تهران- ایرنا- بهزاد نبوی این روزها بیش از هر زمان دیگری دغدغه روشنگری دارد. وی در مرور تاریخ 40 سال گذشته از روزهای تلخ شكنجه در رژیم پهلوی تا دلایل وقوع انقلاب سخن می گوید. در واكاوی شرایط این روزهای كشور سناریوهایی از جنس جدایی دولت و اصلاح طلبان را اشتباه می داند و معتقد است به جای متهم كردن یكدیگر باید در پی راهكار بود.

به گزارش خبرنگار گروه سیاسی ایرنا، نیم قرن فعالیت سیاسی كه یك دهه آن در زندان گذشت حتی بهانه ای نشد تا نبوی دست از اصلاحات بكشد و برخی تندروی های این روزها را موجه تحلیل كند. گفت و گو با او كه هنوز انفرادی های زندان اوین را سخت ترین بخش سال های فعالیت خود می داند در آغاز دهه پنجم انقلاب می تواند روشنگر بسیاری از دشواری ها و خفقان ها در رژیم های پهلوی اول و دوم باشد و بی اثر كننده توطئه های تطهیرسازیِ آن دوران.
مرور رویدادهای 40 سال گذشته از زبان و دیدگاه كسی كه در تمام صحنه های سیاسی حضور داشته می تواند جالب توجه باشد. نبوی در بررسی شرایط امروز هم دیدگاه های متفاوتی دارد. دیدگاه او درباره رابطه دولت و برخی جریان های سیاسی كشور هم می تواند راه گشای برخی چالش های سیاسی حال و آینده ایران باشد.
این فعال سیاسی از خطرات ظهور پوپولیسم در ایران سخن می گوید و در نهایت نگران جوانانی است كه گذشته را لمس نكردند. در ادامه متن گفت و گوی تفصیلی ایرنا با بهزاد نبوی را می خوانید:

**بهترین شكنجه ساواك كابل كف پا بود
نایب رییس مجلس ششم درباره تحریف اقدامات رژیم گذشته و ادعای این كه زندانیان سیاسی توسط ساواك شكنجه نمی شدند، گفت: «بهترین شكنجه زدن كابل كف پا بود. شاید بعضی از زندانیان سیاسی كه در رژیم سابق شكنجه شدند، هنوز آثار شكنجه بر بدنشان باشد. مرحوم رجایی در سازمان ملل كف پایش كه آثار شكنجه ساواك بر آن بود را نشان داد. البته شاید تطهیركنندگان رژیم شاه مدعی شوند كه آثار شكنجه شهید رجایی، در اثر جراحی پلاستیك ایجاد شده است!
نبوی یادآور شد: در طول 58 سال حكومت پهلوی ها یك بار در دوره «كندی» (رییس جمهوری وقت آمریكا) انتخابات آزاد آن هم در حوزه انتخابیه كاشان، برگزار شد و تنها یك نماینده غیر از آن كسانی كه می خواستند، یعنی «الهیار صالح» از آن شهر انتخاب شد كه آن مجلس هم پس از سه ماه، زمان نخست وزیری امینی منحل شد. غیر از صالح در دوران پهلوی ها حتی یك نفر را هم پیدا نمی كنید خارج از خواست رژیم انتخاب شده باشد.
وی ادامه داد: برای درك میزان وابستگی رژیم سابق، ذكر ماجرای استقلال بحرین ضروری است، در كتاب های درسی قبل از دهه 30، از بحرین به عنوان استان چهاردهم و جزو لاینفك خاك ایران یاد می شد. انگلیسی ها از اجتماع شیخ نشین های تحت الحمایه خود، امارات متحده عربی را تشكیل دادند و می خواستند تكلیف بحرین را هم روشن كنند. فردی به نام «گیجاردی» به خواست انگلیس از طرف سازمان ملل ماموریت یافت میان سه گزینه الحاق به ایران، استقلال و یا الحاق به امارات، نظرسنجی و نه همه پرسی انجام دهد. او پس از چند روز اعلام كرد، اكثریت مردم طرفدار استقلال هستند و دولت شاه نیز بلافاصله نتایج نظرسنجی را پذیرفت!

**فقر عامل انقلاب نبود
این مبارز سیاسی دوران ستمشاهی در توضیح این كه اگر فقر و فساد چپاول در آن دوران وجود نداشت چرا مردم انقلاب كردند، یادآور شد: «انقلاب ما، انقلاب علیه فقر نبود باید به این نكته دقت داشت. زمانی كه انقلاب شد 2-3 سال بود كه قیمت نفت به شكل جهشی بالا رفته بود كه از نظر درآمدی تحول بزرگ در یك كشور محسوب می شد.»
نبوی خاطرنشان كرد: آن سال ها با شیر پاكتی كه در مدارس توزیع می شد، بچه ها فوتبال بازی می كردند. پس شرایط مادی جامعه به گونه ای نبود كه بتوان گفت فقرعامل انقلاب بوده است هر چند برخی از سلطنت طلب ها مدعی هستند مردم از روی شكم سیری انقلاب كردند!
وی یادآور شد: «نمی توان به صراحت گفت در آن سال ها فقر نبود، اما در حدی فراگیر نبود كه فی المثل مردم در سطل های زباله دنبال غذا بگردند، در كل وضع اقتصادی قابل قبول بود.»
این فعال سیاسی اصلاح طلب خاطرنشان كرد: «همه شما جوانان شنیده و خوانده اید كه شعار و ایده آل اصلی انقلاب، 'استقلال آزادی، جمهوری اسلامی' بود. برخی ماركسیست ها نظیر چریك های فدایی خلق در مقابل آن، شعار 'نان، مسكن و آزادی' سر می دادند، ولی كسی به دنبال آن شعارها نرفت.»

**جوانان چون شرایط آن روز را لمس نكردند، ممكن است تصور مثبتی داشته باشند
نبوی در پاسخ به پرسشی درباره تلاش برخي افراد و جریان ها براي تطهیر رژیم گذشته و سر دادن شعارهای ساختارشكنانه در اعتراض های دی ماه پارسال، گفت: «تطهیر كننده ها دو دسته اند؛ یك دسته مخالفان اصلی انقلاب و نظام هستند كه تعدادشان كم و محدود است. آنها با پاك كردن كارنامه رژیم گذشته در پی محكومیت نظام و انقلاب هستند و برای این منظور از هر وسیله ای حتی ستایش پهلوی اول استفاده می كنند. آنها می گویند در گذشته اوضاع خیلی خوب بود و انقلاب این وضعیت را خراب كرد.»
وی ادامه داد: حتی ممكن است مجاهدین خلق (منافقین) هم امروز كه روزی با رژیم طاغوت مبارزه می كردند، برای نفی جمهوری اسلامی، مستقیم یا غیر مستقیم با این مواضع همراه باشند. دسته دوم طیف گسترده ای از جوانان را تشكیل می دهد كه امكان درك رژیم 40 سال پیش را ندارند.
این مبارز سیاسی اظهار داشت: شما جوان ها آن زمان نهایتا 7 تا 13 سال داشتید و هیچ كدامتان قدرت درك و لمس شرایط آن زمان را ندارید. شما با من كه زمان پیروزی انقلاب 36 سال داشت و 7 سال زندان را طی كرده و مزه كابل كف پا را چشیده بود، فرق دارید.
این فعال سیاسی یادآور شد: «جوانان چون شرایط آن روز را از نزدیك لمس نكرده و اتفاقات آن دوران را در كتاب ها یا روزنامه های خوانده اند و در ضمن عملكردهای غیرقابل دفاع ما را دیده یا می بینند، ممكن است تصور مثبتی نسبت به رژیم گذشته داشته باشند. در واقع بسیاری از این جوانان مخالف وضع موجود هستند و به همین دلیل به جمع تطهیركنندگان می پیوندند.»

**بسیاری از جوانان امكان لمس شعارهای انقلاب را ندارند
نبوی با بیان این كه عمده ترین ایده آل، آرمان و شعارهای انقلاب مقابله با استبداد و وابستگی بود، افزود: «شعار استقلال در مقابل وابستگی و آزادی و جمهوری اسلامی (یا دموكراسی) در برابر استبداد مطرح می شد، ولی جوانان امروز چون آن دوره را درك نكرده اند امكان لمس آن شعارها را ندارند.»
وی اضافه كرد: «منظور از استقلال، رهایی از وابستگی بود. دولت های اروپایی از 400 سال پیش به تدریج در كشور نفوذ كردند. اگر تاریخ را مطالعه كنید به نقش انگلیس و روسیه در جنبش مشروطه یا نقش ژنرال 'آیرون ساید' در كودتای سوم اسفند 1299 و روی كار آمدن رضاشاه پی خواهید برد. اگر جوانان امروز تاریخ معاصر را به دقت بررسی كنند، متوجه می شوند سیدضیاءالدین طباطبایی و رضاخان میرپنج، دست نشاندگان انگلیس بودند و احدی نمی تواند منكر دخالت انگلیس در كودتای 1299 شود.
نماینده پیشین مجلس تاكید كرد: «پس از جنگ دوم جهانی، چه كسی پسر را جای پدر به سلطنت رساند و در كودتای انگلیسی- آمریكایی 28 مرداد 32، چه كسی موجب تثبیت حكومت محمدرضا پهلوی و سرنگونی مرحوم مصدق شد؟ اینكه چرا شعار استقلال در انقلاب مورد توجه توده های مردم قرار می گیرد، كاملا روشن است.»
نبوی با یادآوری رای 98 درصدی به رفراندوم نظام جمهوری اسلامی و رای اكثریت قاطع به قانون اساسی، ضمن واقعی دانستن آن آرا، گفت: «در سال های پس از انقلاب و حتی در بحرانی ترین شرایط، یك روز بدون مجلس نبودیم. درست است كه پس از ارتحال امام خمینی(ره) بحث نظارت استصوابی مطرح و آزادی انتخاب شدن و انتخاب كردن را محدود كرد، ولی تقریبا همه انتخابات مجلس و ریاست جمهوری رقابتی بوده و در بسیاری از موارد منتخبان، حداقل دلخواه حاكمیت نبوده اند و رقابت ها جدی بوده است.»
وی افزود: «رقابت های انتخاباتی زمان شاه میان حزب ملیون یا ایران زمین و مردم را با رقابت اصلاح طلبان و اصولگرایان تندرو مقایسه كنید. بگذریم از سال های آخر رژیم كه سیستم تك حزبی بر كشور حاكم شد و از این كه امروز هم ایده آل تندروها همان رقابت زمان شاه است.»
این فعال سیاسی اصلاح طلب درباره شعار آزادی و جمهوری اسلامی اظهار داشت: «در منطقه خاورمیانه نخستین كشوری كه برای دموكراسی انقلاب كرد، ایران بود. شعارهای انقلاب مشروطه، اقتصادی نبود بلكه مشروطه خواهان در پی برپایی عدالتخانه بودند عدالت مورد نظر آنها عدالت به مفهوم عام بود كه آزادی و دموكراسی را در بر می گرفت. نتیجه انقلاب مشروطه تدوین قانون اساسی مترقی و دموكراتیكی شد كه شبیه به قانون اساسی كشورهای اروپایی بود و حتی از قانون اساسی فعلی هم دموكراتیك تر بود.»
نبوی ادامه داد: «با آن قانون اساسی پس از كودتای 1299 چه كردند و واقعا كجای سلطنت رضاشاه با سلطنت ملكه الیزابت انگلیس، شاهان بلژیك، دانمارك و.. شباهت داشت؟
وی افزود: «در دوره 21 ساله كودتای 1299 تا شهریور 1320 خصوصا در زمان سلطنت پهلوی اول، استبدادی بر كشور حاكم شد كه حتی پیش از انقلاب مشروطه، كم سابقه بود. كسی جرات نفس كشیدن و حرف زدن نداشت حتی حزب و روزنامه آزاد تا شهریورماه 20 نداشتیم. رضا شاه حاكم مطلق ایران بود، در حالی كه طبق قانون اساسی شاه یك مقام تشریفاتی بود.»
این مبارز سیاسی قبل از انقلاب اظهار داشت: «در شهریور 20، چون كشور به شكل مشترك از طرف روس و انگلیس اشغال شد، اختلاف و تضاد این دوقطب اشغالگر سبب شد، انگلیس نتواند استبدادی نظیر استبداد رضاشاه ایجاد كند.»
وی خاطرنشان كرد: پهلوی دوم در ابتدای سلطنتش به دلیل حاكمیت دوگانه روس و انگلیس، قدرتی نداشت در كل شرایط طوری بود كه امكان استبداد در كشور وجود نداشت.
این مبارز سیاسی دوران پیش از انقلاب یادآور شد: پس از خروج قوای شوروی و شكست غائله فرقه دموكرات آذربایجان، انگلیس مجددا به دنبال استقرار سلطه استبدادی بود كه این بار تضادش با آمریكا مانع این كار شد.
نبوی افزود: مصدق با استفاده هنرمندانه از همین تضاد و با طرح شعار ملی شدن نفت توانست به طور موقت آزادی و دموكراسی را برقرار كند كه آن نیز با كودتای 28 مرداد از میان رفت. اختلاف انگلیس و آمریكا با روی كارآمدن كندی (رییس جمهوری وقت آمریكا) در سال 1339 بار دیگر فضای سیاسی را تا حدودی باز و با سركوب قیام پانزدهم خردادماه 42، آن فضا بسته شد. این سیكل با روی كار آمدن كارتر در آمریكا تكرار و این بار با رهبری هنرمندانه و شجاعانه امام (ره) به پیروزی انقلاب منجر شد.
وی بیان كرد: بنابراین جز مدت های كوتاه كه به دلیل تضاد میان ابرقدرت ها و ضعف قدرت مركزی، پهلوی ها نمی توانستند استبداد و دیكتاتوری برقرار كنند در تمام آن ادوار، رضاشاه و محمدرضاشاه هرگز نقش پادشاه مشروطه را ایفا نكردند و یكی از شعارهای مخالفان، «شاه باید سلطنت كند، نه حكومت» بود. بسیاری از جوانان پرشور ما در جریان اتفاقات گذشته نیستند و با توجه به عملكرد ناصواب جمهوری اسلامی، به شكل عكس العملی آن نظام را تطهیر می كنند.
این فعال سیاسی تصریح كرد: در دوران پهلوی با حكومتی مواجه بودیم كه اسمش مشروطه سلطنتی بود. حكومتی كه در قانون اساسی آن نوشته شده بود «شخص اعلیحضرت از مسئولیت مبراست» و كسی كه از مسئولیت مبراست هیچ اختیاری هم ندارد. به همین دلیل میان مردم شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» مطلوب تر و مقبول تر از شعار «نان، مسكن، آزادی» ماركسیست ها بود.
نبوی یادآور شد: «در مقایسه با دیگر انقلاب ها و هم در رابطه با قبل از انقلاب، هیچ انقلابی نبوده است كه 2 ماه پس از پیروزی، نخستین رفراندوم واقعی در آن برگزار شود و قانون اساسی آن به رای مردم گذاشته شود. نه در كوبا نه در ویتنام و نه در هیچ انقلاب دیگری 2 ماه پس از پیروزی كه سهل است، شاید تا امروز چنان همه پرسی برگزار نشد.»
وی ادامه داد: «البته پس از پیروزی انقلاب، امام راحل نظر خود را می داد و مردم هم گوش می كردند، شاید اگر به سلیقه من بود توصیه می كردم كه امام نظر ندهند و بگذارند مردم خود تصمیم بگیرند، كه البته اگر خودشان هم تصمیم می گرفتند، باز نتیجه همان می شد.

**مدت هاست ضد هر نوع انقلابی هستم
نبوی در پاسخ به این پرسش كه به عنوان یكی از مبارزان علیه رژیم شاه در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی آیا به ایده آل های خود رسیده اید،؟ گفت: به عنوان اصلاح طلب به طور طبیعی مخالف انقلاب هستم. مدتی است كه نظراتم درباره كل انقلاب ها بیان می كنم و در مجموع ضد [برپایی] انقلاب شده ام. انقلاب به معنی زیر و رو كردن، امر میمون و مباركی نیست.
وی ادامه داد: نكته دیگر این كه در شكل گیری انقلاب یك سری عوامل دخالت دارند و به اراده من و شما رخ نمی دهد. هنر رهبری انقلاب استفاده بهینه از این رویدادها است به طوری كه با كمترین هزینه بیشترین فایده را ببرد.
این فعال سیاسی اصلاح طلب با بیان این كه هنر «حكومت مقابل انقلاب» این است كه جامعه را به جایی برساند كه انقلاب رخ دهد، یادآور شد: در مقطعی از جمله مرحوم بازرگان خوشمان نمی آمد؛ او می گفت انقلاب ما دو رهبر داشت؛ یكی امام (ره) و دیگری شاه. البته این گفته وی درست بود. شاه آن قدر بد عمل كرد كه انقلاب شد و امام (ره) هم این انقلاب را بسیار خوب رهبری كرد. میان سال های 42-39 در وضعیت مشابه، رهبران توان استفاده بهینه از آن شرایط را نداشتند و نتوانستند مبارزات را به پیروزی برسانند. نمی توانیم بگوییم به همه آرمان های خودمان رسیده ایم. برای سنجش میزان تحقق ایده آل های هر انقلاب باید آن را با انقلاب های دیگر مقایسه كنیم و همچنین ببینیم چه مقدار توانسته به اهدافش نزدیك شود.
وزیر پیشین صنایع در دولت مهندس موسوی همچنین گفت: «البته بحث شما مقایسه انقلاب یا انقلاب های دیگر نیست ولی اگر هم باشد، می گویم؛ انقلاب ما باز هم از انقلاب های دیگر وضع بهتری دارد و در تحقق اهداف، زیر و رو كردن و از هم پاشیدن وضعیت قبل، كمی بهتر از دیگران عمل كرد البته ما هم كارهای غیرقابل قبول و غیرقابل دفاع انجام دادیم ولی نسبت به سایر انقلاب ها وضعیت انقلاب ما بهتر است و در تحقق اهداف خود یعنی «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» جلوتر است چرا كه توانسته است تا حدی به شعارهایش تحقق ببخشد.
نبوی تاكید كرد: اگر بنا داریم میزان آزادی و دموكراسی در انقلاب اسلامی را بسنجیم باید آنها را با میزان آزادی ها در انقلاب روسیه زمان لنین، استالین و خروشچف یا انقلاب الجزایر، كوبا و ویتنام مقایسه كنیم نه با میزان آزادی و دموكراسی در كشورهایی چون سوئد و نروژ. این اشتباهی است كه برخی ها آن را مرتكب می شوند. البته اینجا هدفم الزاما دفاع از انقلاب نیست بلكه اعلام نظر در مورد چگونگی ارزیابی انقلاب ما و با هر انقلاب دیگر است.
نبوی در پاسخ به این كه اگر به گذشته برگردید همین مسیر را طی خواهید كرد، یادآور شد: بارها در مصاحبه ها گفته ام مدتی است ضد انقلاب شده ام یعنی موافق وقوع هیچ انقلابی نیستم. «ولی اگر به چهل سال پیش برگردیم و شرایط همانی باشد كه آن زمان بود؛ مطمئنا من همچون 46 سال قبل، در زندان شاه بودم و انقلاب هم در اثر عملكرد رژیم وی به وقوع می پیوست.»
وی خاطرنشان كرد: «اگر در سال 1351 تجربه امروز را داشتم و حكومت شاه هم مانند رژیم های تركیه، كره جنوبی، برزیل و ...در سیاست های استبدادی خود تجدید نظر كرده بود، هرگز مردم را به انقلاب تشویق نمی كردم.»

**در ماجرای انفجار دفتر نخست وزیری بازداشت نشدم
این فعال سیاسی همچنین در مورد ماجرای انفجار دفتر نخست وزیری گفت: اولا در آن ماجرا بازداشت نشدم. البته بازجویی شدم؛ ولی به شكل بازجویی محترمانه. آقای موسوی خوئینی ها دادستان وقت از من بازجویی كاملی كرده و تمام پرسش ها و پاسخ ها را ضبط كرده اند.
وی ادامه داد: پس از آن بازجویی ها مرحوم آیت العظمی موسوی اردبیلی و آقایان سید محمد موسوی خوئینی ها و سید ابراهیم رئیسی كه ظاهرا آن زمان دادستان تهران بود؛ خدمت امام (ره) رسیدند و محتوای پرونده را اجمالا به ایشان گزارش دادند و امام نظرات خود را در مورد پرونده صریحا اعلام كردند. آقای موسوی خوئینی ها و مرحوم حاج احمد آقا نظرات امام (ره) را صورتجلسه كردند و آن متن در پرونده گذاشته شد. امام فرموده بودند؛ پرونده كسانی را كه این اتهامات را مطرح كرده اند را به من بدهید تا خودم رسیدگی كنم.( نقل به مضمون).
نبوی در پاسخ به این پرسش كه مرحوم هاشمی رفسنجانی در ماجرای انفجار دفتر نخست وزیری، اتهاماتی كه به شما وارد شد را ترور دوم دانست و این كه چرا با گذشت 37 سال از این رخداد ناگفته های خود را منتشر نمی كنید، خاطرنشان كرد: «نه تنها مرحوم هاشمی، بلكه مرحوم آیت الله مهدوی كنی هم در نماز جمعه های پس از هشتم شهریورماه سال 60، چنین مطالبی را مطرح كرده اند. گفته بودند گروهی را ترور فیزیكی و عده ای را هم ترور شخصیتی می كنند. (نقل به مضمون)
وی افزود: «سال 1382 كه نماینده مجلس بودم برای عمره به مكه مشرف شدم. مرحوم عسگر اولادی هم، همزمان مشرف شده بود. خبرنگار روزنامه رسالت در مجلس كه همراه كاروان ما بود، از من خواست كه با وی دیداری داشته باشم كه استقبال كردم. در آن دیدار به وی گفتم 'به دوستانتان بفرمایید لازم نیست الزاما بهزاد نبوی جاسوس، قاتل و فاسد باشد، تا این كه افكار غلطی داشته باشد. می تواند هیچ كدام از اینها نباشد و افكارش غلط و مضر باشد. به دوستانتان بگویید این دو مقوله را از هم جدا كنند كه البته به دوستان خودمان هم باید چنین توصیه ای بكنم. مرحوم عسگراولادی پیشنهاد مرا كاملا تایید كرد. ولی وقتی كه در زندان بودم، دیدم در مصاحبه ای گفته بود، 'امام پرونده نخست وزیری را مختومه نكرد مسكوت گذاشت' كه خلاف نظر صریح امام (ره) هم بود.
نبوی در ادامه به دوران بازداشت خود پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم در سال 88 اشاره كرد و گفت: زمانی كه لاجوردی دادستان تهران بود، می گفت' اگر بهزاد را فقط یك ماه بازداشت كنم، او را به حرف می آورم و زبانش را باز خواهم كرد'، ولی من پنج سال خدمت آقایان بودم، دریغ از یك جمله یا سوال درباره انفجار دفتر نخست وزیری!»
وی تصریح كرد: «به شكل جسته و گریخته، در مصاحبه ها یا در خیلی از محافل درباره انفجار دفتر نخست وزیری صحبت كرده ام، ولی در این مصاحبه شاید جایی برای بحث طولانی تر در این مورد نباشد. اگر عمری باقي بود شاید زمان دیگری در خاطره گویی ها در مورد این موضوع بیشتر صحبت كنم.»

**زدن بهزاد نبوی را جایز می دانند
نایب رییس مجلس ششم همچنین در این مصاحبه اظهارداشت:«افرادی كه اتهام قتل شهید رجایی را به من می زنند، براین باورند كه نبوی دشمن خدا و پیغمبر (ص) است. برای زدن نبوی از هر وسیله ای می توان استفاده كرد و به او هر نوع تهمت و بهتانی می توان زد و این امر جایز كه هیچ، بلكه واجب است و ثواب دارد!»

**نمی دانم كشمیری را كجا دیدم
نبوی تصریح كرد: «نكته جالب این است كه هر چقدر گذشته را مرور می كنم به یاد نمی آورم كشمیری (عامل انفجار دفتر نخست وزیری) را كی و كجا دیده ام. نه امروز كه پیر و شاید فراموشی پیدا كرده ام، بلكه 30 سال پیش هم هرگز چهره او به یاد نمی آورم.»
مشاور اجرایی دولت شهید رجایی خاطرنشان كرد: جالب تر این كه كشمیری هرگز با من كار نكرده بود. او با اداره دوم ارتش و دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست وزیری، كه زیر نظر برادر عزیزم، خسرو تهرانی معاون نخست وزیر بود، كار می كرد.»
نبوی همچنین درباره ابهامات مربوط به جسدسازي عامل انفجار نخست وزیری گفت: «تا جایی كه اطلاع دارم، صبح روز حادثه از آنجایی كه جسدی از كشمیری پیدا نشده بود، 2-3 نفر از اعضای دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست وزیری با مشورت یكی از روحانیان نماینده مجلس خاكسترهای محل حادثه را جمع كرده و در كیسه ریخته بودند. اتفاقا همین افراد، كسانی بودند كه پس از تشییع جنازه به دنبال اتومبیل كشمیری كه در خیابان نزدیك نخست وزیری پارك شده بود، رفته و آن را نیافته بودند و جزو نخستین كسانی بودند كه به خیانت و فرار كشمیری پی برده و آن را گزارش كرده بودند.»
وی در پاسخ به پرسشی درباره ابهامات ماجرای انفجار نخست وزیری، تصریح كرد: البته ابهاماتی وجود داشت. اینكه چرا یكی از همكاران دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست وزیری كه در جریان همكاری كشمیری با منافقین در روزهای اول انقلاب بوده و این موضوع را با كسی در میان نگذاشته، مورد سوال بود. آن فرد به همین دلیل پنج سال در زندان اوین زندانی بود و هیچ سندی علیه وی به دست نیامد.

**برخی از اصلاح طلبان با طرح جدایی از دولت گل به خودی می زنند
این فعال سیاسی اصلاح طلب در پاسخ به پرسش دیگری درباره طرح ادعایی جدایی اصلاح طلبان از دولت دوازدهم و این كه برخی از اصلاح طلبان در پی ایجاد شكاف میان خود و دولت برای بازیابی افكار عمومی برای انتخابات آینده مجلس هستند، گفت: پیش تر هم گفته ام عده ای از اصلاح طلبان به دو دلیل می خواهند خرج خودشان را دولت جدا كنند. یكی این كه احساس می كنند جامعه از وضع موجود ناراضی است و نمی خواهند این نارضایتی متوجه خودشان شود. دسته دوم، تعداد كمی از دوستان هستند كه می دانند مشكل از كجاست ولی چون انتقاد از دولت بی هزینه ترین انتقاد است، ترجیح می دهند همه كاسه و كوزه ها را سر دولت بشكنند.
وی بیان كرد: البته معنی حرفی كه می زنم این نیست كه دولت انتقاد ندارد، ولی آنچه امروز جامعه را به این وضعیت درآورده دولت و اصلاح طلبان نیستند. به عقیده من برخی اصلاح طلبان متاسفانه با این كار دارند گل به خودی می زنند. حتی خود شما هم با این سوالی كه پرسیدید در واقع توپ را به زمین اصلاح طلبان فرستادید.
نایب رییس مجلس ششم در پاسخ پرسشی درباره سهم اصلاح طلبان از وضع موجود، گفت: «وضعیت موجود نه سهم دولت و نه اصلاح طلبان است. سهم اصلی را كسانی دارند كه مخالف دولت، اصلاح طلبان و حتی اصولگرایان میانه رو هستند. سهم كسانی است كه می خواهند برجام به نتیجه نرسد و با ترامپ هم موضع هستند تا تحریم ها كارساز شود و مردم از دولت، اصلاح طلبان و اصولگرایان میانه رو رویگردان شوند.
نبوی ادامه داد: با همان تصوری كه در دی سال گذشته با شعار «مرگ بر روحانی» شروع و با تبدیل آن به مسائل دیگر عقب نشینی كردند. كسانی كه دنبال ناكامی برجام و عدم سرمایه گذاری خارجی در كشور هستند، این مشكلات را شكل داده اند و مانند حوادث دی ماه 96 پشیمان خواهند شد كه آن پشیمانی سودی برای كشور و ملت و حتی خودشان نداشته باشد. مشكلات اصلی كشور، این ها هستند، نه یك وزیر یا یك استاندار خوب یا بد، كه البته در جای خود مهم است.»
وی تصریح كرد: دولت هم باید بداند جامعه به حرف اصلاح طلب یا من كه تعریف یا تكذیب می كند، توجه نكند. مردم خودشان با تمام وجود وضعیت را لمس و نتیجه گیری می كنند و اگر وضعیت خوب باشد راضی و اگر بد باشد ناراضی می شوند. البته برخی مطالب به شكل ملموس برای مردم، چندان عمق نداشته باشد، ولی بهرحال وقتی می بینند یكی می گوید یارانه را 20 برابر می كند، می گویند خدا پدرش را بیامرزد. برای مردم قابل بررسی نیست كه این یارانه 20 برابری از كجا خواهد آمد. به من هم اگر بگویند قرار است ماهیانه یك میلیون تومان یارانه بدهند خوشحال می شوم و به طراح آن شعار رای می دهم. معنا و خطر پوپولیسم هم همین است.
وی افزود: اصلاح طلبان نباید تصور كنند كه می توانند خرجشان را از دولت جدا كنند. همان جوانانی كه قرار است دلشان را به دست آورند؛ خواهند گفت شما اگر قدرت تحلیل صحیح داشتید، یك سال و نیم پیش به ما می گفتید تا به روحانی رای نمی دادیم. چطور در این مدت كوتاه به این كشفیات جدید در مورد روحانی رسیدید؟! از كجا معلوم حالا هم اشتباه نمی كنید. اگر مردم احساس كنند چون روحانی وضع خوبی ندارد، شما خرجتان را جدا می كنید، شما را به «نامردی» هم متهم خواهند كرد.
این فعال سیاسی اصلاح طلب یادآور شد: دولت هم اگر بخواهد از این دسته انتقاد كند همچنان كه برخی از آقایان این كار را می كنند باز هم به ضرر هر دو طرف است. بهرحال چنانچه گفتم بخش عمده ای از مشكلات موجود، محصول سیاست ها و عملكردهای ماجراجویانه در داخل و خارج كشور، مخالفت ها با برجام و تصویب FATF و ... است كه به ترامپ جرات نقض یك معاهده بین المللی را می دهد.
نبوی تاكید كرد: اصلاح طلبان و اصولگرایان میانه رو و دولت، باید به جای متهم كردن یكدیگر، در حد توان این سیاست ها و عملكردهای ماجراجویانه را برای مردم تشریح كنند، شاید كه بازدارنده هم باشد. آنهایی كه مسبب وضعیت موجود كشور هستند، برجام را خیانت دانستند! این چه خیانتی به كشور است كه آمریكا هم آن را خیانت به منافع خود می داند؟!
گفت و گو از كوروش خدابخشی و لیلا واحدی
‌سیام .3061**9402**3202**1336