تهران-ايرنا- جشنواره جهاني فيلم فجر فرصتي مغتنم براي دورهم بودن و ملاقات اهالي هنر با يكديگر است؛ فضايي كه در آن علاقمندان سينما و سينماگران مي توانند از هم صحبتي با همديگر لذت ببرند.

به گزارش گروه تحليل، تفسير پژوهش هاي خبري، جشنواره جهاني فيلم فجر كه از 28 فروردين آغاز به كار كرده است و تا 6 ارديبهشت ادامه دارد يكي از محافل تخصصي و جدي براي هنرمندان و فيلمسازان داخلي و خارجي است كه اين روزها مشغول به اشتراك گذاشتتن آثار، نظرات و ديدگاه ايششان هستند.
در اين ميان البته هنرمنداني هستند كه مخاطب اين فيلم ها و جشنواره هستند. مخاطباني كه اگرچه حضور پررنگي در فضاي بازيگري امروز ندارند اما حرف هاي زياد و تجربيات ارزشمدي براي انتقال دارند.
آنچه در ادامه مي آيد گفت و گوي «جمشيد گرگين» با پژوهشگر ايرنا است.
گرگين متولد 1330، بازيگر كهنه كار فيلم و سريال و مجري تلويزيوني است كه از اعضاي خانه سينما نيز هست. وي كه مدتي است تعمدانه از فضاي بازيگري فاصله گرفته است، به تماشاي فيلم هاي جشنواره نشسته است.
اين بازيگر سينما و تلويزيون در ابتدا و در اشاره به حضورش در جشنواره جهاني فيلم فجر و كيفيت فيلم ها و جشنواره بيان داشت: من 5 فيلم را ديده ام كه فقط سه تاي آن را تا پايان نشسته ام، به همين دليل الان نمي توانم نظر قاطعي بدهم كه كيفيت فيلم ها چطور است، اما شاهد اين هستم كه تعداد زيادي آدم هستند كه در اين جشنواره مششغول به كارهستند. نمي توانم راجع به اين كه كارشان را درست انجام مي دهند و برخوردشان با تماشاگر چگونه است هم نظر بدهم چرا كه ممكن است با من نوعي از برخورد را داشته باشند و با شما نوعي ديگر را.
وي افزود: فيلم هاي خارجي را نديده ام چون بايد بشناسم كه كارگردان و صاحب اثر چه كسي است و فيلم درباره چه موضوعي است و بعد بروم ببينم اما چنين چيزي اينجا در جشنواره نديدم كه اطلاعات كوتاهي از فيلم ارائه داده باشد. يك ليستي را اينجا خريدم كه آن هم فقط اسم و ساعت فيلم است و از هركسي هم پرسيدم مي گويند ما نمي دانيم فيلم چيست و مي رويم مي بينم كه آيا خوب است يا نه. خودم يك فيلم ايراني را رفتم ديدم و چون جالب نبود بعد از چند دقيقه بلند شدم.

**سينما جداي از جامعه نيست
گرگين در توضيح تفاوت هاي جشنواره امسال با سال هاي گذشته تصريح كرد: پيش از انقلاب هم جشنواره داشتيم كه جشنواره جهاني فيلم تهران بود و در آخرين جشنواره خودم فيلمي به اسم «ملكوت» داشتم با كارگرداني زنده ياد «خسرو هريتاش» و بازيگراني چون عزت اله انتظامي ، بهروز وثوقي و ... در آن بازي كرده بودند و قصه معروف «بهرام صادقي» ملكوت فيلمنامه داستان بود
وي ادامه داد: اين فيلم نمايش داده شد و ديپلم افتخار بهترين فيلم جشنواره را در سال 1356 دريافت كرد. مي خواهم بگويم خيلي تفاوت بود بين آن زمان و اين زمان و بهتر است كه اصلا مقايسه نكنيم؛ اما اگر بخواهيم اين جشنواره را با جشنواره هاي خارجي مقايسه كنيم در همين نكات ريز ضعف هايي وجود دارد. مثلا تماشاگر در جشنواره هاي خارجي مي داند چه فيلمي، در چه موردي است و چگونه است و انتخاب مي كند مي رود فيلمي كه مي خواهد را مي بيند؛ يعني مي خواهم بگويم اين آگاهي نسبت به ماهيت فيلم وجود دارد. ضمن اين كه جوري برنامه ريزي نمي كنند كه چند فيلم خوب و هم وزن، در يك زمان به نمايش دربيايند.
«اينجا اما آگاهي خيلي كم بود. مثلا كارتي كه براي ما صادر شده، حتي در آن ذكر نشده كه محل و كاخ جشنواره كجاست. يعني اگر تماشاگر نداند در چهارسو برگزار مي شود و طبق گذشته بخواهد برود، تصور مي كند كه پرديس ملت محل برگزاري است. من سراغ دارم كساني را كه چند سال است نبوده اند و امسال حضور داشته اند و با كارتشان به پرديس ملت مراجعه كرده اند. فكر مي كنم اين جشنواره هنوز بين المللي نشده است».
اين بازيگر افزود: اما در شرايط فعلي آدم از اين بابت خوشحال مي شود كه اين جشنواره دست كم به مثابه نوعي از گردهمايي وجود دارد و علاقمندان سينما و سينماگران مي توانند بيايند و اگر فيلمي ارزش چندان ندارد، حداقل از هم صحبتي با همديگر لذت ببرند. وقتي بر خلاف بسياري از سيستم هاي دولتي مي بينيم كه اين جشنواره داراي دبيري و مديريتي يكسان در طي سال ها بوده است كه اين نكته قوت كمي نيست، نبايد شاهد اشتباهاتي ابتدايي در سيستم اجرايي آن باشيم؛ بعد از اين همه سال نبايد آزمون و خطا كنند.
«البته كه بايد توجه داشته باشيم در شرايط امروز نمي توانيم توقع داشته باشيم يك نهاد و يك مجموعه به صورتي مطلق عملكردي مطلوب داشته باشند. همه چيز به هم مرتبط هستند. شما بايد ببينيد سازمان سينمايي ما عملكردش چگونه است يا خانه سينماي ما. چرا كه همه اينها به هم مرتبط هستند و عده اي معدود مديريت همه اينها را به عهده دارند. چند سينماگر شناخته شده هستند كه هميشه حضور دارند و در جاهاي مختلف مسئوليت دارند، كار مي كنند و فيلم مي سازند. و اينها نوعي از تكرار است. به همين دليل وقتي چهره اي جوان چون «نيما جاويدي» كارگردان فيلم «سرخ پوست» در اين ميان گل مي كند، خيلي جاي تشويق دارد و ارزشمند است».

**فيلم هاي ما بايد خريدار داشته باشند
گرگين در توضيح نياز به هدف گذاري براي ارائه فيلم به سينماي جهان بيان داشت: به جز كارهاي «اصغرفرهادي» و برخي از جشنواره هايي كه برخي از كارهاي سينماي تجربي را مي خرند، من سراغ ندارم كه كارهاي ما خيلي در خارج از كشور خريدار داشته باشد يا در خارج از كشور نمايش داده شوند. سينماي ما خريدار ندارد ممكن است همسايگاني چون سوريه و عراق و برخي همسايگان چيزي از ما بخرند اما كشورهاي صاحب صنعت خيلي اعتنايي به اين سينما ندارند و ما بايد اينها را ببينيم. فكر مي كنم شايد علت عمده ي عدم حضور فيلم ها يا فيلمسازان برجسته اي در ايران مساله تحريم ها باشد..
وي افزود:در هر كشور وقتي 40 سال گذشته اش را با امروز مقايسه كنيم بايد پيشرفتي صورت گرفته باشد؛ چون 40 سال مي تواند عمر يك آدم باشد و ما انتظار داريم كه در اين 40 سال همه چيز رشد كرده باشد. سينما هم از اين قاعده مستثني نيست. درست است كه سينماي ما قبل از انقلاب به تعبيري روحوضي يا مبتذل بود اما امروز هم فيلم هايي داريم كه ممكن است رقص و آوازي آنچناني در آنها نباشد اما خيلي مضوعاتي ابتديي و بچگانه اي هستند كه نه تماشاگر را جذب مي كنند و نه فايده اي دارند ضمن اين كه هدر دادن وقت و پول هم هستند».
«در نتيجه نمي توان صرف گذر زمان را عامل موفقيت دانست؛ چراكه گذر زمان به تنهايي اهميتي ندارد و زماني مهم است كه همراه با تغيير و تحول و افزايش كيفيت باشد. فيلم هم همينطور است ولي من معتقدم اگر محدوديت ها و خط قرمزها مانند بسياري از عرصه ها در سينما وجود نداشت، كه فضا مي توانست خيلي بهتر باشد. چون در اين شرايط بسياري از چيزها قابليت مطرح شدن و فيلم ساختن ندارند و اعتراض و مشكلات اين چنيني را به همراه دارد. ولي اميدوارم روزي برسد كه جشنواره جهاني فيلم فجر جزو جشنواره هاي معتبر جهاني باشد».
«يعني خيلي منتظر اين اتفاق و رشد هستيم و با توجه به استعدادهايي كه جوانان دارند و برخي اوقات فيلم هاي شگفت انگيزي كه مي سازند، مي توانند منشا اثر باشند و اين پتانسيل به ديگران نيز تسري و به آنان ميدان داده شود. يعني ممكن است كه خيلي از جوانان با اين شرايط باشند اما چون سرمايه گذار و تهيه كننده ندارند، از عمل باز بمانند كه خودشان را نشان بدهند. اميدوارم كه جشنواره جهاني فيلم فجر كه الان در سي و هفتمين دوره خودش است ادامه پيدا كند و يك رايزن فرهنگي براي ارتقاي سطح كيفي فيلم هاي ما و صدور آنان باشد».

**نقش بايد منشا اثر باشد
اين بازيگر پيشكسوت در پاسخ به اين سوال كه چرا در سال هاي اخير در فيلم ها و سريال ها نقشي ندارد گفت: اين سوال را بسيار از من مي پرسند و حقيقتش اين است كه شايد آدمي مانند من به دردشان نمي خورد كه نمي خواهند. برخي وقت ها كارهايي به من پيشنهاد مي شوند اما در حدي نيستند كه من دوست داشته باشم؛ يا نقش خوب نيست و يا فيلم. براي آدمي مانند من ديگر جلوي دوربين و تلويزيون بودن كافي و ارضا كننده نيست؛ آنهايي كه بايد من را بشناسند، مي شناسند.
وي افزود: فكر مي كنم هم خودم و هم تماشاگر اين توقع را داريم كه كاري بديع را انجام بدهم. اين كه به عنوان پدر فلاني نقشي بازي كنم و دختران و پسرانم را نصيحت كنم، كافي نيست.
«نقش آدم تاثيرگذار را همواره مي پذيرم. چنان كه در سريال شهرزاد كه كارگردانش را از قديم مي شناسم و كارش فوق العاده است و وقتي او دعوتم مي كند با اين كه نقش كوتاه است مي پذيرم و مي روم و خيلي هم راضي هستم؛ چنانچه تماشاگر هم راضي است. اين نقش اثرگذار است و فراز و نشيب دارد در صورتي كه بسياري از آدم هاي ميانسال در بسياري از فيلم ها و نقش ها فقط حضور دارند و اگر آن ها را از آن قصه و فيلم يا سريال برداريد، هيچ تاثيري ندارد».
گرگين خاطرنشان كرد: وقتي فيلم يا نقشي به من پيشنهاد مي شود، مي پرسم اين نقش چقدر در پيش بردن درام اثرگذار است؟ صرفا حضور دارد يا اگر اين آدم را برداريد به قصه تان لطمه مي خورد؟ اگر اين گونه است و اثر دارد سناريو را بفرستيد بخوانم وگرنه كه قربان شما، من نيستم.
«در سينماي ما صرف حضور و نه كيفيت حضور، مهم است و اگر حضور داشته باشيد ديده مي شويد و كار مي كنيد و اگر كنار باشيد، ديد نمي شويم چرا كه در اينجا همه چيز تيم است و من بايد بپرسم فلان كارگردان پاتوقش كجاست و مرتب بروم آنجا و جلوي چشمش باشم تا او من را ببينيد و يادش بيفتد كه مثلا گرگيني هم با اين كاراكتر هست و وقتي نقش انتخاب مي كند به من نقش بدهد. معمولا براي انتخاب بازيگر براي يك نقش، به آرشيو يا ذهنشان مراجعه نمي كنند كه چند نفر توانايي دارند؛ ولي وقتي روي پرده سينما يا در تلويزيون باشد و هركاري با هركيفيتي ارائه دهيد كارگردان آن را انتخاب مي كند. ضمن اين كه سينماي ما جوان پسند است و بايد جوان و خوش بر و رو باشيد تا شما را ببرند در فيلم ها».
وي در اشاره به اخباري از خانه سينما گفت: بيشترين وظيفه خانه سينما كمك به اصناف سينما بوده است كه اين كمك امسال در شكل يك عيدي بود كه وزارت ارشاد مبلغ محدودي را در اختيار خانه سينما قرار دارد. و خانه سينما در صنوف مختلف خود مبالغي را به صورت كارت هديه داده بودند كه بين اعضا تقسيم شود. اين آخرين خبر بود كه مقداري پول از طريق كارت هديه بين اعضا تقسيم شده بود و برخي از اين جريان معترض بودند و برخي نبودند. اين پول به شكلي شفاف و با رسيد تحويل داده شد و حسابرسي آن كار بسيار مشخصي است، ضمن اين كه اين پول بسيار محدودتر از آن بود كه سوءاستفاده شود.
«معترضان معتقد بودند كه اين پول ها حيف وميل شده است و هميشه چنين بحث هايي وجود دارد. وقتي پاي مباحث مالي و پول وسط مي آيد همواره معترضان و مخالفاني وجود دارند».
پژوهشم**9480**1415