تاریخ انتشار: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۱۲:۴۵

تهران-ایرنا- یكی از رویكردهایی كه انتشارات تخصصی كتاب برای برون رفت از بحران كاهش فروش خود در بازار كنونی نشر برگزیده اند، روی آوردن به انتشار آثار غیرتخصصی، به منظور افزایش فروش است.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، خبرهایی كه به ویژه این روزها و به واسطه سی و دومین نمایشگاه بین المللی كتاب تهران شنیده می شوند، اخبار جالبی نیستند وحكایت از گرانی كتاب و كاهش قدرت خرید مردم در مورد كالایی دارند كه سهم عمده ای در ارتقا و جایگاه فرهنگی كشور دارد.
بررسی و مطالعه مصرف فرهنگی در دنیا هنوز هم با كالای سنتی اش یعنی كتاب سنجیده می شود. كالایی كه با توجه به این نكته كه مصرف آن یا به عبارتی شاخص سرانه مطالعه، پیش از تورم و گرانی هم در وضعیت و جایگاه مطلوبی قرار نداشت حال در چه جهتی حركت خواهد كرد؟
روی دیگر این سكه البته ناشران كتاب هستند كه آنان نیز از شرایط مستثنی نبوده و شاید حتی بیشتر از خریداران و مصرف كنندگان متاثر از آن هستند؛ در این شرایط وضعیت ناشران نیز تحت الشعاع گرانی های كاغذ و تورم قرار گرفته و هزینه تولید كتاب را به شدت بالا برده است. عدم عضویت ایران در كنوانسیون حقوق مولفین یا همان كپی رایت نیز شرایط را پیچیده تر كرده چرا كه تضمین فروش را بیش از پیش دچار بحران ساخته است.
این مسائل در طولانی مدت یك اثر كمتر دیده شده نیز دارد و آن كمرنگ شدن و تحت الشعاع قرار گرفتن كار تخصصی در سایه كار مردم پسند و بازاری به دلیل كاستی های فرهنگی است. یعنی زمانی كه ذائقه و سلیقه مردم هرچه بیشتر از دانش خالص فاصله گرفته و به سمت دانش بازاری می رود، انتشارت تخصصی و كسانی كه در جهتی خلاف آب و در ترویج علم برای علم كار می كنند، هرچه بیشتر به حاشیه رفته و حذف می شوند.
در چنین شرایطی انتشارت تخصصی ناچار می شوند كه یا با درجات مختلف با بازار همراه شوند و یا این كه كناره گیری كنند و حذف بشوند. یعنی بازار در اینجا نقشی اساسی در احیا و بقا یا حذف یك انتشاراتی بازی می كند. به همین دلیل است كه شاهد این هستیم كه به رغم عدم اقبال نسبت به برخی از كتاب هایی كه زحمت، زمان و هزینه پیش تولید زیادی برای آنان صرف شده است، كتاب های بازاری و به تعبیری مد روز به ناگاه نبض بازار را در دست گرفته و توسط 20 انتشارت مختلف در یك زمان ارائه می شوند.
اتفاقی كه امسال و با كتاب «شدن» نوشته «میشل اوباما» افتاده است و این كتاب یكی از پرتكرارترین كتاب هایی است كه در بسیاری از غرفه ها دیده می شود.
حال سوال اینجاست انتشاراتی كه به سراغ مسائلی ورای مد روز می روند و به صورتی دغدغه مند تلاش دارند تا ایجاد سوالاتی جدید كنند یا به ابهامات قبلی پاسخ بدهند، چه جایگاهی در این بازار دارند و تا چه زمانی می توانند به این روند ادامه دهند؟

**نشر آثار غیرتخصصی راهكار گریز از حذف
باقرزاده مدیر یكی از انتشارات تازه تاسیس كه بصورتی دغدغه مند وارد این میدان شده است در این باره و در گفت و گو با پژوهشگر ایرنا گفت: وضعیت نشر در حوزه سینما جالب نیست و ناشران در این حوزه به دلیل علاقه شخصی ادامه می دهند و نه به لحاظ مالی. ناشری اگر بیاید و كلا كتاب های سینمایی كار كند، به نظرم نمی تواند چند سال دوام بیاورد، چون استقبال لازم را ندارد. خود انتشارات ما یك سال و اندی است كه شروع به كار كرده است و اگر من بخواهم فقط با همین كتاب های سینمایی پیش بروم، نمی توانم دوام بیاورم. بر این اساس من فقط كتاب های سینمایی منتشر نمی كنم و كنار آن چند رمان و كتاب های فلسفه هم منتشر كرده ام. چراكه اگر بخواهم فقط سینمایی كار منتشر كنم در عرض چهار یا پنج سال كارم تمام است.
وی افزود: نمی توانم بگویم كه در حوزه و موضوع سینمایی آثار انتشار یافته اشباع شده است، چون واقعا در این حوزه بخش های مختلف هنوز جای كار دارد. ولی كتاب هایی كه بیشتر منتشر شده اند كتاب هایی هستند كه جنبه كاربردی دارند تا جنبه تئوری سینما. از آنجایی كه علاقه مندان سینما در ایران زیاد اهل خواندن كتاب نیستند، ناشران می ترسند كه به سراغ سینما بروند یا این كه بخواهند تخصصی كار كنند. و به همین دلیل الان ناشران سینمایی ما بسیار محدود و یكی دو مورد هستند كه آنها هم مجبورند در كنار این، كتاب های دیگری هم منتشر كنند تا بتوانند خودشان را احیا كنند و تداوم داشته باشند.
«تعداد كارهای غیرسینمایی در انتشارات ما كمتر هست ولی فروش خوبی دارند. شاید فروش كارهای سینمایی به دلیل تخصص و تمركزی است كه در این حوزه سعی می كنیم، داشته باشیم».

**كار غیرتخصصی تامین كننده سرمایه كار تخصصی
این مدیر انتشارات در پاسخ به این سوال كه آیا آن بخش عمومی در این انتشارات با هدف كسب درآمد است و حوزه سینمایی به نوعی دنبال كردن علایق شخصی، گفت: بله واقعا این طور است. من فوق لیسانس فلسفه هنر هستم و پایان نامه ام را هم در همین حوزه نوشته ام، در نتیجه تمركزم را در این حوزه گذاشته ام و با كلی ایده وارد این بازار و این كار شده ام.
وی ادامه داد: مخاطبان سینمایی ما دوستان دانشگاهی یا سینه فیلی ها (یعنی سینما خوره ها یا سینماروها) یا كسانی اندكه عاشق سینما هستند و لزوما دانشجوی سینما و نمایش نیستند. و به صورت دلی و علاقه شخصی سینما را پیگیری می كنند. دوستان دانشگاهی هم دانشجویان و علاقه مندان فلسفه هستند كه دوست دارند فلسفه مضاعف داشته باشند یعنی اطلاعات فلسفی مضاعفی (نسبت فلسفه با سینما) را دریافت كنند.
«جدا از این بخشی از كارهای ما اگر مورد استقبال قرار گرفته به دلیل رویكرد جدیدی است كه در این حوزه داشتیم؛ یعنی قطع و اندازه ها و تنوع مجموعه هایی كه منتشر كرده ایم. مثلا یكی از كارهای ما چند ماه پیش یكی از كتب برتر سال سینمای ایران شناخته شده و كتاب دیگری هم داشتیم كه نامزد این عنوان در حوزه ترجمه شده است. و این موفقیت به ریزه كاری ها و توجهات ما برمی گردد. و البته كه اینها در نهایت به طور كلی باز هم جوابگوی تلاش های ناشر در حوزه سینما نیست».
باقرزاده تصریح كرد: علاقه شخصی خود ما در این انتشارات و این كه این مفهوم و این زمینه ای كه در آن كار می كنیم نیاز به كار داشت و در ایران كار نشده بود و مبحث بسیار جالبی است به نظر می رسد كه شرایط مساعدی را برای استقبال از آثارمان فراهم آورده باشد. و تا اینجای كار هم فروش تقریبا ( نه كاملا) خوب بوده است.
پژوهشم**9480**1552