به گزارش ایرنا، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR روز سه شنبه 21 اسفند متن بیانات رهبر انقلاب در این جلسهی درس خارج فقه را كه در 12 اسفند برگزار شد ، به شرح زیر منتشر میكند:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.
وَ بِهٰذَا الاِسنادِ عَن اَبیقَتادَة قالَ: قالَ ابوعَبدِاللهِ عَلَیهِالسَّلامُ لِداوُدَ بنِ سِرحانَ: یا داوُدُ اِنَّ خِصالَ المَكارِمِ بَعضُها مُقَیَّدٌ بِبَعضٍ، یُقَسِّمُهَا اللهُ حَیثُ یَشاءُ تَكونُ فِی الرَّجُلِ وَ لا تَكونُ فی اِبنِهِ وَ تَكونُ فِی العَبدِ وَ لا تَكونُ فی سَیِّدِهِ: صِدقُ الحَدیثِ
وَ صِدقُ النّاسِ وَ اِعطاءُ السّائِلِ وَ المُكَافَاَةُ بِالصَّنائِعِ. (1)
وَ بِهٰذَا الاِسنادِ عَن اَبیقَتادَةَ قال:
این چند حدیثی كه روزهای قبل خواندیم و این [حدیثی] كه امروز می خوانیم، سندهای صحیح و بسیار معتبری دارد؛ ابیقتاده هم ثقه است.
قالَ اَبوعَبدِاللهِ عَلَیهِالسَّلامُ لِداوُدَ بنِ سِرحانَ: یا داوُدُ اِنَّ خِصالَ المَكارِمِ بَعضُها مُقَیَّدٌ بِبَعض
[امام صادق (علیهالسّلام) می فرماید:] بعضی از مكارم اخلاق و خصلتها بستهی به بعضی دیگر است، یعنی با هم ارتباط دارد؛ یا ارتباط علّی و معلولی دارد كه یكی علّت آن دیگری است، یا به نحوی ارتباط عملیّاتی و رفتاری با همدیگر دارند.
یُقَسِّمُهَا اللهُ حَیثُ یَشاء
اینها را هم مثل بقیّهی چیزها از خدا بدانید؛ این را هم خدا می دهد. بله، كار خدای متعال بیحكمت نیست و رفتار ما، اختیار ما، و ارادهی ما در ایجاب رحمت الهی تأثیر دارد لكن بالاخره آنچه به ما داده می شود، از همهی مكارم، از همهی خوبیها، از همهی نِعَم -از جمله مكارم اخلاق- از طرف خدا است، خداوند تقسیم می كند؛ به شما یك چیزی می دهد، به دیگری یك چیز می دهد، به آن دیگری یك چیز [دیگر] میدهد.
تَكونُ فِی الرَّجُلِ وَ لا تَكونُ فِی ابنِه
گاهی یك صفت خوبی در پدر هست، در پسر نیست. اینكه حالا می گویند ژن یا ژنِ [خوب]! اینها خیلی اعتباری ندارد. گاهی اوقات پدر یك صفت خوبی دارد، پسر ندارد؛ عكسش هم هست كه پسر یك صفت خوبی دارد كه پدر ندارد. اینها ایجاب الهی و اِنعام الهی است.
وَ تَكونُ فِی العَبدِ وَ لا تَكونُ فی سَیِّدِه
این جور هم نیست كه موقعیّت اجتماعی و شأن اجتماعی هم تأثیر داشته باشد؛ نه، گاهی یك صفت خوبی را یك بردهای دارد كه سیّد او، ارباب او ندارد. مستخدم شما گاهی اوقات یك خصوصیّتی دارد كه شما آن خصوصیّت را ندارید. یك صفت خوبی در فرد زیردست ما هست كه آن صفت در ما نیست؛ یعنی او بالاتر از ما است. خب، حالا این صفات و مكارم اخلاق كه این قدر هم دربارهاش فرمودهاند، چه چیزهایی است؟ چند صفت را حضرت بیان می فرمایند. اینها واقعاً همان جلوههای درخشان اسلام است؛ لبّ اسلام اینها است. این خصوصیّات [است] كه انسانهای برجسته می سازد و به بركت وجود انسانهای برجسته در یك اجتماع، در یك جامعهی بشری، نظام اجتماعیِ برجسته به وجود میآورد و [اگر] انسانهای كریم، انسانهای شجاع، انسانهای باگذشت، انسانهای صادق در یك جامعهای باشند، این جامعه، جامعهی برجستهای می شود؛ [البتّه] عكسش هم صادق است. واقعاً انسان باید اینها را مثل دُر و گوهر گرانبها روی چشمش بگذارد و به دنیا عرضه كند. حالا این صفات چیست؟ اوّل:
صِدقُ الحَدیث
راستگویی. الان كشور خود ما كشور اسلامی است و از بسیاری از جوامع دنیا هم انصافاً بهتر و پاكیزهتر و طاهرتر است امّا در عین حال شما ببینید خیلی از مشكلات داخل كشور ما ناشی از نبودنِ همین صفت است؛ صدقالحدیث نیست، راستگویی نیست. راستگویی یعنی چه؟ یعنی شما حرفی را كه می زنید، مطابق با واقع باشد. اگر دانستید مطابق با واقع است و گفتید، این راست است؛ اگر نه، نمی دانید مطابق واقع است یا نیست امّا می گویید، این صدق نیست. «صدق» عبارت است از اینكه شما چیزی را كه می دانید مطابق واقع است، بیان می كنید. فضای مجازی را ملاحظه كنید كه بر اثر حرف، شایعه، دروغ، خلاف، تهمت، نسبت بدون واقعیّت به این، به آن، به بالا، به پایین، به همدیگر، یك فضای دروغ در كشور به وجود میآید؛ ببینید، اینها اشكال است. پس اوّل «صِدقُ الحَدیث» [یعنی] همه سعی كنیم راست بر زبان جاری كنیم. دوّم:
وَ صِدقُ النّاس
با مردم هم صادق باشید؛ با مردم با تقلّب و خدعه و فریب و دورویی برخورد نكنید. «صِدقُ النّاس» یعنی صدق عمل با مردم؛ انسان در مواجههی با مردم با صداقت وارد بشود، با كلك و دروغ و فریب و مانند اینها با مردم برخورد نكند. اگر ما در مسائل گوناگون اجتماعیمان، سیاسیمان، انتخاباتمان، و مانند اینها، همین یك مورد را مراعات كنیم، ببینید چقدر دنیا آباد خواهد شد؛ «وَ صِدقُ النّاس». این هم دوّم.
وَ اِعطاءُ السّائِل
[اگر سائل] از شما چیزی خواست، به او بدهید اگر چنانچه میتوانید. یك وقت یك فقیری است كه از شما سؤال نكرده، خب [اگر] به او كمك كنید خوب است امّا اگر چنانچه از شما درخواست كرد -سؤال كرد یعنی درخواست كرد- آن وقت این مكرمت بزرگی است و او را رد كردن، خلاف مكرمت انسانی است.
وَ المُكافَاَةُ بِالصَّنائِع
«صَنیعة» یعنی كارهای نیك؛ خدمتهای نیك به دیگران را می گویند « صنیعه». « مُكافئهی به صنایع بكنید» یعنی [اگر] كسی به شما نیكی كرد، شما هم در مقابل به او نیكی كنید. این جور نباشد كه نیكی دیگران را با اهمال و احیاناً با بدی پاسخ بدهیم. [اگر] كسی به ما نیكی كرده، خب در مقابل باید به او نیكی كنیم. این هم سوّم.
1) امالی طوسی، مجلس یازدهم، صفحهی 301؛ «امام صادق (ع) به داود بنسرحان می فرماید: ای داود! برخی از مكارم اخلاق به برخی دیگر وابسته است و با هم ارتباط دارد كه اینها را خدا تقسیم می كند؛ گاهی این صفات در مردی وجوددارد و در پسرش نیست یا گاهی در بردهای وجود دارد و در اربابش نیست. از جملهی آنها است: راستگویی و صداقت با مردم در عمل، و بخشیدن به فقیری كه درخواستی دارد و نیكی كردن در مقابل خوبیهای دیگران.
شبس**9386 **1917
تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۳۹۷ - ۲۲:۴۴
تهران - ایرنا - حضرت آیتالله خامنهای در جلسهی درس خارج فقه، به شرح حدیثی از حضرت امام صادق علیهالسلام دربارهی «صفتهای برجستهی اخلاقی» پرداختند؛ صفاتی كه جلوههای درخشان و لبّ اسلام است. خصوصیّاتی كه انسانهای برجسته می سازد و به بركت وجود انسان های برجسته در یك اجتماع، در یك جامعهی بشری، نظام اجتماعیِ برجسته به وجود میآورد.