به گزارش گروه اطلاع رساني ايرنا؛ «الهي يكتاي بي همتايي، قيوم توانايي، بر همه چيز بينايي، در همه حال دانايي، از عيب مصفايي، از شرك مبرايي، اصل هر دوايي، داروي دل هايي، شاهنشاه فرمانفرمايي، مغزز بتاج كبريايي، بتو رسد ملك خدايي. الهي نام تو ما را جواز، مهر تو ما را جهاز، شناخت تو ما را امان، لطف تو ما را عيان. الهي ضعيفان را پناهي. قاصدان را بر سر راهي. مومنان را گواهي. چه عزيز است آن كس كه تو خواهي». اينها گوشه هايي از مناجات هاي خواجه عبدالله انصاري عارف و شاعري بزرگ است كه دنياي پر شوري از دستيابي به سعادت ازلي، خودشناسي و خداشناسي به همگان آموخت.
«ابواسماعيل عبدالله بن ابي منصور محمد» مشهور به «پير هرات، پير انصار، خواجه عبدالله انصاري و انصاري هروي» در دوم شعبان 396 هجري در زمان سلطنت آلب ارسلان سلجوقي در هرات ديده به جهان گشود. در چهار سالگي خواندن و نوشتن را در مكتب خانه فراگرفت و در 9 سالگي به دليل زبان گويا و استعداد فراواني كه داشت به سرودن شعرهاي فارسي و عربي روي آورد تا 10 سالگي تحت راهنمايي پدر خود به فراگيري تعليمات متداول علوم ديني پرداخت.
خواجه عبدالله قرآن و حديث را در محضر استاداني همچون «يحيي ابن عمار» و «طاقي سجستاني» آموخت و پس از مدتي براي افزودن به دانش خويش راهي نيشابور شد و سپس به طوس و بسطام سفر كرد و به جمع آوري حديث همت گماشت.
وي به قصد زيارت خانه خدا از درس و بحث فاصله گرفت و در بازگشت از سفر خود به ديدار ابوالحسن خرقاني شتافت اين زيارت در وي تاثير شگرفي داشت و ذوق عرفاني او را بيش از پيش بارور كرد و از آن پس آثار تاثيرگذار و دلنشيني را از خود به يادگار گذاشت. شيخ همچنين از ديگر مشايخ صوفيه عصر خود مانند شيخ ابوسعيد ابوخير نيز كسب فيض كرد.
اين عارف يكي از بزرگترين كيمياگران مشرق زمين بود كه علم وي شموليت و گستردگي همه جانبه داشت و علاوه بر مفسر و محدث بودن، يكي از اديبان برجسته ادبيات ايران نيز محسوب مي شد، وي نويسندگي را از دوره خردسالي آغاز كرد و بر مبناي يك روايت در 9 سالگي به نقل و نوشتن احاديث پرداخت كه به ياري حافظه قوي خود هزاران حديث، اشعار فارسي و عربي را حفظ بود.
خراسان در سده چهارم و پنجم هجري، كانون علم و تصوف اسلامي به شمار مي رفت و شيوخ صوفي براي استفاده از كتابخانه هاي آن ديار از بلاد عراق و ماوراءالنهر به آنجا مي آمدند. اساس مكتب تصوف خراسان كه شهر پررونق نيشابور كانون مهم آن شده بود، جمع شريعت، طريقت و مبارزه با انحراف و بدعت بود. خواجه عبدالله انصاري نيز در همين مكتب پرورش يافت و به مبادي و اصول آن وفادار ماند.
بنابراين مشي تصوف خواجه عبدالله جمع طريقت و شريعت بوده است و به شاگردان و مريدان خود براي رعايت آداب شريعت مكرر سفارش مي كرد.
خدمت مهم پيرهرات به مكتب عرفاني خراسان اينگونه بود كه منازل طريقت و مقامات سلوك عرفاني را مدون كرد و در درجه بندي مقامات ترتيب تازه اي به وجود آورد كه در اين زمينه بر كيفيات باطني و اشراقي انحصار نكرد بلكه اخلاق و آداب زندگي متعارف را نيز دخالت داد تا هر فرد صوفي در عين حفظ پيوند با زندگي، سير معنوي داشته باشد و طريقت را با شريعت همراه كند.
در واقع، خواجه عبدالله لازمه سلوك طريقت و حصول حقيقت را پيروي از شريعت مي دانست و طريقت دور از شريعت را تباهي و گمراهي مي دانست.
خواجه عبدالله نه يك سر زاهد بود كه از دنيا روي درهم كشد و در زاويه عزلت و رياضت بنشيند و نه يك باره عاشق و سرگشته كه در غلبه سُكر و جنون پايكوبي و دست افشاني كند و در اين كار سر از پا نشناسد. وي نه همچون حلاج و بايزيد بود كه از «اناالحق» دم زند و نه خود را در پيچ و خم افكار وحدت وجودي گرفتار مي كرد. با توجه به چنين ويژگي هايي سخن پير هرات آكنده از شوق و گرمي عاشقانه است و گه گاه پاره اي عبارات رنگين و موزون او چون غزلي شورانگيز در دل اثر مي گذارد.
آثار خواجه عبدالله انصاري بيشتر در تاريخ تصوف، تفسير، حديث شرح مباني، اصول تصوف و مناجات است اين آثار با نثري زيبا و مسجع به زبان هاي عربي و دري نوشته شده اند كه تعداد آنها به 32 اثر مي رسد.
«صد ميدان» كتابي فارسي محسوب مي شود كه خواجه عبدالله هزار مقام ميان انسان و خدا را در آن به رشته تحرير درآورده و در اين اثر به طور خلاصه و در قالب نثر شيرين و دلنشين پارسي، مراحل و منازل سير و سلوك و مقامات سالكان را مطرح كرده است.
«منازل السائرين» مهمترين اثر خواجه در سير و سلوك عرفاني به شمار مي رود كه به زبان عربي نگاشته شده است و منازل چندگانه اي را كه عارف در طي مقامات خود مي بايد به سر آورد بيان مي كند. اين كتاب را خواجه در اواخر عمر تصنيف كرده است.
«طبقات الصوفيه» درباره احوال و اقوال مشايخ تصوف، به زبان فارسي هروي محسوب مي شود. همچنين «تفسيرالهروي» كتاب ديگر خواجه است كه علاوه بر شريعت به آنچه نزد وي تعبير به طريقت و حقيقت مي شده نيز نظر دارد.
«مناجات نامه» يا «الهي نامه» معروفترين اثر خواجه عبدالله انصاري به شمار مي آيد كه به نثر مسجع و روان فارسي نگاشته شده است. اين كتاب از قديميترين و مهمترين متون عرفاني فارسي محسوب مي شد كه شامل مناجاتها، دعاها و سخنان وجدآميز عرفاني در قالب نثري مسجع و موزون است. از اينرو از لحاظ عرفاني و ادبي اثري ارزشمند به حساب مي آيد. اين كتاب را به حق بايد گنجينه غني از معنويت و عرفان دانست كه با زبان شيوايش، دلدادگان به پروردگار بي همتا را به آرامش مي رساند.
خواجه عبدالله انصاري در هنگامه حكومت غزنويان و سلجوقيان زيست و در آن زمان عالمان اشعري و معتزله به مخالفت با سبك و روش وي پرداختند و فعاليت او را محدود كردند به گونه اي كه اين سختگيري ها تا آنجا بود كه پيرهرات به وسيله حكومت يك سال در بوشنگ زنداني شد اما همچنان بر عقيده خويش استوار ماند و به دفاع از آن برخاست و در راه آگاهي بخشي جامعه تلاش كرد.
اين عارف نامي در پايان عمر نابينا شد و سرانجام در 22 ذي الحجه 481 هجري در 85 سالگي چشم از جهان فروبست و در هرات به خاك سپرده شد.
مزار خواجه عبدالله در منطقه سرسبز «گازرگاه» هرات قرار دارد و درباره وجه تسميه اين مكان تاريخي روايتهاي گوناگوني بيان شده است.
مولانا عبدالرحمن جامي نيز درباره مزار او شعري به اين مضمون دارد:
گازرگهي است تربت او كان مغفرت**در ساحتش سفيد كند نامه سياه
پژوهشم**ف.ج**2002**9131
تاریخ انتشار: ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۱۴:۳۶
تهران- ايرنا- خواجه عبدالله انصاري از مشهورترين عارفان تاريخ فرهنگ و ادب جهان اسلام و زبان فارسي به شمار مي رود كه در آثار خود به تفسير قرآن، شناخت معرفت صوفيانه و بيان مقامات آنها همت گماشت و بر اثر علم، آگاهي و عرفانش پرآوازه شد.