تهران- ایرنا- دوم فروردین 1342 خورشیدی سالروز یورش ددمنشانه رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه است؛ روزی كه طلاب و مردم بی گناه مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و تعدادی از آنها به شهادت رسیدند تا این حادثه آغازی بر سقوط رژیم پهلوی باشد.

به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ پس از آنكه آیت‌الله سیدحسین بروجردی در قم حضور یافت و تصدی زعامت حوزه و مرجعیت جهان تشیع را بر عهده گرفت، یكی از اقدام های نخستین وی توجه به مدرسه فیضیه و تكمیل طرح توسعه كتابخانه آن بود. با تكمیل و توسعه فیضیه، آیت‌الله بروجردی در این مدرسه تدریس درس اصول را آغاز كرد و این مكان به پایگاه علمی و اجتماعی علما و طلاب تبدیل شد. زعامت این مرجع تقلید از 1323 تا 1340 خورشیدی تداوم داشت و در این مدت حوزه علمیه با مركزیت مدرسه فیضیه، مدیریتی درخشان را شاهد بود.

فیضیه كه در دوره آیت‌الله بروجردی از جایگاه علمی و مركزیت حوزه علمیه برخوردار شد، پس از درگذشت این مرجع تقلید و در اوایل سال‌های دهه40 خورشیدی فضای سیاسی و مبارزاتی به خود گرفت و علاوه بر مركزیت علمی به پایگاه مبارزه علیه رژیم پهلوی نیز تبدیل شد.

در همین زمان محمدرضا پهلوی كه به دلیل مخالفت آیت‌الله بروجردی نتوانسته بود، برنامه اصلاحات خود را تحت عنوان «اصلاحات ارضی» پیش ببرد، با درگذشت این مرجع تقلید درصدد اجرای سیاست‌های خود برآمد اما روحانیان به رهبری امام خمینی(ره) كه پرورش‌یافته و تربیت‌شده حوزه و مدرسه فیضیه بودند، آغازگر نهضت مبارزه علیه او شدند. از این رو امام(ره) با همراهی دیگر مراجع و حوزه علمیه با تلگراف‌ها، اعلامیه‌ها و سخنرانی‌های افشاگرانه، دولت وقت را وادار به پاسخ‌گویی و لغو اقدام های خود كردند و این نخستین مواجه موفق معمار بزرگ انقلاب با حكومت پهلوی بود.

پس از این شكست، محمدرضا پهلوی با طرحی جدید پیش آمد و در دی‌ 1341 خورشیدی با اعلام اصول شش‌گانه، تصمیم گرفت طرحی را در قالب انقلاب سفید شاه و ملت در 6 بند به صورت همه پرسی در معرض آرای عمومی قرار دهد كه این بار نیز امام(ره) ساكت ننشستند.

نكته درخور توجه در مبارزه های امام خمینی(ره) این است كه به دلیل مركزیت و محوریت مدرسه فیضیه در حوزه علمیه، مقر و مركز فعالیت‌های ایشان همین مدرسه بود. سخنرانی‌های تاریخی امام(ره) در این مكان ثبت و ضبط شد و به این دلیل در اسناد سازمان اطلاعات و امنیت كشور(ساواك) از فیضیه به عنوان محلی برای دفاع از نهضت اسلامی یاد شده است.

محمدرضا پهلوی كه مخالفت مجدد روحانیان را برای حكومت خود خطری بالقوه تلقی می‌كرد برای توجیه علما تصمیم گرفت سوم بهمن 1341 خورشیدی به قم سفر كند و در كنار ملاقات با علما و مراجع، دیدار مردمی هم داشته باشد اما امام خمینی(ره) به مخالفت برخاستند و ضمن سخنرانی و صدور پیام، استقبال از او را تحریم كردند. در حالی كه محل سخنرانی محمدرضا پهلوی در میدان آستانه و روبه‌روی مدرسه قرار داشت، طلاب حاضر در فیضیه نیز با بستن در‌های مدرسه به جمع تحریم‌كنندگان پیوستند. به این ترتیب مدرسه فیضیه بیش از پیش به مركزی برای فعالیت‌ علیه رژیم پهلوی تبدیل شد و در كانون توجه حوزویان، روحانیان و مراكز حكومتی و امنیتی قرار گرفت.

امام خمینی(ره) در آستانه عید نوروز 1342 خورشیدی برای مخالفت با تصویب اصلاحات محمدرضا پهلوی اعلام عزای عمومی كردند و در اعلامیه‌ای جرایم و اقدام های رژیم پهلوی را یادآور شدند اما محمدرضا پهلوی كه درباره ‌آمادگی جامعه ایران برای انجام دادن اصلاحات آمریكایی به مقام های واشنگتن اطمینان داده بود مخالفت علما برایش بسیار گران آمد. از این رو تبلیغات وسیعی را علیه روحانیان و امام خمینی(ره) به راه انداخت و تصمیم به سركوبی قیام گرفت كه حمله خونین به مدرسه فیضیه قم در دوم فروردین 1342 خورشیدی نتیجه همین تصمیم بود.

پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به مناسبت سالروز حمله رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه با «محمد هاشمی» از مبارزان پیش از انقلاب به گفت وگو پرداخته است.

**حمله نیروهای رژیم به فیضیه
در دوم فروردین 1342خورشیدی آیت الله گلپایگانی مراسمی به مناسبت شهادت امام صادق(ع) در مدرسه فیضیه برگزار كرد. در این مراسم تعدادی زیادی از طلاب و مردم شركت كرده بودند كه در میان آنها برخی افراد كه در انقلاب سفید شاه حضور پیدا كرده بودند با دشنه و چوب در مجلس حضور داشتند كه پس از مدتی كه از جلسه گذشت، مجلس را به هم زدند.

**سخنرانی امام خمینی(ره) پس از حادثه فیضیه
پس از حادثه فیضیه امام خمینی(ره) اعلام كردند كه در روز عاشورا در همین مدرسه سخنرانی می كنند؛ یعنی در خرداد همان سال كه 2 ماه دیگر بود. این خبر به وسیله شبكه هایی كه افراد مبارز داشتند در سراسر كشور اطلاع رسانی شد. به این ترتیب در خرداد 1342خورشیدی در هنگام سخنرانی امام(ره)، جمعیت زیادی از شهرهای اطراف در قم جمع شدند. در آن روز من هم در قم بودم، مدرسه فیضیه، صحن حرم حضرت معصومه(س)، میدان آستانه تا مسجد امام حسن عسگری(ع) جمعیت حضور داشتند به حدی كه چنین جمعیتی را هرگز ندیده بودم. بدین ترتیب امام خمینی(ره) سخنرانی تندی علیه محمدرضا پهلوی ایراد كردند. چون محمدرضا پهلوی در سخنرانی پنجم بهمن 1341خورشیدی گفته بود روحانیت كاری نكنید من چكمه های پدرم را بپوشم و بیام، امام(ره) هم گفتند: چكمه های پدرت برای پای تو گشاد است بیرونت می كنند، از سرنوشت پدرت عبرت بگیر! این كارا را نكن من به تو نصیحت می كنم. بنابراین امام خمینی(ره) در این سخنرانی مستقیم به محمدرضا پهلوی اعلام كردند كه حكومت او نا مشروع است.

**دستگیری امام خمینی(ره)
همان شب پس از سخنرانی تند امام خمینی(ره)، نیروهای رژیم در باغی كه پشت خانه امام(ره) بود جمع شدند و نیمه های شب به خانه ایشان حمله و امام راحل را دستگیر كردند، در همین زمان «حاج آقا عیسی» كه در خانه امام(ره) كار می كرد به سمت حرم دوید و اعلام كرد كه آقا را بردند. همه شهر با خبر شدند و به خیابان آمدند كه در نتیجه برخورد با نیروهای رژیم تعدادی از آنها به شهادت رسیدند. با رسیدن این خبر به شهرهای دیگر همچون تهران، ورامین و ... مردم به خیابان ها ریختند. در تهران به طرف بازار، میدان ارگ و ایستگاه رادیو رفتند و با نیروهای حكومت روبرو شدند و تعداد زیادی از مردم به شهادت رسیدند.

امام(ره) را كه دستگیر شده بودند، به پادگان جمشیدیه در تهران بردند و در آنجا زندانی كردند. از این زمان به بعد اگر چه طلاب و مذهبی ها تحت نظر حكومت بودند اما از مبارزه دست نمی كشیدند. مبارزه هایی كه بیشتر سخنرانی، تهیه اعلامیه علیه محمدرضا پهلوی و دولت بود. اگرچه بسیاری از گروه های دیگر مانند جبهه ملی و نهضت آزادی هیچكدام خواهان تغییر حكومت نبودند. آنها می گفتند قانون اساسی اجرایی شود و در آنجا شاه سلطنت كند نه حكومت اما امام(ره) اعلام كردند كه حكومت محمدرضا پهلوی نامشروع است و خواهان تغییر نظام شدند. بنابراین در حقیقت مبارزه مذهبی ها با رهبری روحانیت از این زمان شروع شد تا اینكه امام(ره) پس از یك سال از زندان آزاد شدند. اگرچه رژیم در نظر داشت امام خمینی(ره) را اعدام كند اما در قانون اساسی بندی وجود داشت كه مراجع تقلید مصونیت دارند. بنابراین تعدادی از علمای از تمام شهرها در حضرت عبدالعظیم(ع) تحصن كردند و بیانیه ای نوشتند و همه امضا كردند كه امام خمینی(ره) مرجع تقلید بلامنازع است. به این ترتیب رژیم نتوانست امام(ره) را اعدام كند و حدود یك سال بعد ایشان آزاد و به قم بازگشتند.

حجت الاسلام «سیدرضا اكرمی» از دیگر مبارزان پیش از انقلاب در گفت وگو با پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا می گوید: پس از حمله به فیضیه شرایط خاصی بر حوزه و سطح شهر در برخورد با طلبه ها حاكم شده بود.

**حمله به فیضیه در 2 فروردین1342خورشیدی
آیت الله گلپایگانی به مناسبت شهادت امام صادق(ع) هرسال در مدرسه فیضیه سخنرانی می كردند اما در 2فرودین 1342خورشیدی وضعیت به گونه ای دیگر رقم خورد؛ در این سال هنگامی كه حجت الاسلام انصاری قمی سخنرانی می كرد یك مرتبه وسط جمعیت فردی بلند شد و با صدای بلند گفت: «برای سلامتی اعلی حضرت آریامهر صلوات!» عده ای صلوات فرستادند و عده ای گفتند به چه مناسبت؟ و اعتراض كردند. حجت الاسلام انصاری گفت: «من كنترل می كنم». یك دفعه دیدیم آنها می خواهند شلوغ كنند و شعار دادند. اعتراض علیه آنها شد و انصاری سخنرانی را تمام كرد. بعد از آن درگیری شروع شد و كماندوها با هر چه دراختیارشان بود به زد و خورد پرداختند و عده ای از افراد را از پشت بام به زمین پرتاب كردند. عده ای از طلبه ها مقابله كردند تا اینكه غروب شد تقریباً ماجرا به نوعی پایان یافت.

آیت الله گللپایگانی با عده ای از طلبه ها را به یك حجره بردند. من با عده ای دیگر از طلبه ها به درون یك حجره رفتیم غروب كه شد، ما را بیرون بردند و افراد را شناسایی كردند. به این صورت عده ای را دستگیر و برخی دیگر را آزاد كردند تا اینكه ماجرا در آن روز خاتمه یافت.

**زخمی و كشته شدن عده ای در حادثه فیضیه
همان روز معلوم نشد كه چه افرادی در حمله به فیضیه شهادت رسیدند و آمار خاصی در ارتباط با آنها به دست نیامد اما بعد مشخص شد كه چه كسانی زخمی شده یا به شهادت رسیده اند. بعضی از بیمارستان ها از ترس زخمی ها را نمی پذیرفتند. عده ای را هم به خانه آیت الله گلپایگانی بردند و در آنجا درمان كردند.

**تعطیلی حوزه و بازار بعد از فیضیه
پس از حمله نیروهای رژیم به مدرسه فیضیه تا مدت ها بازار تعطیل شد و در حوزه درس و بحث های عمومی صورت نمی پذیرفت و حتی رژیم تصمیم گرفت كه طلبه های جوان را به عنوان سرباز دستگیر كند كه آیت الله اكبر هاشمی رفسنجانی نیز در همین زمان دستگیر و به سربازی فرستاده شد. امام خمینی(ره) هم اطلاعیه دادند كه طلبه ها به سرباز خانه ها بروند زیرا طلبه ها می خواهند انجام وظیفه كنند. بنابراین هر كجا می خواهد باشد پادگان یا هركجای دیگر برایشان فرقی نمی كند. پس از آن رژیم تصمیم خود را تغییر داد و طلبه ها را رها كرد اما عده ای هم ماندند و دوره سربازی را تمام كردند.

پس از حادثه فیضیه شرایط خاصی بر حوزه و سطح شهر در برخورد با طلبه ها حاكم شده بود اما ناامیدی ایجاد نشد و مبارزه با رژیم پهلوی همچنان دنبال شد و نهضت ادامه پیدا كرد.

پژوهشم9370**2002**9131