تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۸:۱۷

تهران- ايرنا- سفر چندي پيش بشار اسد، رئيس جمهوري سوريه به ايران داراي پيامي بزرگ بود و سفر رئيس جمهوري ايران به عراق در تكميل آن پيام بزرگ‌تر است و آن اينكه جبهه مقاومت متحدالشكل شده و در حقيقت معماري و مهندسي آينده منطقه در بعد همكاري‌هاي سياسي، اقتصادي، دفاعي و امنيتي در حال انجام است. اين در حالي است كه زماني منطقه در اشغال محوريت امريكا بود اما امروز صاحبان اصلي منطقه در حال طراحي نظم نوين منطقه هستند.

حسن كاظمي قمي سفير پيشين ايران در عراق در يادداشتي در روزنامه ايران، نوشت: سفر رئيس جمهوري ايران در رأس يك هيأت عالي رتبه سياسي و اقتصادي به كشور عراق در شرايطي انجام مي‌پذيرد كه شاهد چند تحول بزرگ در سطح منطقه‌اي هستيم. نخست آنكه جبهه مقاومت كه عراق و سوريه در كنار ايران از اصلي‌ترين كشورهاي آن به شمار مي‌آيند، با حمايت همه جانبه جمهوري اسلامي ايران و مقاومت مردم عراق، سوريه و دولت‌هاي اين دو كشور در برابر جنگ‌هاي نيابتي امريكا و رژيم صهيونيستي به اهدافش در منطقه دست يافت و به پيروزي رسيد. تحول مهم ديگر ناكامي امريكا در پيگيري طرح‌هاي خود در منطقه خاورميانه است. اين كشور تلاش كرد از طريق جنگ‌هاي نيابتي در منطقه و ايجاد بحران در كشورهايي چون يمن، عراق، سوريه و لبنان اهداف خود را پيش ببرد كه در اغلب آنها ناكام ماند. در چنين فضايي عراق و سوريه به رغم باقي ماندن برخي از مشكلات امنيتي روند رو به ثبات و پيشرفت مبتني بر سازندگي را آغاز كرده‌اند.

سفر چندي پيش بشار اسد، رئيس جمهوري سوريه به ايران داراي پيامي بزرگ بود و سفر رئيس جمهوري ايران به عراق در تكميل آن پيام بزرگ‌تر است و آن اينكه جبهه مقاومت متحدالشكل شده و در حقيقت معماري و مهندسي آينده منطقه در بعد همكاري‌هاي سياسي، اقتصادي، دفاعي و امنيتي در حال انجام است. اين در حالي است كه زماني منطقه در اشغال محوريت امريكا بود اما امروز صاحبان اصلي منطقه در حال طراحي نظم نوين منطقه هستند. با توجه به اينكه عراق و سوريه در خط مقدم جبهه مقاومت حضور دارند طبيعتاً سفر آقاي روحاني از اين بعد بسيار حائز اهميت است و مي‌تواند در شكل‌دهي نظام آتي منطقه و با همكاري ديگر كشورها از جمله عراق و سوريه بسيار مؤثر باشد.

نكته ديگر در اين سفر كه از پيام‌هاي آن است، تلاش براي تعميق و گسترش همكاري‌هاي بين دو كشور است. رابطه ايران و عراق امروز مبتني بر يك سطح راهبردي است اگرچه وضعيت همكاري بيش از آن چيزي است كه امروز در ميدان عمل اتفاق مي‌افتد اما روابط دو طرف در همه بخش‌هاي سياسي، فرهنگي، اقتصادي، دفاعي و امنيتي رو به گسترش است؛ يعني در حقيقت با اراده رهبران دو كشور و وضعيت روابط، اين آمادگي وجود دارد كه مناسبات با توجه به تهديدات و منافع مشترك تعميق شود. در واقع برخلاف خواسته امريكا و تلاش آنها براي مانع‌تراشي در مسير اين روابط، هيچ اراده‌اي باعث توقف اين رابطه نخواهد شد. اگرچه ساختار پولي و مالي عراق تا حدي وابسته به امريكاست و اين كشور در بانك دولتي عراق داراي سهم است و از اين طريق سعي مي‌كند در مراودات خارجي عراق دخالت كند اما واكنش همه فراكسيون‌هاي سياسي دولت و پارلمان عراق اين بود كه امريكا حق مداخله در رابطه ايران و عراق را ندارد.

اين موضعگيري نشان دهنده اراده‌اي است كه در چارچوب منافع ملي خود عراق مطرح شده است. مقامات اين كشور پس از آن با سياست ضد ايراني امريكا به مخالفت برخاستند كه پيشتر شاهد بودند امريكايي‌ها كه خود يكي از عوامل ايجاد كننده داعش بوده‌اند، در چارچوب توافقنامه امنيتي، حاضر به كمك به عراق نشدند و اين ايران بود كه تهديدات عراق را تهديدات خود دانست و بدون هيچ انتظاري وارد عمل شد و به ايجاد ثبات، امنيت و مبارزه با تروريسم كمك كرد. خب مردم و دولت عراق اين را فراموش نكرده اند. بنابراين بر خلاف تلاش امريكايي‌ها به اندازه اي ميان ايران و عراق ظرفيت‌هاي همكاري وجود دارد كه هيچ قدرتي نمي‌تواند مانع اين رابطه شود؛ شايد امريكا در مواقعي ايجاد مشكل كند اما تهران و بغداد امكان عبور از اين موانع را دارند.

اين در حالي است كه امريكايي‌ها براي مخدوش كردن روابط نزديك ايران و عراق از يك سو كوشيدند با تحت فشار قراردادن دولت عراق، خود در بازار اقتصادي عراق ورود كنند و از سوي ديگر تلاش كردند كشورهاي عربي‌اي را كه تا ديروز عليه جبهه مقاومت و عراق عمل مي‌كردند، براي ورود به عرصه اقتصادي وبازسازي عراق تشويق كنند. به نظر مي‌رسد با عزمي كه در مقام‌هاي عراقي براي تقويت پيوندهاي خود با جمهوري اسلامي ديده مي‌شود، اين تلاش‌ها راه به جايي نبرد.اما نكته مهم اين است كه جمهوري اسلامي بايد در قالب طراحي يك برنامه درازمدت چارچوب همكاري‌هاي خود را در همه عرصه‌ها تنظيم كند و درباره يك طرح راهبردي همكاري همه جانبه با عراق به توافق برسد. بر همين اساس نيز بايد سازوكاري را فراهم كند تا روند همكاري‌ها از فضاي تجاري به اقتصادي تبديل شود.

از جمله ملزومات رسيدن به اين هدف نيز آن است كه جمهوري اسلامي در حوزه‌هاي مهم و داراي اولويت در عراق سرمايه‌گذاري كند؛ حوزه‌هايي كه بايد به سرعت شناسايي شده و با ايجاد تسهيلاتي بخش خصوصي در آن زمينه‌ها فعال شود. در اين رابطه توجه به زيرساخت‌هاي عراق از جمله زمينه‌هاي راه سازي و تأمين انرژي مي‌تواند در اولويت قرار گيرد. در همين چارچوب بايد براي تسهيل رفت و آمد اتباع و تجار دو كشور از جمله لغو رواديد اقدام شود تا روند همكاري‌هاي اقتصادي نيز با موانع كمتري روبه‌رو شود.همچنين با توجه به موقعيت عراق يكي از مسائلي كه مورد اهتمام مقامات است و بايد جدي گرفت همكاري‌هاي منطقه‌اي در بعد اقتصادي و محيط زيست از جمله مبارزه با ريزگردهاست.

خب سفر آقاي روحاني مي‌تواند به توافقات خوبي در اين زمينه نيز منتهي شود كه اين كار نيازمند يك كار منطقه‌اي و حمايت بين‌المللي است.سفر آقاي روحاني در مجموع در اين شرايط حساس مي‌تواند در گسترش همكاري‌هاي دوجانبه بويژه اقتصادي و منطقه‌اي در بعد امنيت و اقتصاد مؤثر باشد. بي ترديد سمت و سوي اين همكاري‌هاي راهبردي به يك روابط راهبردي بين دو كشور منتهي خواهد شد كه مي‌تواند به الگويي براي ساير كشورها در تنظيم روابط‌شان باشد.

*منبع: روزنامه ايران،1397،12،21
**گروه اطلاع رساني**1893**9131