحده كه نمایندگان به مجلس دادن آزاد شد. مفهوم ماده واحده این بود كه چون خیانت حاج‌علی رزم‌آرا به مردم ایران مُسلم است چنانكه قاتل او استاد خلیل طهماسبی باشد به موجب این ماده مورد عفو قرار می‌گیرد. در حقیقت مجلس طهماسبی را عفو كرد، سنا هم می خواست تصویب نكند اما مجبور شد تصویب كند و محمدرضا پهلوی هم توشیح كرد.

**ایرنا: بعد از این اتفاق ها چه كاری انجام دادید؟
***عبدخدایی: من آمدم تهران از من استقبال شد و روزنامه ها با من مصاحبه كردند بعد از مدتی به مشهد و قم رفتم و در آنجا لبه شدم.

ادامه دارد . . .

گفت وگو از: مهدی احمدی
پژوهشم9370**9131