تاریخ انتشار: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۰۸:۲۴

تهران- ايرنا- هر سال با فرا رسيدن 10ارديبهشت ماه ‏روز ملي خليج فارس ‎سالروز اخراج پرتغالي‌ها از تنگه هرمز و خليج فارس در كشور گرامي داشته مي‌شود. گرچه در طي هزاران هزار سال پيكر وطن عزيزمان تكه تكه شده است و تازيانه‌هاي فراوان خورده است اما فرهنگ ناب هزاران ساله اش تمام بيگانگان را به انقياد وا داشته است.

عشق به وطن آنچنان در تارو پود ايرانيان تنيده شده است كه نامش را با احترام بر زبان مي‌آورند و جانشان براي حفظ و اعتلايش فدا مي‌كنند. در تاريخ آمده است، در سال 1621 ميلادي شاه عباس صفوي با كمك انگليسي‌ها در اين روز توانست هرمز را از چنگ پرتغالي‌ها درآورد. اهميت اين روز تاريخي مسئولان دولت و شوراي عالي انقلاب فرهنگي را بر آن داشت تا روزي را به آن اختصاص دهند.

** جغرافياي خليج فارس
خليج فارس يا درياي پارس آبراهي است كه در امتداد درياي عمان و در ميان ايران و شبه جزيره عربستان قرارگرفته است. مساحت آن 233000 كيلومتر مربع است و پس از خليج مكزيك و خليج هودسن سومين خليج بزرگ جهان بشمار مي‌آيد. اين خليج از شرق از طريق تنگه هرمز و درياي عمان به اقيانوس هند و درياي عرب راه دارد و از غرب به دلتاي رودخانه اروندرود، كه حاصل پيوند دو رودخانه دجله و فرات و پيوستن رود كارون به آن است ختم مي‌شود.

خليج فارس با كشور باستاني ايران و كشورهاي عربي عربستان، كويت، قطر، امارات، بحرين، عمان و عراق مرز آبي مشترك دارد. از آنجايي كه از يك سوي ايران بيشترين مرز مشترك آبي را در درياي پارس دارد و از سوي ديگر در تشكيل تمدن باستاني اين منطقه نقش اصلي را ايفا كرده است و همچنين در طول تاريخ كنترل و فرمانروايي درياي پارس نزد ايرانيان بوده است. از اين روي ايران به عنوان ميراث دار اصلي اين منطقه محسوب مي‌شود و بارزترين مشخصه آن نيز نام اين پهنه آبي است كه به نام ايرانيان در طول 3هزار سال گذشته ثبت شده است. ‏

** فتح خليج فارس
در تاريخ آمده است در 21 آوريل سال 1622 سپاه ايران به رهبري امام قلي خان فتح هرمز (1622) را با موفقيت انجام داد و جزيره را از بزرگترين امپراتور قرن باز پس گرفت و جايگاه خود را در جهان در فهرست ابرقدرت‌هاي قرن شانزدهم ثبت كرد. انگليسي‌ها نيز 4 كشتي خود را با خدمه فني در اختيار ارتش امام قلي خان گذاشتند. آلبوكرك (پرتغالي) اعتقاد داشت هركشوري كه سه نقطه مالاگا- عدن و هرمز را در اختيار داشته باشد بر تجارت دنيا حاكم خواهد بود. اهميت هرمز آنقدر بود كه استعمارگران انگليسي را نيز به طمع انداخته بود. به دليل شكايت‌هاي ايرانيان گمبرون از بي‌ادبي‌هاي پرتغالي‌ها، سپاه ايران قصد تنبيه پرتغالي‌ها در خليج‌فارس نمود و نه تنها جزيره هرمز را آزاد ساخت بلكه اين مقدمه شد كه پرتغالي‌ها تا مومباسا دركنيا عقب‌نشيني كنند؛ و اين شكست، شكست‌هاي پي در پي پرتغال در شرق آفريقا را بدنبال داشت و با حمايت پادشاه‌هان ايران، امام مسقط موفق شد قلعه عظيم مومباسا را در جنگ خونيني كه به جنگ صليبي مومباسا معروف است را تصرف كند. ايران تا سال 1820 پرچمدار تمام خليج‌فارس و درياي عمان و بحر فارس (مكران) شد. انگليسي‌ها از شكست پرتغال خرسند بودند، به قدرت ايران اعتراف داشتند و ايران را تنها رقيب قدرتمند عثماني‌ها مي‌دانستند. درعهدنامه مجمل 1809 و عهدنامه مفصل 1812 حاكميت ايران را بر كل خليج‌فارس به رسميت شناخت در حاليكه كه انگليس خود به عنوان ابرقدرت جهان ظهور مي‌كرد.‏

**‏ نام خليج فارس در دوران معاصر
در قرن بيستم با توسعه معلومات جغرافيايي، همراه با چاپ نقشه‌هاي بسيار به زبان‌هاي مختلف، تركيب خليج فارس كاربرد جهاني پيدا كرده است و از اين نظر قرن بيستم را قرن استفاده از تركيب خليج فارس مي‌توان دانست. اين آبراه در زبان فارسي خليج فارس، در زبان عربي‌الخليج الفارسي، در انگليسي «‏PersianGulf‏»، در فرانسه «‏GolFpersique‏» زبان تركي «‏FarhorFarzi‏» و به همين نسبت با اندك تغييري در تقدم و تأخر اجزاي تركيب، در همه زبان‌ هاي دنيا جاي دارد. ‏

‏ آثار عرب زبان بهترين و غني ‌ترين منابعي هستند كه مي‌توان با آن حقانيت نام خليج فارس را به اثبات رسانيد. در آثار پر اهميتي كه به زبان عربي تأليف شد نام خليج فارس مورد استفاده قرار گرفته است. از نويسندگان معاصر عرب جرجي زيدان و فيليپ حتي در كتاب‌هاي خود بارها از نام خليج فارس استفاده كرده اند. جرجي زيدان 11بار و فيليپ حتي 17بار در صفحات كتاب خود نام خليج فارس را به كار برده‌اند. دائره المعارف المنجد كه يكي از معروفترين دائره المعارف دنياي عربي است در تسميه درياي جنوب ايران از تركيب خليج فارس استفاده مي‌كند.

دكتر نوفل مصري كوشش ‌هايي را كه براي تغيير نام خليج فارس صورت گرفته است را مورد نكوهش قرار داده است وي در كتابي كه در سال 1952ميلادي درباره ي شيخ نشين‌هاي خليج فارس نوشته،همه جا از عبارت خليج فارس استفاده مي‌كند. در سال 1892 ميلادي لرد كرزن وزير خارجه انگلستان در كتاب ايران و قضيه ايران بارها به نام خليج فارس اشاره كرده است. ويليام راجرز وزير امور خارجه وقت ايالات متحده در گزارش مورخه 1971 م خود در مورد سياست خارجي اين كشور از نام خليج فارس استفاده كرده است. برژيسنگي هم يكي از مشاوران رئيس‌جمهور آمريكا در كتاب خود نام خليج فارس را به كار برده،كورت والدهايم دبير كل اسبق سازمان ملل متحده، در كتاب خود به نام «كاخ شيشه ‌اي سياست»، ضمن بحث درباره جنگ تحميلي نام خليج فارس را به كار برده،نام خليج فارس نيز در مراكز معروف دنيا نيز به چشم مي‌خورد در كتابخانه كنگره آمريكا و كتابخانه آرگوي نيويورك بيشتر از 300 نقشه تاريخي وجود دارد كه نام خليج فارس در آنها ثبت شده است. در كتابخانه‌هاي لندن،كتابخانه و اسناد وزارت امور هند (لندن)،مركز اسناد عمومي لندن و كتابخانه دانشكده مطالعات خاورشناسي لندن بيشتر از 300 نقشه در بردارنده ي نام خليج فارس وجود دارد. ؛ در اداره آرشيو ملي پرتغال، دهها سند هم تاريخي به زبان ‌هاي پرتغالي،تركي، فارسي و عربي در خصوص خليج فارس وجود دارد.

در ضوابط بين المللي در كنفرانس ژنو به عنوان اولين كنفرانس حقوق درياها كه در سال 1958 در شهر ژنو برگزار شده است، تنها 20 منطقه در جهان مشمول تعريف حقوق بين المللي درياها شده كه يكي از آنها خليج فارس بوده است. سازمان ملل متحد كه تنها مرجع بين المللي است و در آن 22 كشور عربي و حاشيه خليج فارس عضويت دارند. در اسناد رسمي خود بارها از نام خليج فارس استفاده كرده است.

در كنوانسيون سازمان ملل متحد براي حقوق درياها مورخ 10 دسامبر 1982 مشخص شد كه حاكميت خليج فارس با نظارت جمهوري اسلامي ايران است. دبيرخانه سازمان ملل متحد بر اين است كه در اسناد و نقشه‌هاي جغرافيايي منطقه آبي بين ايران از سمت شمال و شرق و تعدادي از كشورهاي عربي از سمت جنوب و غرب به نام خليج فارس ناميده شود... و اين عمل دبيرخانه سازمان ملل متحد موافق و مطابق با يك عرف قديمي انتشار اطلس‌ها و فرهنگ‌هاي جغرافيايي است. ‏

** انحراف در نام خليج فارس
چندين دهه از كوشش‌هاي برنامه ريزي شده اعراب براي تغيير آبراهي كه براساس تمام اسناد تاريخي، جغرافيايي و نقشه‌هاي موجود از يونان باستان تا دوره معاصر خليج فارس نام دارد مي‌گذرد، موضوع تغيير نام خليج فارس از دهه سوم قرن بيستم در راستاي جبهه‌گيري فرهنگي استكبار در مقابل ملت ايران و ايجاد خصومت منطقه‌اي ميان عرب و عجم و سياست فارسي زدايي انگليسي‌ها در منطقه خليج فارس مطرح گرديد. اصطلاح «خليج عربي» براي اولين بار از طرف يك ديپلمات انگليسي در منطقه خليج فارس مطرح شد. ‏

سرچارلز بلگريو كه بيش از3 دهه نماينده سياسي دولت انگليس در خليج فارس بود در سال 1334 در مقاله‌اي در مجله عربي زبان بحرين، اين جمله را نوشت «خليج فارس كه اعراب آن را خليج عرب مي‌گويند» و در سال 1345 «1966» در كتابي كه درباره سواحل جنوبي خليج فارس منتشر كرد ادعا كرد كه اعراب علاقه مند هستند خليج فارس را خليج عربي بنامند و به اين طريق بود كه اين سياستمدار انگليسي براي اولين بار بذر فتنه‌اي را كاشت كه در سالهاي بعد مورد استفاده ناسيوناليست‌هاي عرب قرار گرفت. دولت ايران در همان زمان اگرچه در قبال اين عمل واكنش نشان داد و از قبول كالاهايي كه نام «خليج عربي» بر آنها زده شده بود خودداري كرد.

اما سرچارلز بلگريو كار خود را كرده بود و اعراب با واژه ي تازه‌اي آشنا شده بودند كه به جنگ لفظي عرب و عجم دامن مي‌زد، هنگامي كه سرچارلز بلگريو در خليج فارس نام خليج عربي را به كار برد. دولت‌هاي حاشيه‌اي خليج فارس تبليغات سياسي، مكاتبات ديپلماتيك و محور برنامه‌هاي آموزشي شان را بر نام خليج عربي متمركز كردند.

در اقدامي ديگر از سوي انگليسي‌ها در 1331 (1926م) روزنامه تايمز لندن در يكي از مقالات خود خليج فارس را خليج عربي ناميد و از آن زمان به بعد برخي از دولت‌ها و شيخ نشينان عرب با خريدن روزنامه نگاران و خبرنگاران خارجي و يا پرداخت مبالغ هنگفت به چاپ نقشه‌هايي كه خليج فارس را «خليج عرب» نشان مي‌داد مبادرت كردند.

در سال 1958 سرهنگ عبدالكريم قاسم با كودتاي در عراق به حكومت رسيد و بعد از مدتي داعيه دار رهبري جهان عرب گرديد و دشمن تراشي براي تحريكات احساسات ناسيوناليستي، را دستمايه مناسبي براي آرزوهاي خود تلقي كرد. او نام خليج عربي را بر زبان راند و اميد داشت توجه و تمركز اعراب را كه تحت تأثير افكار جمال عبدالناصر، مقابله با اسرائيل دغدغه ذهني شان شده بود به سوي خليج فارس و دشمن تازه‌اي به نام ايران جلب كند. اما عبدالكريم قاسم در رسيدن به روياهاي جاه طلبانه اش شكست خورد. در سال 1968 عبدالناصر در مصر و در اوج جنجال پان عربيستي خود نام خليج فارس را خليج عربي خواند او فراموش كرده بود كه قبل از اقدام تحريف نام خليج فارس، در مقدمه كتاب خود نقشه خليج فارس را آورده بود و نام خليج فارس را روي اين نقشه ثبت كرده بود. جمال عبدالناصر در اثر اختلافاتي با محمدرضا شاه در رابطه با اسرائيل و اتهام دخالت محمدرضا شاه عليه ملي كردن كانال سوئز و همدستي با استعمارگران در سوم مرداد 1339 با ايران قطع رابطه كرد. به دستور او كميسيون اتحاديه عرب در 23 مرداد 1339 (14 اوت 1960) اعلام كرد از اين پس خليج عربي به جاي خليج فارس به كار برده خواهد شد. و از آن پس اتحاديه عرب تصميم گرفت در كليه مكاتبات رسميشان از خليج عربي به جاي خليج فارس استفاده كند.‏

اگرچه تلاش ‌هاي جمال عبدالناصر برخي از سياستمداران عرب را با خود همراه كرده بود اما در نهايت نتيجه دلخواهي در پي نداشت. زيرا رستاخيز عرب آنطور كه جمال عبدالناصر در روياي خود منسجم كرده بود با واقعيت فاصله‌هاي زيادي داشت. با قدرت يافتن صدام حسين در عراق، وي در وهله نخست صدها ميليون دلار هزينه كرده بود تا با كمك گروهي روزنامه نگار دانشگاهي و مراكز نقشه‌برداري نام خليج فارس را تغيير دهد و با وقوع انقلاب اسلامي در ايران دست به تجاوز خاك ايران زد. هشت سال جنگ تحميلي كه با ادعاهاي واهي صدام مبني بر حاكميت اروند رود و عربي خواندن خوزستان و شهرهاي ديگر آغاز شده بود در نهايت با شكست عراق خاتمه يافت. در واقع نتيجه عملي اين تجاوز، افزايش حساسيت ايرانيان به نام خليج فارس بود كه در پي آن ايرانيان استفاده از نام خليج عربي را نوعي دشمني با ايرانيت و تجاوز به تاريخ ايران قلمداد نمودند.

در يازدهم شهريور 1371 نخست وزير يمن «حيدر ابوبكر العطاس» در اجلاس سران جنبش عدم تعهد كه در جاكارتا برگزار شده بود از نام ساختگي خليج عربي استفاده كرد. كه با اعتراض شديد نمايندگان ايران روبرو شد او سرانجام از نمايندگان ايران عذرخواهي كرد و اين كار را غير عمد خواند.

كشورهايي كه كمتر از نيم قرن پيش بخشي از خاك ايران بودند امروز با كمك دلارهاي نفتي خود به دنبال جعل و سرقت نام خليج فارس هستند. كشورهاي عربي در حال حاضر در مكاتبات و پژوهش‌هاي تاريخي تاريخي و جغرافيايي خود با يكديگر واژه خليج را به تنهايي و در مواقعي خليج عربي به كار مي‌برند. اما واقعيت مطلب اين است كه خليج فارس يك نام كهن تاريخي است كه از بدو تاريخ بر روي اين خليج گذاشته شده است و انگيزه حساب شده‌اي كه براي تغيير اين نام به عمل مي‌آيد باعث ايجاد فتنه و اختلاف بين كشورهاي اين منطقه مي‌شود. خليج فارس نام دوم ندارد و در تمام سازمان‌هاي بين المللي و اجلاس‌هاي جهاني همواره نام خليج فارس به كار مي‌رود.

خليج فارس نامي ابدي و جاودانه است همچنان كه ژان ژاك پريني نويسنده كتاب خليج فارس اعتراف مي‌كند «ملت‌ها و قوم‌هاي بسياري بر كرانه‌هاي خليج فارس استيلا يافته و فرمانروايي كرده‌اند ولي روزگارشان سپري شده و منقرض شدند تنها قوم پارس است كه با هوش و درايت خود همچنان پابرجا زيسته و ميراث حاكميت خود را تاكنون نگهداري كرده است.»‏

** اهميت خليج فارس
خليج فارس از جنبه ‌هاي مختلف سياسي، اقتصادي، فرهنگي و امنيتي داراي اهميت است اين خليج محل اتصال كشورهاي جنوب غربي آسيا به شمار مي‌رود كه به آن موقعيت ژئوپلتيكي خاصي بخشيده است. همچنين خليج فارس به علت وجود ذخاير عظيم نفت و گاز و گذرگاه تنگه هرمز و نياز جهان صنعتي به اين دفاتر از موقعيت ژئوپلتيكي مهمي در عرصه بين‌الملل برخوردار است. خليج فارس حدوداً 565 ميليارد بشكه ذخيره نفتي دارد كه اين مقدار 63 درصد كل ذخاير 5.596ميليارد بشكه نفتي شناخته شده در جهان را تشكيل مي‌دهد.

همچنين منطقه خليج فارس يكي از مناطق راهبردي دنيا محسوب مي‌شود، البته موقعيت و اهميت ژئوپلتيكي و راهبردي مساله جديدي نيست، بلكه از قرن‌ها قبل امري شناخته شده و مورد قبول عام بوده است. خليج فارس از نظر راهبردي از موقعيت ممتاز و اهميت فوق العاده‌اي برخوردار است و به علت واقع شدن در مسير راه‌هاي دريايي (درياي عمان، اقيانوس هند، درياي سرخ) و اتصال آب‌هاي آن به سواحل ايران، عراق، عربستان و كشورهاي جنوبي آن از زمان‌هاي دور مورد توجه و محل رفت و آمد ملت‌هاي دريانورد و تجارت پيشه شرق و غرب بوده است. به طور كلي اهميت ژئوپلتيك خليج فارس به خاطر3 عامل مهم بازار صدور كالا و تجهيزات نظامي، وجود ذخاير عظيم نفت و گاز است كه در قرون اخير مورد توجه ابرقدرت‌ها و كشورهاي بزرگ صنعتي بوده است.

خليج فارس به علت داشتن معادن و ذخاير عظيم نفت و ميدان‌هاي بزرگ گازي به يك منطقه ثروتمند تبديل شده است. ميدان گازي پارس جنوبي بزرگترين ميدان گازي جهان است كه در چند سال اخير رقابت شديدي در جهت خريد و كسب امتياز براي تامين انرژي بين دو قطب اروپاي شرقي و آسياي جنوبي و شرقي مانند پاكستان، هند و چين شده است كه كشورهاي اين منطقه با فروش اين معادن و ذخاير انرژي هر ساله ميلياردها دلار درآمد ارزي به دست مي‌آورند و بازار بسيار خوبي هم براي فروش محصولات كشورهاي صنعتي شده است. در آينده جهان براي تامين 65 درصد از نيازهاي نفتي خود به خليج فارس وابسته است در حالي كه امروزه 41درصد مصارف نفتي جهان را خليج فارس تامين مي‌كند.

** موقعيت نظامي خليج فارس
در مـنـطقه خليج فارس، پايگاه‌ هاي متعدّدي وجود دارد كه متعلّق به قدرت‌هاي بزرگ است و اين كـشـورهـا با استفاده از تجهيزاتي كه در اين پايگاه‌ها دارند، براحتي مي‌توانند به هر نقطه‌اي كـه بـخـواهـنـد لشگركشي كنند. حسّاسيت اين منطقه، همواره ابرقدرت‌هارا بر آن داشته تا كـوشش‌هاي خود را جهت حضور مستقيم در منطقه، شدّت بخشند. سابقه حضور فيزيكي و نظامي كـشـورهـاي قـدرتـمـنـد بـه گـذشـتـه‌هاي دور مـانـنـد حـضـور نـظـامـي كـشـورهـايـي چـون پـرتـغـال، هـلنـد، فـرانـسـه، انگلستان و آمريكا برمي گردد. سياست‌هاي غلط حاكمان منطقه و دعـوت از قـدرتـ‌هاي بـزرگ بـراي حـضـور نـظامي باعث شده كه ناوگان‌هاي عظيم و پيشرفته كشورهاي قدرتمند در اين منطقه حضور داشته باشند.

بـودجـه ‌هاي كـلاني كه ساليانه صرف خريد تسليحات عظيم و پيشرفته مي‌شود، با اهداف گـونـاگـونـي در ايـن مـنـطـقـه صورت مي‌پذيرد. خريدهاي هنگفتي كه كشورهاي عربي منطقه بـويـژه عـربـسـتـان داشـته اند، اين منطقه را تبديل به يك انبار بزرگ تسليحاتي كرده است. وجـود تـنـگـه هـرمـز در ايـن مـنـطـقـه بـه عنوان شاهراهي حياتي كه بيشتر سوخت مصرفي جهان صنعتي از آنجا تامين مي‌شود و همچنين وجود جزيره‌ها و مناطق استراتژيك ديگر بر اهميت نظامي خليج فارس افزوده است.

منبع: روزنامه اطلاعات؛ 1398،02،10
گروه اطلاع رساني **9117**2002