به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا حجت الاسلام والمسلمین «رسول جعفریان» روز شنبه در مراسم بزرگداشت چهلمین سالگرد شهادت آیت الله مرتضی مطهری در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات افزود: با مطالعه آثار استاد مطهری متوجه می شویم كه او بر خلاف دیگر روحانیون كتب علمی و دانشگاهی را به شكل عمیق مطالعه می كرده است.
این استاد دانشگاه اضافه كرد: نگاه مرحوم مطهری و علمای اهل تهران نسبت به علم و فلسفه با روحانیون قم متفاوت بود، زیرا ارتباط روحانیت ساكن تهران با دانشگاه و علوم تجربی نزدیك بود.
جعفریان اضافه كرد:علاقه آقای مطهری به تاریخ و فلسفه تاریخ آشكار است. او فلسفه تاریخ را می فهمد ولی كلا نسبت به اصالت علم در مقابل كاركرد دین نگاهی نقادانه دارد. به عنوان مثال خیلی از علمای هم عصر شهید مطهری تفاوت دیدگاه شیخ طوسی و وحید بهبهانی را متوجه نمی شدند ولی استاد مطهری به طور جزئی تفاوت های فلاسفه اسلامی مثل ابن سینا و شیخ الاشراق (سهرودی) و همچنین فلسفه عملی و عرفانی را متوجه می شد و نقش هر كدام را در زندگی بشر تبیین می كرد.
وی ادامه داد: استاد مطهری تاثیر فلسفه هگل بر مكاتبی چون ماركسیسم و لیبرالیسم را به خوبی می دانست ولی بر رای خود كه خاستگاه آن فلسفه اسلامی محض بود پافشاری می كرد، مطهری نقادی قدرتمند بخصوص در نقد مكتب ماركس و مادی ها بود و به نظرم نباید با پرداختن به نقد صرف این مكاتب از سوی ایشان، از ارزش علم و تاثیر آن بر زندگی بشر هم از جنبه پیشرفت و ابزار و هم جنبه تاثیر علم بر رشد شناخت انسان غافل ماند.
این استاد دانشگاه یادآور شد: نقادی باعث تقویت ذهن می شود به همین دلیل شهید مطهری از نظر ذهنی مجهز بود و در برابر مكاتبی كه نقد می كرد مسلح به علم خودشان بود كه به نظرم این رویه باعث می شود نقاد به مرور در فلسفه رقیب وارد شود.
جعفریان با بیان اینكه استاد مطهری در نقد فلسفه شرق و غرب از مهارت فوق العاده ای برخوردار بود، افزود: معتقدم خواندن زیاد آثار مخالفان و نقادی آن با شفافیت علمی سازگار نیست. نكته ای دیگری كه لازم است به آن پرداخته شود این است كه آقای مطهری متوجه شده بود فلسفه جدید غرب زیاد به ماوراء الطبیعه نپرداخته است، بلكه به كلیات مربوط به امور زندگی و ریشه های آن هم می پردازد.
نویسنده كتاب جریان ها و سازمان های مذهبی - سیاسی ایران (1320-1357) خاطرنشان كرد: فلسفه غرب بر پایه معرفت شناسی و الهیات بنا شده بود ولی به مرور جنبه های عملی معرفت و تاثیر انسان بر طبیعت و بالعكس به پایه های قابل رجوع فلسفه غرب تبدیل شد و این نكته از جمله ریشه های اختلاف شهید مطهری با فلاسفه جدید غربی بود.
این دین پژوه در ادامه اظهارداشت: در فلسفه اسلامی و كلا الهیات بحث شناخت علمی نداریم و باید گفت از این منظر مدیون ماركسیست ها هستیم. بعد از سال 50 كتب زیادی از خاستگاه چپ در مورد شناخت هستی منتشر شد. به نظرم دین واقعی آن است كه بشر چگونه باید دنیا را بشناسد و متناسب و متناظر با آن خود را با طبیعت تنظیم كند.
جعفریان تاكید كرد: از سالها پیش در غرب مباحث اثباتی و شناخت مطرح شده بود كما اینكه در فلسفه مشاء هم چنین مباحثی وجود داشت ولی به طور عملی آثاری نداشتیم.
این استاد دانشگاه اضافه كرد: در فلسفه جدید ابتدا باید تكلیف فلسفه علم و شناخت علمی روشن شود، وقتی ماركسیسم در خصوص فلسفه علمی بحث می كند و ماكیاولیسم فلسفه را مبتنی بر علم می داند می توان از آنها پرسید آیا از درك علمی و تجربی چنین فهم و فلسفه ای استخراج می شود.
وی ادامه داد: ما از لحاظ بحث شناخت فلسفی و علمی دچار نوعی تشتت فكری هستیم و تكلیف خود را با حوزه علم روشن نكرده ایم.
رییس كتابخانه دانشگاه تهران اظهار كرد: مقصودم از این گزاره بر سر علمی است كه همه ما آن را می فهمیم و با زندگی ما عجین شده و منظور نقش علوم تجربی در تمدن است. از همین زاویه می توان نسبت و موضع شهید مطهری با این مقوله را مورد بررسی و ارزیابی قرار داد. شهید مطهری برخلاف روحانیون هم دوره اش كه از حیث آشنایی با علوم جدید بسیار عقب بودند، علم و تاثیر آن را به خوبی درك كرده و می فهمید.
جعفریان اضافه كرد: وقتی از فلسفه اسلامی با تمام ابعادش دفاع می كنیم ولی اغلب نسبت به علم بی اعتنا هستیم و شهید مطهری كه بهترین فیلسوف در دوره خودش بود، به دلیل تعلق به خاستگاه فلسفه اسلامی و تعلق خاطر نسبت به جنبه معرفت شناسی و الهیات فلسفه اسلامی با نقش شناخت محور علم زاویه داشت.زیرا معتقد بود جنبه علمی و شناخت علمی به رقیبی برای دین، فلسفه و الهیات تبدیل شده است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: شهید مطهری با احتیاط نسبت به علم برخورد می كرد و اصالت علم را لرزان می دانست چون مبانی آن دایم تغییر می كند و به همین دلیل به ایمان و فلسفه دینی آسیب می زند پس باید برای دین و علوم تجربی نقشی فرعی در كنار فلسفه محض قائل شد.
وی یادآور شد:نقدی كه به این نگاه وارد است این است كه چگونه بشر را قانع كنیم كه در جهت كسب علم و دانش جهد كند؟ آقای مطهری به تكامل اعتقاد دارد و ظاهرا از نظر وی تكامل و پیشرفت بشری با هم متفاوتند. زیرا برخی می گویند اگر پیامبر برای پیشرفت بشر آمده است پس باید پیامبری جدید برای پیشرفت بیشتر مبعوث شود، در حالی كه معتقدان به تكامل می گویند اصل و كلیات آن در دین برای همه دوران ها وجود دارد.
این پژوهشگر تاریخ عنوان كرد: سوال اینجاست كه روش علمی- فلسفی چرا سراغ ابوریحان بیرونی با كتاب«مال الهند» به عنوان الگوی فلسفه اسلامی – علمی نمی رود و چرا این اثر محور پژوهش فلاسفه اسلامی قرار نمی گیرد؟ ابوریحان دارای یك تفكر تجربی در ریاضیات و نجوم بود كه ریشه در شناخت و معرفت او در فلسفه اسلامی داشت.او در دنیای اسلام بی نظیر است، چرا او هم مانند دیگر متكلمین در دایره توحید و شركت فلاسفه اسلامی قرار نمی گیرد؟
رییس كتابخانه دانشگاه تهران اضافه كرد: دنیای اسلام هم زمان گرفتار فلسفه یونان، قیاس برهان و كلی نگری های دیگری شده و برای شناخت علم و تعریف درستی از فلسفه علمی و تجربی اهمیتی قایل نیست. ابوریحان، رازی، خوارزمی و خیام كه غربی ها قدر و قیمت علم آنها را می دانند در نزد مسلمانان فقط چند نام افتخارآمیز هستند.
وی گفت: با این وجود مانند مطهری در این دوره نداریم زیرا آن استاد شهید معلمی بود كه به دانش و فلسفه روز مجهز و مسلح بود و مانع از نفوذ فلسفه یكجانبه نگر ماركسیست و فلسفه علمی محض غرب شد.
سیام*1744*2021**
تاریخ انتشار: ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۱۸:۵۰
تهران- ایرنا - رییس كتابخانه دانشگاه تهران گفت: استاد مطهری تاثیر علم در زندگی بشر را پذیرفته است، ولی نقش آن را ابزاری و عملی می داند ونسبت به اصالت علم در مقابل كاركرد دین نگاهی نقادانه دارد.