تاریخ انتشار: ۸ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۸:۲۸

تهران- ايرنا- بي‌شك قرباني بعدي كاهش شديد و نمايي هزينه‌ توليد برق تجديدپذير، نفت خواهد بود. همان‌گونه كه از تجربه زغال‌سنگ برمي‌آيد، سقوط آزاد نفت در دو مرحله انجام خواهد شد.

روزنامه شرق در يادداشتي به قلم سيدكامران باقري- مشاور مديريت نوآوري، آورده است: تاكنون چندين‌بار از پايان قريب‌الوقوع دوره‌ نفت نوشته‌ام؛ پاياني كه نه به معناي پايان ذخاير نفت بلكه به معناي ازدست‌رفتن اهميت راهبردي نفت و كاهش شديد قيمت آن خواهد بود. در نوشته‌هاي پيشين، به شواهد‌ متعددي، در‌اين‌باره اشاره و تشريح كردم كه كاهش بي‌بازگشت قيمت نفت، نه به شكل آرام و تدريجي بلكه بسيار شديد و ناگهاني خواهد بود. برخي از صاحب‌نظران و كارشناسان اقتصادي كشور با استناد به پيش‌بيني‌ سازمان‌هاي معتبر بين‌المللي ازجمله آژانس بين‌المللي انرژي، اپك و...، تحليلي متفاوت ارائه كرده‌اند. آن بزرگواران معتقدند بر اساس همان پيش‌بيني‌ها، پايان دوره نفت قريب‌الوقوع و ناگهاني نخواهد بود.‌

در فاصله انتشار نوشته‌هاي پيشين تا امروز، پيشرفت‌هاي بزرگي در حوزه انرژي‌هاي تجديدپذير و فناوري‌هاي مربوطه رخ داده است كه بررسي نرخ‌نمايي آن پيشرفت‌ها، قريب‌الوقوع‌بودن پايان دوره نفت را بيش از گذشته تأييد مي‌كند؛ اما موضوع اين نوشته، نزديك‌بودن پايان دوره نفت نيست؛ چراكه در فرصتي ديگر به آن خواهم پرداخت. در اين نوشته، به شيب سقوط قيمت نفت مي‌پردازم. از تجربه اخير صنعت توليد زغال‌سنگ و سقوط آن مي‌نويسم. بي‌شك اين تجربه كه به‌تازگي رخ داده است، مي‌تواند شبيه‌سازي محدودي از اتفاقي بزرگ‌تر باشد كه در صنعت نفت رخ خواهد داد.‌

تقاضاي زغال‌سنگ از زمان اختراع ماشين بخار از سوي جيمز وات و انقلاب صنعتي تا سال 2013 همواره رو به افزايش بود. با وجود تمام محدوديت‌هاي زيست‌محيطي، اين كالاي سياه طرفداران خاص خودش را داشت و سال به سال سرمايه‌گذاري‌هايي جديد در اين صنعت انجام مي‌شد؛ اما اين روند افزايشي طولاني كه بسياري از صاحب‌نظران و سازمان‌هاي معتبر بين‌المللي از ادامه‌ آن خبر مي‌دادند، يكباره متوقف شد. در سال 2013 يكباره تقاضاي جهاني زغال‌سنگ به دلايل صرفا اقتصادي، رو به كاهش گذاشت. در پي همين كاهش بي‌بازگشت، صنعت توليد زغال‌سنگ يكباره سقوط آزاد و ناگهاني را تجربه كرد.

براي نمونه، شركت پيبادي، بزرگ‌ترين شركت توليد‌كننده زغال‌سنگ در جهان، به‌سرعت ورشكسته شد. البته پيبادي در اين سقوط آزاد تنها نبود و در يك بازه زماني 24ماهه، هشت شركت از بزرگ‌ترين شركت‌هاي توليدكننده زغال‌سنگ جهان ورشكسته شدند.‌دامنه اين سقوط به چند شركت بزرگ آمريكايي محدود نماند. پروژه‌هاي زيادي در بسياري از كشورها، يكي پس از ديگري متوقف شدند. براي نمونه، چين تنها در سال 2017 پروژه‌هاي ساخت بيش از صد نيروگاه برق زغال‌سنگي را لغو كرد. هند نيز در همان سال، برنامه ساخت چندين نيروگاه برق زغال‌سنگي با ظرفيت حدود 14 گيگاوات را كنسل كرد. جالب است كه دليل اصلي اين سقوط آزاد صنعت زغال‌سنگ، نه نگراني‌هاي زيست‌محيطي از آلودگي‌هاي استفاده از زغال‌سنگ بلكه كاهش شديد قيمت برق توليدي از منابع تجديدپذيري مانند خورشيد و باد است.

بر اساس آمارهاي معتبر بين‌المللي، هزينه‌ توليد هر مگاوات‌ساعت برق خورشيدي يا بادي در سال 2017 كمتر از نصف هزينه‌ توليد همين ميزان برق از زغال‌سنگ بوده است.‌كار به همين‌جا خاتمه نيافت؛ هزينه توليد برق خورشيدي و بادي بازهم با نرخي فزاينده كاهش يافت. چنين كاهشي در هيچ‌كدام از گزارش‌هاي نهادهاي معتبر بين‌المللي در حوزه انرژي پيش‌بيني نشده بود. آن نهادها به دلايل مختلفي (ازجمله محافظه‌كاري يا منافع احتمالي)، نرخ كاهش هزينه توليد برق تجديدپذير را خطي پيش‌بيني كرده بودند؛ اما آنچه در عمل اتفاق افتاد، كاهشي شديد و نمايي بود. كاهش هزينه توليد برق تجديدپذير به جايي رسيد كه در انتهاي سال 2018، نه‌تنها سرمايه‌گذاري در ساخت واحدهاي توليدي جديد بلكه حتي ادامه حيات بسياري از واحدهاي موجود زغال‌سنگي نيز از نظر اقتصادي توجيه‌ناپذير شد. به بيان ساده‌تر، هزينه ايجاد نيروگاه‌هاي تجديدپذير، از هزينه نگهداري نيروگاه‌هاي زغال‌سنگي كمتر شد.

بنابراين توقف بهره‌برداري از واحدهاي موجود زغال‌سنگي آغاز شد و به‌زودي شاهد توقف فعاليت ديگر نيروگاه‌هاي زغال‌سنگي و ورشكستگي مابقي شركت‌هاي توليدكننده زغال‌سنگ خواهيم بود. صنعت توليد زغال‌سنگ پس از 150 سال رونق فزاينده، به‌محض از‌دست‌دادن توجيه اقتصادي خود، دچار سقوطي آزاد شد. ده‌ها هزار كارگر در طول زنجيره ارزش زغال‌سنگ بي‌كار شده و مي‌شوند. صدها واحد صنعتي كه با سرمايه‌گذاري فراوان شكل گرفته‌اند، از دور خارج مي‌شوند. سرعت اين تحولات باعث به‌هم‌ريختن قواعدي مي‌شود كه دهه‌ها ثبات داشته و سازوكارهاي اجتماعي و فرهنگي ويژه خود را شكل داده است. اين به‌هم‌ريختگي و به‌ويژه سرعت رخ‌دادن آن، پيامدهاي اجتماعي فراواني دارد. درحال‌حاضر چندين ايالت آمريكا با بي‌كاري گسترده كاركنان صنعت زغال‌سنگ درگيرند و اين امر آخرين انتخابات رياست‌جمهوري اين كشور را نيز تحت تأثير قرار داد.

بي‌شك قرباني بعدي كاهش شديد و نمايي هزينه‌ توليد برق تجديدپذير، نفت خواهد بود. همان‌گونه كه از تجربه زغال‌سنگ برمي‌آيد، سقوط آزاد نفت در دو مرحله انجام خواهد شد؛ در مرحله نخست، شاهد كاهش شديد قيمت نفت و به دنبال آن توقف سرمايه‌گذاري‌هاي جديد و پروژه‌هاي نيمه‌تمام در اين صنعت خواهيم بود. اين توقف در بازه‌ زماني بسيار كوتاهي اتفاق خواهد افتاد. در مرحله دوم، استخراج نفت از برخي ميدان‌هاي در‌حال‌توليد و همچنين بهره‌برداري از برخي واحدهاي توليدي و پالايشي موجود اين صنعت، صرفه اقتصادي خود را از دست خواهد داد. پايان پرشتاب دوره‌ نفت، براي تمام كشورهاي توليدكننده نفت پيامدهاي شديد اقتصادي و اجتماعي را درپي خواهد داشت. از اكنون بايد براي مواجهه با اين پديده و شيوه‌هاي كاستن از پيامدهاي منفي آن برنامه‌ريزي كرد؛ هرچند چالش‌هاي ناشي از تحريم‌هاي ظالمانه خارجي، در‌حال‌حاضر همه توجه سياست‌گذاران اقتصادي كشور را به خود جلب كرده و متأسفانه مجالي براي برنامه‌ريزي جامع براي پايان دوره نفت باقي نگذاشته است.

*منبع: روزنامه شرق،1397،12،8
**گروه اطلاع رساني**1893**9131