تاریخ انتشار: ۱ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۸:۱۲

تهران- ايرنا- قرار گرفتن در جنگ اقتصادي عبارتي است كه اين روزها از زبان اكثر مسئولان شنيده مي‌شود. گزاره‌اي كه البته بدون بيان و اقدام راهكارهاي منطقي و كارشناسي، اين روزها اسير هيجان در اظهارنظرها و حتي اقدامات مسئولان شده است.

روزنامه ابتكار در سرمقاله اي به قلم ژوبين صفاري مي نويسد: بالا رفتن قيمت‌ها و فشار اقتصادي بر مردم باعث شده كه پايان سال جاري با هراس و ابهام از سرنوشت شرايط در سال جديد همراه باشد. در اين بين اما گروه‌هاي سياسي براي بهره‌ برداري ‌هاي جناحي خود، دست به اقداماتي مي‌زنند كه نه ‌تنها اثربخش نيست‌ بلكه به فضاي ملتهب اقتصادي كشور بيشتر دامن مي‌زند.

به نظر مي‌رسد افتخار كردن يك نماينده مجلس براي استيضاح رئيس جمهوري، تنها نتيجه آن دور شدن از اصل موضوع‌ يعني اقدام براي اصلاح وضع موجود باشد. در اصل بايد پرسيد نمايندگان طرفدار استيضاح حسن روحاني، كه وي را مقصر كامل شرايط بحراني كنوني مي‌دانند، خود به عنوان يكي از اركان تصميم‌گير در كشور چه اقدامي براي عبور از وضعيت سخت كنوني صورت داده‌اند؟ همه مي‌دانيم كه بخشي از مشكلات امروز كشور ناشي از ناكارآمدي قوانيني است كه منفذهاي فساد در كشور را به روي سودجويان گشوده است و در اين بين هيچ طرح و راهكار كارشناسي براي برون‌ رفت از اين وضعيت ارائه نشده است. اين نقد البته تنها به يك طيف خاص در نهادهاي تصميم‌گير معطوف نمي‌شود، چنانچه يكي از نمايندگان اصلاح‌طلب مجلس شوراي اسلامي نيز در اظهارنظري خواستار تعيين حداقل دستمزدي بالاي سه ميليون تومان براي كارگران شده است.

نيك مي‌دانيم كه نتايج اين تصميم اگرچه به ظاهر به نفع اين قشر مظلوم است اما در ميان‌مدت دود آن به طور مستقيم در چشم كارگران خواهد رفت. كارشناسان بارها در ‌اين‌ خصوص اظهار‌نظر كرده‌اند كه بالا بردن بي‌رويه حداقل حقوق كارگران مي‌تواند منجر به افزايش تورم و البته بالا رفتن يكباره قيمت تمام ‌شده توليد شود كه در اين شرايط نيز بازنده اصلي اين تصميم، كارگران خواهند بود.

به نظر مي‌رسد اينگونه اظهار‌نظرها و تصميم‌هاي هيجاني كه كمتر پشتوانه علمي و كارشناسي دارد، كاركردي جز افزايش محبوبيت در سال انتخاباتي پيش رو ندارد. اما در اين شرايط آنچه بيشتر به عنوان حلقه مفقوده عبور از شرايط سخت فعلي به چشم مي‌آيد، نبود نگاه كارشناسي در بدنه تصميم ‌گير كشور است. چنانچه اين خلا باعث شده تا اظهار نظرهاي غيركارشناسي به سلبريتي‌ ها در شبكه‌ هاي اجتماعي و حتي در صدا و سيما به مجريان و غير‌متخصصان نيز سرايت كند.

در اين بين نبود احزاب و تشكل ‌هاي مردم‌نهاد قدرتمند و در چارچوب قانون اساسي كشور، سبب شده تا مردم نيز نتوانند مطالبات منطقي خود را به دور از هيجان به گوش مسئولان برسانند. در نهايت بايد گفت در شرايطي كه ساختارهاي بيمار اقتصادي نياز به ترميم‌ هاي اساسي در بطن خود دارند، تنها رفتارهاي هيجاني و اظهار‌نظرهاي بي‌فايده، فرصت‌ هاي عبور از اين پيچ سخت را مي‌سوزاند.

كافي است يك بار ديگر به نامه كارشناسان اقتصادي به رئيس‌جمهوري در مرداد ماه سال جاري رجوع كنيم تا ببينيم از 20 راهكاري كه متخصصان امر براي حل بحران پيشنهاد دادند، كدام يك تا به امروز عملي و يا براي آن اقدام جدي صورت گرفته است. ناگفته پيداست مشكلات امروز نه محصول يك دوره و دولت و يا نه معطوف به يك نهاد و قوه خاص كه به صورت زنجيروار به هم ربط دارند.

اركستر ناكوك اين روزها به طور قطع نياز به هماهنگي بيشتر و البته پرهيز از تصميم‌هاي شتاب‌زده دارد. بحران پيچ‌ در‌ پيچ امروز را نمي‌توان با يكي دو تصميم و دستور مقطعي برطرف كرد چنانچه تجربه بارها از شكست اينگونه رفتارها به ما درس‌هاي فراواني آموخته است.

منبع: روزنامه ابتكار؛ 1397.12.01
گروه اطلاع رساني**9117**9131