حسين شيرزاد معاون وزير جهاد كشاورزي در يادداشتي در روزنامه شرق، نوشت: نظامهاي بهرهبرداري ما در چه عصري از دورههاي تاريخي كشاورزي به سر ميبرند؟ آيا از كشاورزي سنتي به كشاورزي مدرن موسوم به تعاليم انقلاب سبزي گذر كردهايم؟ آيا چالشهاي كشاورزي مدرن در ايران، الزامات رسيدن به كشاورزي پايدار متكي بر شيوههاي پستمدرن را بهطوركامل فراهم كرده است؟ آيا نقش چرخههاي پرماكالچر (كشاورزي مبتني بر فرهنگ بومي) و دانش درونزاي تاريخي به انتهاي خود رسيده است؟ پاسخ به اين پرسشها چندان سخت نيست؛ بهويژه زماني كه بدانيم و آگاه باشيم كه كشاورزي جهان در عصري پاي گذارده كه به عصر كشاورزي هوشمند موسوم است. در واقع پويش شتابناك فناوري سبب افزايش سرعت تغييرات، عدم توازن، ايجاد فرصتهاي جديد و شكاف بين شيوه توليد كشاورزي در بين جوامع شده است.
فناوريهاي زيستشناختي، اينترنت اشيا، اتوماسيون و هوش مصنوعي اين تهديد را ايجاد ميكنند كه تغييرات پارادايميك در نظامات بهرهبرداري كشاورزي و مسئله دستيابي به امنيت غذا سريعتر از آني تغيير يابند كه اقتصادهاي ملي بتوانند خود را با آنها تطبيق دهند. از سوي ديگر فشارهاي شديد بر منابع آبي، خاكي و ناامني غذايي باعث تخريب نظامهاي بهرهبرداري سنتي شده و پديده گرمايش زمين، افزايش سطح آب درياها، اسيديشدن اقيانوسها، ذوبشدن يخچالها، تغييرات اقليمي، زيستمحيطي و سلامت را هدف قرار داده و بهيقين، امنيت غذايي جهان را تا سال 2050 با چالشي بنيادي روبهرو ميكند. طرفه اينكه خشكساليها، بارندگيهاي سنگين، سيل، اثر ريزگردها و زيادشدن حداكثر دما و تغييرات اقليمي باعث كاهش عملكرد جهاني غلات نيز شده و در اين فهرست بايد پيامدهاي خشكساليهاي گسترده را نيز اضافه كرد كه باعث كاهش عرضه آب و غذا شده و دماي بالا كه كاهش توانايي كشاورزان براي كار در فضاي آزاد را موجب شده و افزايش هزينه واردات محصولات غذايي بهواسطه تحميل انواع مالياتها از سوي دولتها كه تحريك توليد كشاورزي داخلي را در پي داشته است.
در حقيقت بشر، در هزاره گذار از كشاورزي سنتي به انقلاب پرورش گياهان گزينشي و تفوق گزارههاي ژنتيك و كشاورزي مكانيزه، در انقلاب سبز و افزايش توليد متكي بر بهرهوري حداكثري از منابع پايه، امروزه به موج سومي از كشاورزي در جهان بر پايه تركيب كاربردي از تكنولوژي كشاورزي ديجيتال، ارتباطات و اطلاعات مدرن (ICT)، كشاورزي دقيق (Precision Agriculture) به كمك رايانههاي مركزي و راهكارهاي فراتحليل ابري، اطلاعات ماهوارهاي، پهپادها، تجهيزات دقيق و حسگرهاي چندطيفي (Multispectral)، حوزه اينترنت اشيا (IOT) با توان رشد سالانه 20 درصدي در توليد، سنسورها، موقعيت سنجهاي جغرافيايي، توانايي تحليل دادههاي بزرگ (cloud system) ابري و علم رباتيك به موج كشاورزي هوشمند
(Smart agriculture) يا (Smart Farming) با اكوسيستم كسبوكار منحصربهفرد خويش و تنوع روبهرشد لايههاي سختافزاري و نرمافزاري رسيده است.
كاربرد روبهرشد آدرس ديجيتالي و آيپي اختصاصي دامها و قلادههاي حسگر براي كنترل وضعيت سلامت گاوها، روباتهاي شيردوش، آينده دامپروري در تعاونيهاي فرانسه و آلمان را متحول كرده است. از سال 2007 جان دير (John Deere) پيشتازانه تراكتورهاي خود را به اينترنت متصل كرده است و استفاده از تراكتورها و ماشينهاي برداشت هوشمند و هواپيماهاي بدون سرنشين كشاورزي، آبياري هوشمند (با قابليت كاهش 30 درصدي ميزان مصرف آب)، نورافشاني مصنوعي و كنترل خودكار محيطي در مزارع مدرن رواج زيادي يافته و در بسياري از كشورها نصب سامانههاي هوشمند مبارزه با آفات، بيماريها، سرمازدگي و تگرگ در دستور كار قرار دارد.
ترويج بسترهايي موسوم به «رايانههاي غذايي» بهمثابه مجموعهاي از بسترهاي هواكِشتي و آبكِشتي (بسترهاي كشت بدون خاك) كه به حسگرهاي مختلفي مجهز شدهاند و تكنولوژيهاي نوين مزارع عمودي هواكشت و سرپوشيده، امكان پايش و رصد تغييرات دائمي تمامي متغيرهاي اثرگذار بر رشد گياه را در كنار تكنيكهاي باغداري حلقوي (Ring gardening) به وجود آورده است؛ اما نكته مهم و جالب اين تغييرات پهندامنه و ژرفمقياس، نه در ساختار فني بلكه در «ساختار نهادي» آن نهفته است. بستر نهادي عمده اين تغييرات تكنولوژيك هلدينگهاي بزرگ، تعاونيهاي كشاورزي با مديريت ريسكپذير و شركتهاي بزرگ چندمليتي و اتحاديههاي بزرگ اعتباري كشاورزي در كشورهاي مختلف جهان هستند.
تو گويي زمانه خدماترساني «انفرادي و اتميزه» به كشاورزان به پايان رسيده و عصر خودنمايي هلدينگهاي كشاورزي، اتحاديههاي تعاوني و تشكلها و شركتهاي بزرگ پا به عرصه نهاده است و با وجود شركتهاي بزرگ و قوي كه در اين زمينه فعاليت ميكنند، عمدتا مالكيت دادههاي جمعآوريشده از سنجش خاك يا گياه متعلق به اعضاي اتحاديهها يا شركتهاي تعاوني ملي است. بهگونهاي كه ارائه اين خدمات جزء بلافصل بسته حمايتي و يارانه دولتهاي مدرن در كمك به جامعه كشاورزي است.
اكنون بخش بزرگي از پروژههاي نهادهاي ملي و بينالمللي تحقيقاتي اينترنت اشيا در اراضي اتحاديههاي تعاونيهاي كشاورزي و با سرمايهگذاري مشترك تحت عنوان «مزارع آنفارم و مدرسه در مزرعه» بهطور مشترك با همكاري محققان مراكز تحقيقاتي و مديران و اعضاي تعاونيهاي كشاورزي و توليدي انجام ميشود؛ براي مثال در كره جنوبي اعضاي تعاونيها از تلفنهاي هوشمند خود براي نظارت بر اسيديته و درجه حرارت خاك، تجهيزات، محصولات توليدي دامداريها و همچنين دريافت دادههاي ترويجي و آمار در خوراك دام و توليد و پيشبينيهاي آماري براي محصولات و دامهاي خود استفاده ميكنند. صرفههاي انرژي با كاربرد گسترده و رواج پنلهاي فوتوسل خورشيدي در كشاورزي هندوستان و پاكستان خيرهكننده است.
در كانادا پهپادها ميتوانند از فاصلهاي نزديكتر مزارع را بررسي كنند و اطلاعات دقيقتري را در اختيار كشاورزان عضو تعاوني انتاريو قرار دهند؛ همچنين از اطلاعات ماهوارهاي جمعآوريشده استفاده ميكنند تا عملكرد محصول، ويژگيهاي زمين، توپوگرافي، سطوح رطوبت و سطوح نيتروژن مزارع را بهصورت منظم و در بازههاي زماني مشخص تحت پايش داشته باشند. عنصر روباتيك در «گلخانههاي ژئوترمال» با استفاده از انرژي اعماق زمين در شهرهاي افيون، آلانيا و اسكهشهير در تركيه كاربرد عام يافته است.
علم ژنوميكس در غرب اروپا، با توانايي تركيب همبستهاي از ارتباط بين ژنها و صفات فيزيكي دام و گياه و ارائه تصويري پانوراميك از «DNA» و استفاده از نشانگرهاي ژنتيك نقطه پاياني بر كار با كل ژنوم و توالييابي آن رقم زده است. ماهيگيري هوشمند نيز به كمك استفاده از روباتيك، كنترل اتوماتيك و تكنيكهاي هوش مصنوعي و نقشههاي دقيق منابع پايه از سال 2014 در اروپا، كرهجنوبي و آمريكاي شمالي و ژاپن مطرح شده است. در ايالت متحده آمريكا كشاورزي هوشمند با سيستمهاي مديريت اطلاعات در سه زمينه فناوري به كمك شبكه (AKIS Network) خدمات برنامهريزي براي جمعآوري، پردازش، ذخيرهسازي و انتشار دادهها را بهمنظور انجام عمليات و عملكرد مزرعه به كشاورزان عضو تعاونيهاي كشاورزي ارائه ميدهد.
در اسپانيا نيز مهمترين ارباب رجوع و بستر رشد اكوسيستم كشاورزي هوشمند، نهادهاي تحقيقاتي، اتحاديه تعاوني توليدكنندگان ميوه و ترهبار منطقه آلمريا، تعاوني كشاورزي موسوم به «كاسي» هستند در مزارع و گلخانههاي اين تعاونيها حسگرها رطوبت و رسانايي الكتريكي خاك، وزن گياه و بستر خاك، پارامترهاي اقليمي، تركيب هوا (ميزان نور، رطوبت موجود در هوا، آلودگي هوا، دماي هوا) و پارامترهاي ديگر را در كنار سيستمهاي تغذيهاندازه ميگيرند. اين دادهها از راه وايفاي يا 3G به ابر محاسباتي فرستاده ميشوند و هر كاربر عضو تعاوني كشاورزي ميتواند از طريق شبكه اينترنت به آنها دسترسي پيدا كند.
افزايش تابآوري و ظرفيتسازي سازگاري از طريق افزايش دسترسي اعضاي تعاونيها به اطلاعات، با كمك گسترش و انتشار اطلاعات و از راه هماهنگكردن كليه تلاشهايي كه باعث افزايش منافع جمعي ميشود و استراتژيهاي وسيع مديريت ريسك براي مديريت رويدادهاي غيرمترقبه آبوهوايي و افزايش دسترسي بهموقع، عادلانه و صحيح به شبكهاي از منابع و نهادهها و سيستمهاي پشتيباني تصميمگيري (DSS) براي مديريت كل مزرعه با هدف بهينهسازي بازده روي وروديها و همچنين استفاده گسترده از «GPS – GNSS»، در دستور كار فعالان اروپايي كشاورزي هوشمند قرار دارد.
اين موارد براي اجراي مؤثر كشاورزي هوشمند، تأمين منابع مالي، سرمايهگذاري، نشاندادن شواهد بازاري، آموزش و مشاركت همه ذينفعان و ذيمدخلان، تقويت تعاونيهاي كشاورزي و روستايي و ايجاد شواهد و ابزارهاي ارزيابي سرنوشتساز براي تصميمگيري و تصميمسازي در مديريت كلان هستند. براساس پيشبينيهاي فائو، انتظار آن است كه گستره رشد برنامههاي كشاورزي هوشمند تا سال 2020 با رشد 12درصدي به حجم بازاري معادل 8. 5 ميليارد يورو برسد كه در اين ميان آمريكاي شمالي و اروپا و اقيانوسيه بزرگترين بازار و آسيا نيز با رشد 20درصدي به همراه 17 درصد رشد سالانه آفريقا دنبالهروي اين تغييرات گسترده باشند.
با توجه به اينكه ايران مجهز به زيرساختهاي قوي تكنولوژي ارتباطات و اطلاعات بوده و جزء 9 كشور كلوپ فضايي دنيا بهشمار ميرود و قادر است تا پردازههاي زيرمداري را تجربه كند، بخش كشاورزي بايد از اين فرصت براي غلبه بر بحران فرسايش منابع پايه و كنترل ضايعات و بهروري حداكثري نهايت استفاده را ببرد. جامعه كشاورزي ايران نيازمند مقاومسازي خود از طريق توليد بهصرفه و رقابتي و افزايش توانمنديها براي هماهنگي با تغييرات اقليمي است كه چهره جديد خود را متعاقب خشكساليهاي سه دهه گذشته از بهار 1398 به همگان نشان داده است.
شوربختانه نظام آموزش عالي كشاورزي همچنان متكي به آموزههاي دهه 40 توجهي به تغييرات تكنولوژيك نداشته و سيستم ترويج و آموزش كشاورزي كشور نيز اگرچه با توليد برخي از اپليكيشنهاي فني سعي در نشر نوآوريهاي امروزين دارد، اما همچنان از الگوهاي دهه 50 سود ميبرد، در نظام تحقيقات كشاورزي ما هم، كشاورزي هوشمند هنوز تا تبديلشدن به يك سوژه پژوهشي ناب فرسنگها فاصله دارد. ايران نيازمند نوسازي نهادهاي كهنه توليد در بخش كشاورزي، سياستگذاري فعال و ايجاد چارچوب قانوني- نهادي براي توانمندسازي كشاورزان بهويژه جامعه چهارونيم ميليوني عضو شبكه تعاونيهاي روستايي و كشاورزي كشور از طريق هماهنگي بيشتر كشاورزي با تغييرات اقليمي، سياستهاي آب و محيط زيستي و سيستمهاي امنيت غذايي به كمك بهكارگيري تغييرات بينشي، دانشي و مهارتي نهفته در ذات كشاورزي هوشمند است.
نظامات بهرهبرداري گذشته به دليل عدم پاسخگويي به نيازهاي رو به تزايد و مطالبات انباشته دچار بحران ناكارآمدي شدهاند. اتحاديههاي روستايي و كشاورزي، مراكز خدمات كشاورزي، شركتهاي سهامي زراعي، تعاونيهاي توليد و تشكلهاي آببران با شركت نامهها و اساسنامههايي كه قريب 50 تا 25 سال از عمرشان ميگذرد حتي پاسخگوي حيات ايجابيشان نيستند چه برسد كه موتور پيشرانه نهادي در بخش به شمار روند. سازمان مركزي تعاون روستايي هم به دليل كهنگي ساختار و محتواي اساسنامهاي با عمر بيش از 60 سال توان انجام بهينه تعهدات خود را در برابر جامعه كشاورزان ندارد و بايد اساسنامهاي امروزين و مطابق با چالشها و مقتضيات روز براي آن تدوين كرد. كشاورزي هوشمند در دهه آينده قطعا زنگهاي تغيير را براي پيريزي بنايي نو در كشاورزي ايران به صدا درميآورد. همين امروز بايد درپي ايجاد ساختارهاي نهادي و بسترهاي قانوني لازم براي پذيرش تغييرات وسيع در بخش كشاورزي باشيم.
*منبع: روزنامه شرق،1398،2،10
**گروه اطلاع رساني**1893**9131*
تاریخ انتشار: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۰۹:۲۹
تهران- ايرنا- با توجه به اينكه ايران مجهز به زيرساختهاي قوي تكنولوژي ارتباطات و اطلاعات بوده و جزء 9 كشور كلوپ فضايي دنيا بهشمار ميرود و قادر است تا پردازههاي زيرمداري را تجربه كند، بخش كشاورزي بايد از اين فرصت براي غلبه بر بحران فرسايش منابع پايه و كنترل ضايعات و بهروري حداكثري نهايت استفاده را ببرد.