تاریخ انتشار: ۲۵ فروردین ۱۳۹۸ - ۱۲:۱۶

تهران - ايرنا - روزنامه فرانسوي 'اووست فرانس' با اشاره به تحولات اخير در كشورهاي عربي حوزه شمال آفريقا نوشت: برخي ناظران مي گويند كه وارد چرخه مشابه سال 2011 مي شويم، هنگامي كه واژه 'بهار عربي' بر زبان ها تكرار مي شد.

به گزارش ايرنا، 'لوران مرشان' (Laurent Marchand) نويسنده روزنامه فرانسوي 'اووست فرانس' در تحليلي با عنوان 'درخواست آزادي'، به رويدادها و اتفاق هاي اخير در الجزاير، ليبي و سودان اشاره كرده و نوشته است: ميليون ها تظاهر كننده در خيابان، ديكتاتورها را مجبور به ترك قدرت مي كنند. اين روند در سودان و الجزاير در حال اجرا است.
اين امر بدنبال تظاهرات مهم در مراكش در ماه هاي اخير رخ داده است.
اين روزنامه نگار با مقايسه اتفاق هاي سال 2011 با آنچه اكنون در ليبي، سودان و الجزاير در حال رخ دادن است، نوشت: اگر هشت سال پيش بود، قيام مردمي در اكثر كشورهاي عربي، منجر به عقب نشيني تلخ و خونين مي شد.
هرج و مرج، سوريه، ليبي و يمن را نابود كرده است. تروريسم نظامي در مصر 'السيسي' حتي بيشتر از زماني است كه تحت كنترل 'حسني مبارك' بود.
فقط در تونس، تا حدودي به طور كامل از منطق رژيم گذشته پيروي نمي شود.

** ايجاد يك دمكراسي
اين روزنامه نگار فرانسوي افزود: با اين حال، حضور خياباني براي انتقال سياسي از يك رژيم اساسا' فاسد به يك دولت دموكراتيك قانوني كافي نيست. اين همان چيزي كه مخاطره مي آفريند. چگونه يك دموكراسي ايجاد كنيم؟ چگونه مي توان از مرحله اعتراض و خشم به سمت ساختن جامعه اي بر پايه قانون، تضمين آزادي كامل و احترام به تنوع سياسي و فرهنگي حركت كرد؟
چالش امروز براي الجزاير، يافتن راهي نوآورانه براي اطمينان از اين است كه خواسته ها براي ايجاد تغيير در اين كشور مصادره نشود.
اين امر ويژه دشوار است زيرا چالش دموكراتيك هميشه در سطوح سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي انجام مي شود.
لوران مرشاد با اشاره به ايجاد اكوسيستم فساد دولتي در الجزاير افزود: تغيير يك فرد براي تغيير سيستم كافي نيست. استعفاي بوتفليقه تنها يك قدم است. ضروري بود، اما ناكافي است.
پايگاه خبري 'اطلس اينفو' نيز در مطلبي با عنوان 'اوضاع بد براي ارتش هاي عرب' به قلم 'مصطفي توسا' نوشت: با مروري بر اخبار رويدادهايي كه در جهان عرب اتفاق مي افتد، واضح است كه ارتش در برخي كشورها روند بسيار بدي را پشت سر مي گذارد. حضور آنها در قدرت و اثربخشي آنها مورد پرسش قرار گرفته و رهبري آنها در قدرت به لحاظ سياسي به چالش كشيده شده است.
در الجزاير، مردم مي خواهند كه ارتش به سربازخانه هاي خود بازگردد و از سياست كناره گيري كند.
مردم خواهان رساندن قدرت به دست غير نظامي ها هستند.
در ليبي 'خليفه حفتر' توسط مخالفان او به عنوان مردي ياد مي شود كه مي خواهد رژيم 'قذافي' را احيا كند.
خليفه حفتر ديپلماسي خود را در موقعيت شرم آوري قرار داده و اين رويكرد تمام تلاش هاي سازمان ملل متحد براي يافتن يك راه حل سياسي براي بحران ليبي را از بين مي برد.
عبدالفتاح السيسي به عنوان فردي شناخته شده كه ارتش مصر را در سياست و اقتصاد كشور مستقر كرده است.
نويسنده اين تحليل معتقد است كه در نگاه برخي تحليلگران، اين اتفاق ها به عنوان موج دوم 'بهار عربي' توصيف شده و روشن است كه دستگاه هاي نظامي مسئول فلج سازي سياسي و سوءمديريت اقتصادي است كه اين امر از سوي برخي كشورها محكوم مي شود.
واژه بهار عربي به انقلاب ها و خيزش هاي مردمي اطلاق مي شود كه از سال 2011 ميلادي آغاز و منجر به سقوط چند ديكتاتور از جمله 'زين العابدين بن علي' رييس جمهوري تونس، 'حسني مبارك' رييس جمهوري مصر، 'معمر قذافي' رهبر ليبي و 'علي عبدالله صالح' رييس جمهوري يمن از قدرت شد.
نسيم بهار عربي در بحرين، اردن و تا حدودي در عربستان نيز وزيد اما خيزش هاي مردمي در اين كشورها بدست عمال حكومتي سركوب شد.
رهبر معظم انقلاب با تحليل ماهيت اين قيام‌ها مبني بر اينكه مردم اين كشورها بدنبال تحقق خواسته‌هاي خود بر اساس اسلام هستند و مبناي حركت خود را اسلام قرار داده‌اند، 'بيداري اسلامي' ناميدند.
اروپام ** 6984 ** 1071