تاریخ انتشار: ۱۷ فروردین ۱۳۹۸ - ۱۱:۴۳

خرم آباد - ایرنا - اگر اهل لرستان باشی یا به این استان سفر كرده باشی قطعا این روزها برایت تداعی گر ظهر عاشور است از این نظر كه هر كسی سهی از گل بر پیكرش دارد ، با این تفاوت كه اكنون خانه ها ، كوچه، خیابان ها و تمام شهر را نیز گل فرا گرفته است.

آنچه آشكار است و بی هیچ تلاشی رخ نمایی می كند این است كه با گذر چند روز از سیلاب سهمگینی كه بیشترین حجم گل را بر سر شهر آوار كرده است همچنان افراد و خانه هایشان گرفتار آن هستند ؛ هر كسی به فراخور توان تجهیزاتی كه دارد درتلاش برای پاكسازی خانه و كوچه و خبایان است اما با تجهیزات موجود فعلا نمی توان به حالت عادی بازگشت.
به علت تخریب بخش وسیعی از راه دسترسی خرم آباد به پلدختر حالا راه كوهستانی كوه دهلیج تنها مسیر ارتباطی از سمت خرم آباد است ؛ جاده ای صعب العبور باریك و البته خطرناك، بطول 70 كیلومتر انحرافی از كیلومتر 60 آزادراه خرم آباد- پل زال بعد از سه ساعت به شهر پلدختر می رسی.
از دور گستردگی خرابی ها در غرب و آنسوی رودخانه كه حالا پهنایش چند برابر شده معلوم است قسمت جنوب و شرق كاملا آرام و بی صدا گویی اتفاقی نیفتاده است!؟
در مسیر خیابان اصلی شهر، ترافیك سنیگن، تردد افراد پیاده، دسته های امدادی،نیروهای داوطلب،گروه های جهادی، ماشین آلات سبك و سنگین، پرواز بالگردها، نیروهای نظامی یك هارمونی برای كمك و برای هر غریبه بی خبری نشان از اتفاقی بی سابقه در شهر پلدختر است.
خیابان منتهی به تنها پل ارتباطی شرق و غرب پلدختر كانون تردد است در اینجا آدم های سرتا پا گلی و ماشین های گل آلود فراوان است، هرچه به سمت پل شهدای دولت نزدیك می شوی عمق تخریب ها را بهتر می توان دید.
حالا رود كشكان پس از سركشی ویرانگرش آرام و بیصدا از كنار خرابی ها می گذرد.
بلافاصله بعد از پل شهدای دولت به كانون سیل می رسیم منطقه ساحلی، دیواره ساحلی تا منطقه بعد از هفتم تیر و میدان جهاد از پل قدیم تا مجموعه ورزشی شهید سرمالیان كه حالا فقط سردر و بخشی از ساختمان استخر از آن به جا مانده و منطقه غرب كلا آسیب دیده و حالا پس از فرو كش شدن آب پلدختر به گل نشسته است.
آنسوی پل از طرف غرب گل و لای در خانه ها تا ارتفاع یك متر و نیم بالا آمده و برای ورود به كانون سیل باید تن به گل داد.
ماشین آلات مشغول پاك سازی معابر هستند اما حجم گل و لای بالاست ساكنان مناطق سیل زده در خانه ها حضور دارند ، جوانان مشغول گل روبی در منازل هستند و یا اینكه اثاث منزل را خارج می كنند.
وسایل نقلیه باری مثل تراكتور، نیسان و وانت ها از وسایل منزل گل مالیده شده پر شده اند؛ ساكنانی كه نیروی جوان دارند وسایل را به حاشیه جنوبی شهر نهر جاری تخت واشیان منتقل و در آنجا شستشو می دهند.
حسین حسنوند جوان 35 ساله در كنار منزل سوار بر موتور سه چرخ نظاره گر خانه به گل نشسته در كوچه رسالت یكم است او از شب حادثه سیل می گوید كه همسر و 2 فرزندش را به قسمت شرقی منتقل می كند و فقط خانه اش آسیب دیده از سیل ویرانگر 12 فروردین است.
او می گوید كه در روز حادثه، مردم بر روی پشت بام ها زیر باران گرفتار بودند و آب اجازه امداد را نمی داد تا ساعت 3 بعد از ظهر قدری آب فروكش كرد.
این جوان پلدختری از همت و همدلی جوانانی می گوید كه دل به سیل زدند و با ماشین های سنگین شخصی و تراكتور به كمك مردم رفتند و در غیاب نیرو های امدادی صدها نفر را با نردبان به وسایل نقلیه سنگین منتقل كردند.
كمی آنطرف تر سربازان ارتش در گروه های 20 تا 30 نفره پشت سرهم به جای تفنگ ، بیل به دست و كلنگ بدوش در حركت هستند حسین یكی از سرباز ها می گوید از گروه توپخانه اصفهان برای كمك آمده،برخی گرو های جهادی و مردم داوطلب نیز از اصفهان و تهران با حداقل تجهیزات در محل بحران هستند و به پاك سازی مشغولند.
حسین عالیپور 40 ساله در حال توزیع خواربار است خودش ساكن رسالت و می گوید منزلش دچار حادثه شده و الان بیش از یك متر گل در منزل است و حتی لباسش را از اقوام گرفته اما می گوید اولویت اول به كمك به افراد ناتوان و سالمند زنان بی سرپرست است فعلا خانواده من در محل امن آنطرف شهر هستند و افراد ناتوان مهمتراست.
او از قطع آب و شرایط بد بهداشتی و فراهم نبودن شرایط استحمام می گوید كه باید مورد رسیدگی قرار گیرد.
در ادامه مسیر رسالت ، بانویی میانسال ، مضطرب با چشمانی اشك آلود جلوی نیروهای امدادی را گرفته و می گوید از همه زندگی برایم فقط چهار دخترم را نجات دادم و آثاری از خانه و اثاث منزل برایم باقی نمانده چند روزی است نزد اقوام سكونت داریم اما این نمی تواند مدوام باشد.
او كه گل بس خادمی ساكن كوچه 3 رسالت است ، می گوید؛ یك چادر می خواهم تا حد اقل مزاحم اقوام نباشم اما گریه های او بیانگر نگرانی او برای آینده ای نامشخص است كه چگونه بر زندگی كه اكنون به تلی از خاك و گل تبدیل شده است می خواهد چهار دخترش را خوشبخت كند.
پیرمردی 80ساله بیل به دست در حیاط منزلش كه در زیر انبوهی از گل گم شده است ایستاده است پیداست سیل روحیه مهمان نوازی او را با خود نبرده است كه اینگونه گرم و صمیمی دعوت می كند تا به منزلش بروی.
محمد جافر نوایی ساكن خانه ای قدیمی با نمای آجری است كه حالا دیگر تمام وسایل زندگی او زیر گل است؛ یخچال، تلویزیون و حتی دوك ریسندگی همسرش كه سیل غارتگر پشم و نخش را برده و چوبش را به گل نشانده تا شاید دوباره این دوك بچرخد!
در مسیر برگشت سوار برنیسان در كنار وسایل گل آلود یكی از خانوارهای سیل زده می شویم، ولی اله باقری به همراه همسر ، فرزندان وچند نفر جوان گل مالی شده وسایل را بیرون كشیده تا شستشو دهند نه در قالی شویی! و نه با شلنگ آب منزل!بلكه مقصد آنها نهر واشیان در 10 كیلومتری جنوب شهر به سمت دهلیج است.
این معلم بازنشسته از سیل می گوید و در پاسخ به اینكه چرا هشدارها را جدی نگرفتید؟! ناراحت می شود و می گوید از زبان من معلم ایثارگر بنویسید كه هشدار ها فقط برای منطقه ساحلی و رسالت بود، هیچ هشداری به كوی سازمانی ، هفت تیر و بقیه مناطق داده نشد.
او ادامه می دهد؛ دستور تخلیه ای هم صادر نشد شاهد من هم تخریب منازل و گیر افتادن تعدادی از مسئولین اصلی شهرستان در این منطقه است كه هم ادارات و هم خود مسئولین آن دچار آسیب شدند.!
بعد از طی مسافت به نهر واشیان میرسیم، تعداد ماشین های حامل وسایل برای شستشو زیاد شده است ؛ این روزها ؛ زن و مرد،پیر وجوان و حتی كودكان بر تخته سنگ های واشیان قالی می شویند تا گل های به گل نشسته قالی هایشان را به زندگی هایشان بازگردانند.
نیسان حامل وسایل ولی اله باقری در كنار نهر می ایستد و فرش ها را به آب میزند دربین فرش ها سه فرش بازنشده در پلاستیك بیشتر از همه جلب توجه می كند كه معلم بازنشسته می گوید ؛ این فرش ها جهیزیه عروسم است كه قرار شد ماه آینده بعد از عروسی در منزلش پهن شود حالا در نهر واشیان شستشویش می دهیم.
پلدختر را ترك می كنیم ودر حاشیه نهر واشیان به سمت دهلیج روح امید و زندگی را پس از سیل در لباس های شسته، پشتی های شناوردر نهر،قالی های الوان پهن شده در كنار نهر این نوید را می دهد كه زندگی پس از سیل ادامه دارد.
1920/6060
گزارش:مهری میردریكوند