تهران- ایرناپلاس- یكی از مؤثرترین ابزارها در روزهای انقلاب، موسیقی بود. با گذشت زمان، سلیقه موسیقی مردم تغییراتی كرد. این تغییرات را با محمد گلریز بررسی كردیم.

محمد گلریز نزدیك به دو هزار سرود و مرثیه و آواز خوانده است و برای چهره‌های شهید جمهوری اسلامی و شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم نیز كارهای زیادی خوانده است. معروف‌ترین آثار وی را می‌توان «خجسته باد این پیروزی» و «دریغا دریغا» نامید.



ایرناپلاس: اگر بخواهیم راحت و صریح صحبت كنیم باید بگویم اكثر آن‌هایی كه به موسیقی شما علاقه داشتند با موسیقی‌های الان ارتباط برقرار نمی‌كنند و بالعكسش. تحلیل شما چیست و این فاصله چرا به‌وجود آمد؟

گلریز: من فرمایش شما را قبول ندارم. زیرا من با مردم ارتباط دارم و خودم عیناً دارم می‌بینم. در كوچه و بازار و برنامه‌های ارگان‌های مختلف ارتباط برقرار می‌كنند و این‌ها قشر اصلی جامعه هستند. ما داریم می‌بینیم كه جوانان و نوجوانان، استاد، كارگر، پزشك، همه اقشار تا ما را می‌بینند می‌گویند آقا چرا برای انقلاب نمی‌خوانید؟ چرا برای امام(ره) نمی‌خوانید؟ چرا برای شهدا نمی‌خوانید؟ چرا برای مدافعان حرم نمی‌خوانید؟ این‌ها را دارند به من می‌گویند، نه یك نفر، بلكه صدها نفر. غیر از آن هم در 22 بهمن مشهود است، اگر كسی مخالف باشد خدا وكیلی می‌آید برای 22 بهمن؟ خدا را قسم می‌خورم كه نمی‌آید. پس این‌هایی كه می‌آیند اعتقاد دارند و چون اعتقاد دارند به 22 بهمن، به موسیقی انقلاب هم اعتقاد دارند، به موسیقی شهدا هم اعتقاد دارند.



ایرناپلاس: مبنای من مثلاً لیست آلبوم‌های پرفروش سال‌های اخیر است و كنسرت‌های پرمخاطب. و البته آهنگ‌هایی كه از تلویزیون پخش می‌شود.

گلریز:من برای همه جواب دارم. الان در تالار وحدت چند نفر جا می‌گیرند؟ 700 نفر. دو هزار نفر وقتی در آنجا جمع شوند آدم فكر می‌كند كه جمعیت عظیمی است. این جمعیت را تجربه كرده‌ام. وقتی دو هزار نفر مردم در تالار وحدت جمع شوند و عكس بگیرند یك جمعیت عظیم و عجیبی جلوی نظرتان می‌آید و نكته اینجاست.

ایرناپلاس:یعنی فروش بالا مبنا نیست یا عدد، پایین است؟

گلریز: پس چطور می‌شود وقتی من برای رحلت امام(ره) سرود «دریغا» را اجرا كردم، آنچنان جمعیتی به استقبال آمدند؟ قصدم محكوم كردن خبرنگاران نیست، اما تبلیغات حرف اول را در دنیا می‌زند. در ایران هم همین‌طور است و سكان دست شماها است، سكان دست رسانه است، سكان دست صداوسیما و ارشاد است و آن‌ها دارند خط‌مشی را تعیین می‌كنند. وقتی از صداوسیما و تلویزیون درصد بگیریم، وقتی كنسرت‌ها را درصد بگیریم، اندازه‌اش صد به ده است. صداوسیما را ببینید، در پربیننده‌ترین برنامه‌های تلویزیون این خوانندگان می‌خوانند و هر چیزی پخش می‌شود. كدام یكی از این برنامه‌های پربیننده تلویزیون را دیده‌اید كه یك خواننده انقلابی را دعوت كند؟ مثلاً خندوانه یك‌بار بنده را دعوت كرد و رفتم؛ اما یك به صد است.



ایرناپلاس: یعنی مسئول وضعیت فعلی موسیقی رسانه‌ها هستند؟

گلریز: خیر، می‌خواهم بگویم رسانه‌ها تأثیرگذار هستند. ببینید من با موسیقی پاپ مخالفتی ندارم و چه بخواهیم و چه نخواهیم تحت تأثیر موسیقی‌های خارجی قرار می‌گیریم. اما همه این‌ها راه‌حل دارد. باید فاصله‌ها كمتر شود. خدا رحمت كند مرحوم شهید مجید حدادعادل را. خاطره‌ای كه می‌گویم برای نزدیك به چهل سال پیش است كه تولید رادیو در میدان ارگ بود. داشتم در حیاط آنجا راه می‌رفتم كه ایشان مرا دید و یك‌دفعه گفت: آقای گلریز! دیگه تموم شد بیا بالا، درها باز است. به خدا همین حرف را زد و من رفتم و دیدم بله راست می‌گوید و همه درها باز بود. الان تمام مسئولیت‌ها با رئیس دفتر است و او تعیین می‌كند كه می‌توانیم برویم مسئولی را ببینیم یا نه. وقتی بین هنرمند و مسئول فاصله بیفتد مشكلات هم بیشتر می‌شود. یك‌بار با وزیر محترم ارشاد برنامه داشتیم، خب من رفتم بالای صحنه و خوشبختانه سه چهار دقیقه هم وقت سخنرانی گذاشته بودند. رفتم بالای صحنه و گفتم آقای دكتر صالحی چرا در موسیقی فجر كه اسمش هم فجر است از سرودهای انقلابی استفاده نمی‌كنید؟ مخاطبی كه نشسته، با خواندن این سرودها یاد انقلاب بیفتد، یاد فجر انقلاب اسلامی بیفتد و گفتم كه اگر این كار را نمی‌كنید اسمش را عوض كنید و بگذارید جشنواره موسیقی بین‌الملل. همین الان جشنواره موسیقی فجر را ببینید كه از 24 تا 29 بهمن برگزار می‌شود. دریغ از یك موسیقی انقلابی. زبان من مو در آورد از بس گفتم برای این چهل‌سالگی انقلاب یك سرود ماندگار بخوانیم. آخر سر هم یك سرود ساختیم برای ارتش كه چقدر هم قشنگ شده است.



ایرناپلاس: برگردیم به همان صحبت اول، موافقید كه سلیقه جامعه را فقط رسانه نمی‌تواند تغییر بدهد. تولیدات و فعالیت‌های اهالی موسیقی هم مؤثر بوده است. اهل فن معتقدند سلیقه موسیقی ما، ضعیف شده است. اما یك بحث دیگری هم وجود دارد و آن هم عرضه و تقاضاست. بازار و ماركتینگ هم مهم هستند. خوانندگان قدیمی ما چقدر توانسته‌اند خودشان را برای ارتباط بهتر با نسل‌های جدید به‌روز كنند؟

گلریز: بله، من موافق شما هستم. ما در مملكتمان ذائقه‌های مختلفی داریم و نمی‌توانیم به زور ذائقه كسی را عوض كنیم. من می‌گویم قشرهای مختلفی در مملكت ما هست. الان یك عده‌ای هستند كه تابع موسیقی ایرانی هستند و واقعاً موسیقی ایرانی را دوست دارند. یك عده‌ای هم هستند كه تابع موسیقی پاپ هستند و یك عده هم متأسفانه موسیقی رپ دوست دارند. ببیند ما جمهوری اسلامی هستیم و در ایران هستیم. ایران هفت هزار سال قدمت فرهنگی دارد و سه هزار سال قبل از اسلام كه هنوز هیچ‌كس از علم و ادب در دنیا بویی نبرده بود، ما شعرا و آهنگسازهایی داشتیم. ما چرا باید در حوزه موسیقی ملی خودمان كمرنگ برخورد كنیم؟



ایرناپلاس: چرا؟ مسئولان مقصر هستند؟ ساختار مقصر است؟ چقدر از این تغییرات الزماتِ خودِ روزگار است؟

گلریز: قبل از انقلاب شركتی بود به نام «سی‌دی‌اس» كه آمریكایی بود. این‌ها می‌آمدند شكار هنرمند می‌كردند.چون در خانواده‌ای بزرگ شدم كه جد و آبادمان خواننده بودند، در جریان كامل هستم. پدربزرگم، پدرم و برادرانم خواننده بودند. خب، این شركت می‌آمد چه می‌كرد؟ این شركت اعضایی داشت، عضوهایی كه مؤثر بودند كه یكی از آن اعضا پرتیتراژترین مجله آن زمان، مجله «جوانان» بود. آن‌ها می‌آمدند در این مهمانی‌ها یا جاهای مختلف و شكار خواننده می‌كردند. اگر خواننده‌ای تیپ و صدایی داشت می‌آمدند با او قرارداد می‌بستند. سپس آن فرد را توسط مجله جوانان و جنگ‌های تلویزیونی آن زمان در مدت كوتاهی معروف می‌كردند. رادیو صبح جمعه هم پرشنونده‌ترین برنامه و جزو این شركت بود. یعنی كسانی كه می‌توانستند خواننده را در عرض دو سه ماه یا چهار ماه معروف كنند یكجا بودند. بهترین آهنگساز و شاعر را جمع كرده بودند. پول‌های كلانی هم از قِبَل این خوانندگان جوان به‌دست آوردند.با آن شخص قرارداد 98 به دو می‌بستند و طرف هم قبول می‌كرد.

ایرناپلاس: برای چه مدت؟

گلریز: پنج‌ساله یا 10 ساله با او قرارداد می‌بستند. معمولاً پنج سال كمتر نبود. دو تا آلبوم از او تهیه و آماده می‌كردند و طرف كه در تلویزیون می‌رفت می‌گفتند در آینده نزدیك می‌خواهیم از یك هنرمند رونمایی كنیم و تبلیغ او را می‌كردند. و خواننده‌ای را كه كسی نمی‌شناخت، در عرض چهار پنج ماه می‌كردند سمبل خوانندگی ایران و یك مدیر برنامه هم برایش درست می‌كردند و این مدیر برنامه‌ هم از آن مافیاهایی بود كه الان هم وجود دارد.آن خواننده سه تا مهمانی و دو تا كاباره می‌رفت و در سال 55، 56 یك خواننده شبی 50 هزارتومان درآمد داشت. در حالی كه ما خانه‌مان را دهه40 خریدیم 37 هزارتومن.

ایرناپلاس:چقدر به خواننده می‌دادند؟

گلریز: هزار تومان، و 49 هزارتومان دیگر را مدیر برنامه برمی‌داشت.

ایرناپلاس: الان هم این مافیا هست؟

گلریز: من این همه را گفتم كه بگویم الان هم وجود دارد و البته یك جور دیگر. متأسفانه مافیا هست و با برخی از مسئولان فرهنگی ما هم ارتباط دارند و من نمی‌خواهم بازش كنم.

ایرناپلاس: خب بازش كنید الان.

گلریز: باشد! باورتان می‌شود یك خواننده 60 میلیون می‌گیرد تا بخواند؟ این پول‌ها از كجا می‌آید؟ من می‌دانم از كجا می‌آید. ما بعد از 50 سال خواندن رویمان نمی‌شود صریح مبلغ بگوییم. از هر لحاظ رعایت می‌كنیم و یك موقع اشكال و مشكلی هم از نظر شرعی و هم از نظر مالی نداشته باشد. این پول‌ها برمی‌گردد به كجا؟ برمی‌گردد به دشمنان قسم‌خورده این مرز و بوم كه آمریكا است. آمریكا گفته ما با جنگ سرد حریف ایرانی‌ها نشدیم با جنگ نرم بیاییم و با جنگ نرم هم آمده‌اند، مگر جنگ نرم چیست؟ همین فرهنگ موسیقی مبتذل، فیلم‌های مبتذل، برنامه‌های مبتذل. این‌ها آمده‌اند و دارند پول خرج می‌كنند و مجموعه فرهنگی ما هم دارد كمك می‌كند به آن‌ها.



پایان بخش اول

گفت‌وگو از سید مهدی موسوی‌تبار