تاریخ انتشار: ۲۹ بهمن ۱۳۹۷ - ۰۷:۴۲

شيراز- ايرنا- روايت يكي از پيشكسوتان رسانه استان فارس گوياي آن است كه سنگ بناي نمايندگي خبرگزاري پارس به عنوان خبرگزاري رسمي كشور، افزون بر نيم قرن پيش در شيراز نهاده شد؛ رسانه اي كه پس از انقلاب در دي 1360 به خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا) تغيير نام يافت.

سال 1313 هجري شمسي آژانس خبري پارس در ايران شكل گرفت كه به گفته پيشكسوتان رسانه فارس در ابتداي سالهاي دهه چهل، فعاليت خود را در قالب تشكيلات اداري در استان فارس آغاز كرد.
آژانس خبري پارس پيش از آن نيز رويدادهاي استان فارس را از طريق رابطان خبر و خبرنگاران محلي پوشش مي داد اما در آن مقطع تصميم بر اين بود كه دفتر نمايندگي اين رسانه در استان شكل گيرد.
محمدتقي زرين چنگ از خبرنگاران پيشكسوت شيرازي است كه در زمره اولين خبرنگاران خبرگزاري پارس (خبرگزاري جمهوري اسلامي) در شيراز محسوب مي شود.
در چهل سالگي انقلاب با او درباره نحوه راه اندازي اين خبرگزاري و نيز فضاي سياسي و اجتماعي روزهاي منجر به پيروزي انقلاب و سال هاي پس از آن سخن گفتيم.
زرين چنگ مي گويد: خبرگزاري ايرنا در ابتدا با عنوان خبرگزاري پارس در سوله‌اي در حياط راديو ايران در ميدان ارگ تهران فعاليتش را آغاز كرد و تعدادي از خبرنگاران بنام آن زمان جذب اين خبرگزاري شدند.

** راه اندازي شعب استاني
با توسعه گستره فعاليت‌هاي خبرگزاري پارس، نوبت به استان‌ها رسيد، زرين چنگ به گفته خود، در سال 1343 در راديو شيراز باعنوان تهيه‌ كننده، نويسنده و گوينده خبر ساعت 19 كه تصدي دايره اخبار راديو را نيز بر عهده داشت، براي راه‌اندازي خبرگزاري پارس در شيراز همراه با 11تن ديگر از مسئولان خبر استان‌ها راهي تهران ‌شد.
او درباره چند و چون مذاكرات در اين سفر مي‌گويد: خبرگزاري پارس با هريك از ما 11 نفر مصاحبه‌اي كرد و نتيجه آن شد كه در هر ماه 'هفته استان‌ها' در خبرگزاري پارس در تهران برگزار شود و پس از جمع بندي‌ها استان فارس موفق شد بعد از پايتخت نخستين استاني باشد كه نمايندگي اين خبرگزاري را راه‌اندازي كند.
بدين‌ ترتيب زرين‌ چنگ همزمان با فعاليت در راديو، شعبه خبرگزاري پارس را در استان فارس فعال كرد. اين خبرنگار پيشكسوت مي‌گويد: خبرگزاري پارس با وجود فعاليت راديو و تلويزيون در استان فارس به مركز اصلي اخبار بدل شد و بخش خبر راديو را به سمت خود جذب كرد و در نتيجه يك واحد اطلاعات اخبار در راديو و تلويزيون به وجود آمد كه در يك ضلع آن خبرگزاري پارس و در ديگر اضلاع راديو و تلويزيون وجود داشت و بدين‌ترتيب از سال 1343 فعاليت خود را آغاز كرد تا اينكه اين خبرگزاري در استان هاي ديگر هم شكل گرفت؛ اما موفق ترين آن استان فارس بود.
پس از انقلاب اسلامي و با مصوبه مجلس شوراي اسلامي در دي 1360، نام خبرگزاري پارس به خبرگزاري جمهوري اسلامي تغيير يافت. خبرنگاران اين خبرگزاري در پوشش رويداد‌هاي انقلاب در شيراز فعاليتي چشمگير داشتند، زرين‌چنگ يادآور مي‌شود كه با چند تن از خبرنگاران تظاهرات مردم را پوشش مي‌دادند.
او به شيوه ارسال اخبار در دوران انقلاب اشاره مي‌كند و بيان مي‌دارد: وسايل ارسال خبر در آن زمان يك خط تلفن بود. با گرفتن شماره 021 و رمزي كه مخابرات به ما داده بود، مي توانستيم با خبرگزاري در تهران ارتباط برقرار كنيم؛ البته اجراي اين سيستم ربطي به انقلاب نداشت؛ بلكه روش كار ما در آن زمان همين‌گونه بود.

** ارسال خبر با تلكس
اين پيشكسوت رسانه در استان فارس مي‌افزايد: در همين گير و دار از تهران تقاضاي دستگاه تلكس كرديم. تلكس دستگاهي مانند ماشين تحرير بود. من اين دستگاه را حدود 5 سال پيش از بازنشستگي‌ام از تهران به شيراز آوردم و امروز در موزه روزنامه خبر نگهداري مي‌شود.
زرين چنگ سازوكار دستگاه تلكس را چنين تشريح مي‌كند: اين دستگاه وسيله ارتباطي ما با پايتخت بود. تلكس نقطه به نقطه پانچر و نوار پانچي داشت كه اخبار را به صورت سوراخ‌هايي روي صفحه كاغذ به جا مي‌گذاشت. نوار كاغذ را روي دستگاه پخش قرار مي‌داديم و با تهران تماس تلفني مي‌گرفتيم. وقتي مركز آماده دريافت پيام مي‌شد، زنگ مي زد و كليد ارسال نوار را مي‌زديم؛ بدين‌ترتيب اين نوار پانچ شده مانند نوار ضبط صوت از طريق دستگاه هاي ارسال كننده به تهران فرستاده مي‌شد.
به گفته زرين چنگ فعاليت خبرگزاري پارس از حدود سه سال پيش از انقلاب تا بحبوحه رويداد‌هاي سال 1357 به وسيله بولتن‌هاي خبري نيز ادامه مي‌يافت.

** بولتن نويسي
پيشكسوت خبرگزاري ايرنا در فارس درباره نحوه توزيع اين بولتن‌ها مي‌گويد: در روز 50 نسخه بولتن چاپ مي‌شد و به 11 روزنامه استاني و همه ادارات دولتي توزيع مي‌كرديم. صفحه اول و آخر اين بولتن‌ها را خبرگزاري در تهران چاپ مي‌كرد و به استان‌ها مي فرستاد؛ اما محتواي روزانه آن خبرهاي استاني بود كه ما تهيه مي‌كرديم.
زرين چنگ مي افزايد: پس از انقلاب اسلامي در سال 1359 براساس مصوبه دولت با تقاضاي شخصي خود بازنشسته شدم و امروز در سن 77 سالگي، قريب به 35 سال است كه در روزنامه خبرجنوب با عنوان معاون سردبير در حال فعاليت هستم.
زرين چنگ درباره فضاي روزنامه نگاري و دشواري هاي آن در هنگامه انقلاب گفت: قبل از انقلاب روزنامه آنچنان خواننده و تحليلگر و مشتاق نداشت و قشري بخصوص با روزنامه‌ها سر و كار داشتند؛ از همين رو است كه مي‌توان گفت روزنامه در ميان طبقات مختلف رسوخ نكرده بود؛ اما بعد از انقلاب هر فرد ايراني كه قدرت خواندن و نوشتن داشت به يك مفسر و تحليل‌كننده مسائل سياسي و اجتماعي بدل شد و بيان مطالبات مردم افزايش يافت،‌مطالباتي كه برحق است و خواسته مردم است و بايد به آن جواب مثبت داده شود.
وي با تاكيد بر اينكه فعاليت مطبوعاتي در سال هاي نخست پس از انقلاب به دليل دشمني ها و فضاي خاص سياسي بسيار دشوار بود، عنوان مي‌كند: در آن زمان فضايي حاكم بود كه هيچ كس به خودش اجازه نمي‌داد كه روزنامه داشته باشد؛ چراكه انقلاب اسلامي ايران، برخلاف ديگر انقلاب‌هاي جهان ريشه در اعتقادات مردم داشت و از همين رو دشمنان بيشتري نيز درمقايسه با ديگر انقلاب ها داشت.
زرين چنگ اين فضا را منحصر به روزنامه‌ها نمي‌داند و مي‌گويد: حتي در فعاليت‌هاي خبري مربوط به خبرگزاري نيز با اين دشمني‌ها مواجه بوديم و ناچار بوديم با شكيبايي اخبار را منعكس كنيم و بالاخره به‌گونه‌اي با شرايط دشوار كاري كنار بياييم و موازنه‌اي بين خبر‌هاي خوب و ناگوار ايجاد كنيم.

** صف كشي خط قرمزها
اين پيشكسوت روزنامه‌نگاري با اشاره به اينكه روزنامه‌هاي متولدشده در سال‌هاي آغازين انقلاب، در فضايي به وجود آمدند كه خط قرمزها در مقابل هم صف‌آرايي كرده بودند، مي‌افزايد: از ابتداي شكل‌گيري جمهوري اسلامي با گروه‌هاي مختلف بسياري ازجمله معاندين و دشمنان مواجه بوديم كه هريك قصد داشتند اهداف خود را پيش ببرند؛ طبعا در چنين فضايي گروه هايي بودند كه اجازه فعاليت به مطبوعات نمي‌دادند.
او معتقد است گرچه اين گروه‌ها قدرت جلوگيري از انتشار روزنامه را نداشتند، با فشار‌ها و آزار و اذيت‌ها مشكلاتي را براي فعاليت روزنامه‌نگاري پديد مي‌آوردند؛ براي مثال با حمله به ساختمان جرايد، ماكت روزنامه‌ها را پاره مي‌كردند تا آن‌ها را دلسرد كنند.
زرين‌چنگ ادامه داد : باوجود چنددستگي‌هايي كه شايد بتوان گفت جزو طبيعت هر انقلابي در بدو تولدش است، اگر روزنامه ‌نگار نمي‌دانست چه مي‌خواهد بكند و براي خود و افكارش خط مشي تعريف نمي‌كرد، امكان اينكه بتواند بدرستي به وظيفه خود عمل كند، وجود نداشت؛ چراكه گروه‌هاي مختلفي كه در پي سهم‌گيري از انقلاب بودند، از هيچ‌ راهي براي رسيدن به اهدافشان فروگذار نمي‌كردند.
اين روزنامه نگار پيشكسوت با يادكرد از خاطرات گذشته مي‌گويد: در هر كار و حرفه‌اي مسائل تلخ و شيرين فراواني وجود دارد. برخي تلخي‌ها و شيريني‌ها شخصي است؛ اما در كار ما تلخي‌ها و شيريني‌هايي هم هست كه در جامعه انعكاس بروني دارد. هر بار مردم شاد بودند و هر بار پيروزي نصيبشان مي‌شد، بهترين خبري بود كه مي‌توانستيم منتشر كنيم و هر بار كه دشمنان ضد انقلاب به دنبال براندازي بودند يا ترورهاي موفقي داشتند و به نحوي به انقلاب و نظام و مردم ضربه مي‌زدند، براي ما سرشار از تلخي و ناگواري بوده است.
مصاحبه از : سيده سميرا متين نژاد
7375 /1876