تهران - ايرنا - شاگردان و فرزند ارشد مرحوم علي اكبر سياسي، او را چهره اي مي دانند كه نگذاشت حرمت دانشگاهيان با وجود مخالفت ها بي ارزش بماند و هر چند نام خانوادگي اش سياسي بود اما رسمش سياسي نبود و معرفت را در خدمت قدرت و ثروت قرار نداد.

به گزارش خبرنگار دانشگاه ايرنا، در همايش ملي جامعه و تعليم و تربيت كه عصر امروز سه شنبه در دانشگاه خوارزمي برگزار شد، مقصود فراستخواه، رضا زماني و عزيزالله تاجيك اسماعيلي سه استاد دانشگاه به همراه به بررسي نقش مرحوم علي اكبر سياسي بنيانگذار و پدر روانشناسي جديد ايران در توسعه علمي و اخلاقي دانشگاه پرداختند. همچنين فريدون سياسي فرزند سياسي در اين پنل حضور داشت و در مورد پدرش مباحثي را مطرح كرد.

** فراستخواه: سياسي به رسم، سياسي نبود
مقصود فراستخواه عضو هيأت علمي موسسه پژوهش و برنامه ريزي آموزش عالي در مورد مرحوم علي اكبر سياسي، اظهار كرد: فشارهاي اجتماعي باعث به وجود آمدن نژادي از كنشگران با ساز و كار جبران مي شود كه به دنبال برطرف كردن ضعف هاي جامعه هستند. يكي از ويژگي هاي اين كنشگران، عالمان مرزي بودن است و در فضاهاي ميان فكر و زندگي مي كنند؛ علي اكبر سياسي يكي از اين كنشگران است.
وي گفت: مرحوم سياسي در سال 1290 شمسي به اروپا اعزام شد. در اروپا تجربه هاي دانشسراها را ديد اما چون او يك انسان مرزي بود، از تجربه دانشسراي عالي ليون در فرانسه استفاده برد، درك جهاني خود را به درك محلي رساند و در ايران دارالمعلمين راه اندازي كرد. اين امر تنها از يك انسان مرزي بر مي آيد كه به مرز ميان Global و Local (جهاني و محلي) فكر مي كند.
اين پژوهشگر افزود: بر اساس فرهنگ و تاريخ ايران، سياسي در واقع جهاني – محلي انديشيد كه با فكر كردن در مرز ميان دو فرهنگ جهاني و محلي، يك نهاد به وجود آمد. در نتيجه اين كنشگر مرزي، نهادساز شد و يك ظرفيت بزرگ براي علم آموزي در سال 1297 شمسي ايجاد كرد.
فراستخواه گفت: سياسي در مرزها ميان سنت هاي آموزشي ايران و تجربه هاي پيشِ روي جهاني پيوند و تركيب ايجاد كرد كه نوعي خلاقيت، معرفت و عمل فعال ذهني محسوب مي شود. سه مركز آموزشي پيشرو در ايران داريم كه با سه جنبش اجتماعي در ارتباط است. مشروطيت با مدرسه سياسي، جنبش نوسازي با دارالمعلمين و طرح مدرنيزاسيون ايران با دانشگاه تهران. در هر سه، يكي از كنشگران اصلي مرحوم سياسي است.
فراستخواه خاطرنشان كرد: در سال 1309 شمسي رساله مرحوم علي اكبر سياسي با عنوان ايران؛ تماس با مغرب زمين، تهيه شد كه باز هم در رساله خود از ارتباط حرف زده است. او در رساله خود گفته بود ايران با غرب و تجربه پيشِ روي جهاني تماس برقرار مي كند تا خود را بسازد. به اين نتيجه رسيد كه مردم بايد از جهل خارج شوند و بياموزند.
عضو هيأت علمي موسسه پژوهش و برنامه ريزي آموزش عالي، گفت: برقراري تماس دو فرهنگ، ويژگي مهم علي اكبر سياسي است. ستيز با جهان و گريختن از تجربه هاي جهاني براي جامعه ايران نتيجه نمي دهد بلكه ايران نياز به تبادل فرهنگي، گفت و گو و اقتباس از تجربه هاي جهاني دارد؛ در واقع سياستگذاران جامعه بايد فكر مرزي داشته باشند.
به گفته وي، سياسي اولين رئيس منتخب دانشگاه تهران شد و بعد از كودتا او را تغيير دادند. او به اسم، سياسي بود اما به رسم سياسي نبود چون سياسي بودن، او را از تفكر مرزي باز مي داشت؛ اما سياسيوني هستند كه مي توانند مرزي فكر كنند.
وي افزد: سياسي از نظر فكري با تفكر چپ هم فاصله داشت، اما مخالف اخراج افراد چپ گرايي مي شد كه عده اي مي خواستند آنها را به دلايل سياسي از دانشگاه اخراج كنند، با اينكه تفكر ديگري داشت. در خصوص 16 آذر به شخص اول كشور اعتراض شديدي كرد و در كتابش توضيح داد وقتي زاهدي بعد از كودتا آمد، استدلال اين شد كه دانشگاه مثل عضو فاسد بدن بايد جراحي شود.
وي گفت: سياسي تاكيد داشت تشبيه آنها غلط بود و دانشگاه يك نهاد فكر است؛ تشبيه دانشگاه به يك عضو بدن، استدلال منطقي نيست. همچنين با اخراج مخالفان كنسرسيوم از دانشگاه مخالفت كرد و خود تاوان اين مخالفت را داد.

** سياسي در زمره سرآمدان علوم جديد ايران
رضا زماني ، دانشيار دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران، گفت: آنچه سد ورود علوم جديد را به ايران شكست و موثرترين وسيله براي آشنايي ايرانيان با اين علوم شد، اعزام دانشجو به اروپا بود. اين مسئله به سه دليل مهمترين واقعه محسوب مي شود و بيشترين اثر را در انتقال علم به ايران داشت. نخست، تقدم اعزام محصل به اروپا، دوم پايين بودن سطح آموزش در مدارس اوليه ايران،سوم تعداد قابل ملاحظه محصلان اعزامي به خارج از كشور است كه اوايل به فرانسه مي رفتند.
اين استاد دانشگاه اظهار كرد: علوم جديد يكي پس از ديگري توسط اين محصلان اعزامي يا معدود كساني كه با هزينه شخصي براي تحصيل به خارج از كشور عزيمت كرده بودند، وارد كشور شدند. بنابراين، علوم جديد را محصلان اعزامي به كشور وارد كردند. بررسي تاريخچه علوم جديد به معناي اوليه آن در درجه نخست، عبارت از بررسي تاريخچه زندگي پيشكسوتان علمي است.
زماني افزود: اگر بخواهيم با تاريخ ورود روان شناسي در ايران و تحولات آن آشنا شويم، بايد از علي اكبر سياسي و زندگي او شروع كنيم. او در سن 17 سالگي در مسابقه اعزام دانشجو به خارج شركت كرد و جزء پنج نفر اول اعزامي به اروپا انتخاب شد.
اين استاد دانشگاه، گفت: سياسي در زمره پيشگامان علوم جديد در ايران قرار دارد و در روانشناسي فردي شاخص و منفرد محسوب مي شود. نسل اول روانشناسان شامل كساني است كه قبل از تاسيس دانشگاه تهران در سال 1313 براي تحصيل به خارج از كشور رفتند كه شاخص ترين آنها علي اكبر سياسي بود.
به گفته زماني، سياسي به خاطر برداشتن نخستين قدم ها در همه زمينه هاي مربوط به روانشناسي مثل وضع اصطلاح روانشناسي، تدريس نخستين درس، در اختيار داشتن كرسي روانشناسي، تاليف نخستين كتاب آكادميك و ساير موارد، شناخته مي شود. سياسي در جلسه اي كه با دهخدا داشت از علم جديد روانشناسي سخن به ميان آورد و دهخدا با ابراز علاقمندي به اين مسئله، پيشنهاد تدريس اولين درس روانشناسي را به علي اكبر سياسي داد.
وي افزود: بنابراين، نخستين درس را در سال 1304 تدريس كرد. كمتر از 50 سال از شروع روانشناسي به عنوان يك علم گذشته بود كه سياسي آن را در ايران تدريس كرد اما جامعه پذيراي اين مسئله نبود و پيشرفت اروپا و آمريكا در ايران رخ نداد. او نخستين كتاب را در سال 1317 نوشت.
زماني گفت: سياسي در تاسيس نخستين آزمايشگاه روانشناسي نقش موثر ايفا كرد و در سال 1314 اين آزمايشگاه در ايران راه اندازي شد و اولين انجمن روانشناسي ايران سال 1344 تاسيس كرد.
به گفته اين استاد دانشگاه دانشكده روانشناس و علوم تربيتي دانشگاه تهران، مرحوم سياسي، نثر ساده روان و قابل فهمي در كتاب هايش داشت. آرامش، متانت، رفتار محبت آميز و دوستانه او با دانشجويان مثال زدني بود و عليرغم مقامات كشوري و علمي كه طي كرد، اين ميزان آرامش در او مثال زدني بود.

**پدر منزلت دانشگاهيان را نهادينه كرد
فريدون سياسي عضو هيأت علمي بازنشسته دانشگاه علوم پزشكي تهران و فرزند سياسي، در اين پنل گفت: حرمت و منزلت دانشگاهيان براي سياسي بسيار اهميت داشت و مي گفت: دانشگاه بايد مكاني براي منزلت و جايگاه دانشگاهيان باشد. بعد از استقرار دانشگاه، تلاش كرد منزلت دانشگاهيان را با وجود مخالفت ها نهادينه سازد.
وي افزود: بعد از چهار سال براي همه مسلم شد كه ناچار بايد دانشگاه را به عنوان يك دستگاه استثنايي كه شباهت به هيچ يك از موسسات ديگر دولتي و غيردولتي ندارد، قبول داشته باشند. از اين قبولي تا مرحله احترام گذاري به دانشگاهيان، فاصله كوتاه بود و اين مسير سريع پيموده شد. از آن پس، استادان در اجتماع ايران قرب و منزلت يافتند.
اين استاد دانشگاه، اظهار كرد: او با اخراج استاداني كه پس از كودتاي 28 مرداد عليه كنسرسيوم اعلاميه داده بودند، مخالفت كرد. همچنين در روزهاي ابتدايي راه اندازي دانشگاه، حزب توده بسيار قوي بود و به علي اكبر سياسي فشار زيادي آمد كه برخي از اعضاي هيأت علمي توده اي را از دانشگاه اخراج كند اما باز هم مخالفت كرد.
فرزند مرحوم سياسي، خاطرنشان كرد: او به هيچ وجه از نظر اخلاقي اجازه نمي داد مقام استاد در هيچ زمينه اي، خدشه دار شود. هميشه براي احترام و تكريم استاد گام اول را طي كرد. سياسي همچنين به آزادي فكر و انديشه اعتقاد عميق داشت.
« مرحوم سياسي در يكي از سخنراني هاي خود گفته بود آنچه از آزادي فرهنگ و بيان حقيقت مي فهمم، در درجه اول اين است كه افراد به هر كشور و جامعه اي كه تعلق دارند از يك سو آداب و رسوم قومي خود را حفظ كنند و در هر رشته اي كه مي خواهند آزادانه به تحصيل بپردازند.»
سياسي همچنين به نقل از پدرش، افزود: پاره اي از حقايق را مردم به طور يكسان درك نمي كنند، چنان كه خير، اخلاق و زيبايي را يكسان در نمي يابد. ولي اگر قرار باشد فرد يا گروهي از افراد خود را مبرا از خطا بدانند و از اظهارنظر ديگران جلوگيري به عمل آورند، مفاسدي به وجود مي آيد.
اين استاد دانشگاه، اظهار كرد: دانش فروغي يكي از شاگردان پدر بود كه مي گفت شايد بزرگترين خدمت اين مرد به فرهنگ ايران در بيان آزادي باشد و تعقل و انديشه مي تواند جايگزين اطاعت شود.

** سياسي نگذاشت معرفت در گرو قدرت باشد
عزيزالله تاجيك اسماعيلي استاديار دانشگاه خوارزمي در مورد مرحوم سياسي، اظهار كرد: ما دانشجويان آخرين كلاس دكتر سياسي در سال 55 بوديم و كلاس هاي درس هميشه براي ما جذابيت داشت.
وي افزود: چيزي كه از معلمي در ذهن نقش مي بندد و جايگاه و نقشي كه معلم در زندگي اجتماعي داشته باشد در علي اكبر سياسي وجود داشت. او در مرزها حركت داشت و به خوبي اين مسئله را درك مي كرد. آنچه كه در ذهن من به عنوان دانشجوي سياسي مانده، وراي محتواي مطالبي است كه در كلاس مي آموختيم.
تاجيك اسماعيلي، گفت: چيزي كه از سياسي ادراك كردم اين بود كه هرگز اجازه نداد معرفت تحت تاثير يا در گرو ساير عناصر قدرت و ثروت قرار بگيرد؛ مسئله اي كه در فضاي اجتماعي و دنياي زندگي اجتماعي حتي حيات آكادميك بايد با چراغ دنبال آن باشيم.
به گزارش ايرنا، علي اكبر سياسي در فرانسه دكتراي علوم تربيتي و روانشناسي گرفت. او پس از بازگشت از اروپا به تدريس در مدرسه دارالفنون، نظام و علوم سياسي پرداخت و با تأسيس دانشگاه تهران به استادي اين دانشگاه نائل آمد. وي بعدها كه انجمن روانشناسي ايران تأسيس شد به رياست آن انجمن برگزيده شد و رياست مؤسسه روانشناسي دانشگاه تهران را برعهده گرفت.
سياسي همچنين مدت دوازده سال رياست دانشگاه تهران را به عهده داشت. او وزير فرهنگ در دولت احمد قوام و علي سهيلي و نيز وزير مشاور در هيئت دولت مرتضي قلي بيات، وزير فرهنگ دولت ابراهيم حكيمي و وزير امور خارجه دولت ساعد بود.
او در پايه‏گذاري يونسكو همكاري داشت و عضو فرهنگستان ايران و شوراي عالي فرهنگ بود. از سياسي آثار متعددي بر جاي مانده كه اصول روانشناسي، روانشناسي پرورشي، روانشناسي جديد، منطق و فلسفه، هوش و خرد و... از آن جمله‏اند.
وي اصول روانشناسي جديد را در ايران بنياد نهاد، از اين رو به نام بنيانگذار و پدر روانشناسي جديد در ايران معروف است.
علي اكبر سياسي پس از سالياني كه در اروپا زندگي مي‏كرد، در سال 1368 به ايران بازگشت و سرانجام در خرداد 1369 در 96 سالگي در تهران درگذشت.
**9492**1601**