به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، تمدید نشدن معافیت از تحریم نفت ایران برای مشتریان نفتی کشورمان، یک بار دیگر سماجت «دونالد ترامپ» برای پیشبرد راهبرد یکجانبه اش در جهان را به تصویر کشید.
درست چند روز مانده به زمان برگزاری نشست «روز بین المللی چندجانبه گرایی و دیپلماسی برای صلح» در سازمان ملل، «مایک پومپئو» وزیر امور خارجه آمریکا، پایان معافیت از تحریمهای نفتی ایران را اعلام کرد و گفت دیگر هیچ معافیتی در این زمینه به کشورهای دیگر نخواهد داد.
سازمان ملل در حالی هفته گذشته میزبان نشست بین المللی چندجانبه گرایی و دیپلماسی شد که اصل چندجانبه گرایی به واسطه اقدامات آمریکا و همپیمانان خاورمیانه ای واشنگتن در حال قربانی شدن است. تقابل فزاینده با ایران به رغم مخالفت بسیاری از کشورها از جمله روسیه، چین، اروپا و ... نمونه ای از یکه تازی های غیرقانونی واشنگتن برای به کرسی نشاندن حرف خود برای به اصطلاح «تغییر رفتار ایران» است.
هدف حفظ ثبات و امنیت بین المللی، مسوولیت کشورها و واحدهای بین المللی را در برابر یکه تازی های آمریکا -که دامنه وسیعتری از رفتارهای این کشور در قبال ایران دارد- برجسته می کند.
به عبارتی هزینه های جهانی ناشی از گسترش یکجانبه گرایی و رفتار خارج از قواعد بین المللی، ضرورت همکاری همه کشورها برای مقابله با این منش و کنش را به تصویر در می آورد.
** دست و پا زدن برای احیای گذشته از دست رفته
دوران یکجانبه گرایی در عرصه نظام بین المللی سال ها است به سر آمده، ولی آمریکا هنوز در رویای احیای نظم جهانیِ سال های پس از فروپاشی شوروی است.
سقوط نظام دوقطبی، در سال های دهه ۱۹۹۰ و سال های نخست هزاره سوم، آمریکا را به قدر بلامنازع عرصه بین المللی تبدیل کرده بود. در سال هایی که چین، در حال تبدیل شدن به یکی از قدرتمندترین اقتصادهای جهان بود و رشد اقتصادی غیر قابل باوری را هدفگذاری کرده بود و اروپای یکپارچه به بلوکی تاثیرگذار در عرصه بین المللی بدل می شد، آمریکا مشغول یکه تازی در دنیا بود.
زمانی که روسیه قدرت خود را بازسازی می کرد و کشورهای اسلامی و جنبش عدم تعهد طرحی نو برای کنشگری جمعی خود در می انداختند، واشنگتن رویای هژمونی جهانی را در سر خود می پروراند.
دوران یکجانبه گرایی زودتر از آنچه آمریکا انتظار داشت به سر آمد. ظهور بلوک های قدرتمند اقتصادی، سیاسی و نظامی در مناطق مختلف جهان، در کنار پیچیدگی و همپیوندی معادلات در عرصه بین الملل، آمریکای یکه تاز را به چالش کشید.
اگرچه یکه تازی و خودبرتر بینی را می توان در ماهیت سیاست خارجی آمریکا (فارغ از رویکرد سیاسی دولت ها) مشاهده کرد، اما درک شرایط تازه توازن قدرت در عرصه بین المللی، از سال های پایانی دولت بوش پسر، بر سیاست خارجی آمریکا تاثیر گذاشت. این روند در دوران مدیریت اوبامای دموکرات، شدت گرفت و به تعدیل نسبی سیاست خارجی آمریکا در گشودن باب دیپلماسی و گفت و گو و همکاری با دیگر بازیگران عرصه بین المللی منجر شد.
با روی کار آمدن ترامپ، آمریکا یک بار دیگر بازگشت به سیاست خارجی سال های دهه ۹۰ را تجربه می کند. شرایط بین المللی اما، همانند سال های دهه ۹۰ نیست و دیگر بازیگران بین المللی این یکجانبه گرایی را بر نمی تابند. چنان که رفتار قیم مآبانه و پدرسالارانه امروز آمریکا از دید بسیاری از تحلیلگران، به کنشی جنون آمیز و وهم آلود می ماند که نه تنها با شرایط تازه بین المللی تناسب ندارد و امنیت جهانی را به خطر می اندازد، بلکه در راستای منافع مسلم خود آمریکا هم قرار نمی گیرد.
رفتارهایی چون خروج از توافق بین المللی هسته ای با ایران و فشار بر دیگر کشورها برای ممانعت از عمل به تعهداتشان بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، نمونه بارز یکجانبه گرایی آمریکا در سال های اخیر است؛ اقدامی که به رغم هشدار جدی بسیاری از کنشگران مهم جهانی و سازمان های بین المللی، با عنادورزی واشنگتن نه تنها متوقف نشده، بلکه روز به روز تشدید می شود.
این، تنها توافق چندجانبه ای نیست که ترامپ یکه تازانه از آن خارج شده است. خروج یک طرفه از پیمان توافق آب و هوایی پاریس، پیمان همکاری ترانس-پاسیفیک، نفتا و ... اگرچه به شدت مورد انتقادات بین المللی قرار گرفته، اما تاثیری بر عملکرد رییس جمهوری جمهوریخواه آمریکا نگذاشته است.
همچنین به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی، انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به این شهر، موافقت با تسری حاکمیت تل آویو بر گستره وسیع تری از سرزمین های اشغالی، چراغ سبز نشان دادن به ریاض برای پیشبرد سیاست ها تجاوزکارانه در یمن و ... اگرچه از دید ناظران صلح و امنیت منطقه و جهان را به چالش می کشد، ولی مانع از سیاست های نابخردانه آمریکا نشده است.
به گفته وزیر امور خارجه کشورمان در نشست چندجانبه گرایی در سازمان ملل، اقداماتی چون اعمال فراسرزمینی قوانین داخلی، نادیده گرفتن تعهدات بین المللی و احکام دیوان بین المللی دادگستری، اعلام خودکامانه نیروهای مسلح یک دولت به عنوان «تروریست» و پرورش افراط گرایی از طریق جنگهای دائمی بی هدف و بدون ملاحظه هم بخشی از این یکجانبه گرایی آمریکا است که باید با واکنش درخور از سوی دیگر بازیگران عرصه بین الملل مواجه شود.
**تعهد ایران به چندجانبه گرایی
برخلاف آمریکا، چندجانبه گرایی به عنوان یکی از اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی، همواره در دستور کار سکانداران دستگاه دیپلماسی کشورمان قرار دارد.
اعتقاد عملی به اصل تعامل و گفت و گو با نظام بین الملل بود که سرانجام توانست گره از کار فروبسته برنامه صلح آمیز هسته ای کشورمان بگشاید و اجماع جهانی علیه کشورمان را بشکند، هرچند اقدامات غیرقانونی ترامپ، تحریم ها علیه کشورمان را احیا کرد.
با این حال همچنان دیپلماسی به عنوان یکی از ارکان سیاست خارجی، در دستور کار وزارت امور خارجه قرار دارد، چرا که به باور وزیر امور خارجه کشورمان، چند جانبه گرایی تنها راه حل برای حمایت از صلح است.
حتی پس از یکهتازیهای آمریکا در یکجانبه گرایی و احیای تحریم های هسته ای آمریکایی علیه ایران، جمهوری اسلامی همچنان به دنبال تعامل و همکاری با همسایگان خود در چهار سوی مرزهای خود است.
به گفته ظریف در نشست یاد شده در سازمان ملل، نگاهی گذرا به مراودات دیپلماتیک ما در چند هفته گذشته، این امر را کاملا روشن می سازد.
در آن سوی مرزهای غربی کشور، به تازگی روسای مجالس همسایگان عراق گرد هم آمدند تا رهیافت فراگیر جدیدی را برای مراودات منطقه ای بیابند. ۳۱ فروردین ماه بود که وزیر امور خارجه در راس هیاتی به دمشق و آنکارا رفت تا همکاری با سوریه، ترکیه و روسیه را در چارچوب روند آستانه گسترش دهد.
به گفته ظریف، در آن سوی مرزهای شرقی، نماینده ویژه جدید ما برای افغانستان در حال تعامل طبق یک رویکرد منطقهای واقعگرایانه برای صلح و ثبات است. در عین حال، ایران هفته گذشته میزبان نخست وزیر پاکستان برای گفت وگو در مورد یک رهیافت چندجانبه برای ثبات منطقه ای و مبارزه با تروریسم بود.
در آنسوی مرزهای شمالی، چندی پیش مقام های ارشد دولت های ساحلی دریای خزر گرد هم آمدند تا اجرای کنوانسیون تاریخی خزر را آغاز کنند که در سال ۲۰۱۸ بعد از ۲۲ سال مذاکره نهایی شده است. همزمان، ایران در حال نیل به یکپارچگی اقتصادی از جمله از طریق اتحادیه اقتصادی اوراسیا است.
ظریف همچنین از تلاش ایران برای تسهیل روند استکهلم در مورد یمن و پیشنهاد «سازوکار گفت وگوی منطقه ای» در خلیج فارس به عنوان رهیافت چندجانبه فراگیر برای همکاری و حل اختلافات با همسایگان جنوبی خبر داد.
پایبندی ایران به تعهدات هسته ای به رغم خروج غیرقانونی آمریکا از برجام و تعلل اروپا در عمل به تعهدات، از باورمندی تهران به تعامل سازنده در مسیر ایجاد ثبات حکایت دارد.
در چنین شرایطی که رفتارهای خارج از قواعد بین المللی آمریکا و همپیمانان آن، صلح و ثبات جهانی را در معرض خطر قرار می دهد، دیگر واحدهای بین المللی در برابر این ساختارشکنی ها مسوولیت سنگینی دارند. شکل گیری سازمان ملل، در پاسخ به همین تجربه گرانبها پس از وقوع دو جنگ جهانی ویرانگر بود که نباید نسبت به کنش های متجاوزانه هیچ بازیگری، بی تفاوت بود.
همین اندوخته گرانبها است که از زبان وزیر امور خارجه کشورمان در سازمان ملل بیان شد که «برای دفاع از چندجانبه گرایی، لازم است مانع دستیابی آمریکا به منافع مورد تصورش از اقدامات غیرقانونی آن کشور شد و با قوت تمام هرگونه فشاری را که به دیگران وارد می آورد تا حقوق بین الملل و قطعنامههای شورای امنیت را نقض کنند، رد کرد.»
اگرچه طبیعتا عقلانیت جمعی و تجربه جهانی موجب می شود آمریکا به خاطر یکه تازی های ترامپ به انزوا کشیده شود، ولی به گفته ظریف، همه کشورها در رد یکجانبه گرایی مسوولیت دارند تا به صورت دستهجمعی هر دولتی را برای عواقب هر گونه بیقانونی آن مسوول بدانند.
با این تفاسیر چنانکه بارها مقام های کشورمان اعلام کرده اند، طرف اروپایی باید هر چه سریعتر زمینه های عمل به تعهدات برجامی خود به ویژه در حوزه اقتصادی را فراهم کند. تسریع در اجرایی سازی کانال مالی برای تسهیل تجارت بین دو طرف موسوم به اینستکس و استقرار نهادهای مرتبط با آن از ضرورت های مقابله با تک روی های آمریکا است.
همچنین همکاری دیگر کشورها چون روسیه، عراق، چین و ترکیه به عنوان شرکای تجاری کشورمان با ایران برای راهاندازی ابزار مالی مشابه اینستکس، گامی عملی در مقابله با یکجانبه گرایی بازیگری است که با چشم بستن بر واقعیات، هنوز هم خود را هژمون بین الملل تصور می کند.
پژوهشم**۹۲۷۵**۹۲۷۹
تاریخ انتشار: ۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۱۴:۵۰
تهران- ایرنا- آمریکای ترامپ زیر تابلو ارتقای امنیت و ثبات جهانی، رفتارهای یکجانبه و عهدشکنانه خود را توجیه می کند. این در حالی است که تجربیات بین المللی، عقلانیت و نیز قوانین و هنجارهای موجود، دستیابی به صلح را تنها از رهگذر چندجانبه گرایی و دیپلماسی ممکن می داند.